حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، حمیدرضا قلیچ خانی خوشنویس، مولف، مترجم، منتقد و پژوهشگر خوشنویسی این روزها در تدارک نمایشگاهی است که براساس «هو» پایه ریزی شده و قرار است نقاشیخطهای این هنرمند را در معرض دید علاقهمندان قرار دهد.
قلیچ خانی پس از گذشت سی سال از اولین نمایشگاه انفرادی اش، این بار هم با دست پر به «هو» میآید و ماحصل سالها مطالعه و تحقیق درباره این واژه را در قالب ۱۱ اثر در گالری فرمانفرما به نمایش میگذارد.
در آستانه گشایش این نمایشگاه سری به آتلیه استاد قلیچ خانی زدیم و ضمن تماشای مراحل اجرایی آثار، سوالاتی را درباره مجموعه «هو» با او مطرح کردیم.
شما چندین سال از فضای نمایشگاه انفرادی دور بودید، درباره این موضوع و دلایل آن کمی توضیح دهید.
اولین نمایشگاه انفرادی من سال ۶۸ در گالری خانه آفتاب برگزار شد، در سال ۶۹ هم از اولین کسانی بودم که در گالری انجمن خوشنویسان ایران در خیابان خارک نمایشگاه برگزار کردم. اسفند سال ۷۱ یک سفر به پاکستان داشتم که نخستین سفر برون مرزی من بود و آنجا هم تعدادی از کارهایم را به نمایش گذاشتم. بعد از آن کم کم درگیر دانشگاه، ادبیات، تاریخ هنر و... شدم تا سال ۹۲ که یک نمایشگاه در شهر کمبریج انگلیس و یک نمایشگاه هم در پرتلند آمریکا برگزار کردم. حدود دو دهه فقط در نمایشگاههای گروهی شرکت می کردم، زیرا بیشتر تمرکز و توجه من به حوزه نظری و پژوهش بود.
ایده «هو» از کجا شکل گرفت؟
یکی از حروفی که نزدیک به دو دهه با آن درگیر بودم و حتی زمانیکه رشته گرافیک درس می دادم یکی از دغدغه هایم بود و به نظرم از زیباترین نویسههای فارسی است، طرح «هـ» دو چشم است که بارگرافیکی و تصویری زیادی دارد. بنابر همان دغدغه این حرف را در خطوط مختلف برای دانشجویان کار کردم. من «هـ» را از دوچشم به سه چشم و چهار چشم و پنج چشم رساندم. یعنی هرنوع قابلیتی که فکر می کردم در این حرف وجود دارد در این سالها آزمودم و چکش کاری کرده و در نهایت از «هـ» دوچشم به پیدایش حرف هیچ رسیدم. در دل این اتودها و تمرین ها، سالهای گذشته متوجه شدم که اتصال «هـ» با «و» واژه «هو» را تشکیل می دهد که تلفیقی پرمعنا از «هـ» و «و» است.
درباره پیشینۀ «هو» تحقیق کردید؟
بله با پیدایش ایدۀ «هو» در یک سال گذشته مشغول مطالعه شدم تا دریابم که اصلا «هو» چیست و از کجا آمده؟! در نتیجه متوجه شدم که واژهای است پیشینه دار؛ در زبان عربی که به معنای خدا و وحدانیت است و من سعی کردم در شکل فرمالیستی آثار هم این وحدانیت به چشم بخورد. نکته دوم درباره ابجد این حروف است که عدد ۱۱ میشود و درباره اینکه ۱۱ چه عددی است صحبتهای بسیاری نقل شده است. موضوع دیگر آغاز هر نوشته یا نامه است که با «هو» یا ترکیبات «هو» است به طور مثال هوالعظیم، هوالغفور و...
این واژه در زبانهای دیگر هم جایگاه دارد؟
«هو» در زبان هندو و اروپایی هم یک واژه شناخته شده است. واژۀ هندو در اصل سندو بوده و در ریشه اش، کلمۀ «هو» را دارد. در واژه هنر هم با معنای خوب و نیک و با پسوند «نر» قرار گرفته است. کاربرد «هو» در زبان فارسی باستان همین طور ادامه پیداکرده و در واژههایی مانند هومن به معنای خوب استفاده شده است. در کل ضمن اینکه در برخی زبانها به معنای خداست در برخی دیگر به معنای زیبایی و خوبی مطلق کاربرد دارد.
