شاید هیچ‌وقت به فكرتان نرسد كه نادیده گرفتن بعضی از مسائل معمولی در زندگی روزمره‌، خوش‌اخلاقی را از جامعه و خانه‌هایمان گرفته است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  خیلی وقت است كه پرخاشگری و عصبی بودن مردم موقع رانندگی دیگر برایمان عادی شده است؛ به خاطر جای پارك، ‌بوق زدن و..‌. اعصابمان از كجا خرد است كه با یكدیگر بدخلقی می‌كنیم؟ واقعیت این است كه این خوبی‌ها و بدی‌های رفتارمان، تاثیر گرفته از خورد و خوراكمان هم هست و بی‌انصافی است اگر همه‌ تقصیر را گردن ترافیك و بی‌پولی و خستگی بیندازیم. اصلا شما چقدر مزاج‌تان را می‌شناسید؟ طبع‌تان سرد است، گرم است؟ می‌دانید چه خوراكی‌هایی باید بخورید و از چه موادی باید پرهیز كنید تا حالتان از همیشه بهتر باشد و شهروند بهتری در جامعه و البته فرد صلح‌طلبی در خانواده باشید؟ با دكتر محسن عزیزی درباره همین صحبت كردیم.

مزاج آدم‌ها‌ چقدر در بداخلاقی آنها تاثیرگذار است؟


اعصابمان خرد است، با مشتری‌ها با بداخلاقی حرف می‌زنیم، از فروشنده بازخواست می‌كنیم چرا همه‌چیز آنقدر گران است، در مسائل رانندگی حوصله نداریم، به خانه هم كه می‌رسیم، حال و حوصله بازی كردن با فرزندانمان را نداریم. یعنی مشكل از كجاست؟ همه‌چیز گردن اوضاع نابسامان جامعه و مسائل مالی است؟ اما دكتر عزیزی به چنین چیزی معتقد نیست: همه مسائل ناخوشایندی كه در طول یك روز برایمان پیش می‌آید از اعصاب است كه به‌اصطلاح همه می‌گویند فلانی چرا بی‌اعصاب است؟ خب شما چقدر احتمال می‌دهید كه خوراك آدم‌ها روی اعصاب و اخلاقشان تاثیر می‌گذارد؟ اگر از من بپرسید، می‌گویم خیلی! هر ماده خوراكی خواصی دارد كه می‌تواند روی بخشی از عملكرد ما تاثیرگذار باشد. شما می‌دانید كه بدنتان به چه چیزهایی نیاز دارد و چه چیزهایی، حالتان را بدتر و اعصابتان را ضعیف‌تر می‌كند؟ اگر نمی‌دانید، یعنی مزاج‌تان را نمی‌شناسید. ماجرا  این است كه امور زندگی ما ارتباط مستقیمی با مزاج دارد و گاهی اوقات، كلید حل ناآرامی‌هایمان كه به جامعه كشیده می‌شود، اصلاح مزاج است.
 
مزاج‌شناسی، علمی است كه حالا در سراسر دنیا استفاده می‌شود؛ آن‌قدر كه هركسی كه از علم‌مزاج‌شناسی اطلاعی داشته باشد، حتما از آن استفاده می‌كند. بدی‌اش این است كه خیلی از ما چیزی از آن نمی‌دانیم و گاهی اوقات اصلا دلمان هم نمی‌خواهد بدانیم: «واقعیت این است كه مزاج‌شناسی ارتباط مستقیمی با وضعیت جسمی و روح و روان انسان دارد و اتفاقا ارتباطات اجتماعی ما هم از همین وضعیت‌ها نشات گرفته است.
مثلا فكرش را بكنید؛ صبح زود و با خستگی از خواب بیدار می‌شوید، سركار می‌روید، برخوردتان بد است و به مشتری می‌گویید همین را داریم، می‌خواهی بخواه، نمی‌خواهی به سلامت، در طول روز كسل و كلافه هستید، شب هم با همان خستگی به خانه می‌رسید و حوصله معاشرت با اعضای خانواده را ندارید. این روزمرگی می‌تواند بدن هركسی را از كار بیندازد و زندگی كسل‌كننده‌ای برایش داشته باشد.» حالا اگر بداند مزاجش چه است، چه فرقی می‌كند؟ «خیلی فرق می‌كند؛ آن‌وقت است كه می‌داند چه‌كار كند و چه چیزی بخورد تا خودش را سرحال نگه دارد.»

