به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در هر برههای از تاریخ که باشیم، کم یا بیش حوادث مهمی در عرصه جمعی در جریان است. حوادث مهم سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و ... که روزمرگی هر شخصی را دستخوش تغییر و تحول جدی میسازد. اگر از منظر روان شناختی به انسانها بنگریم، هر یک برای برطرف ساختن سطحی از نیازهای خود کوشش میکنند که همانا هدف آنان در زندگی است.
میتوان با توجه به این کوشش و اهداف، انسانها را در سطوح مختلفی قرار داد. اینکه افراد را در سطوح مختلفی قرار دهیم نه لزوماً به این معناست که کل وجود آنها را ارزشداوری خواهیم کرد و نه به این معناست که به کلی از ارزشگذاری آنها حذر می کنیم، بلکه به این معناست که آنها را با توجه به اندیشه ورزی یا خردورزی و عقلانی زیستن مورد کنکاش قرار داده و در مراحل مختلف قرار میدهیم.
آبراهام مازلو نیازهای انسان را در پنج مرحله دسته بندی میکرد که به «هرم مازلو» شهرت دارد؛
۱-نیازهای جسمانی مثل آب، خوراک، پوشاک و مسکن و...
۲-امنیت؛ به مثابه امنیت روحی و روانی، جسمانی و...
۳-نیاز به علاقه، محبت و دوست داشته شدن و عشق ورزیدن به دیگری.
۴-نیاز به احترام، عزت نفس، شرافت و خلاصه هر نوع استقبال توسط دیگران یا همان کسب تأیید دیگران.
۵-نیاز آخر خودشکوفایی است. پذیرش واقعیتها، توجه به اخلاق و معنویت، مهارت، خلاقیت برای رفع معضلات و مشکلات و حسن نیت از ویژگیهای خودشکوفایی است.
هدف از اشاره به این مراحل، تبیین و پرداختن به هرم مازلو، تایید و یا نقد آن نیست، بلکه استفاده از توضیح این مراحل برای بیان سادهتر موضوع مورد نظر است.
اگر دسته بندی مازلو را با حفظ کلیات آن، از پنج دسته به سه دسته تقلیل دهیم میتوان گفت: انسانها در مواجهه با زندگی در سه مرحله جا میگیرند؛
۱-توجه به نیازهای بنیادین. هر سه مرحلهٔ نخستین از هرم مازلو را میتوان در این مرحله جمع کرد؛ یعنی توجه به نیازهای جسمانی نظیر خوراک، پوشاک، مسکن. امنیت جسمانی، اجتماعی، شغل، ثروت، خانواده. همچنین نیاز به رابطه جنسی، احساسی و عاطفی که همگی به نوعی نیازهای اولیه محسوب میشوند. (کمابیش)
۲-در مرحله دوم میتوان نیازهای غیر مستقیم در تأمین نیازهای اولیه را مدنظر قرار داد. یعنی تا حدودی همان مرحله چهارم از هرم مازلو. در این مرحله افراد در جهت کسب تایید، تمجید و توجه دیگران هستند و هر یک به نوعی سعی دارند از نیازهای اولیه فراتر روند. اما فقط در ظاهر هدف آنها از این نیازها فراتر میرود.
یعنی اکثر آنها، آگاهانه یا ناآگاهانه هدفی جز همان نیازهای بنیادی ندارند، بلکه بطور غیرمستقیم مثلا به کسب تایید دیگران و اعتماد به نفس، یا هر عملی مشغول میشوند تا جایگاه بهتری برای تأمین همان نیازهای اولیه بدست آورند. برای مثال سعی میکنند به شهرت یا ثروت یا هردو دست پیدا کنند تا بعد بواسطهٔ آن، دسترسی بهتری به هرگونه تأمین نیازهای خود داشته باشند.
۳-اما مرحله سوم ما که ناظر به مرحله پنجم مازلو است، اندیشیدن به فراتر از نیازهای بنیادی است. البته نه لزوماً به معنای فراموشی یا سرکوب این نیازها. اساساً زندگی افرادی که به این مرحله میرسند نه کاملاً محدود و معطوف به نیازهای بنیادی است و نه مانند مرحله دوم، به پیشروی از این مرحله تظاهر میکند.
در این مرحله بر خلاف دو مرحله قبلی شخص به روزمرگی و تامین نیازهای بنیادی محدود نمیشود، بلکه گسستی حقیقی بین نیازهای بنیادی و نیازهای جدیدی که برای او خلق میشوند ایجاد میکند. نیازها و اهداف جدید او دیگر در تأمین نیازهای ابتدایی و روزمره خلاصه نمیشود بلکه به نیازهایی از جمله همان رفع مشکلات، توجه به دیگران، اخلاق، مهارت، خلاقیت و ... را شامل میشود.
در اینجا به تعبیری که در ادامه روشنتر خواهد شد، شخص از زمان و مکانِ زیستِ خویشتن فراتر میرود.
اکنون با توجه به توضیح مختصری که گذشت، میتوان گفت: اندیشمندان تنها اشخاصی هستند که در مرحلهٔ سوم قرار دارند.
منبع: تابناک باتو
انتهای پیام/