کارشناس مسائل منطقه گفت: مرجعیت گام به گام جلو آمد و در هر گام به دولت تاکید داشت و اختلافات جدی داخل شیعه مدیریت شد.
به گزارش حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، سعدالله زارعی تحلیلگر بینالمللی در دومین نشست تخصصی تعالی و توانمندسازی مسئولان و جانشینان مراکز استانی و مسئولان دفاتر هماهنگی بسیج اساتید کشور در دانشگاه تهران به بیان پشت پرده مسائل عراق و لبنان پرداخت.
وی با بیان اینکه در عراق حساسیت خیلی بالایی وجود دارد به دلیل آنکه عراق تنظیم کننده وضعیت ما و جامعه عرب در منطقه است گفت: این کشور از حیث جبهه مقاومت معبر جمهوری اسلامی برای جبهه مقاومت است و بدین جهت این کشور و حفظ نظام سیاسی آن برای ما حائز اهمیت است.
زارعی بیان کرد: کشور عراق دارای موقعیت ویژه برای دشمنان ماست و در قضایای اخیر آمریکاییها تلاش کردند علاوه بر تمام کردن تحریمها و فشار حداکثری با قطع ارتباط ایران و عراق به اهداف خود دست یابند.
وی افزود: عراقیها کمکهای موثری به پروندههای مقاومت کردند. در پرونده سوریه، عراق با ایجاد یک گذرگاه استراتژیک ارتباطی میان سوریه و عراق، کمک ویژهای کرد و این همکاری عراق تعیین کننده بود. همچنین عراق در پرونده یمن با توجه به کم بودن فشارهای وارده بر این کشور ازسوی آمریکا نقش بسیار مهمی ایفا کرد. بسیاری از کمکها به محرومین یمن ازطریق تجار عراقی انجام گرفته است.
تحلیلگر بینالمللی در ادامه ضمن بیان مشکلات داخلی عراق با توصیف تاریخچه حکومتی این کشور عنوان کرد: عراق در مسائل داخلی خود با مشکلاتی مواجه است. عراق سالها در چارچوبی خاص اداره شده و تحت فشار رژیم بعث بود و نظام سیاسی خاصی بر آن حاکم بود، سپس با سقوط حکومت صدام، حکومت تا ۲۰۰۹ در دست نظامیان آمریکایی بود و اکنون ۱۱ سال هست که حکومت در اختیار مردم است و با توجه به آنکه سالها تحت ستم بودهاند، به طور طبیعی با مشکلاتی مواجه هستند. البته حجم مشکلات عراق از زمان صدام کمتر شده و رسیدگیهایی صورت گرفته و جمعیتهایی هم صاحب شغل شدهاند، به خصوص در جمع شیعیان که تا قبل از آن، این امکان برایشان فراهم نبود.
زارعی بیان کرد: درخصوص تجمعات اخیر عراق میتوان گفت یک بخش مربوط به مشکلاتی داخلی بود و مسائل طبیعی این کشور و آنچه در فرم تظاهرات مطرح شد به مشکلات مردم و نیازهایشان برمیگشت و جریان مردمی بود، ولی بعداً جریانهایی با هدفگذاری تغییر دولت عراق و روی کار آمدن دولتی برای ایجاد منافع طرحهای آمریکا برای قطع ارتباط ایران و عراق وارد جریانهای مردمی شد.
تحلیلگر بینالمللی در ادامه عنوان کرد: تحلیل آمریکاییها در بحث مرجعیت با توجه به آنکه دولت شیعه نبود، این بود که مرجعیت در جریان تظاهرات از دولت حمایت نخواهد کرد و حمایت مرجعیت از جریانات مردمی به این جریانات اعتبار و مشروعیت خواهد بخشید و افراد بیشتری را جذب میکنند و حرکتها منجر به اختلافات اساسی و سیاسیتر شدن صحنه خواهد شد.
وی افزود: اما به رغم این حرکتها آنچه در صحنه دیده شد این بود که جمعیت خیابان آنقدر زیاد نبود که تعیینکننده نظام باشد. در ضمن فضای مجازی در عراق در آن مدت با مشکلاتی مواجه شد و آنها نتوانستند از این ابزار برای پوشش خبرها و تحریک بیشتر مردم استفاده نمایند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در این مسیر مرجعیت گام به گام جلو آمد و در هر گام به دولت تاکید داشت و اختلافات جدی داخل شیعه مدیریت شد. در بیانات آیت الله سیستانی و نمایندگان ایشان مواضع تقویت کننده دولت پررنگتر شد و این چیزی نبود که آمریکاییها انتظار آنرا داشتند. علاوه بر این کردها و سنیها با کرسیهایی در مجلس در کنار عبدالمهدی آمدند در حالی که آمریکا فکر میکرد با تغییر صحنه شیعه وقایع را مدیریت خواهد کرد. نهایتاً دولت عبدالمهدی حفظ شد و دولت ابتکار عمل را در دست گرفت.
