محسن حسینی طراح و کارگردان نمایش « جنگنامه غلامان» درخصوص اجرای این نمایش در گفتوگو با خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،گفت: مدتها به دنبال اثری از بهرام بیضایی بودم و به اعتقاد من نمایشنامه «جنگنامه غلامان» یکی از جذابترین نمایشنامهها است. این نمایشنامه از لحاظ بار زبانی و نمایشی و ادای احترام به نمایشهای تخت حوضی از آثاری شاخص به شمار میرود. در این نمایش طنز هم شنیده میشود و سوژهای است که همیشه وجود دارد، زیرا از جنگ صحبت میکند و جنگ نیز همواره در جهان وجود دارد.
حسینی درخصوص انتخاب بازیگران نمایش «جنگنامه غلامان» بیان کرد: بازیگران را براساس توانایی انتخاب کردم، زیرا ایفای این نقشها از هر کسی برنمی آید. الهه مونسی پنجمین بار است که نقش الماس را بازی میکند، فاطمه صارمی نیز از دیگر بازیگران نمایش, چهارمین کار خود در این زمینه کار کرده و در نمایش «جنگنامه غلامان» نقش مبارک را دارد. مرجان صادقی و لیلی جنیدی نیز در کار قبلی من حضور داشتند و شقایق سرسختی، مریم آشوری در این کار به ما پیوستند. نمایش «جنگنامه غلامان» تمرین بسیار طولانی داشت و ما دو اجرا در جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی داشتیم و جمعا صد و ده روز و هر روز پنج ساعت تمرین کردیم.
وی افزود: زبان نمایش «جنگنامه غلامان» زبان بسیار سختی دارد. این نمایشنامه در اصل سه ساعت است، ولی ممکن است تماشاگر امروزی نتواند سه ساعت را برای تماشای نمایش اختصاص دهد به همین دلیل این نمایشنامه را کوتاه کرده و به هشتاد دقیقه رساندیم.
حسینی با اشاره به دشواری زبان در نمایش «جنگنامه غلامان» گفت: اگر بازیگر حرفهای باشد و با من کار تئاتر انجام داده باشند میتوانند کار را پیش ببرند. در این نمایش مهم بیان و بدن است، ولی در نمایش «جنگنامه غلامان» زبان در اولویت قرار دارد. زبان در آثار بهرام بیضایی سخت است و باید آن را فرا گرفت و حتی باید اشراف بسیاری در ذخایر آثار نمایشی ایران داشته باشیم.
حسینی با اشاره به اینکه از نظر من نمایش «جنگنامه غلامان» ادای احترام به نمایش در ایران است، گفت: در نمایش «جنگنامه غلامان» نقالی، رجز خوانی و تعزیه و تخت حوضی وجود دارد و در حال حاضر شیوههای نمایشی ما در حال انقراض است، زیرا شاهد ورود تئاتر غرب و نمایشنامه نویسی سخیف و کمدی از نویسندگان ضعیف اروپایی هستیم. از نظر من تئاتر برای همه است و نمیتوان گفت این تئاتر برای قشر خاصی است، ولی زبان بیضایی زبانی خاص نسبت به ادبیات نمایشی معاصر است. من مخالف تئاتر کمدی نیستم، ولی اینکه امروزه همه چیز را بر اساس کمدی بیان کنید تا تماشاگر بخندد و هدف فقط همین باشد تا کار به فروش برسد، خوب نیست.
وی ادامه داد: ما واحد نمایشهای آیینی و تعزیه در دانشگاه نداریم. از نظر من ما نتوانستیم از داشتههای خود حفاظت کنیم برای نمونه با درگذشت سعدی افشار سیاه بازی هم تمام شد، نمایشهای تخت حوضی منقرض شده است. در حال حاضر ما مرکز تعزیه در کشور نداریم و مرکز آموزش نمایشهای آیینی را نداریم. کجا باید دانشجویان و علاقهمندان دوره نقالی و تعزیه و... ببینند؟ چه چیزی علمیتر از داشتهها و یافتههای خود در سرزمینمان است؟ نمایشنامهها باید زبان و ادبیات و نبض اجتماعی کشور را داشته باشد و از ذخایر هنری کشور نیز استفاده کند و همین اثر را جذاب میکند.
حسینی درخصوص انتخاب نمایشنامهها گفت: من متون ضعیف را نمیخوانم و شاید سالی دو نمایشنامه بخوانم، زیرا باید کتبی که مربوط به نمایشهای ایرانی و احیای آن است را مطالعه کنم. نمایشی از جنوب کشور دیدم که در آن گیتار زده میشد در حالی که جنوب ایران مهد ساز است و سازهای فراوانی دارند و با لهجه جنوبی صحبت نمیکردند، این درست نیست و باید در نمایشهای آیینی این موارد رعایت شود. در قرن بیستم و در دهه پنجاه و شصت اساتید تئاتر غرب به سمت تئاتر شرق میآیند و آن را بررسی کرده و عناصر را استخراج و در کارهای خود استفاده میکنند و به همین دلیل است که تئاتر اروپا در قرن بیستم بی نظیر است.
وی افزود: ما در ادبیات منظوم سراسر نمایشنامه داریم مانند ویس و رامین که نامه نگاری است. شاهنامه که سراسر داستان است، ولی کار نشده که باید تبدیل به نمایشنامه شود.
در یادداشت محسن حسینی آمده است: مضحکه «جنگنامه غلامان» اثر بهرام بیضایی یک مجلس درباره سه سیاه با نامهای «الماس»، «مبارک» و «یاقوت» است که به خدمت اربابان خود و یا با به روایت نویسنده پهلوانان پوشالی به نام «ببرازخان»، «شیرباش خان» و یا «اژدرخان» در آمده تا از سطلهای آب آنها در نبودشان، نگهداری کنند، زیرا پهلوانان مدام با دشمنان خیالی خود در جنگ، نبرد و هراسند.
سیاهان این نمایش هم به گونهای اودیسه سفر خود را همانا در فانتزی، خیال و خواب و رویاهایشان و حتی کابوسهای خود همچنان تلخک وار و به عبارتی به روایت تیتر نمایش مضحکه آغاز کرده و در کشاکشی دراماتیک و تعلیقی غافلگیر کننده دو سیاه از این سه نمایش یعنی «مبارک» و «یاقوت» به شکل واقعیتر خود و به عبارتی «ترگل» و «معروف» درآمده که خود داستانی از عاشقانگیها و پیروزی سرانجام عشق بر همه چیزهای دیگر را حکایت و روایت دارد. در این فضای نمایشی است که سیاهِ واقعی نمایش یعنی «الماس» همچنان سیاه باقی میماند.
در این کارزار، شوریدگی و شیدایی این نمایشگران و یا همانا مقلدین سیاهان. پهلوانان با انرژی سرشار دیونیزوسی خود در سکوی این نمایش خاص، بار دیگر ادای احترام تمام قد خود را به هنر سترگ نمایش در ایران، تعزیه و تخت حوضی را در رویارویی با روح و جوهره اثر نمایشی و به عبارتی آپولونی صحنه نمایش اعلام کرده و تماشاگران را یک بار دیگر به این ضیافت شور، شیفتگی و شیدایی مضحکه «جنگنامه غلامان» تقلید در یک مجلس دعوت میکند.
مرجان صادقی، فاطمه صارمی، الهه مونسی، شقایق سرسختی، مریم آشوری، لیلی جنیدی به عنوان بازیگر و عبد آتشانی طراح موسیقی، سینا ییلاق بیگی طراح صحنه، وحید مهدیزاده مدیر تولید، خشایار حسامی عکاس، آزاده محتشم و شکوفه درویش اولادی و ساناز اسلامی گروه کارگردانی نمایش «جنگنامه غلامان» هستند.
نمایش «جنگنامه غلامان» نوشته بهرام بیضایی و کارگردانی محسن حسینی هر روز ساعت ۱۸ در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر به صحنه میرود.
انتهای پیام/