این دستاوردهای تئوری در بخش اجرایی چگونه نمود پیدا کرده است؟
پس از انجام پژوهشهای متعدد به این فکر افتادم که چطور میشود هویی که به یگانگی رسیده را وارد حوزۀ خوشنویسی و هنرهای تجسمی کنم؟ کوشیدم تا «هـ» و «واو» را با هم از نظر تایپوگرافی ادغام کنم. نکتهای که هیچ خوشنویسی در این هزار سال به آن نیندیشیده بود. یعنی موضوع یک نمایشگاه باشد؛ لذا این واژه را در ترکیب بندیهای مختلف کار کردم. رنگارنگی «هو» در هریک از آثار هم بیانگر این نکته است که هرکسی در ذهنش یک خدا یا هویی دارد که الزاما با خدای دیگری همرنگ و همشکل نیست. در واقع میتوان گفت مهمترین ویژگی آثار این نمایشگاه، ترکیب بندی، رنگ و زوایای مختلف آنهاست.
چند آثار در نمایشگاه دارید؟
از آنجایی که ابجد «هو» ۱۱ است تلاش کردم ۱۱ اثر که نزدیک به هم هستند، وحدت فرمی و شکلی دارند را برای نمایشگاه آماده کنم، اما «هو» موضوعی است که می تواند سالیان سال دستمایه من برای تولید اثر با مواد، ابزار، تکنیکها و ترکیبهای مختلف باشد.
قصد دارید در نمایشگاههای بعدی هم از ایده «هو» استفاده کنید؟
بله. به نظرم موضوع بسیار گسترده ای است که پایان ندارد. در حال حاضر من تعدادی اثر در ترکیب بندیهای مختلف و با تکنیک اکرولیک روی بوم انجام داده ام درصورتیکه که شکل حجمی اینها می تواند نمایشگاه دیگری باشد، یا مثلا شکل کاغذی و کلاژ «هو» که با روزنامه انجام داده ام قابلیت نمایش جداگانه دارد. از طرفی علاوه بر خط ثلث و محقق که خطوط اصلی در این نمایشگاه هستند، قابلیت پرداخت به «هو» را در خط بنایی و معقلی هم پیدا کرده ام. البته ممکن است این قابلیت را به راحتی نتوانیم در نستعلیق یا شکسته پیدا کنیم، اما تلاش من این است که بعد از این نمایشگاه، کار با «هو» در خط کوفی، بنایی و حتی خطوط ایرانی را سالیان سال سرفصل فعالیتهای خود قرار دهم.
درباره اندازه آثار هم توضیح دهید.
سعی کردم بیشتر کارها در کادر مربع باشد که یک کادر ایستاست و با مفهوم «هو» هم تناسب بیشتری دارد. از این رو مربعهای ۱۴۰ در ۱۴۰، یا ۱۵۰ در ۱۵۰ اندازه کارها را تشکیل می دهند. البته کادر سه اثر هم مستطیل است و در اندازه ۱۴۰ در ۲۴۰ است. بزرگترین کار نمایشگاه ۱۹۰ در ۳۰۰ سانتیمتر است که سعی کردم این کار بزرگ را هم یک تکه انجام دهم و چند لت نباشد.
نمایشگاه «هو» یک روز قبل از سالروز بزرگداشت خواجه حافظ شیرازی افتتاح میشود، آیا ارتباطی بین اشعار حافظ با موضوع این نمایشگاه وجود دارد؟
حقیقت این است که سعی کردم اولین زمان مناسب در فصل پاییز را از گالری بگیرم و خیلی متوجه این موضوع نبودم. با توجه به اینکه دانشگاهها و... در این فصل دایر میشوند و هوا هم مساعدتر از تابستان است، بهترین زمان برای برگزاری نمایشگاه است. از طرفی نمایشگاه بنده با آغاز هفته خوشنویسی هم مصادف شده که امیدوارم تاثیر مثبت این مناسبت بر تعداد بازدیدکنندگان از نمایشگاه را شاهد باشیم.
درباره تکنیک آثار نمایشگاه «هو» توضیح دهید.
سعی کردم همه آثار نمایشگاه را با تکنیک رنگ اکرولیک روی بوم تولید کنم. به ندرت از ورق طلا استفاده شده و گاهی از تکسچر هم به عنوان بافت بهره برده ام. در غالب کارها روی بومهای آماده کار نکردم بلکه روی پارچه باز کار کرده ام. به همین دلیل عدهای از حروف از کادر اصلی خارج شده و به پشت و اطراف تابلو هم آمده است. بوم به اتمام رسیده را روی چهارچوب کشیدم. به همین دلیل تنوع پارچهها زیاد است، اما اساس کارها در بوم و رنگ اکرولیک خلاصه میشود.
