به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، داماد خانواده وقتی دید شرایط مالی برادرزنهای همسرش مثل خودش خوب نیست سناریوی اخاذی در نقش تصادفات ساختگی را طراحی کرد و یک باند خانوادگی به راه انداخت.
اوایل شهریور امسال بود که ماموران پلیس تهران با مراجعه چند راننده که همگی ادعا میکردند چند مرد در تصادفات ساختگی دست به اخاذی از آنها زده اند، مواجه شدند و همین کافی بود تا تیمی از ماموران برای دستگیری عاملان این تصادفات ساختگی وارد عمل شوند.
با بررسیهای پلیس مشخص شد که چند مرد با نزدیک شدن به خودروها خودشان را به خودروها میزنند و در نقش تصادف ساختگی از سوژهها پول میگیرند.
تجسسهای پلیسی ادامه داشت تا این که ماموران با اقدامات فنی و پلیسی چهار مرد جوان را که همگی اعضای یک خانواده بودند در عملیات پلیسی دستگیر کردند.
تحقیقات حاکی از آن بود که داماد خانواده همراه سه برادرزن خود در این سرقتها حضور داشته است و آنها پول زیادی نیز اخاذی کرده اند.
حمید ۴۲ ساله که داماد خانواده است ادعا میکند به خاطر نداشتن پول اجاره خانه همراه برادرهای همسرش این سرقتها را انجام میداده است.
این مرد در اعترافاتش گفت: سال گذشته از طریق رسانهها شنیدیم یک باند ۱۱ نفره با تصادفهای ساختگی از مردم اخاذی میکنند تا این که من به خاطر مشکلات مالی و نداشتن اجاره خانه به فکر چاره بودم که یک شب که با برادرهای همسرم دور هم جمع شده بودیم تصمیم به این کار گرفتیم.
وی افزود: از قبل سوژهها را شناسایی میکردیم و به برادرهای زنم اطلاع میدادم و سپس یکی از آنها خودش را به خودرو نزدیک میکرد و به طور مثال دستش را به آینه خودرو میزد و با این ترفند من نیز به کمک او میرفتم و با چرب زبانی راننده را وسوسه میکردم که پولی به مرد جوان که برادرزنم است بپردازد و برود، باور کنید از کسی به زور و اجبار پول نمیگرفتیم.
برادرهای همسر این مرد نیز که هر یک به بهانهای وارد باند شده بودند ادعا کردند به خاطر اعتیاد و کمک به بیماری مادرشان دست به این کار زدند و فکر نمیکردند دستگیر شوند.
سرقتهای جوان آرایشگر
چندی قبل ماموران پلیس تهران از سرقتهای سریالی از خانههای شرق تهران مطلع شدند و با توجه به حساس بودن دزدیها تیمی از ماموران پلیس آگاهی تهران برای دستگیری عامل این سرقتها وارد عمل شدند.
کارآگاهان در گام نخست تحقیقات پی بردند که دزدان با اطلاع از خالی بودن خانهها دست به سرقت زده اند که در این مرحله دوربینهای مداربسته در نزدیکی محلهای سرقت مورد بازبینی قرار گرفت و خیلی زود تصویر یکی از دزدان که اواخر سال گذشته از زندان آزاد شده بود شناسایی شد.
همین کافی بود تا تیم پلیسی در عملیاتی غافلگیرانه سارق سابقه دار را در شرق تهران دستگیر کند و متهم در بازجوییها ادعا کرد که از طریق یک دوست مشترک با پسر جوان که در آرایشگاه مردانه کار میکرد خانههای طعمههایمان را شناسایی میکردیم و پس از اطمینان از خالی بودن خانهها من برای سرقت وارد عمل میشدم.
به این ترتیب ماموران در دو عملیات همزمان پسر آرایشگر و رابط بین سارق اصلی را دستگیر کردند.
گفتگو با سارق آرایشگر
امیر ۲۸ ساله، آرایشگر از اعتماد مشتریانش سوء استفاده کرده و با اطلاع از وضعیت مالی آنها و نبودشان در خانه، سرنخ را به همدستانش میداد و آنها نقشه سرقت را اجرا میکردند.
سابقه داری؟
نه.
چه کسانی را هدف سرقت هایتان قرار میدادی؟
مشتریان آرایشگاه را که با آنها دوست بودم هدف سرقت هایمان قرار میدادم.
