به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، رفتار پر خطر چیست؟ برای فهم دادههای این آمار ابتدا باید بدانیم به چه چیزی رفتارهای پرخطر اطلاق میشود. امروزه از سوء مصرف مواد و دیگر رفتارهایی كه بر رشد و بهزیستی عمومی نوجوانان اثر منفی میگذارند یا از پیروزی و موفقیت و نیز از رشد آیندهشان جلوگیری میكنند، به نام «رفتارهای پرخطر» یاد میشود و پر واضح است كه آسیبهای اجتماعی بیش از هر گروهی نوجوانان را در خطر قرار میدهد.
به این مفهوم كه هر چند هیچ یك از بخشهای جامعه از عواقب ناگوار رفتارهای تهدیدكننده سلامت (پر خطر) در امان نیستند، اما برخی از گروههای اجتماعی از جمله نوجوانان در معرض خطر بیشتری قرار دارند، چرا كه بسیاری از نوجوانان در رویارویی با دشواریها و بحرانهای دوره نوجوانی دست به رفتارهایی میزنند كه سلامت حال و آینده آنان را تهدید میكند.
روایت آمارهای رسمی از رفتار پر خطر
همانطور كه اشاره شد به دلیل سیاستهای كلی نظام آموزش و پرورش و عدم دستیابی نهادهای مستقل به دادههای صحیح باعث شده است در این زمینه آمار قابل استنادی وجود نداشته باشد. جعفر بای، آسیبشناس اجتماعی هم در گفتوگویش با جامجم به این نكته اشاره میكند و میگوید: «دفتری با عنوان دفتر آسیب شناسی اجتماعی در حوزه اختصاصی آموزش و پرورش داریم مبنی بر اینكه وضعیت آسیبها را در حوزه دانشآموزی رصد كند. اما اینكه آماری از این دفتر برای سنجش میزان رفتارهای پرخطر در دانشآموزان منتشر بشود متاسفانه تاكنون وجود نداشته است.» اما میتوان با یك جستوجوی ساده هم آمارهای پراكندهای از منابع رسمی در این رابطه یافت.
به عنوان نمونه شهریور همین امسال فریبرز درتاج، رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران با اشاره به تحقیقاتی كه درباره وضعیت سلامت روان دانشآموزان انجام شده، اعلام كرده است: «براساس این تحقیقات، 7/19 درصد پسران مقطع متوسطه اول دارای رفتارهای پرخطر هستند.» یا آنطور كه مدیركل دفتر مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی وزارت آموزش و پرورش به خبرگزاری مهر گفته است، حدود صد هزار نفر از دانشآموزان كشور در معرض خطر اعتیادند، برخی تجربه مصرف داشته یا در معرض این آسیب قرار دارند. حدود ده هزار دانشآموز پس از تجربه مصرف اولیه به مصرف خود ادامه داده و امروزه نیازمند درمان هستند.
سامانه پایش و مدیریت آسیبهای اجتماعی وزارت آموزشوپرورش هم سال گذشته بیآنكه درصدی از وضعیت رفتارهای پرخطر دانشآموزان را مشخص كند، اعلام كرد: خشونت، مصرف مواد و انحرافات اخلاقی در شمار رفتارهای پرخطر دانشآموزی قرار دارد. 17 خودكشی در سال تحصیلی 95 ـ 94، كاهش سن اعتیاد به 13سال، شیوع 60 درصدی مصرف مواد مخدر در نوجوانی و افزایش رفتارهای جنسی تنها بخشی از آمارهای رسمی منتشر شده از سوی مسؤولان نهادهای مختلف در سالهای گذشته درخصوص آسیبهای دانشآموزان بوده كه منتشر شده است. این درحالی است كه بیش از یك دهه از تدوین سند پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دانشآموزان و 9 سال از اجرای طرح «مدارس مروج سلامت» گذشته است.
قصه آمار غیررسمی چیست؟
اما در كنار اندك آمار منتشر شده رسمی در این حوزه پژوهش فصلنامه رفاه اجتماعی هم مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس یافتههای ارائه شده در این پژوهش، تجربه كشیدن قلیان با 5/51 درصد، تجربه كشیدن سیگار با 2/35 درصد، تجربه رابطه جنسی با میل خود با 4/30 درصد، كتككاری در بیرون از خانه (جز مدرسه) 1/28 درصد و تجربه مصرف الكل با 4/27 درصد به ترتیب همهگیرترین رفتارهای پرخطر در میان دانشآموزان مورد بررسی بودند.
