به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، پزشکی را این گونه تعریف میکنند: دانشی کاربردی که هدف آن حفظ و ارتقای سلامتی، درمان بیماریها و بازتوانی آسیبدیدگان میباشد. این هدف با شناخت بیماری ها، تشخیص، درمان و جلوگیری از بروز آنها به انجام میرسد. دانش پزشکی بر طیف وسیعی از رشتهها شامل فیزیک و زیستشناسی تا علوم اجتماعی، مهندسی و علوم انسانی بنا شدهاست.
خوشبختانه انسان معاصر به نقطهای از دانش پزشکی دست یافته که شانس زیادی برای زنده ماندن در مقابل بیماریها دارد. دیگر انسانها به دلیل دندان درد یا سرخک نمیمیرند.
اما پزشکی در چند قرن پیش تا این حد پیشرفت نکرده بود، سخن گفتن از ابزارها و روشهای عجیب و ترسناک پزشکی قدیم، بسیار طولانی است. در این گزارش نمونههایی از ابزارهای پزشکی در زمانهای گذشته را خواهید دید.
امروزه هر بیماری تعریف خودش را دارد و عامل هر بیماری مفصل بررسی شده است. ممکن است عامل یک بیماری، ویروس، باکتری، قارچ، مسمومیت و یا اسباب دیگری باشد. اما به مدت طولانی در تاریخ باورهای عجیبی درباره بیماریها وجود داشت، یکی از رایجترین باورها این بود که بیماریها بر اثر خون زیاد در بدن و یا فاسد شدن خون ایجاد میشد. به همین دلیل تلاش برای خارج کردن خون کثیف و فاسد یکی از رایجترین روشهای درمانی بود. اطباء در گذشته برای حل این مشکل رگ اصلی را زده و فصد میکردند تا خونریزی کند و خون فاسد که بنا بر باورشان عامل بیماریها بود خارج شود.
تصور اینکه با هدف باز کردن مجاری ادرار چیزی وارد آن بشود، دردناک است. پزشکی نوین از بی حسیهای موضعی و یا ابزارهای پلاستیکی نرم استفاده میکند. در گذشته از ابزار فلزی برای باز کردن مجاری ادرار استفاده میکردند که اغلب برای مبتلایان به سیفلیس کاربرد داشت، و آنقدر تجربه دردناکی بوده که امروز به هیچ وجه قابل قبول نیست.
برخی از مردم از انحراف در ستون فقرات رنج میبرند، و انحنای ستون فقرات آنها به شکل C. یا S. میباشد. در حالت خفیف میتوان با آن کنار آمد، اما اگر شدید باشد نیاز به درمان دارد. امروزه روشهای ساده و نوین از جمله جراحی برای درمان انحراف ستون فقرات پیش روی بیماران است، اما در قرن نوزدهم دستگاه عجیبی برای کمک به این افراد به دست دکتر کلارک اختراع شد.
دستگاه ستون فقرات دکتر کلارک در سال ۱۸۷۸ اختراع شد و به افرادی با مشکلات ستون فقرات این امکان را میداد که برای چند ساعت و یا چند دقیقه در روز بتوانند راه بروند. قابهای چوبی این دستگاه آنقدر سنگین بود که یک فرد با ستون فقرات سالم هم به سختی میتوانست آن را یک سانتی متر حرکت بدهد، چه برسد به کسانی که از مشکلات ستون فقرات رنج میبردند.
این دستگاه درمانی برای مشکلات ستون فقرات و کمر به ویژه انحنای آن بود و فرآیند درمان را کوتاهتر میکرد. با این حال خیلی دردناکتر از آنچیزی است که به نظر میرسید.
این روش وسیلهای برای تصحیح شکل ستون فقرات بود. پزشک یک آتل گچی دور تنه بیمار قرار میداد، در حالیکه نیمی از جسم بیمار عریان بود تا شرایط ایده آل ستون فقراتش نشان داده شود.
در زمانهای گذشته مانند امروز برنزه کردن مد نبود بلکه یک روش برای درمان و پیشگیری بیماری راشیتیسم یا نرمی استخوان در کودکان به شمار میرفت. این بیماری بر اثر کمبود ویتامین D. ایجاد میشود. روش مقابله با این بیماری ساده است، فرد باید در معرض نور خورشید قرار بگیرد، اما در بخشهای شمالی ایالات متحده و اروپا خورشید در زمستان کم پیداست، به همین دلیل از برنزه کردن مصنوعی به عنوان جایگزین نور خورشید برای بچهها در آن برهه از زمان استفاده میشد تا به راشیتیسم مبتلا نشوند.
