به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، رابعه مدنی از جمله مادران سینما و تلویزیون ایران بوده که در آثار بسیاری به ایفای نقش مادر و همچنین شخصیتهای دیگر پرداخته است. او تمامی نقشهایش را دوست دارد و به گفته خودش، در کارش کم فروشی نمیکند و تا مدتها در نقشهایی که ایفای آنها را بر عهده داشته، باقی میماند.
بیشتربخوانید: رنگین کمان فعالیتهای خانم بازیگر!/ خانم رهنما شترسواری سینه خیز نمیشود
مدنی مادر امیرشهاب رضویان کارگردان سینما است. او پشنهاداتش را با مشورت پسرش انتخاب میکند و اصلاً تمایلی به ایفای نقشهای منفی ندارد. این بازیگر سالهای آخر دهه ۸۰ زندگیاش را سپری میکند و بازنشسته آموزش و پرورش است.
از جمله آثاری که رابعه مدنی تاکنون در آنها به ایفای نقش پرداخته میتوان به مجموعه وضعیت سفید اشاره کرد. همچنین بازی در فیلمهای سفر مردان خاکستری، تهران ساعت ۷ صبح، بوسیدن روی ماه، انارهای نارس، برف، مرگ ماهی، ارغوان، یک دزدی عاشقانه، سمفونی تولد، قیچی و خانه دیگری از جمله دیگر فعالیتهای او به شمار میآید. علاوه بر این در این سالها او را در سریالهایی همچون خانه اجارهای، پایتخت، داوران، مدینه، تعبیر وارونه یک رویا، سر دلبران و آچمز نیز دیدهایم.
هم اکنون سریال «سر دلبران» از شبکه آی فیلم در حال پخش است. رابعه مدنی در این سریال نقش یک مادر مهربان و دلسوز را ایفا میکند. به همین بهانه با او به گفتگو نشستیم.
پخش مجدد سریال سر دلبران از تلویزیون را چطور ارزیابی میکنید؟ به طور کل نقشتان در این سریال از چه ویژگیهایی برخوردار بود؟
از نظر من این سریال خیلی عالی است و بازپخش آن هم به جاست. اگر چه در این سریال دلتنگیهایی را شاهد هستیم، اما در کنارش نشاط هم وجود دارد و به مردم امید میدهد. زیربنای این سریال ناامیدی نیست. این که سلیم (بروز ارجمند) به عنوان یک روحانی به روستاهای مختلف میرود و افراد قمارباز، قاچاقچی و... را به راه راست میآورد، اینها امیدبخش هستند.
همچنین باید بگویم که نقشم در این سریال را خیلی دوست دارم. چون من یک مادرم و نقشم در این مجموعه بسیار دلچسب بود. هنوزم دوست ندارم آقای ارجمند را برزو صدا بزنم، دوست دارم وقتی به او زنگ میزنم بگویم سلیم. در این سریال نقش مادرانهای را بازی کردم و امیدوارم مردم دوستش داشته باشند.
حال که از این سریال مدتها گذشته، چه اتفاقی از آن را به خاطر دارید؟ به طور کل همیشه شما را در نقشهای مثبت دیدهایم، آیا علاقهای به ایفای نقشهای منفی ندارید؟
به طور کل هرگز دوست ندارم نقشهای منفی بازی کنم. چراکه فکر میکنم نقشهای منفی از عهده من برنمیآید. البته اگر آدم بخواهد هر کاری را انجام میدهد و هر نقشی را درمیآورد، اما من نمیخواهم نقش منفی بازی کنم. اگر بتوانم هم دلخواهم نیست. در هر سریالی که بازی کردهام، همه مثل بچههایم بودهاند، چطور میتوانم نقش منفی بازی کنم. تاکنون هم به من نقش منفی پیشنهاد ندادهاند، چون میدانند که علاقهای به بازی در نقش منفی ندارم.
در مورد «سر دلبران» نیز باید بگویم خاطرات خوش زیادی از اآن در ذهن دارم. وقتی در یزد کار میکردیم، برای ما خانه گرفته بودند و در هتل نبودیم. خانههای یزد به گونهای بوده که سه طرفش ساختمان است و در قسمت روبروی درب ورودی یک ایوان سراسری وجود دارد. شبها همگی در این قسمت مینشستیم و کلی خوش میگذشت. کلاً همه چیز این سریال در ذهنم مانده است، چون خیلی خاص و خاطره انگیز بود.