زارعی افزود: درمجموع ترتیب جریانات موثر در صحنه عراق را میتوان در چند دسته بیان کرد: دسته اول گروههای شبه مذهبی (یمانیها و مولویها و شیرازیها و ...) که آنها نه از نظر عدد جمعیت بلکه به لحاظ مدیریت و تاثیر در میدان حرف اول را میزدند و در حقیقت گروههای انحرافی شیعه هستند که داعیه مذهب دارند و ارتباط با خارج و در صف اول قرار گرفتند.
وی گفت: دوم، بعثیها که در فضای تظاهرات نقش داشتند، اما نه سازمان قوی داشتند و نه به لحاظ تعداد، جمعیت زیادی را نداشتند. سوم نیروهایی که آمریکاییها در حین ماجرا تنظیم کردند، یعنی آن جمعیتی که کارهای مختلفی در میدانها انجام دادند.
زارعی افزود: چهارم اینکه صدریها که این صحنه در حقیقت توسط آنها ایجاد شد. در این صحنه کنترل ارتش بسیار مهم بود چراکه از دو جهت باید کنترل میشد: اول اینکه با مردم برخورد نکند و دوم اینکه جریانهای مخالف از یگانهای ارتش سوء استفاده نکنند. در این جریان موضع گیری مرجعیت در کنترل میدان بسیار مهم بود.
تحلیلگر بینالمللی در ادامه بحث خود به بررسی اوضاع لبنان و حساسیتهای آن پرداخته و گفت: لبنان نقطه باثباتی برای جبهه مقاومت است اگر از زمان پیدایی حزبالله این کشور را بررسی کنیم، تاریخ ۳۵ ساله اخیر این منطقه نشان میدهد که لبنان در وضع نسبتاً باثباتی است. در این منطقه حادثه بوده، اما شکست نبود؛ سختی بوده، اما عقبنشینی خیر؛ جنگ ۳۳ روزه به عنوان بزرگترین اتفاق برای حزبالله لبنان مشکلاتی ایجاد کرده، اما حزب الله و جبهه مقاومت دچار شکست نشده است.
زارعی افزود: دلیل ثبات لبنان آن است که از یک سازمان منسجم برخوردار است. حزب الله دبیرکل اش را در تمام این سالها حفظ کرده در حالی که آن را پنهان نکرده است و اسرائیل تاکنون نتوانسته به او دست یابد. اکثریت ۳۵ درصدی جمعیت شیعه لبنان، بازوی نظامی، اطلاعاتی، مخابراتی، تدارکاتی و لجستیک آن و علاوه بر این حکیمانه رفتار کردن سید حسن نصرالله را میتوان از دلایل ثبات این منطقه برشمرد.
این کارشناس مسائل سیاسی عنوان کرد: آمریکاییها با تئوری زیر سوال بردن حزبالله تلاش کردند به آن ضربه بزنند، آنها با طراحی و به صحنه آوردن طیفهای مختلف تلاشهایی برای تغییر نظام حاکمیتی کردند منتها در لبنان با توجه به آنکه سیستم کنونی حاکم، سیستمی نیست که نفعی برای شیعیان داشته باشد، نتوانستند اقدامی علیه حزب الله ترتیب دهند چراکه تغییر به بقیه آسیب میرساند، چون آنها اکثراً مسیحی و یا سنی هستند و دولت عملاً هویت سنی دارد و در این منطقه تغییر نظام سیاسی به ضرر شیعه نیست؛ بنابراین راه تغییر نظام سیاسی در لبنان بسته است. توافق روی دولت تکنوکرات است و ۷۰ کرسی برای مقاومت در متن مردم وکف جامعه وجود دارد.
زارعی در پایان افزود: با این توصیف آمریکا در پرونده لبنان دچار بن بست است و بنابراین امید دارند که از طریق توافقها و تبلیغات مردم را مقابل حزبالله قرار دهند و حزب الله را تحت فشار قرار دهند تا تسلیحات خود را شعاعی از لبنان دورتر برد. اما در نهایت آنچه در لبنان شاهد آن هستیم آنست که در صحنه لبنان تا این حد بیشتر جلوروی نمیتوانند انجام دهند و بیش از این پیش نخواهند رفت.
انتهای پیام/