امروزه همه با دستگاه شوک الکتریکی آشنایی دارند و در برنامهها و سریالهای مختلف تلویزیونی به نمایش آن پرداخته اند. برخلاف تصویر اشتباهی که نشان داده میشود، دستگاه شوک الکتریکی برای کسی که قلبش از حرکت ایستاده استفاده نمیشود بلکه این دستگاه تپشهای قلب را به حالت طبیعی بازمیگرداند به خصوص وقتی تپش قلب شدت گرفته باشد. در دهه چهل قرن بیستم این دستگاه به شکل دو قاشق بود که با سیمی به صندوقی چوبی متصل شده بودند، و بیشتر اجزای داخلی آن از نقره بودند، زیرا نقره رسانای فوق العادهای برای برق است.
در بخش اعظمی از تاریخ بشر، تعامل با جسد مردگان یکی از بزرگترین ممنوعههای جهان بود و همین موضوع علوم پزشکی را عقب انداخت، زیرا پزشکان باید با اجزای داخلی بدن انسان آشنا باشند. اما در صورت عدم دسترسی به تشریح عملی اجساد واقعی، تنها گزینه پیش رو، رسم بدن انسانها و یا تشریح نظری آنها و در موارد نادر مجسمههای کوچکی از آناتومی بود که به طبع در دسترس همه پزشکان نبوده اند، عکسی که میبینید مجسمه کوچک از زن بارداری با اعضای داخلی قابل جدا شدن است که به قرن هفدهم میلادی باز میگردد.
این مجسمه، تنها مجسمهای از این نوع نیست، اما حجم کوچک و اجزای جداشدنی اش، آن را از نمونههای مشابه مجزا میکند.
شاید این عکس یکی از اندک تصاویری باشد که امروزه هم برای ما آشنا است، صندلیهای زایمان هنوز هم در گسترهای وسیع مورد استفاده قرار میگیرند. طبیعتاً فرم جدیدتر و راحت تری به نسبت گذشته برای کمک به زایمان زنان دارند. درباره این صندلی نمیتوان چیز زیادی گفت، جز اینکه قسمت تکیه و پشت آن قابل حرکت بوده است.
وقتی از رادیو اکتیو صحبت میکنیم، تصویری از سلاح هستهای و فجایع ناشی از آن به ذهن ما متبادر میشود یا حتی به یاد (چرنوبیل) یا (فوکوشیما) میافتیم، امروز خسارات مواد رادیواکتیوی بر جسم انسان بر کسی پوشیده نیست. پرتوهای رادیواکتیو آثار مصیبت باری بر جنین انسان دارند و باعث صدمههای جدی به آنها میشوند، مرگهای دردناک و مسمومیت رادیواکتیو از دیگر اثرات مخربب ناشی از رادیو اکتیو است. در برههای از زمان رادیواکتیو برای ساخت اثاث خانه و لوازم آرایش استفاده میشد، اما یکی از ترسناکترین کاربردهای رادیواکتیو به عنوان داروی نشاط بخش و ماده انرژی زا بود. در دهه سوم، تولید این محصول اجباراً متوقف شد، زیرا خسارات جبران ناپذیری را بر سلامت افراد وارد کرد و مردم زیادی در نتیجه برخورد مستقیم یا غیرمستقیم با رادیواکتیو جانشان را از دست دادند.
هرچند اخبار بسیاری در مورد تکنیکهای جدید در دنیای اندام و اعضای بدن منتشر میشود، که به مردم کمک میکند تا اثربخشی از دست رفته اندام قطع شده خود را حتی به شکل جزئی دوباره به دست آورند، با این حال اعضای مصنوعی بدن پیشرفت قابل ملاحظهای از نظر کارایی نسبت به قرن نوزدهم پیدا نکرده، و عکسی که میبینیم با دستهای مصنوعی امروزی از جهت کاربرد تفاوت چندانی ندارد، و تنها تفاوت اساسی آن با مشابههای امروزی فقط در شکل است.
چند نفر را میشناسید که مبتلا به فلج اطفال باشند؟ و یا چند نفر را مبتلا به سرخک میشناسید؟ به طبع پاسخ شما هیچ کسی است، در عصر حاضر بیماریهای واگیرداری که انسان را در طول قرنها میترساند به تاریخهای دور پیوسته اند. برای مثال آبله ریشه کن و بدون بازگشت شده است، و بیماریهای دیگر هم در صورت برداشته شدن موانع، در حال ریشه کن شدن هستند، اما در قرن بیستم و قبل از اینکه واکسن زدن به امری مرسوم برای پیشگیری از امراض تبدیل شده باشد، فلج اطفال، افراد زیادی را از پا در آورده بود.
بسیاری از مردم معاصر وحشت مردم قدیم را درباره بیماریهای واگیردار نمیدانند. فلج اطفال در طول تاریخ میلیونها قربانی به جای گذاشت، و حتی در قرن بیستم این بیماری منجر به مرگ میشد و یا فرد مبتلا تا آخر عمر به دستگاه تنفس نیاز داشت، یکی از ابزارهای بزرگ تنفس (ریههای آهنی) بودند که در قرن بیستم به شدت شایع شدند. حتی برخی از این ریههای آهنی به گونهای بودند که چند مریض را یکجا در آن جا میدادند. این دستگاهها برای شفا یافتن یا بهتر شدن احوال بیمار نبودند، بلکه فقط بیمار را زنده نگه میداشتند، آنها تمام عمر خود را درون این دستگاهها در محاصره جعبهها بدون هیچ سرگرمی سپری میکردند تا وقتی که از دنیا میرفتند.
وقتی اسم هروئین را میشنویم نخستین چیزی که به ذهنمان میرسد مادهای ویرانگر است، مادهای که به شدت اعتیاد آور و افراط در استفاده از آن و جرعههای اضافی اش طبیعتاً خطرناک است. اما پیش از اینکه هرویین مثل امروز ترسناک باشد، از آن به عنوان یک ماده دارویی استفاده میکردند و در طول دههها از شایعترین مواد مورد استفاده در تولیدات دارویی بود؛ و حتی یکی از شروط تسلیم آلمان در جنگ جهانی اول حق شرکتهای مختلف به تولید هروئین به جای احتکار آن از سوی شرکت آلمانی Bayer بوده است.
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم هروئین به عنوان مسکن قوی درد و حتی دارویی برای سرفه استفاده میشد. استفاده از هروئین از طریق دستگاه هاضمه کم خطرتر از تزریق آن در رگها بوده، با این حال هیچ روشی خطرات هروئین را کاهش نمیداد و همچنان هروئین خطرناکترین و معتاد کنندهترین مخدر جهان به شمار میرفته. با وجود اینکه در آن زمان گزارشهای زیادی درباره ایدهی وحشتناک استفاده از هروئین به جای دارو شکل گرفت، اما بازاریابی گسترده داروی هروئین همچنان ادامه داشت که در موارد بعدی به آن اشاره شده است.
اگر گمان میکنید استفاده از ماده خطرناکی مثل هروئین به اندازه کافی بد و ترسناک است، پس از بدترین حالت ممکن و بازار فروش هروئین به عنوان داروی مسکن و ضد سرفه برای کودکان بخوانید. این دارو مشکلات عدیدهای همچون اعتیاد و خسارتهای جسمانی دیگر را به دنبال داشت، اما برای برخی شرکتها مشکلی بزرگی به شمار نمیرفت، زیرا هر اقدامی برای تحقّق سود و منفعت توجیه پذیر مینمود.
هروئین بین طبقات ثروتمند شایع بود. با وجود اینکه هروئین امروزه به عنوان مخدری خطرناک در بسیاری از کشورها ممنوع است، در اواخر قرن نوزدهم میلادی، شربت هروئین به عنوان مسکن خیلی قوی و در عین حال انرژی زا برای بیماران تجویز میشد، از شایعترین استفاده از قطرات هروئین برای درد دندان بود. عکس فوق نیز یکی از تبلیغات مربوط به تولیداتی درمانی حاوی هروئین را نشان میدهد.
همانطور که در تصویر نخست، درباره نظریه خون فاسد یا اضافی گفتیم که در بخش بزرگی از تاریخ بشر به عنوان عامل امراض بسیاری از آن یاد شده، بنا بر این باور علاوه بر زدن رگها یا حتی حجامت، روش سومی هم وجود داشت و آن هم استفاده از زالو بود که روی بدن بیمار میچسبید و برای زنده ماندن خون او را میمکید. از آنجا که زالو انداختن از بقیه روشهای درمانی آسانتر بود، شیوع آن نیز بیشتر از سایر روشها بود. به همین دلیل شیشه مخصوص ذخیره کردن زالو در آن زمان شایع شد و به گونهای طراحی شده بود که کرمها درون شیشه به هم نچسبند.
منبع: تابناک باتو
انتهای پیام/