بیش از یک سال از خروج یکطرفه امریکا از برجام و تجربه عهدشکنیهای مکرر طرف غربی و وعدههای تحققنیافته آنها میگذرد و امروز اقتصاد کشور در مواجهه با تحریمها بار دیگر به چالش کشیده شده و اهمیت حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی بیش از پیش نمایان گشته است.
مسئولان و سیاست-گذاران ارشد کشور، میبایست با بازتعریف اقتصاد مقاومتی و تفصیل اهمّ جزئیات آن، برنامه منسجمی برای رویاروی تحریم¬ها و کمبود منابع ارزی کشور تدوین کنند. توضیح آن است که اقتصاد مقاومتی اساساً در تقابل با فشار تحریم¬ها تعریفشده است و لذا وقتیکه می¬گوییم به دنبال اقتصاد مقاومتی هستیم، باید این را شرح بدهیم که برای کاستن آثار تحریم¬ها چه نقشه¬ای داریم. این نوع نگاه به اقتصاد مقاومتی بهصراحت در نص مقام معظم رهبری نیز ذکرشده است و ایشان دراینباره می¬فرمایند:
"اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنیها و خصومت¬های شدید میتواند تعیینکنندهی رشد و شکوفایی کشور باشد. "
دو نگاه برای کاستن آثار منفی تحریم¬ها وجود دارد؛ در نگاه اول این گفته میشود که برای کاهش خروج منابع ارزی کشور میبایست که بنیادهای تولید ایرانی را در کشور تقویت کنیم. طبق این نگاه -که بهوفور در کلمات معظم¬له نیز دیده میشود- اگر مردم ما بتوانند بسیاری از کالاهای موردنیاز خود را در درون مرزهایشان تأمین کنند، آنگاه تبعاً نیاز کمتری برای خروج ارز از کشور جهت تأمین این قبیل کالاها وجود دارد. این نگاه قطعاً درست است، اما در کلمات معظم¬له عبارات دیگری نیز وجود دارد، که ناظر به نگاه دومی درباره مبارزه با تحریم¬هاست و آن نگاه "اقتصاد تهاجمی" نامگرفته است. رهبر انقلاب تصریح می¬کنند که این نگاه از خود ایشان نیست، اما بااینحال ایشان از صاحب¬نظران خواستند که از این تعبیر، یک تبیین دانشگاهی ارائه بدهند. ایشان می¬فرمایند:
"درزمینهی مسائل اقتصادى، «اقتصاد تهاجمى» را مطرح کردند؛ عیبى ندارد. بنده فکر اقتصاد تهاجمى را نکردم. اگر واقعاً یک تبیین دانشگاهى و آکادمیک نسبت به اقتصاد تهاجمى - به قول ایشان، مکمل اقتصاد مقاومتى - وجود دارد، چه اشکالى دارد؟ آن را هم مطرح کنیم. "
در این یادداشت فرصت کافی برای بحث پیرامون رئوس اقتصاد تهاجمی وجود ندارد، اما در یککلام من چنین تفسیری را از این تعبیر ارائه می¬دهم و آن این است که اقتصاد کشور در شرایط تحریم به¬گونه¬ای باشد که با ورود کافی منابع ارزی -به¬ویژه از کشورهایی که روابط دیپلماتیک نسبتاً تخاصمی با ما دارند- از طرقی که تحریم نشده¬اند و یا قابل تحریم نیستند، کمبود منابعی که تحریم شده¬اند، جبران بشود. این تعریف من دستمایه¬ای است برای این¬که ورود جزئی¬تری به یک مثال عینی داشته باشم.
گردشگری یکی از پتانسیل¬های خوب کشور پهناور ماست. طبق آمارهای جهانی گردشگری بعد از نفت و خودروسازی در رتبه سوم تجارتهای پرسود قرارگرفته و ضریب رشد آن از صنعت خودروسازی نیز بیشتر است.
گردشگری حوزههای مختلفی دارد و با توجه به رتبه هفدهم ایران در پزشکی تخصصی -همانطور که برنامه چهارم توسعه پیشبینی کرده بود ایران میتواند قطب گردشگری سلامت و درمان در منطقه باشد. سازمان جهانی بهداشت اخیراً پیشبینی کرد که تا سال ۲۰۲۰ سهم گردشگری سلامت به بیش از ده درصد از کل گردشگریها افزایش می یابد و با در نظر گرفتن اینکه هر گردشگر سلامت بهطور میانگین ۳ برابر سایر گردشگران درآمدزایی ایجاد می¬کند کشورهای زیادی به سمت ایجاد زیرساخت¬ها و امکانات لازم برای جذب این سرمایه¬ها رفته¬اند. ازجمله هند که رتبه پنجم را در گردشگری سلامت دارد و سالانه بیش از یک میلیون نفر فقط از ایالاتمتحده به این منظور راهی این کشور می شوند. تجربه هند به ما می آموزد که ما نیز می¬توانیم حتی از کشورهایی که صنعت و دانش قدرتمندی دارند، ارزآوری داشته باشیم. به خاطر داشته باشیم که اگر متوسط درآمد نفتی ایران در چند سال اخیر را ۵۰ میلیارد دلار در نظر بگیریم، باتوجه به اینکه بنا به اعلام بانک مرکزی در سال ۱۳۹۸، ۱۱.۸ میلیارد دلار درامد حاصل از گردشگری ایران است فلذا توسعه بخش میتواند تنه به تنه درامدهای نفتی ایران بزند. متاسفانه اکنون فقط حدود یک میلیارد و دویست میلیارد دلار از این مبلغ توسط گردشگری سلامت تامین شده است که به شدت جای بهبود دارد.