آیا این کار را برای همه آثار خود انجام میدهید یا فقط این نمایشگاه بود؟
برای بیشتر کارهای حرفهای انجام داده ام، اما تمامی آثار این نمایشگاه را به همین روش کار کردم.
چطور می توان هنرمندان و به ویژه هنرجویان جوان را به خلق آثار فاخر و مفهومی تشویق کرد؟
از آنجایی که بسیاری از هنرجویان فعلا به مرحلهای که خودشان صاحب ایده باشند نرسیده اند، غالبا ورودشان به هنر با تقلید از کارهای موفق استادان دیگر اتفاق میافتد. یعنی وقتی یک اثر از یک استاد نامی به نمایش در میآید و طرفدار پیدا می کند، هنرجویان هم می خواهند مانند همان اثر را خلق کنند. اما دلیل ناکامی آنها بحث اورجینال بودن هنر است. آن استاد و پیشکسوت، صاحب ایده بوده که توانسته اثری را خلق کند، اما هنرجویی که تکنیک را کپی کرده از یک میانبری آمده و آن سیر و صعود را درک نکرده است لذا متوجه مسیر نمیشود و نمی تواند بیاموزد که ورود به نمایشگاه انفرادی نیازمند تحقیق، مطالعه و... است، در نتیجه نگاه هنرجو به کار صرفا فرمالیستی میشود. در صورتی که اگر خودشان تحقیق کنند، موزهها را ببینند و... مسیر موفق تری را طی خواهند کرد.
پس معتقدید دلیل اینکه بعضا شاهد آثار سطح پایین در یک رشته هستیم هنرمندان هستند و به ماهیت آن هنر مربوط نمیشود؟
اشکال از کاربران است. زمانی که از خوشنویسی یا نقاشیخط انتقاد میشود به شخص کاربر ارتباط پیدا میکند نه آن هنر؛ عدهای نگاه انتزاعی را سبک میشمارند، تعدادی از منتقدان هم معتقد هستند که اگر یک هنر را همانند نمونه دیگرش اجرا کنیم کار نازل و سطح پایین انجام داده ایم.
تمامی فرمهای زیبا، ساخته ذهن هنرمندان در طول تاریخ بوده است در نتیجه اگر بخواهیم خوشنویسی را هنر ضعیفی بدانیم یا با دیدن آثار ضعیف در نقاشیخط بخواهیم کلا آن را حذف کنیم، امری غلط است. نقاشیخط در ایران قدمت دارد و نمونه هایش از دوران صفویان و قاجار موجود است.
نمایش آثار فاخر در حوزه نقاشیخط تا چه حد در این نمایشگاه مورد توجه شما بوده است؟
تلاش من این است که یک ایده را به نمایش برسانم و نشان دهم که نقاشیخط همیشه فرمالیستی نیست. میشود با یک مفهوم و محتوا مانند نقاشی و تکنیکهایی که از خط و... میدانیم به یک دستاورد هنری برسیم که نشانگر توانمندی هنری ما باشد. از طرفی علی رغم نقدهای داخلی، نقاشیخط در جوامع خارجی مورد توجه و ستایش است، زیرا آنها منظرهای دقیق و بهتری دارند و خودشان در دل آن فرهنگ نیستند. امروزه ضمن اینکه خوشنویسی ایرانی در دنیا شناسنامه دار است، نقاشیخط هم در آستانه رسیدن به سر و سامانی است که هویت کشور را در دنیا نشان دهد از این رو باید از این موقعیت استفاده درست داشته باشیم.
آیا شما به عنوان یک پژوهشگر و منتقد، با این نظریه که هنرهای مدرن موجب از بین رفتن هنرهای کلاسیک شده اند موافق هستید؟
ممکن است ظهور هنرهای مدرن آسیبهایی مقطعی به هنر کلاسیک زده باشد، اما اگر بخواهیم تصور کنیم که با آمدن هنر نو، هنرهای کلاسیک از بین می روند یا دیده نمیشوند خیلی موافق نیستم. در خیلی از حوزههای دیگر هم این تجربه را داشتیم. به طور مثال زمانیکه عکاسی وارد ایران شد همه تصور کردند که نقاشی دیگر از بین می رود، اما نرفت؛ یا با آمدن فرش ماشینی تصور میکردند که دیگر هیچکس فرش دستباف نمیخرد، اما الان قالی دستی قیمت و جایگاه خودش را دارد. من عکس العملهایی که عدهای در ورود یک چیز از خود نشان میدهند که مثلا شاید سینما به خوشنویسی لطمه بزند یا کامپیوتر و دستاوردهای فضای سایبری نگارگری و تذهیب را تحت الشعاع قرار دهند قبول ندارم.
پس شما میگویید که جایگاه هنرهای کلاسیک همواره محفوظ است؟
به نظرم با توجه به حجمی از اصالت و پشتوانه که هنرهای کلاسیک برخوردارند، همیشه به عنوان آثار موزهای و فاخر جایگاهشان محفوظ است. اما ناگفته نماند که سازمانها و دانشگاهها وظیفه دارند سیاست گذاری کلانی داشته باشند تا این هنرها در دراز مدت، بین نوجوانان و افراد کم سن ناشناخته نباشند. این خطر وجود دارد که آثار کلاسیک به مرور زمان کمتر دیده شوند یا بازارشان را از دست بدهند. اما کلیت آن که در زمان از بین بروند یا به نفع هنر دیگری کنار کشیده شوند اتفاق نخواهد افتاد. البته با مدیریت بهتر و بیشتر روی این هنرها قطعا موافق هستم.
نظرتان را درباره حذف نقاشیخط از جشنوارههای مختلف بیان کنید.
باید داوران حرفهای نقاشیخط در جشنوارهها بیشتر باشند و در جلسات سیاست گذاری هم از این هنر دفاع شود. وقتی در شورای سیاست گذاریها از استادان این رشته استفاده نمیشود، عدم حضور استادانی همچون جلیل رسولی، نصرالله افجهای و... سبب میشود که توجه به این حوزه کمرنگتر شود. امروزه اقبال نسل جدید به نقاشیخط از خوشنویسی بیشتر است لذا باید توجه بیشتری به این هنر شود و در هیچ یک از جشنوارهها نباید آن را حذف کرد یا کمرنگ دید.
عدهای میگویند نقاشیخط راحتتر از خوشنویسی است و دلیل تمایل جوانان هم همین است. نظر شما چیست؟
اینطور نیست که نقاشیخط آسانتر از نقاشی یا خوشنویسی باشد. امروزه همان ذهنیتی که درباره شعر کلاسیک و سپید وجود داشته به نقاشیخط هم منتقل شده است، اما این دیدگاه بسیار غلط است. وقتی به آثار پیشکسوتان نقاشیخط نگاه میکنیم میبینیم که آنها از سر ناتوانی یا بلد نبودن وارد این حوزه نشده اند بلکه نیاز زمانه خود را شناخته و در عرصهای نو قدم نهاده اند. در فرهنگ و هنر همیشه سنت شکنی و ورود به عرصه نو منتقدان بسیاری دارد. نقاشیخط یک حوزه باز و گستردهای است که آرامش خیلیها را در نقاشی و خوشنویسی را بهم زده و به بازار خوب در حراجها و مارکتها رسیده است. من این جایگاه را مثبت ارزیابی می کنم و دوستان هم باید مشوق آن باشند و نقاشیخط را به عنوان هنر مستقل بپذیرند.
سال گذشته از نگارش کتابی سخن گفتید که مربوط به دوران حرفهای کاری خودتان بود، کار آن به کجا رسید؟
یک کتاب اتوبیوگرافی در دست داشتم که بنا به دلایلی فعلا از انتشار آن منصرف شده ام. انتشار برخی مطالب که در کتاب ذکر شده بهتر است یا بعد از فوت نویسنده باشد و یا در سنینی اتفاق بیفتد که دیگر جامعه کاری با صحبتهای نویسنده ندارد.
آیا در نمایشگاه «هو» کتابی هم رونمایی میشود؟
به جز کاتالوگ نمایشگاه، یک کتاب از رزومه و گزیده آثار بنده است که توسط نشر پیکره آماده شده و در هشتاد صفحۀ رنگی منتشر خواهد شد. که در روز افتتاحیه تقدیم دوستان و بازدیدکنندگان خواهد شد.
گفتنی است نمایشگاه «هو» مجموعه نقاشیخطهای حمیدرضا قلیچ خانی روز جمعه ۱۹ مهرماه در گالری فرمانفرمائیان افتتاح میشود و بازدید از آثار تا ۳۰ مهرماه برای علاقهمندان آزاد است.
انتهای پیام/