با مقایسه آمار این پژوهش با كشورهای دیگر هم میشود نظامهای عجیبی در آن مشاهده كرد. اینكه به عنوان مثال در مقایسه با آمار منتشر شده از آمریكا میتوان متوجه شد جز كشیدن قلیان و سیگار كه در آن دانشآموزان شهر تهران به طور چشمگیری بالاتر از نمونه آمریكایی قرار دارند، در دیگر موارد مانند سوء مصرف مواد، رابطه جنسی و نزاع و كتك كاری نمونه آمریكایی درصد بالاتری را به خود اختصاص داده است. در مقایسه یافتههای این پژوهش با نمونه هندی هم باید گفت نوجوانان تهرانی در دو مورد رابطه با جنس مخالف و سوء مصرف مواد، فراوانی بالاتری نسبت به نمونه هندی از خود نشان میدهند. مساله اساسی این پژوهش این است كه نوجوانان دختر و پسر شهر تهران تا چه اندازه به رفتارهای پرخطری همانند سوء مصرف مواد مخدر، خشونت و رفتارهای جنسی میپردازند و میزان همهگیری این دسته از رفتارها در میان دختران و پسران و نیز در میان نوجوانان سنین گوناگون چگونه است؟
چه كار باید كرد؟
اما چرا این رفتارها تا این اندازه میان نوجوانان شهر تهران همه گیر است؟ براساس نظریههایی كه در زمینه علل رفتارهای پر خطر مطرح شده، تحلیلهای گوناگونی میتوان در این زمینه ارائه كرد و بر همان اساس راهكارهایی برای كاهش این رفتارها پیشنهاد داد. آنطور كه جعفر بای، آسیبشناس اجتماعی به جامجم میگوید باید به نقش عوامل فردی، خانوادگی، آموزشگاهی و عوامل مربوط به همسالان توجه كرد. در این میان بهویژه با توجه به گرایش برخی از نوجوانان به گریختن از زیر بار دستورات و ممنوعیتهای اجتماعی و در سطح پایینتر دستورات پدر و مادر باید با آگاهی مناسب از این ویژگی از برخورد آمرانه و مستقیم دستوری با نوجوانان تا آنجا که شدنی است، خودداری كرد.
نكته مورد بحث این آسیبشناس این است با آنكه آموزش و پرورش علاقهای به شفافسازی و انجام پژوهشها در این رابطه در مدارس ندارد، اما درست نیست تنها مدرسه را به عنوان پدید آورنده چنین آسیبهایی بشناسیم و مهمتر از مدارس نقش خانوادهها در بروز این رفتارهاست كه اهمیت پیدا میكند.
آمار گذشته قابل تعمیم نیست
موضوع دیگر در ارتباط با انتشار این پژوهش به تاریخ این پژوهش بازمیگردد. طبق آنچه ابتدای این پژوهش آمده، این آمار برگرفته از پیمایشی است كه سال 91 صورت گرفته است. اشتباه مصطلح میان نظرات كاربران فضای مجازی پیرامون چنین آماری این است كه اغلب این افراد آمار ارائه شده در ده سال گذشته را با شیب افزایشی به روزگار كنونی تعمیم دادهاند. به این مفهوم كه با این گزاره كه این آمار متعلق به سال 91 است نتیجهگیری كردهاند كه حتما وضعیت این رفتارهای پرخطر میان دانشآموزان ایرانی افزایش یافته است. در حالی كه جعفر بای معتقد است چنین استدلالی از اساس اشتباه است.
او میگوید: نتایج چنین پژوهشهایی با فرض صحت قابل تعمیم به حالا نیست. مقوله آسیب اجتماعی كلا یك مقوله آنی نیست كه فرد یكباره دچارش شود.
آسیبها بهتدریج و كند از منابع متنوع شكل میگیرد. بهعنوان مثال اگر خودكشی را معیاری برای یك رفتار خشن و پرخطر فرض بگیریم، دهها عوامل از خلآها و مشكلات میتواند سبب چنین تصمیم و عملی باشد؛ ضمن اینكه دامنه این آسیبها هم شتاب و كندیهای فراوانی دارد و نمیتوان آن را به سالهای بعد تعمیم داد.