زنان دارای هوو تنها قربانیان وضعیت چندهمسری نیستند و در سوی دیگر ماجرا کودکان نیز قرار دارند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  در سال ۹۱، عده‌ای در تلاش بودند تا شرط رضایت همسر اول و اجازه دادگاه را از قانون حذف کنند تا مسیر برای ازدواج مجدد هموارتر شود. 

موضوع چندهمسری این روز‌ها به جنجال بزرگی در کشور تبدیل شده است. یک برنامه تلویزیونی نیز در شبکه سوم صدا و سیمای جمهوری اسلامی با عنوان «بدون توقف» به موضوع چندهمسری و تعدد زوجات پرداخت که طی آن حجت‌الاسلام علیرضا قاسمیان درباره چندهمسری گفت و تاکید کرد که بیش از سه میلیون خانم ازدواج نکرده در جامعه امروزمان زندگی می‌کنند. او سپس درباره چندهمسری سخن راند. این سخنان او که البته تاکید دارد برای ترویج چندهمسری نیست، سر و صدای بسیاری در رسانه‌های اجتماعی به راه انداخت و بحث‌های مختلفی به‌همراه داشته است. در همین اثنا بود که پوستری تبلیغاتی در فضای رسانه‌های اجتماعی به‌سرعت منتشر شد که خبر از برگزاری یک کارگاه آموزشی می‌داد، برای ایجاد «مهارت‌های ارتباطی برای خانواده‌های چندهمسری»؛ البته پیگیری‌های یکی از خبرگزاری‌های معتبر کشور، نشان داد که این کارگاه هم واقعیت دارد و مسئولیت برگزاری آن با موسسه «حیات حسنی» در قم است و شخصی به‌نام حجت‌الاسلام محمد عسگری، مسئول واحد مشاوره این موسسه، در گفتگو با خبرگزاری «ایرنا» گفته بود: «وقتی راه حلال باز شود دیگر راه لاابالی بسته می‌شود. مخالفت با چندهمسری علاوه‌بر مردان، ظلمی علیه زنان است. متاسفانه این حق زنانی است که همسر ندارند و حق آن‌ها ضایع می‌شود.»

تقسیم یا شکستن عاطفه؟!//گلی

استدلال موافقان!
البته جنجال‌های مربوط به چندهمسری به این دو مورد ختم نمی‌شود و این امر از دیرباز در ایران، به‌عنوان یک چالش مطرح بوده است. چند سال پیش هم در یک برنامه تلویزیونی که در شبکه دوم سیما پخش می‌شد، فردی که سه همسر داشت بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و گفت که، چون «میلش می‌کشد سه زن اختیار کرده» و با صراحت هم بیان کرد که «زن اولش را بیش از همه دوست دارد، چون مثل یک مرد است!». در آن مقطع، حرف و حدیث‌های بسیاری در رابطه با زمینه‌چینی برخی از جریان‌ها برای ترویج چندهمسری پدید آمد و این روال تا امروز ادامه دارد. در این میان برخی اعتقاد دارند در شرایط فعلی در ایران حدود پنج میلیون زن ۳۰ تا ۴۹ سال اعم از باکره و مطلقه داریم که این‌ها همسر ندارند. آیا این‌ها حق تأهل ندارند؟ همین استدلال سبب شده است که برخی از افرادی که متولی دینی هم هستند در تقلای ترویج چندهمسری باشند و این امر را نه‌تن‌ها مذموم نمی‌دانند بلکه ضروری هم تلقی می‌کنند و شدیداً به دفاع از آن می‌پردازند. اما واقعیت چیست و چرایی و چگونگی، تعریف، ابعاد، مسائل و چالش‌های مربوط به تعدد زوجات چگونه قابل طرح و بررسی است؟

