به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مردی با سر و وضع خون آلود وارد کلانتری شد. سرش شکاف برداشته و قطرات خون بر سر و صورتش جاری بود. حال مناسبی نداشت و نمیتوانست ماجرا را به خوبی شرح دهد. افسر نگهبان کلانتری بلافاصله گوشی تلفن را برداشت و با اورژانس تماس گرفت دقایقی بعد امدادگران مشغول امدادرسانی به مرد زخمی شدند و ...
همسر این مرد ۴۱ ساله در حالی که به شدت نگران وضعیت وخیم شوهرش بود و هنوز ترس در چهره اش موج میزد درباره این ماجرای تاسف بار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: صبح به همراه همسرم از منزل بیرون آمدیم تا سر کار برویم. همسرم کارمند یکی از ادارات است و باید سر ساعت مقرر در محل کارش حضور مییافت. وقتی بیرون آمدیم با کمال تعجب دیدیم یک دستگاه خودرو طوری مقابل خودروی ما پارک شده است که به هیچ طریقی امکان خارج کردن خودرو از پارکینگ وجود نداشت. خوشبختانه خودرو متعلق به فرد بیگانه یا مهمان اهالی محل نبود همسرم با نگاه کردن به شماره پلاک خودرو متوجه شد که آن خودرو متعلق به یکی از همسایگان است که به دلیل نامعلومی به طور غیرمسئولانه یا از سر غرور در آن مکان پارک شده بود.
در آن ساعت صبح همسرم از من خواست تا زنگ منزل همسایه را به صدا درآورم و از او بخواهم که خودرواش را برای عبور ما جابه جا کند من هم بی درنگ پشت آیفون قرار گرفتم و زنگ منزل همسایه را به صدا درآوردم به زنی که گوشی آیفون را برداشت گفتم خودرو را در مسیر عبور خودروی ما پارک کرده اید لطفا آن را بردارید تا ما به اداره برویم! زن همسایه در حالی که میگفت الان همسرم میآید گوشی آیفون را قطع کرد، اما هر چه منتظر ماندیم کسی برای جابه جا کردن خودرو پایین نیامد حدود ۲۰ دقیقه معطل شدیم و تاخیر در رسیدن به محل کار آزارمان میداد. به ناچار دوباره زنگ منزل همسایه را زدم و به آن خانم گفتم اگر همسرتان خواب است فقط سوئیچ خودرو را بدهید تا خودمان آن را جابه جا کنیم، ولی هنوز صحبتم تمام نشده بود که ناگهان در منزل همسایه باز شد و مردی تنومند با ظاهری نامناسب که تمام اعضای بدنش خالکوبی بود، در حالی که چماقی در دست داشت بیرون آمد و شروع به داد و فریاد و توهین و فحاشی کرد.
من که شوکه شده بودم همچنان حیرت زده به آن مرد مینگریستم و از ترس زبانم بند آمده بود در همین حال همسایه چماق به دست ابتدا به سمت خودروی همسرم حمله ور شد و با ضربات چماق شیشههای آن را پایین ریخت و سپس ضربهای به سر همسرم وارد آورد و او را نقش بر زمین کرد من همچنان از شدت وحشت میلرزیدم و جرئت فریاد کشیدن هم نداشتم در این لحظه همسر مرد چماق به دست نیز پایین آمد و خطاب به همسرش فریاد میکشید تو را به خدا نزن! اما مرد خشمگین نه تنها به فریادهای همسرش توجهی نکرد بلکه به سوی همسرش هم حمله ور شد و ...
هنوز حرفهای همسر مرد زخمی با مشاور کلانتری ادامه داشت که ناگهان همسر مرد چماق به دست وارد اتاق مددکاری اجتماعی شد و گریه کنان و با التماس گفت: شما را به خدا شکایت نکنید شوهرم مدتی است بیکار شده و توان تامین هزینههای زندگی را ندارد و من با دو فرزند در این شرایط سخت حتی توان تامین هزینه اجاره خانه را ندارم همسرم به دلیل مشکلات زندگی بسیار عصبانی است. او سوابق کیفری و سابقه زندان دارد اگر دوباره و در این شرایط روانه زندان شود روزگار من و فرزندانم سیاه میشود. حالا هم ملتمسانه از شما میخواهم که حداقل به فرزندانم رحم کنید و از گناه همسرم بگذرید! عصبانیتهای بی جا و غرور و خودنماییهای او همواره مشکلات زیادی را برای ما به وجود آورده است که کتک کاری و تخریب خودروی همسایه بخشی از رفتارهای خشن و نسنجیده اوست. اکنون نیز همسرم در بیرون از کلانتری داخل خودرو نشسته تا عذرخواهی کند، اما همسر شما را به مرکز درمانی بردند و ...
شایان ذکر است به دستور سرگرد محمدی (رئیس کلانتری آبکوه مشهد) این پرونده به مراجع قضایی ارسال شد تا دیگر مراحل قانونی خود را برای مجازات مرد چماق به دست خشن طی کند.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع:خراسان
انتهای پیام/