کمال شفیعی شاعر کودک و نوجوان، در گفتوگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره میزان پرداخت به دغدغه کودکان در ادبیات گفت: اگر بخواهیم آمار بگیریم، ادبیات کودک و نوجوان بسیار کم به دغدغههای کودکان پرداخته است. اگر بخواهیم بدانیم ادبیات کودک و نوجوان چه میزان توجه به دغدغه آنها داشته، باید دید چه سهمی از شادی، آرامش و امنیت کودک را به دوش کشیده و چقدر به سرشت طبیعی کودکان نزدیک شده تا فرصت اندیشیدن را برای کودک فراهم کند.
او افزود: ادبیاتی برای خود کودکان است که در آن سهمی داشته باشند. ادبیاتی که بتواند دغدغه کودک را مثل حق کشف، حق تجربه کردن زندگی، حق تحصیل، حق امنیت و تجربه کردن را بیان کند. ادبیات میتواند صلح، شادی و تعالی را برای کودک به ارمغان بیاورد. این که تا چه اندازه با مخاطب کودک و نوجوان ارتباط برقرار میکند و باعث بالندگی و شکوفایی کودکان میشود و فرصت فکر کردن را برای آنها فراهم میکند، مهم است. این ادبیات هنوز در کشور ما جای کار دارد. کارهای خوبی در کشورها و جوامع دیگر شده است حتی شاهد اتفاقات خوب در ادبیات دیداری و تصویرگری ادبیات کودک و نوجوان هستیم، اما تا رسیدن به جایگاه خوب و حقیقی مان فاصله داریم.
شفیعی از توجه نکردن نویسندگان و شاعران کودک به نیازهای کودک امروز و اینکه نویسندگان و شاعران ما تجربه کودکی خود را مینویسند، گفت: تعدادی از شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان ما احساس میکنند رگ خواب کودک و نوجوان امروز دستشان آمده است. برای سلیقه او مینویسند و خود را نویسنده و شاعر کودک و نوجوان میدانند. اما فاصله زیادی بین ادبیات کودک و نوجوان ما با کشورهای توسعه یافته وجود دارد. بسیاری از شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان ما مطالعه نمیکنند. نقد ادبیات را نمیدانند و تنها برای انتشار کتاب هایشان تلاش میکنند و فاقد هر گونه نوآوری در آثارشان هستند.
او ادامه داد: باید بپذیریم کودک ما هر دهه تغییر میکند. وقتی جهان مکانیکی ما تا حد زیادی تغییر کرده و با گذشته متفاوت است، نیازهای کودک امروز هم با دیروز تفاوت میکند. کودک و نوجوان امروز جهان بسیار متفاوت تری از کودک دیروز دارد. کودکی که در مهدکودک آموزش میبیند، جهان متفاوت تری دارد و سوالهای متفاوتی برایش ایجاد میشود.
این شاعر کودک و نوجوان به اینکه اگر کودک بتواند کشف کند به بلوغ ذهنی میرسد، اشاره و تصریح کرد: بخشی از ادبیات کودک تقلید از ادبیات بزرگسال است. ادبیات و کتاب او را به کشف میرساند. حال باید پرسید این شور و شعف کودکی در کجای ادبیات ما وجود دارد. در ادبیات قدیم ما متلها و افسانههایی بود که کودک با قهرمان هایش همذات پنداری میکرد و در مواجهه با خطر خودش را همراه قهرمان و کشفهای قهرمان میدید. ادبیات باید کاربردی داشته باشد و به خودشکوفایی کودک در دورههای بعدی زندگی برای گذر از مسیرهای پرپیچ و خم کمک کند.
انتهای پیام/