چندهمسری چیست؟
چندهمسری عموماً این‌گونه تعریف می‌شود: وضعیتی است که طی آن یک مرد دارای چند همسر است و از سوی دیگر زنی که دارای چند شوهر باشد البته حالت دوم در ایران، ممنوع است، اما در برخی از نقاط دنیا این نوع از چندهمسری نیز رواج دارد و زنانی هستند که بیش از یک همسر دارند. چندشوهری بیشتر در جوامعی با منابع طبیعی محدود رایج است چرا که رشد جمعیت را محدود می‌کند و شانس بقای فرزندان را افزایش می‌دهد. چندشوهری به‌ویژه در جوامع ساکن هیمالیا مثل تبت رایج است و فقط هم به خانواده‌های فقیر اختصاص ندارد. دلیل شیوع چندشوهری در این جوامع را می‌توان کمبود زمین قابل کشت دانست. شیوه منحصر به‌فردی از پیوند زناشویی نیز در قوم «موسو» در جنوب چین وجود دارد. پیوند زناشویی این مردم به «ازدواج گذری» معروف است، اما شاید بتوان گفت در این قوم اصلاً ازدواج وجود ندارد. مردان و زنان موسو در خانه پدری و مادری می‌مانند و زندگی زناشویی آن‌ها به شب‌ها در اتاق شخصی زن در خانه مادریش محدود می‌شود. البته بیشتر افراد این قوم در یک زمان فقط با یک شریک جنسی در ارتباط هستند و در واقع تک‌همسر هستند، اما هیچ منع اخلاقی برای روابط چندگانه، وجود ندارد.

قوانین ایران چه می‌گوید؟
همان‌گونه که بیان شد مثل اکثر کشورها، امر چندهمسری برای زنان در ایران ممنوعیت دارد یعنی امر چندشوهری وجاهت قانونی و عرفی در کشورمان ندارد. اما در قوانین جمهوری اسلامی ایران، موضوع چندزنه بودن شرایط ویژه خود را دارد. تا پیش از تصویب قانون حمایت از خانواده در سال ۱۳۴۶ منعی برای چندهمسری مردان وجود نداشت، اما برای اولین‌بار در ماده ۱۴ این قانون، ازدواج مجدد مردان منوط به اجازه دادگاه شد و دادگاه هم باید با تحقیق از زن فعلی مرد و احراز تمکن مالی و احراز اجرای عدالت بین همسران توسط وی، می‌توانست به مرد اجازه ازدواج مجدد دهد. البته ازدواج بدون اجازه دادگاه هم برای مرد می‌توانست مجازات در پی داشته باشد. این مقررات با تصویب قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۵۳ هم ادامه پیدا کرد و در ماده ۱۶ این قانون، ازدواج مجدد مردان را منوط به شرایطی کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هرچند لایحه قانونی تشکیل دادگاه‌های مدنی خاص در اول مهرماه ۱۳۵۸ به تصویب رسید و در آن بر اجرای مقررات شرعی در خصوص ازدواج و طلاق تاکید شد، اما هیچ‌گاه قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۵۳ نه در لایحه سال ۵۸ و نه در نظریات بعدی شورای نگهبان خلاف شرع اعلام نشد.

در سال‌هایی که دولت محمود احمدی‌نژاد در رأس امور اجرایی کشور بود، دو ماده قانون حمایت از خانواده جنجال بهپا کرد. در بازنگری قانون حمایت از خانواده در سال ۹۱، عده‌ای در تلاش بودند تا شرط رضایت همسر اول و اجازه دادگاه را از قانون حذف کنند تا مسیر برای ازدواج مجدد هموارتر شود؛ البته این بار وقتی در ماده ۲۳ لایحه پیشنهادی، نمایندگان مجلس شرط اجازه دادگاه را لحاظ کردند، شورای نگهبان با آن مخالفت کرد و آن را خلاف شرع دانست. رفت و آمد‌های لایحه حمایت از خانواده بین مجلس و شورای نگهبان در نهایت به حذف ماده ۲۳ جنجالی در این قانون منجر شد تا همان قانون سال ۱۳۵۳ در خصوص ازدواج دوم پا برجا بماند. بر اساس ماده ۲۳، مرد به‌دلیل تنها برخورداری از تمکن مالی و تنها با اجازه دادگاه می‌توانست مجدداً تصمیم به ازدواج بگیرد و شرط اجازه از همسر اول حذف شده بود. هم‌چنین در ماده ۲۵ این لایحه به مهریه زنان مالیات تعلق می‌گرفت و این در حالی بود که در لایحه اولیه ازدواج دوم مرد به کسب اجازه از زن اول مشروط شده و نیز صحبتی هم از مشمول مالیات شدن مهریه‌ای که معمولاً هم پرداخت نمی‌شود، به میان نیامده بود.