اخیراً ترکیه هم در این حوزه سرمایه¬گذاری کرده است و هماکنون رتبه ۳۲ را در جذب گردشگر سلامت دارد و به دنبال ساختن یک برند در سطح منطقه برای خود است، ولی متأسفانه جایگاه ما در انتهای لیست و در رتبه ۴۱ است. خطر دیگری که ما را در این حوزه تهدید می¬کند مهاجرت پزشکان و کادر درمانی به سایر کشورها است -که بهنوعی باعث پیشرفت آن¬ها در این زمینه هم شده- بهطوریکه اردن و کشورهای حاشیه خلیجفارس هم با سرعت زیادی در حال پیشی گرفتن از ما می باشند.
برای حرکت به این سمت و عقب نماندن از سایر رقیبان منطقه¬ای پیش از هر چیز قوانین و دستورالعمل-های مناسب و حمایتکننده از بخش خصوصی لازم است، که در این زمینه توافق وزارت بهداشت با سازمان میراث فرهنگی در اردیبهشتماه سال جاری را جهت تسهیل و هموار کردن فعالیت بخش خصوصی، حرکت مثبت و روبه جلویی می¬دانم. چراکه باوجود مشکلات متعدد و بسیار زیاد در بخش دولتی بهداشت و درمان توقع فعالیت مؤثر دولت در زمینه رقابت و جذب گردشگر سلامت شاید در حد خیالی خوشبینانه باشد.
با ورود بخش خصوصی به این عرصه و حمایت مناسب از آن می¬توان شاهد ایجاد موج جدیدی از ایجاد اشتغال در حوزههای مختلف بود، همچنین هتل داری، حملونقل شهری، صنایعدستی و مناطق تفریحی و... جانی تازه می¬گیرند. در سال گذشته گردشگری سلامت هم تحت تأثیر افزایش قیمت دلار و درنتیجه ارزان شدن خدمات درمانی قرار گرفت، بهطوریکه طبق آمار میزان گردشگران از ابتدای سال ۹۸ تاکنون برابر با کل سال ۹۷ است که میبایست قدر این فرصت را دانست و تا زمانی که این مزیت نسبی برای گردشگری ایران فراهمشده آن را تبلیغ و ترویج کنیم تا در آینده با قویتر شدن اوضاع اقتصادی سهم خود را در این حوزه حفظ نماییم که این مهم نیازمند تبلیغات قوی و حرفهای است.
تخصص بالای پزشکان، علاقه¬مندی بخش خصوصی برای سرمایه¬گذاری در این عرصه و همچنین هزینه درمانی و اقامتی مناسب، مولفه¬های موثر ارتقای گردشگری سلامت در ایران هستند و این مثالی است که می¬تواند تهدید تحریم و بالا رفتن قیمت دلار را به فرصت تبدیل کرد. ایران می¬تواند بهترین انتخاب برای کشورهای منطقه باشد و حتی در زمینه¬های درمان ناباروری یا جراحی پلاستیک در سطح جهان با کشورهای جهان اول رقابت کند.
پیشنهاد میشود استان های کشور هرکدام به عنوان قطب سلامت و گردشگری در حوزه¬ای خاص به-منظور توزیع مراجعهکنندگان و توزیع درامد حاصل از ارزهای آورده شده شناخته شوند. مثلاً از پیوند عضو در شیراز، جراحی پلاستیک در تهران و... می¬توان نام برد. اما در این میان باید مراقب دستهای ناپاک و فاسد بود که ممکن است بیماران را به مراکز نامعتبر راهنمایی کنند و بدون طی شدن مراحل ارجاع بیمار -با دور زدن فرایندهای رایج- نقش دلال حوزه سلامت را ایفا کنند.
در پایان بر اهمیت از دست ندادن زمان برای ورود به این حوزه تأکید میکنم. این راهکار تجارتی پرسود است و لازم است تا زمانی که رقبای منطقهای ما برای خود برند سازی نکردهاند در این حوزه سرمایهگذاری کنیم. امید است با بهبود شرایط کسبوکار و جذب این سرمایهها جلوی روند مهاجرت پزشکان و کادر درمانی به خارج از کشور گرفته شود و همه در کنار هم پایههای اقتصاد نوین و مقاومتی کشور را بنا نهیم و سطح امید را به شیوهای پایدار افزایش دهیم.
مهدی وکیل پور
انتهای پیام/
اقتصاد تهاجمی؛ مورد کاوی گردشگری سلامت