به بهانه بازداشت یک چهره اینستاگرامی،  نقش بخش‌های مختلف جامعه در شکل‌گیری و رشد چنین آسیب‌هایی را بررسی کرده ایم.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  متن خبر این است؛ «فاطمه خ. مشهور به سحر تبر كه به‌واسطه عمل‌های متعدد زیبایی و گریم‌های مشمئزكننده و هنجارشكن، اقدام به جذب فالوور در حساب اینستاگرام خود می‌كرد، پس از ارسال پیام‌های متعدد مردمی به سامانه دادسرای ارشاد و درخواست پیگیری، به دستور دادسرای ارشاد تهران بازداشت شد.» آنها كه حساب شخصی در شبكه اینستاگرام دارند بعید است تا به حال چشمشان به عكس‌های عجیب او نیفتاده باشد، از همان ابتدای شهرت هم حرف و شایعه درباره‌اش بسیار بود. شایعاتی كه البته برای او آورده بزرگی به نام افزایش دنبال‌كننده‌ها به همراه داشت، آورده‌ای كه حالا یكی از اتهاماتش در بازداشت است؛ «تحصیل مال از طریق نامشروع».
از فحاشی و بدن نمایی تا جراحی به هر قیمت / همه چیز درباره دیوانه‌هایی به نام شاخ مجازی!
آوازه شهرتش محدود به ایران هم نبود، حتی پیش از بازداشتش هم چهره او در صفحه اول بسیاری از روزنامه‌ها و شبكه‌های تلویزیونی جهان همراه با داستان‌های تخیلی ثبت شد. اما حالا و با بازداشت سحر تبر توسط دادسرای ارشاد، بحث بر سر دلایل این هنجارشكنی‌ها داغ است، درست مثل خیلی از موارد مشابه دیگر عده‌ای معتقدند سحر تبر حاصل آفتی است به نام فضای مجازی و طبیعتا با چنین استدلالی تنها راه را فیلتر و مسدودسازی می‌دانند. برخی هم یك گام عقب‌تر گذاشتند و به جای پاك كردن صورت مساله تیغ تیز نقدشان را به سمت نظام ‌پزشكی چرخاندند با این سوال كه اصلا آیا از نظر قوانین نظام پزشكی انجام چنین عمل‌هایی مجاز است؟ این‌كه برخوردها باید با متولیان وزارت علوم و بهداشت و آموزش‌و پرورشی باشد. به باور آنها چهره‌ای به نام سحر تبر تنها یك قربانی است. البته كه گروهی دیگر هم از خودشان شروع كردند با این سوال ساده كه كجای راه تربیت و فرهنگ جامعه و خانواده اشتباه بوده كه به پیدایش چهره‌ای به نام سحر تبر رسیده است؟
 
شكل‌گیری پدیده‌ای به نام سحر تبر یا فراتر از آن چیزی كه با آن مشهور شده‌اند یعنی «شاخ‌های اینستاگرام» با یك فرمول ثابت است؛ «به هر قیمتی متفاوت باشید تا دیده و پسندیده شوید» همین فرمول از چهره معمولی دختری به نام فاطمه، هیولایی ساخت با عنوان سحر تبر كه چهره داغ گونه وحشت اینستاگرام شد. البته این سیمای ترسناك و عجیب كه محصول مشترك هنر فتوشاپ، گریم حرفه‌ای و چند جراحی بود از سحر تبر شاخ اینستاگرام ساخت. رواج شایعات پیرامون او كمك بسیاری به شهرتش كرد. از همان ابتدا شایع شد كه دختری با ۵۰ عمل جراحی زیبایی می‌خواسته خود را شبیه آنجلینا جولی كند. تصویر‌های عجیبش را كنار عكس آنجلینا جولی می‌گذاشتند. انگار كاریكاتوری ترسناك از چهره او باشد. بعضی‌ها هم بیشتر دقت كردند و شباهتی بین اون و «عروس مرده» تیم برتون پیدا كردند. شهرت او وقتی با سرطان شایعات افزایش یافت خودش وارد گود شد. او اعلام كرد چهره‌اش را تغییر می‌داده آن‌ هم با آرایش و ابزار دیجیتال. این كار را هم برای تفریح می‌كرده. اما قدرت شایعات بالاتر از اعتراف خودش بود. بسیاری از شایعات هم پیرو عمل‌های جراحی‌اش می‌چرخید.

راز جراحی‌های سحر تبر

برای جراحی‌های زیبایی! او هم داستانسرایی‌های بسیاری شكل گرفت. می‌گفتند عمل زیبایی‌اش خراب شده و از شكل و قیافه افتاده است. یا این یكی اعلام شد عشق آنجلینا جولی است و خواسته خودش را شبیه این بازیگر كند. حرف‌هایی هم از شكست عشقی‌اش بود، این‌كه بعد از یك شكست عشقی خودش را شكل عروس مردگان كرده است. بعضی‌ها هم پر و پا قرص می‌گفتند عكس‌ها فتوشاپ است؛ آن‌هم فتوشاپ نه چندان حرفه‌ای. می‌گفتند جزئیات فراوانی از كج و كوله شدن پاهایش و خمیدگی دیوار‌ها در تصویر همه نشان‌دهنده حقه‌های تصویری هستند. این باور هنوز هم ادامه دارد آنقدر كه همین دیروز وقتی حساب كاربری روزنامه گاردین در اینستاگرام تصویری از او به همراه خبر بازداشتش را منتشر كرد یكی از مخاطبان این روزنامه نوشت:‌ این عكس فتوشاپه و متاسفم برای گاردین!
 