مسائل روانی زنان دارای هوو
به‌عنوان یک خبرنگار حوزه مسائل اجتماعی، غالباً روی مسائلی نظیر چندهمسری از چند بُعد فکر می‌کردم. یکی از این ابعاد، مسائل روانی زنی است که همسرش به‌نحوی و با یک دلیل خاصی برای بار دوم ازدواج کرده باشد. همواره این سؤال برایم مطرح بوده که فارغ از مسائل قانونی و حقوقی و هم‌چنین عوامل مادی و معنوی، زنانی که به اصطلاح هوو یا وسنی دارند، چه روحیاتی دارند؟ سؤال بنیادین این موضوع از اینجا شروع می‌شود که زن به‌عنوان یک انسان حساس و دارای روحیه‌ای لطیف، چگونه می‌تواند تمایل داشته باشد که علاقه همسرش به دو یا چند بخش، تقسیم شود؟ شاید همه ما گاهی با مواردی مواجه شده‌ایم که شخص دارای دو یا چند همسر، با همسران خود در یک خانه زندگی می‌کنند و حتی گاهی از منظر بیرونی نیز، به‌شکل مسالمت‌آمیزی هم زندگی آن‌ها مسیر خود را ادامه می‌دهد، اما اگر لحظه‌ای به نوع ظرافت‌های روابط مرد و زن در قالب یک خانواده بیاندیشیم، به این نتیجه می‌رسیم که زنان دارای هوو، اختلالات روانی خاصی را تجربه خواهند کرد. در دنیای امروز که خوشبختانه تا حدودی از تضییعات حقوق زنان کاسته شده، چرا نباید بار دیگر روی موضوع چندهمسری یک بازنگری اساسی و اصولی صورت پذیرد؟


زنان دارای هوو تنها قربانیان وضعیت چندهمسری نیستند و در سوی دیگر ماجرا کودکان نیز قرار دارند. تحقیقات مبسوطی نیز در این زمینه انجام شده است و اکثر این تحقیقات نشان داده‌اند که فرزندانی که در خانواده‌های چندهمسری رشد و نمو می‌یابند با مشکلات عدیده روحی و روانی دست و پنجه نرم می‌کنند. کودکان، در اغلب خانواده‌های چندهمسری، انواع آزار کلامی، عاطفی و فیزیکی را تجربه می‌کنند. هم‌چنین در یک خانواده چندهمسره، کودکان به درک روشن ارزش‌های اخلاقی نمی‌رسند و احتمال ضداجتماعی شدن آنان بسیار است. واضح است که در خانواده‌های چندهمسره بین زنان و کودکان به‌نوعی یک رقابت پنهان وجود داشته باشد که این نوع از رقابت اغلب منجر به ایجاد بدبینی‌ها و یا احیاناً به حسادت‌های خاصی منجر شود. در چنین فضایی نباید انتظار داشته باشیم که عواطف افرادی که در محیط یک خانواده زندگی می‌کنند، دچار خدشه نشود. چراکه اغلب ناهنجاری‌های رفتاری از بطن دوران کودکی و تجربیات و خاطرات دوران آغازین زندگی نشات می‌گیرد. در واقع هرآنچه که ما در دوران کودکی تجربه می‌کنیم روی رفتار‌های سال‌های آتی زندگی‌مان اثر می‌گذارد و اگر این تجربیات تلخ و آزاردهنده باشند، اغلب باعث بروز رفتار‌های ضدعرف خواهند شد که چنین مسائلی می‌تواند تهدیدی برای سلامت اجتماعی تلقی شوند.

تقسیم یا شکستن عاطفه؟!//گلی

سلامت روانی مخاطره‌بار
عموماً پژوهش‌های چند دهه اخیر در زمینه چندهمسری، خانواده‌های چندهمسری و تک‌همسری را مقایسه کرده‌اند و زنان و فرزندان در آن‌ها نیز مورد بررسی قرار گرفته‌اند. همه پژوهش‌های یادشده نشان داده‌اند مشکلات جسمانی و تنش روحی و روانی در همسران اول خانواده چند‌همسری بیش از گروه مشابه در خانواده تک‌همسری است. هم‌چنین از نظر سلامت روانی، زنانی که در خانواده‌های چندهمسری هستند عزت نفس همسران اول خانواده بسیار پایین و احساس تنهایی در آن‌ها بسیار بالا است و معمولاً زنان احساس نابرابری را از سوی همسران خودشان تجربه می‌کنند. زنان در خانواده چندهمسری سوء رفتار فیزیکی، کلامی، هیجانی و جنسی را توسط شوهر و همسر دیگر تجربه می‌کنند. هم‌چنین تشخیص اختلالات روان‌پزشکی در خانواده چندهمسری بیش از خانواده تک‌همسری است. نتایج پژوهشی با عنوان «وضعیت رفتاری کودکان و سلامت روانی والدین در خانواده‌های چندهمسری» که توسط دکتر عزیزالله مجاهد و دکتر بهروز بیرشک در مناطق روستایی شهرستان سراوان استان سیستان و بلوچستان انجام شده، نشان می‌دهد که زنان خانواده‌های چندهمسر در حد معنی‌داری از سلامت روانی کمتری نسبت بـه شوهران خود و هم‌چنین نسبت به زنان و مردان خانواده‌های تک‌همسر برخوردارند. البته مردان خـانواده‌هـای تـک‌همسـر، چندهمسـر و هم‌چنین زنان خانواده‌های تک‌همسر از نظر سلامت روانی تفاوت معنی‌داری با هم نداشتند.