چطور؟
وقتی با مشتریانم صحبت میکردم و میفهمیدم وضعیت مالی خوبی دارند آنها را در فهرست خود قرار میدادم و آمارشان را به همدستم میدادم.
چطور متوجه خالی بودن خانهها میشدی؟
به من ربط نداشت، بعد از شناسایی سوژهها همدستم برای سرقت دست به کار میشد، من نقش فیزیکی در سرقتها نداشتم.
شغل؟
آرایشگر.
چرا دزدی؟
طمع کردم و پشیمانم.
دزد سابقه دار
حسن ۳۰ ساله که یک سارق سابقهدار است ادعا میکند بخاطر بیکاری و به دلیل این که قشر ضعیف جامعه است دست به دزدی زده است.
سابقه داری؟
بله، آخرین بار اسفند سال گذشته از زندان آزاد شدم.
چه نقشی در باند داشتی؟
بعد از این که امیر سرنخ از طعمه هایمان میداد من برای سرقت دست به کار میشدم و با کمین کردن جلوی خانهها وقتی اهالی خانه بیرون میرفتند وارد عمل میشدم و دزدی میکردم.
چقدر پول به دست آوردی؟
۱۰۰ میلیون تومان.
شنیدم میلیاردی سرقت کردی؟
اگر از خانههای دیگری که شناسایی شده بودند سرقت میکردم به پول زیادی میرسیدم.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
نه.
سابقه داری؟!
اشتباه کردم و به چیزی فکر نمیکردم.
چطور با امیر آشنا شدی؟
از طریق یکی از دوستان مشترکم با امیر آشنا شدم و چندبار به آرایشگاه او رفتم و بعد از این که با هم بیشتر آشنا شدیم این سرقتها را طراحی کردیم.
کلاهبرداری با لباس عربی
چندی قبل دختر جوانی با حضور در پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران از کلاهبرداری یک جوان عرب نما در یکی از هتلهای شمال تهران خبر داد.
دختر جوان به ماموران گفت: در لابی یک هتل شیک در شمال تهران بودم که با یک پسر جوان که لباس عربی به تن داشت آشنا شدم و دوستی ما ادامه داشت تا این که متوجه به سرقت رفتن کارت بانکی ام شدم و وقتی خواستم ماجرا را پیگیری کنم متوجه شدم که از حسابم ۵۰ میلیون تومان پول برداشت شده است و از همان روز به بعد دیگر اطلاعی از پسر عرب ندارم.
به این ترتیب تیمی از ماموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند و با توجه به تصاویر دوربینهای مداربسته مغازه طلافروشی و هتل شیک توانستند جوان عرب نما را شناسایی کنند.
همین سرنخ کافی بود تا پسر جوان در عملیات پلیسی دستگیر شود. این جوان که اصالتا ایرانی است با توجه به تسلط داشتن به زبان انگلیسی توانسته بود در نقش یک عرب زبان اعتماد دختر جوان را جلب و سپس اقدام به خالی کردن حساب دختر جوان کند.
گفتگو با جوان فریبکار
میثم ۳۰ ساله که مادرش متولد کشورهای عربی است ادعا میکند که دختر جوان قصد سرکیسه کردن مرا داشت و من خودم دست به کار شدم و برای ادب کردن دخترفریبکار حسابش را خالی کردم.
سابقه داری؟
خوشبختانه نه.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
خالی کردن حساب دختر جوان.
شیوه وشگرد؟
یک روز من در لابی یک هتل سرگرم خوردن قهوه بودم که دختر جوان با ترفند خاص خودش به من نزدیک شد و فکر میکرد من یک شیخ نشین عرب هستم و با این طرز فکر قصد داشت از من پول زیادی اخاذی کند که من متوجه نقشه اش شدم.
از کجا متوجه شدی قصد سرکیسه کردن تو را دارد؟
فکر میکرد من فارسی بلد نیستم و وقتی که با تلفن صحبت میکرد متوجه کارش شدم و حتی در این مدت که در نقش مترجم او هم بودم به من گفت که اگر مسافر عرب و اروپایی سراغ دارم به او معرفی کنم و سهم خودم را از او بگیرم.
تو چطور حسابش را خالی کردی؟
یک بار در رستوران شماره کارتش را گفت تا این که کارتش روی زمین افتاد و من بدون این که متوجه ماجرا شود آن را برداشتم و حسابش را خالی کردم.