از چه چیزی حرف می‌زنیم؟

روایت‌های مختلفی از زمان پیامبر وجود دارد كه درباره مزاج‌ها و نحوه تشكیل مزاج گفته‌اند. ضمن این‌كه از زمان قدیم و در یونان باستان و در كتاب‌های علمای بزرگ هم اشاره‌های پررنگی به مزاج شده است. موضوعاتی كه حالا خیلی وقت است به صورت تجربی ثابت شده؛ آنقدر كه در دانشگاه‌های اروپا و آمریكا برای همه دانشجویان پزشكی، مزاج‌شناسی ارائه می‌شود و اتفاقا مقاله‌های زیادی هم در این رابطه وجود دارد. حالا داستان از چه قرار است؟ خب هرچیزی كه ما می‌خوریم وارد چند مرحله از هضم می‌شود كه یكی از این مراحل، هضم كبدی است. وقتی هضم كبدی اتفاق می‌افتد، اگر طبع بدن‌مان گرم باشد، كبد آن قسمت از گرمی و اگر خشك باشد، خشكی را از آن ماده غذایی بیرون می‌كشد. در نتیجه كبد، هر دوی این ویژگی‌ها را كنار هم می‌گذارد و مزاج فرد می‌شود گرم و خشك. حالا هركدام از این طبع‌ها، باعث به وجود آمدن مجموعه‌ای از ویژگی‌های شخصی می‌شود كه در زندگی اجتماعی فرد تاثیرگذار است و به خلق و خوی او و تصمیماتش جهت می‌دهد.

اول مزاج، بعد اخلاق

راهنمایت را اشتباه زدی، اما خیلی زود متوجه اشتباهت می‌شوی و آن را اصلاح می‌كنی اما در همین چند ثانیه بوق‌ها و فریادها به سمتت سرازیر می‌شود. به چه جرمی؟ این‌كه چرا چراغت را اشتباه می‌زنی. خب مگر نمی‌دانی ما خیلی آدم‌های دقیق و منظمی هستیم؟ این واقعیت بخش بزرگی از جامعه ماست كه دكتر محسن عزیزی می‌گوید فقط به اخلاق ذاتی آدم‌ها ربطی ندارد: «به جرأت می‌توانم بگویم با اصلاح مزاج، این بخش بزرگ از بداخلاقی در جامعه به بخش كوچكی تبدیل می‌شود. در قدیم، زمانی كه علما كلاس اخلاق را در ساعت‌های عصر برگزار می‌كردند، به دانشجویانشان می‌گفتند كه شما صبح‌ها بروید كلاس طب و مزاج‌شناسی یاد بگیرید و بعد بیاید اینجا اخلاقتان را درست كنید كه بدون علم طب و شناخت مزاج‌تان، این كلاس برایتان بیهوده است. خیلی از ناراحتی‌ها‌، پرخاشگری‌ها‌، افسردگی‌ها‌، وسواس‌ها‌، بدبین بودن‌ها و حتی ریزبین‌ بودن‌ها‌، ریشه در مزاج‌مان دارد. موضوعی كه به آن توجه نمی‌كنیم و بعد با تعجب می‌پرسیم كه نمی‌دانم چرا این‌قدر زود عصبانی می‌شوم.»