از تنوع‌طلبی تا نیاز‌های جنسی
تاکنون دلایل گوناگونی برای ازدواج دوم و ازدواج مجدد در مردان مشاهده شده است که مهم‌ترین دلایل را می‌توان این‌گونه دسته‌بندی کرد: مردانی که از زن اولشان بچه‌دار نمی‌شوند؛ این مردان برای بقای نسلشان اقدام به ازدواج مجدد می‌کنند. این نوع ازدواج مجدد در مردان اکثراً در زمانی رخ می‌دهد که همسرانشان از لحاظ باروری دچار مشکل هستند. دسته دوم مردانی هستند که صاحب فرزند هستند، اما پسردار نمی‌شوند. این عده از مردان فکر می‌کنند که ایراد از همسرشان است.

در این خانواده‌ها زن‌ها چندین بار باردار می‌شوند، ولی هر بار دختر به‌دنیا می‌آورند و بعد مرد برای اینکه پسردار شود راه حل را ازدواج دوم می‌بیند. برخی از ازدواج‌های مجدد هم به‌خاطر ثروت صورت می‌پذیرند. برخی از مرد‌ها وقتی به ثروت می‌رسند تصمیم به ازدواج مجدد می‌گیرند در اغلب موارد مشاهده شده است که مردان وقتی به ثروت کافی می‌رسند، تصور می‌کنند که زن اولشان درشان زندگی آن‌ها نیستند. البته همین زن‌ها در بیشتر موارد، بسیاری از موقعیت‌های تحصیلی و شغلی خود را رد کرده‌اند تا بتوانند شرایط را برای همسرانشان فراهم کنند تا درجات علمی، اجتماعی و مالی قوی برسد. وقتی که زمان آرامش و استراحت زن و شوهر می‌رسد. مرد‌ها به‌دنبال زن‌های خارج از زندگی‌شان می‌روند.

دون ژوانیسم را بشناسیم
گاهی هم اختلال شخصیتی باعث ازدواج دوم مردان متأهل می‌شود. در واقع مردانی که نتوانند با یک همسر زندگی کنند مبتلا به اختلال دون ژوانیسم هستند. این افراد هویت خود را در تعداد زن‌هایی می‌بینند که به تصرفشان درآمدند. این موضوع هدف زندگی این مردان است. هر چقدر زنان محترم‌تر و متشخص‌تر باشند برای این مردان جذاب‌تر هستند. مردان مبتلا به اختلال دون ژوانیسم ممکن است زن و بچه هم داشته باشند. این مردان از درون احساس حقارت می‌کنند و از اینکه زنان به آن‌ها توجه می‌کنند لذت می‌برند. برای این افراد توجه زنان دیگر و تأیید شدن از جانب آنان خوشایند است. اختلال دو قطبی و بیماری مانیک نیز می‌تواند باعث ازدواج مجدد باشد. در بسیاری از اوقات بیماری‌هایی مانند اختلال دوقطبی یا بیماری مانیک سبب ایجاد روابط متعدد در مردان می‌شود. از جمله نشانه‌های بیماری مانیک (بیماری شیدایی) یا اختلال دوقطبی می‌توان به ولخرجی فرد، احساس قدرت و خاص بودن اشاره داشت. افراد زمانی مبتلا به اختلال دوقطبی یا بیماری مانیک هستند برای فرار از احساس افسردگی شدیدی که دارند معمولاً تلاش به برقراری رابطه جدید با یک فرد دیگر می‌کنند و همین احساس نیاز به یک رابطه جدید باعث می‌شود که مردان به‌سوی ازدواج مجدد کشیده شوند.

منبع : زندگی آنلاین

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.