چقدر برداشت کردی؟
۵۰ میلیون تومان که با کارتش سکه طلا خریدم.
در پوشش لباس عربی قصد سرقت داشتی؟
مادر من عرب است و وقتی دیدم دختر جوان به پوشش لباسم توهین میکند تصمیم گرفتم او را ادب کنم و حتی میخواستم سکهها را به او پس بدهم که دستگیر شدم.
یعنی نیت شیطانی نداشتی؟
نه، او نیتش شیطانی بود، حتی پس از دستگیری ادعا کرده که یک دستبند طلا هم سرقت کردم، اما دروغ میگوید و من تنها ۵۰ میلیون برداشت کردم که سکهها در دفترم است و به او پس میدهم.
تحلیل کارشناس / شکستن قبح عامل جرایم خانوادگی
دکتر ابراهیم اندرخورا جامعه شناس و استاد دانشگاه
شکستن قبح یا زشتی یک عمل در ارتباطات اجتماعی به عوامل مختلفی ارتباط دارد. وقتی یک عمل مجرمانه در جامعه رخ میدهد که خانواده به آن واکنش منفی نشان میدهند یعنی قبح آن رفتار ناپسند در خانواده شکسته شده است که این موضوع به سه گروه عوامل اجتماعی، خانوادگی و روانی بستگی دارد.
در حوزه اجتماعی موضوع آموزش، یادگیری، تربیت، ارتباط با همسالان، سطح اعتماد اجتماعی و... در شکسته شدن قبح جرایم در خانواده تاثیرگذار است. همچنین تغییر هنجارها و شکل گیری ناهنجاریها نیز در این میان مهم به شمار میرود. در حوزه عوامل خانوادگی تحصیلات، سبک تربیتی، شیوه برقراری ارتباط، نوع مهارتهای آموخته شده و تاب آوری خانواده از شاخصهای مهمی است که سبب میشود فرد مجرم دست به ارتکاب جرم بزند یا جرایم را برای همیشه ترک کند.
اختلالات روانی در سطح خانواده موضوع مهمی است که سبب میشود قبح جرایم در خانوادهها شکسته شود. افرادی که به لحاظ شخصیتی و خلقی دارای مشکلات رفتاری هستند به طور قطع وقتی مرتکب یک عمل مجرمانه میشوند و رفتارهای ناهنجار اجتماعی از آنها سر میزند خانواده در خصوص رفتار آنها واکنش تنبیهی و منفی نشان نمیدهد در حقیقت بروز جرم را عیب یا یک عمل اخلاقی زشت نمیدانند.
برخی اختلالات خلقی مانند افسردگی، شیدایی یا اختلال دوقطبی و برخی دیگر از اختلالات شخصیتی، خودشیفتگی و شخصیت ضد اجتماعی سبب بروز ناهنجاریهای رفتاری در جامعه میشود که برای اعضای خانواده موضوعی عادی به شمار میرود.
گاهی اوقات هم اعضای یک خانواده به شکل متحد و برای رسیدن به اهدافی که از طریق ناهنجاری یا تخلفات و جرایم به نتیجه میرسند در کنار هم قرار میگیرند و یکدیگر را برای تحقق اهداف مجرمانه یاری میکنند البته در برخی از این خانوادههای آشفته مشکلات اقتصادی و فرهنگی بی شماری وجود دارد که محیط ناامن خانوادگی سبب میشود سرنوشت خود را تباه کنند.
انکار باورها با این مسئله ارتباط مستقیم دارد اگر فردی در باور خود به این اعتقاد داشته باشد که جرم و بزه خلاف به شمار نمیرود قطعا توجیهاتی برای خانواده و والدین خود دارد بنابراین با همین توجیه مرتکب رفتارهای غیراخلاقی حتی به صورت خانوادگی میشود. در جامعهای که امید جای ناامیدی، احترام جای بی احترامی، قانون جای بی قانونی و عدالت جای بی عدالتی را پر میکند بدیهی است افراد برای رسیدن به اهداف خود از هر راه نامشروع و مجرمانهای قصد رسیدن به هدف را دارند این افراد نه تنها احساس شرم و گناه نمیکنند بلکه این کار را یک فرصت و توانایی قلمداد میکنند.
منبع: رکنا
انتهای پیام/