به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا همان «ناتو»، در حالی هفتادمین سالروز خود را تجربه کرد که دست به گریبان مشکلات متعددی است. اساس شکلگیری این سازمان مقابله با «فعالیتهای نظامی و توسعهطلبانه» شوروی سابق بود. اهداف این پیمان را باید در اتحاد فیمابین ۲۹ کشور آمریکایی و اروپایی جستجو کرد.
ماده پنچم پیمان ناتو، که به اعتقاد کارشناسان ستون هویتی این ائتلاف نظامی هم بشمار میآید، اعضای آن را مکلف میکند که در صورت مواجه هر یک از اعضا با مشکلات امنیتی و یا حمله از بیرون مرزها، به یاری آن کشور بشتابند. مثلا اگر مونته نگرو در معرض تهدیدات امنیتی قرار بگیرد، آمریکا باید ضمن هدایت تجهیزات لجستیکی خود به آن نقطه، سایر امکانات را برای حمایت از این کشور به کار گیرد.
چالشیترین بحثی که هویت ناتو را در شرایط کنونی به خطر انداخته، عدم تطابق تعاریف اهداف اولیه این سازمان با تهدیدات امروز غرب است. در حالی که ناتو در ابتدا برای مقابله با «تهدیدات شوروی سابق» پا به عرصه وجود نهاد، ظاهرا در عصر کنونی و در پاسخ به تهدیدات جدید امنیتی از جمله جنگ سایبری راه حل قابل توجهی ارائه نمیدهد.
جدا از اهداف ناتو، ایجاد شکاف در میان اعضا هم تاثیرات منفی بر این سازمان گذاشته است. شاید به همین دلیل بوده که امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه خبر از مرگ مغزی ناتو داده، روسیه با توجه به قدرت برتری که نسبت به اروپا دارد، همواره عاملی تهدیدکننده از نگاه اروپاییها محسوب میشود.
در این میان، اما اوضاع کمی در آمریکا فرق میکند. ترامپ از همان روزهای آغازین ریاست جمهوری خود، دائما از علاقهاش به ارتباط نزدیک با مسکو سخن به میان آورده است. اگر این حقیقت را بپذیریم که اتحاد بین اعضاء و تطابق منافع آنها بنمایه اصلی انسجام ناتو است، اختلاف نظر واشنگتن و اتحادیه اروپا بر سر روسیه میتواند انسجام ناتو را تحت تاثیر قرار دهد.
اما دیگر چالشی که دست به گریبان ناتوست، حساب و کتابهای مالی ترامپ است که به پشت درهای مقر ناتو هم رسیده، دونالد ترامپ بارها در مناظرههای انتخاباتی خود تاکید کرد که آمریکا به صورت ناعادلانهای بودجه ناتو را تامین میکند و این الگو باید تغییر پیدا کند؛ بنابراین باید اذعان کرد که اختلاف آراء شدید میان آمریکا و سران اروپایی، آینده ناتو با شکل و شمایل کنونی را در هالهای از ابهام فرو برده است.
شاید به همین دلایل متعدد بوده که مکرون در مصاحبه با «اکونومیست» در تاریخ ۷ نوامبر، تاکید که «آمریکا پشتاش را به ما کرده است» و اینکه «اروپا باید بیدار شود و از این مرگ مغزی جان سالم به در برد». هرچند که فشارهای ترامپ به نتیجه رسید و استولتنبرگ، دبیرکل ناتو اعلام کرد که سال آینده آلمان بخش زیادی از بودجه را تامین خواهد کرد، به نظر میرسد که کاهش بودجه ناتو از سوی آمریکا نهایتا منجر به بروز اختلافات اساسیتری بین این دو خواهد شد.
با خط و نشانهای ترامپ درباره ناتو، اروپاییها شدیدا احساس خطر میکنند، چراکه به دلیل اتکای زیاد این کشورها به آمریکا در برابر «تهدیدات روسیه» اکنون میدانند که در صورت عدم حمایت از سوی آمریکاییها، بسیار آسیپ پذیر خواهند بود.
در این میان، اما نباید از اقدامات تحریک آمیز ناتو علیه روسیه نیز غافل شد. برای درک بهتر این موضوع باید یک مرور گذرا در باب موضوعات تاریخی داشته باشیم. در اوج دوران جنگ سرد و پس از پایان جنگ جهانی دوم، دو ائتلاف نظامی به موازات یکدیگر و به منظور خنثیسازی تهدیدات طرف مقابل شکل گرفتند. ابتدا، در سال ۱۹۴۹ سازمان موسوم به پیمان آتلانتیک شمالی شکل گرفت که متشکل از آمریکا و سایر کشورهای غرب اروپا بود. در برابر این سازمان و تنها با گذشت ۶ سال، پیمان «ورشو» با محوریت شوروی سابق تشکیل شد، از جمله کشورهای عضو این پیمان مجارستان، لهستان، بلغارستان و ۴ کشور دیگر بودند. تمامی این کشورها به نوعی همسایگان غربی شوروی سابق محسوب میشدند که زیر سایه قدرت این کشور قرار گرفته بودند. پیمان ورشو در واقع رقیب ناتو در دوران جنگ سرد بشمار میرفت.
با فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱، پیمان ورشو هم به پایان راه خود رسید. در حالی که هدف اصلی ناتو یعنی محدودیت شوروی دیگر معنایی نداشت، این پیمان به فعالیت خود ادامه داد و طی دورههای مختلف از سایر کشورهای اروپایی عضوگیری کرد. تداوم توسعه ناتو آن هم با عضوگیری از کشورهای اروپای شرقی و در همسایگی روسیه، صدای مسکو را درآورده است. به عنوان مثال، کشورهای چک، مجارستان و لهستان، که زمانی عضو پیمان ورشو بودند، به عضویت ناتو درآمدند.
نزدیکی تدریجی ناتو به مرزهای روسیه برای مسکو بسیار نگرانکننده است. به همین دلیل است که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه روز سهشنبه طی سخنانی در شهر سوچی تصریح کرد که تداوم توسعه ناتو «بیمعنی» است. او همچنین گسترش ناتو را تهدیدی برای منافع روسیه خواند.
علیرغم اختلاف نظرهای گوناگون و وضعیت نامناسب ناتو، سران کشورهای عضو روز سه شنبه گردهم آمدند. هرچند که این اجلاس همزمان با سالگرد تاسیس این نهاد بود، اما هیچ جشنی در میان نبود و تنها اختلافات اروپا و آمریکا بیشتر از هر چیز دیگری به چشم میآمد. ترامپ در حاشیه این اجلاس، روز سه شنبه در جمع خبرنگاران گفت: «نمی خواهم که فرانسه بر کالاهای آمریکایی مالیات ببندد. آمریکا فقط میتواند این کار را بر کالاهای فرانسوی انجام دهد!» این گفته ترامپ نشان میدهد که تنشهای تجاری بین آمریکا و اروپا در واگرایی اعضای ناتو بیتاثیر نبوده است.
رفتار مغایر برخی از اعضای ناتو با اصول بدیهی این سازمان، واگرایی این نهاد را تسریع بخشیده. ترکیه، موشکهای جدید «اس ۴۰۰» را در حالی از روسها خریداری کرده که این اقدام با واکنش تند غربیها همراه بوده است. آنکارا اخیرا اعلام کرده که به احتمال فراوان، جنگندههای «سوخو ۳۵» روسی را هم بزودی خریداری میکند. غربیها معتقدند که خرید این تسلیحات با ساختار نظامی ناتو در تضاد کامل قرار دارد.
فضای فکری غرب اکنون به این میاندیشد که چگونه خلاء آمریکا در رهبری ناتو را پرکند. سایت خبری-تحلیلی «پی. آر. آی» ضمن انتشار گزارشی، آینده ناتو بدون رهبری آمریکا را بررسی میکند. در این گزارش به نقل از «بن هودجز» فرمانده سابق نظامیان آمریکا در اروپا، آمده است: «از نحوه برخورد ترامپ با متحدان اروپایی خود ناامید شدم». این فرمانده سابق در ادامه میافزاید: «بزرگترین چالش ناتو در حال حاضر این است که هویت قدرتمندی در آن به منظور مواجه با روسیه وجود ندارد». در این گزارش همچنین تاکید شده: «اروپا نمیتواند جای خالی آمریکا در ناتو را پر کند، چراکه طی دهههای گذشته سرمایهگذاری لازم را در حوزه دفاعی و نظامی انجام نداده است».
آینده ناتو در سایه واگرایی عمدتا تجاری-اقتصادی اروپا و آمریکا مبهم است. اما آنچه که طی ماههای اخیر محرز شده، ناامیدی کامل اروپا از آمریکاست. مکرون اعتراف کرده که «آمریکا پشت خود را به اروپا کرده»، از طرفی دیگر آلمان پذیرفته تا بودجه بیشتری را برای تامین مالی ناتو اختصاص دهد.
اما ضعف بنیادهای نظامی و دفاعی اروپا طی دهههای اخیر و در سایه حمایت آمریکا، اروپاییها را بسیار نگران کرده است. هرچند که فرانسه خبر از استقرار پایگاه نظامی در ابوظبی، در راستای حفاظت از کشتیهای عبوری خود داده، اما با این وجود تلاشهای اروپا برای نمایش استقلال در حوزه نظامی وصلهای نچسب است. برخی کشورهای اروپایی از جمله آلمان، پس از جنگ جهانیدوم، تمام تمرکز خود را در حوزه اقتصادی معطوف کردند و توجهی به بنیادهای نظامی نداشتند. توسعه نامتوازن کنونی، اروپاییها را در شرایط سختی قرار داده. اتفاقات این روزهای ناتو از قضا درس عبرتی برای سایر کشورهای جهان است: اینکه در حوزه دفاعی و امنیتی نباید دچار سهلانگاری شد و نباید دل به حمایتهای کشور دیگری بست. امنیت پیشنیاز هر توسعهای در هر جامعهای است.
انتهای پیام/