پای طبع گرم در میان است

این زن و شوهرهایی را كه روزی ده بار دعوا می‌كنند و به یك ربع نرسیده، دوباره با هم حرف می‌زنند و آشتی می‌كنند، دیده‌اید؟ همان‌ها كه با یك كلمه چنان عصبانی می‌شوند كه می‌خواهند خیلی زود حق طرف مقابلشان را كف دستش بگذارند و كم نیاورند؟ «اینها اگر بدانند چه طبع و مزاجی دارند و با مواد غذایی درست آن را اصلاح كنند، دیگر شما چنین چیزهایی را نمی‌بینید. اگر مزاج خودمان را بشناسیم، آن‌وقت خیلی چیزها درست می‌شود. كسی كه مزاج گرم و خشك دارد، می‌داند كه بدنش ناخودآگاه به جوش می‌آید، عجول است و زود عصبانی می‌شود. او می‌داند كه با چنین طبعی می‌تواند در كمتر از دو دقیقه عصبانی شود و به اوج برسد و در نهایت حرفی بزند و كاری كند كه نباید می‌کرده است؛ ماجرای جالب این كه این خشم در كمتر از پنج دقیقه بعدی هم فروكش می‌كند.»
 

زنجیره را قطع كن

ما الان درست زندگی می‌كنیم؟ «معلوم است كه نه؛ هرچیزی كه دوست داریم، می‌خوریم، هر ساعتی كه دل‌مان بخواهد می‌خوابیم، بدون این‌كه فكر كنیم چنین روندی ممكن است برای مزاج ما اصلا مناسب نباشد. شرایط زندگی امروز آن را می‌طلبد، اما اصلاح كه می‌شود، نمی‌شود؟ یعنی واقعا نمی‌توانیم نیم ساعت زودتر از ساعت معمول‌مان بخوابیم؟ نمی‌توانیم بدانیم و با علم آن چیزی را بخوریم كه برای روان‌مان بهتر است؟ خیلی از اختلال‌های مزاجی‌مان به خاطر تنظیم نبودن ساعت خواب‌مان است و اینها همه مثل یك زنجیره متوالی، به هم متصل است. ساعت خواب‌مان بد است، مزاج‌مان را به‌هم می‌ریزد، چیزهایی می‌خوریم كه نه‌تنها آن را بهبود نمی‌بخشد كه بدتر هم می‌كند؛ در نهایت هم در راه دعوا می‌كنیم، در محل كار بحث می‌كنیم، در فروشگاه كلافه‌ایم و شب هم كه به خانه می‌رسیم، حوصله شنیدن حرف‌های همسر و فرزندان‌مان را نداریم.»

جامعه در دست مزاج

یك آدم سرد و خشك را فرض كنید به سنی رسیده است که وارد اجتماع شود و باید بتواند با آدم‌های اطرافش ارتباطات اجتماعی برقرار كند. یك فرد با مزاج سرد و خشك، به صورت ناخودآگاه و به‌واسطه مزاجش، یك آدم منزوی و تقریبا گوشه‌گیر است، دوست ندارد با كسی ارتباط برقرار كند، روابط اجتماعی‌اش ضعیف است نمی‌تواند خوب حرف بزند و بعدها در انتخاب همسر، انتخاب شغل و انتخاب مسیر زندگی‌اش دچار مشكل می‌شود. اما اگر چنین كسی بداند چنین مزاج و طبعی دارد، آن‌وقت می‌تواند با خوراكی‌هایی كه این طبع سرد و خشك را به سمت اعتدال می‌برد، آن را اصلاح كند؛ آن‌وقت است كه تغییرات رفتاری‌اش محسوس است و نشانه‌های موفقیت را در روابط اجتماعی‌اش می‌بیند. از طرف دیگر، مزاج گرم بعضی‌ها آنها را خوش‌مشرب، پر ذوق و جوش، اهل فعالیت و موفق در برقراری روابط اجتماعی نشان می‌دهد كه حتی همین‌ها هم نیاز به رسیدن به حد تعادل دارند تا همه زندگی‌شان را وقف ارتباطات و دوست و آشنا نكنند تا از هدف‌های اصلی زندگی‌شان جا بمانند.
 
 سرد و ترها كمی منعطف‌تر هستند؛ آنها ترجیح می‌دهند تنها با عده‌ای خاص رفت و آمد كنند و و دایره آدم‌های اطرافشان را در حد لزوم، محدود می‌كنند. اما مزاج آدم‌های گرم و تر، آنها را بسیار شوخ‌طبع و مهربان و خوش‌اخلاق كرده است.
 
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.