هرچند چهار سال بین فرمانده مرتضی و عباس فاصله افتاد، اما این زمان فراق به درازا نکشید، بالاخره فرمانده هم به خیل شهیدان پیوست، اما غریبانه و مظلوم در برخورد با اشرار آن هم در وسط شهر.

ماجرای رفاقت شهید مدافع حرم با شهید مدافع امنیتبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، فرمانده بسیاری از جوانانی بود که توانستند روز‌های سرنوشت‌سازی را رقم بزنند. بعضی از این شاگردان از فرمانده جلو زده بودند، مثل عباس که خیلی زودتر از فرمانده راهش را به سوریه پیدا کرد و آنجا در مقابله با تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید. از روزی که عباس آبیاری شهید شد، فرمانده مرتضی با پدر عباس صمیمی‌تر شد. هرچند چهار سال بین فرمانده مرتضی و عباس فاصله افتاد، اما این زمان فراق به درازا نکشید، بالاخره فرمانده هم به خیل شهیدان پیوست، اما غریبانه و مظلوم در برخورد با اشرار آن هم در وسط شهر. اشرار دسته‌جمعی از پشت به او حمله‌ور شدند و نهایتاً مرتضی ابراهیمی هم نام شهید مدافع امنیت گرفت.

شهید مدافع امنیت، پاسدار مرتضی ابراهیمی متولد ۱۳۶۳ و فرمانده گردان امام حسین (ع) ملارد بود که در ناآرامی‌های منطقه ملارد برای ایجاد امنیت در محل اغتشاش حضور داشت و با چاقوی اشرار به شهادت رسید. او یکی از مدافعان حرم اهل‌بیت (ع) در سوریه نیز بود. شهید ابراهیمی فرمانده شهید مدافع حرم، عباس آبیاری و همرزم شهید مصطفی صدرزاده و شهید محمد آژند بود. این شهید ۳۵ ساله ساکن شهریار بود که از او دو فرزند به‌یادگار مانده است.

چهارمین شهید مدافع حرم شهرستان شهریار نیز بسیجی شهید «عباس آبیاری» از شهیدان دهه هفتادی مدافع حرم و از قهرمانان ورزش رزمی هاپکیدو بود که پس از دو سال پیگیری مداوم، برای دفاع از حریم اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) داوطلبانه عازم سوریه شد و تنها ۱۳ روز بعد از قدم نهادن به سن ۲۴ سالگی، در ۲۱ دی ماه سال ۹۴ توسط تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید. پیکر مطهر او بعد از گذشت ۵ ماه از شهادت، پیدا شده و از طریق آزمایش DNA شناسایی شد.

ماجرای رفاقت شهید مدافع حرم با شهید مدافع امنیت

ماجرای رفاقت شهید مدافع حرم با شهید مدافع امنیت

اصغر آبیاری، پدر این شهید سرافراز، از آشنایی‌اش با شهید مرتضی ابراهیمی می‌گوید: حدود هفت سال بود که او را می‌شناختم. از سه سال قبل از شهادت پسر خودم این آشنایی شروع شد. او فرمانده گردان امام حسین (ع) شهریار و فرمانده پسرم بود.

او ادامه می‌دهد: در این هفت سال هم فقط خنده‌هایش خیلی خوب در ذهنم مانده است، عادت داشت که در بدترین شرایط و اتفاقاتی که می‌افتاد، خنده از لبش نمی‌رفت. عباس من، جانش بود و دو نفر از دوستانش؛ یکی آقا مرتضی بود و دیگری استادش آقا محمد که استاد ورزش رزمی هاپکیدو او بود. با کمک آقا محمد قهرمان ورزشی جهان شد و با همراهی شهید ابراهیمی که فرمانده‌اش بود، قهرمان نظام مقدس شده و به شهادت رسید.

ماجرای رفاقت شهید مدافع حرم با شهید مدافع امنیت

پدر شهید آبیاری با اشاره به برجسته‌ترین خصوصیات اخلاقی شهید ابراهیمی می‌گوید: دل پاک، چشم پاک و دست پاکش او را به دروازه بزرگ شهادت رساند. تحت هیچ شرایطی نه حقی را ناحق می‌کرد و نه به کسی زور می‌گفت. در بدترین شرایط هم با مهربانی با نیروهایش برخورد می‌کرد. شهادت او شک و شبهه ندارد. همه می‌گویند، لیاقتش شهادت بود و به آرزویش رسید.

آبیاری در ادامه توضیح می‌دهد: دو ماه پیش وقتی یک مستند برای عباس من ساخته می‌شد به او گفتم: «آقا مرتضی! شما فرمانده عباس بودی و بهتر از ما می‌توانید در مورد او صحبت کنید.» او هم قبول کرد که در مستند حضور داشته باشد. اما به‌خاطر اخلاق شوخ‌طبعی‌اش، موقع ضبط مستند این‌قدر خنده‌اش می‌گرفت که کارگردان مجبور بود همه‌اش کات بدهد. به من می‌گفت: «اگر بچه‌ام به دنیا آمد و من نبودم، به بچه‌هایم سر می‌زنید؟» گفتم: «حتماً»، بچه‌اش را دید، اما در ۴۰ روزگی او به شهادت رسید.

ماجرای رفاقت شهید مدافع حرم با شهید مدافع امنیت

او راجع به نحوه شهادت مرتضی ابراهیمی می‌گوید: من در منطقه بودم، ولی شهادتش را ندیدم. بعداً فهمیدیم چه اتفاقی افتاده است. یک‌سری از اشرار با قمه از پشت به او حمله کردند و با ایجاد زخمی عمیق، قمه را درآوردند. از بغل هم با قمه به فرق سرش زدند و نهایتاً او را به شهادت رساندند.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.