در انتخاب نقشهای مختلف چه مسائلی را در نظر میگیرید؟ شخصیتها باید چه ویژگی داشته باشند تا آن را برای بازی بپذیرید؟ به طور کل تا چه اندازه با نقشها درگیر میشوید و با آنها زندگی میکنید؟
همانطور که میدانید پسر من امیرشهاب رضویان کارگردان است. وقتی کاری به من پیشنهاد میشود، اول با او در میان میگذارم و اگر نظرش مثبت باشد، قبول میکنم. از طرف دیگر، اکنون مدتی است که چشم راستم مشکل پیدا کرده. یکی دو مورد که به من کار پیشنهاد شد، رفتم با کارگردان صحبت کردم که من نمیتوانم سکانسهایی را که گریه دارند، بازی کنم. میتوانم از اشک مصنوعی استفاده کنم، اما خودم به خاطر مشکلم نمیتوانم این گونه سکانسها را بازی کنم. موضوع مهم برایم این است که در کارم کم فروشی نکنم. در بازیگری هم مثل تمامی کارهای دیگر اگر نتوانی کارت را به درستی انجام بدهی، یعنی کم فروشی کردهای و این عواقب دارد.
به طور کل خیلی زیاد با نقش درگیر میشوم. همانطور که گفتم من نمیتوانم در کارم کم فروشی کنم، به همین خاطر با آنها زندگی میکنم. مثلاً برای فیلم «بوسیدن روی ماه» سالها با شخصیتی که بازی کردم، باقی ماندم و با آن زندگی کردم. هنوز بعد از سالهای سال گاهی اوقات با خودم فکر میکنم کهای کاش این طور گفته بودم و این کار را کرده بودم.
در «وضعیت سفید» هم همین اتفاق برایم افتاد و واقعاً تا مدتها با آن زندگی کردم. در یک سکانس پسرهایم با همدیگر دعوا میکنند و من گریه میکنم و میگویم که مگر چه کار کردهام که شما این طور شدهاید؟ پسرم شهاب وقتی این سکانس را دید واقعاً تحت تأثیر قرار گرفت و گفت که فکر میکنم واقعاً در خانه داری به ما غر میزنی. میخواهم بگویم که تا این اندازه با نقش درگیر میشوم.
بایت ایفای نقش مادر سلیم در سریال «سر دلبران» چقدر از طرف مردم بازخورد گرفتید؟ به نظرتان این سریال در زمان پخش آنقدر که باید دیده شد؟ از بین تمام نقشهایی که بازی کردید، کدام یک را بیشتر دوست دارید؟
بابت بازی در آن نقش بازخوردهای خیلی زیادی گرفتم. به عنوان مثال چند روز پیش سینما ملت دعوت شده بودم. عدهای از بازیگران و بزرگان جمع بودند تا به آزادی چند زندانی اعدامی کمک کنند. در آنجا افراد مختلف میآمدند مرا بغل میکردند و محبت داشتند. در میان آنها برخی نوجوانها هم بودند که اظهار لطف آنها برایم جذابیت خاصی دارد.
اما فکر میکنم این مجموعه متاسفانه آنقدر که شایستهاش بود در زمان پخش دیده نشد. البته امیدوارم در بازپخشش از آی فیلم بیشتر دیده شود، چون واقعاً سریال خوبی است. فکر میکنم در این سریال نحوه صحیح برخورد با مشکلات جامعه آموزش داده میشود. اینکه باید هر کاری را دقیق بررسی کرد. مثلاً اگر کسی دزدی میکند، باید موضوع را ریشه یابی کرد و بعد به دنبال راهحلش بود.
الان کار درستی که در زندانها میکنند این است که به برخی از زندانیان با قید وثیقه اجازه میدهند که به خانوادههایشان سر بزنند و کار کنند و بدهیشان را بپردازند. این رابطه عاطفی زندانی با خانوادهاش باعث میشود که خودش متنبه شود.
در مورد نقشهایی که بازی کردم نیز باید بگویم، که همه آنها را دوست دارم. چون بیشتر مادر بودهام و من مادر بودن را دوست دارم.
منبع: ایلنا
انتهای پیام/