از فحاشی تا بدن‌نمایی

سحر تبر تنها فردی نیست كه از همان فرمول ثابت به شهرت كاذب رسیده است. هنوز هم هستند افرادی كه با فعالیت‌های نامربوط توانسته‌اند دنبال‌کنندگان بسیاری برای خود دست و پا كنند و تجارت جدیدی برای خودشان رقم بزنند. اما در این میان آنچه بدیهی است این‌كه بستری به نام اینستاگرام باعث شده است بسیاری از اختلال‌های شخصیتی این افراد به نمایش گذاشته شود. اختلال شخصیت خودشیفتگی یكی از بارزترین این اختلالات میان كاربران اینستاگرام است. مشخصاتشان هم در انتشار تصاویرشان مشخص است؛ خودشیفته‌ها سعی دارند خود را افرادی ثروتمند یا به قول خودشان لاكچری معرفی كنند. از مهمانی‌ها و رستوران‌ها و ماشین‌های‌شان فیلم می‌گیرند و به مخاطبان خود القاء می‌كنند كه در شرایطی رویایی زندگی می‌كنند. برخی دیگر هم از اختلالی به نام هیستریونیك رنج می‌برند. آنها در زننده‌ترین حالت ممكن خود را به نمایش می‌گذارند، اغلب آنها به قدری عمل زیبایی انجام داده‌اند كه حتی تقارن صورتشان به هم خورده و حالتی غیر عادی پیدا كرده‌اند. بسیاری دیگر هم دچار اختلال هویت شخصیت هستند. تمایز این افراد با آگاهی از مشخصات فعالیتشان در این فضا بسیار راحت و البته آشناست! آنها یك روز از جشن‌ها و مهمانی‌های خود فیلم می‌گیرند و روز دیگر از شركت در مراسم و اماكن مذهبی. یكی همه چیز را با هم می‌خورد و فیلم می‌گیرد و دیگری از بازی‌هایش می‌گوید. یكی از گریه و زاری‌هایش برای از دست دادن عشقش فیلم می‌گیرد و دیگری از فحاشی‌ به دنبال‌کننده‌های عزیزش. یك روز حكیم می‌شوند و پند اخلاقی می‌دهند و روز دیگربا الفاظ ناپسندشان دیگران را مستفیض می‌كنند.
 

چه كسانی دنبال‌كننده‌اند؟

یكسوی ماجرا همه این افرادی كه تنها به واسطه متفاوت بودنشان آن هم به خاطر همه اختلال‌هایی كه دچارش هستند وجود دارند اما سوی دیگر ماجرا كسانی‌اند كه دنبال كننده‌های این افراد هستند. پرواضح است كه در بسیاری از كشورهای دیگر هم چنین افرادی وجود دارند اما تلخی ماجرا آنجا است كه بدانیم در كمتر جایی می‌توان دید كه این افراد دارای دنبال‌کننده‌های میلیونی هستند! به این مفهوم كه خود جامعه است كه جای رشد بیشتری برای این افراد بیمار توجه شكل می‌دهد و بدتر این‌كه این افراد بعد از زمانی ملاك و مرجع بسیاری از نوجوانان و جوانان برای تعیین اهدف و ارزش‌های زندگی می‌شوند. ناصر سبزیانپور روان درمانگر است و پژوهش كوتاهی در رابطه با دنبال كننده‌های این افراد داشته است. نتایج تحقیق او هم جالب توجه است. او دنبال‌كننده این افراد را به سه دسته تقسیم كرده، ‌دسته اول شامل افرادی است كه صرفا برای خندیدن آنها را دنبال می‌كنند كه این خود نشان از بی‌حوصلگی جامعه برای موضوعات جدی و مهم زندگی دارد. 
 
دسته دیگر آمال‌ها و آرزوهای‌شان را در این افراد دنبال می‌كنند كه احتمالا خودشان مبتلا به اختلالات روانی هستند و دسته بعدی هم مدام به این افراد فحاشی می‌كنند، آنها را دنبال می‌كنند و از سویی ركیك‌ترین الفاظ را برایشان به كار می‌برند. باید گفت این دسته نیز آمال‌ها و آرزوهایشان چیزی بیش از آن فرد نیست و چون خودشان نتوانسته‌اند به هر طریقی دیده شوند آنها را مورد تهاجم قرار  می‌دهند.
 

پول دیوانگی

جنون دیده شدن تنها دلیل بروز پدیده شاخ‌های اینستاگرامی نیست، چرا كه با افزایش دنبال‌کننده‌ها آنها صاحب یك شغل پر درآمد هم شده‌اند. بسیاری از این افراد بیش از یك میلیون نفر دنبال‌کننده دارند اتفاقی كه شاید برای بسیاری از بازیگران، سیاستمداران و حتی فوتبالیست‌ها هم آرزو است. داشتن یك میلیون دنبال‌کننده یعنی جذب آگهی روزانه؛ آگهی‌های میلیونی و درآمدهای خاص. حالا این افراد، نقش ویژه‌ای در تبلیغات بسیاری از مشاغل و كسب و كارها دارند، ایده و نظر می‌دهند و با كمك مشاوران ـ بخوانید دلال‌ها ـ سمت و سوی تبلیغات در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی را هم تغییر داده‌اند.
 
منبع: جام جم
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار