به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، صدقه هر چند که یک بخشش مالی است؛ اما با توجه به ریشه این واژه که «صدق» است، بیانگر صداقت شخصی و به نوعی تصدیق میان قول و فعل یعنی اعتقاد با عمل است؛ زیرا کسی که اعتقاد به خدا و آخرت دارد و زندگی دنیوی را مزرعه آخرت میداند، نعمتهایی را که خدا به او ارزانی داشته است، «لوجه الله» به دیگران میدهد تا آنان نیز از آن بهره برند. اینگونه است که صدقهدهنده با صدق و راستی و تصدیق باورهای قلبی در عمل و رفتارش، نشان میدهد که تا چه اندازه به کشت و زرع برای آخرت اعتقاد دارد.
هرگونه صدقه از هر نعمتی در هر شرایطی خوب و پسندیده است؛ اما برخی از موارد است که ارزش صدقه را دو چندان میکند. نویسنده در این مطلب بر اساس آموزههای قرآن بر آن است تا نشان دهد کدام یک از موارد صدقه جزو برترینها است.
فصل پشیمانی تارکان صدقه
زندگی دنیوی با همه کوتاهی آن، از پر ارزشترین دورههایی است که انسان در حیات خویش از آغاز تا انجام در آن به سر میبرد. از عالم الست و عالم ذر گرفته تا عالم برزخ نزولی تا دنیا سپس تا عالم برزخ صعودی و قیامت و زندگی اخروی در عالم آخرت، زندگی دنیوی همچون عصری است که عصاره وجودی انسان، خودش را نشان میدهد؛ زیرا انسان در این مدت کوتاه عمر خویش در زندگی دنیوی، با عقاید و اعمال خویش، نه تنها شخصیت و هویت اخرویاش را میسازد، بلکه بهشت و دوزخ خود را نیز میسازد. از این رو هر کسی باید بهگونهای تلاش کند تا در زندگی دنیوی، خویشتن و آخرت خویش را به بهترین و نیکوترین وجه بسازد؛ زیرا قرآن درباره بدکاران میفرماید: وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ؛ در آن روز دوزخ را میآورند. (فجر، آیه ۲۳) این جهنم میتواند آن سازه الهی برای بدکاران باشد، و هم میتواند خود شخص جهنمی باشد؛ زیرا از نظر قرآن، کافران، دوزخ را در درون خویش دارند و این آتش دوزخ از جایی دیگر آورده نمیشود، بلکه خود شخص سوخت دوزخ (بقره، آیه ۲۴؛ تحریم، آیه ۶) یا زغال سنگ (انبیاء، آیه ۹۸) یا هیزم (جن، آیه ۱۵) دوزخ خواهد بود و شعله در درون او فروزان است و دیگران را نیز میسوزاند. (همزه، آیات ۷ تا ۹)
خدا درباره مومنان البته با توجه به درجات و مراتب ایمانی ایشان نیز میفرماید که بهشت سرزمین صاف و خالی و دشتی بیچیز است که شخص آن را با عقاید و اعمالش میسازد. (واقعه، آیه ۸۹)
پس اگر کسی از فرصت کوتاه عمر استفاده نکند، در قیامت گرفتار حسرت و پشیمانی میشود؛ چنانکه خدا درباره کسانی کهترک صدقه و انفاق میکنند، میفرماید: وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِی إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَکُنْ مِنَ الصَّالِحِینَ وَلَنْ یُؤَخِّرَ الله نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَالله خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ و از آنچه روزى شما گردانیدهایم انفاق کنید پیش از آنکه یکى از شما را مرگ فرا رسد و بگوید: پروردگارا چرا تا مدتى بیشتر اجل مرا به تاخیر نینداختى تا صدقه دهم و از نیکوکاران باشم؛ و در حالی که هر کس اجلش فرا رسد، هرگز خدا آن را به تاخیر نمى افکند؛ و خدا به آنچه مى کنید، آگاه است. (منافقون، آیات ۱۰ و ۱۱)
در این آیات آمده است که تارکان صدقه در هنگام مرگ و لحظات پس از آن خواهان تاخیر مرگ و اجل هستند تا صدقه داده و از صالحین باشند؛ زیرا وقتی هنگام مرگ و حالت احتضار پرده از دیدگان قلبشان کنار میرود و حقایق هستی را میبینند (ق، آیات ۱۸ تا ۲۲)، در مییابند که تا چه اندازه ضررکردهاند؛ زیرا میتوانستند با صدقه از اموال خویش، خود را از صالحان قرار داده و خود را بهشتی کرده و بهشتی، آباد و نیکو برای خویش بسازند.
برترین موارد صدقه
صدقه دارای موارد بسیاری است که برخی از آن واجب و برخی از آن مستحب است و زکات از مصادیق صدقه واجب است. انسانها بر اساس آموزههای وحیانی میبایست بخشی از اموالی که خدا به ایشان داده (نور، آیه ۲۱)، به گروههایی از نیازمندان بهویژه سائلان و محرومان بدهند. (ذاریات، آیه ۱۹؛ معارج، آیات ۲۴ و ۲۵) در حقیقت مالی که در اختیار انسان است همانند جانش ملک او نیست، بلکه مالک خدا است و انسان به صورت اعتباری مالک شمرده میشود؛ پس تا زمانی که حقوق سائلان و محرومان را ادا نکرده است، بداند که از امانت الهی به درستی محافظت نکرده است.
به هر حال، از نظر قرآن، صدقه دادن بهعنوان عمل احسانی و اکرامیعملی پسندیده است. اما برخی از موارد آن مورد تأکید بیشتر است و انسانها میبایست به آن توجه بیشتری داشته باشند. برخی از برترین موارد صدقه عبارتند از:
۱- بخشش بدهی: بیگمان صدقه دادن به کسی بدون درخواست وی، عملی پسندیده و از مصادیق احسان و اکرام است؛ اما وقتی انسانی نیازمند است و برای رفع نیاز خویش کاری نمیتواند انجام دهد، در شرایط سختی قرار میگیرد. از نظر قرآن، کسانی برای درخواست وام و قرض الحسنه میآیند که گرفتار مشکل مالی هستند و میخواهند بهگونهای آن را تأمین کنند. از همین رو ثواب قرض الحسنه بیشتر از صدقه دادن است تا جاییکه گفته شده که ثواب وام نیک هیجده برابر صدقه است. در آیات قرآن نیز با اسم و فعل این تفاوت مورد تأکید قرار میگیرد؛ چنانکه برای تحقق عنوان قرض دهنده، یکبار کفایت میکند، اما صدقه میبایست آن اندازه تکرار شود که صدقه دادن جزو ملکه و مقوم شخصیت او شود. خدا میفرماید: إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا الله قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ؛ در حقیقت مردان و زنان صدقهدهنده و آنان که به خدا وامى نیکو دادهاند، ایشان را پاداش دو چندان گردد و اجرى نیکو خواهند داشت. (حدید، آیه ۱۸) این فرق در بیان برای آن است تا اهمیت قرض نسبت به صدقه دانسته شود. بنابراین، اگر کسی بدهى وامدار تهیدست را ببخشد و آن را بهعنوان صدقه حساب کند، کاری بس نیکو کرده است؛ زیرا چنین صدقهای نسبت به صدقات دیگر امرى پسندیدهتر است؛ چون نیاز کسی را بر طرف کرده است. (بقره، آیات ۲۷۸ و ۲۸۰) علامه طباطبایی در ذیل آیات مینویسد: مقصود از «و أن تصدّقوا...» بازپس نگرفتن بدهى از شخص مُعْسِر است. (المیزان، ج ۲، ص ۴۴۹)
۲- بخشش خونبها: قصاص، حق صاحبان دم است؛ اما اگر عفو کنند و از قصاص قاتل در برخی از مواردی که قتل شخصی است و جنبه اجتماعی و امنیتی ندارد بگذرند، امری پسندیده است. (بقره، آیات ۱۷۸ و ۱۷۹) حال اگر کسی بخواهد خونبها بگیرد، در حالی که خانواده قاتل توان پرداخت آن را ندارند، بهتر است که آن را بهعنوان صدقه حساب کند و از خونبها بگذرد. از همین روست که در قرآن، بخشش خونبها از سوى خانواده مقتول، بهعنوان یکی از مصادیق صدقه معرفی شده است. این عمل در میان دیگر صدقات نیز از ویژگی برتر بودن برخوردار است؛ زیرا عفو و بخششی بزرگ نسبت به کسانی است که گرفتار عسر هستند و توانایی پرداخت را ندارند. (نساء، آیه ۹۲) البته مومنان نیز میتوانند با پرداخت صدقات در این موارد به کمک خانواده قاتل بیایند و آنها را از مشکل مالی رهایی بخشند.
۳- عفو از قصاص: از نظر قرآن، قصاصکردن موجب حیات اجتماعی است؛ زیرا اگر قصاص انجام نشود برخی از بزهکاران جرات مییابند و امنیت مردم را به خطر میافکنند. بنابراین، ترس از قصاص خود بهعنوان یک عامل بازدارنده میتواند امنیت اجتماعی را حفظ کند. اگر همه عفو و بخشش کنند، بهویژه در مسائلی که امنیت اجتماعی را به خطر میافکند، جامعه دچار ناامنی میشود؛ اماترس از قصاص بازدارندگی خود را نشان میدهد؛ با این همه در برخی از موارد که آسیبی به اصل امنیت وارد نمیشود، میتوان و بلکه باید قصاص را به خونبها تبدیل کرد و اگر حتی شخص بدون دریافت خونبها از جان قاتل بگذرد، چنین عفو و گذشتی از مصادیق صدقه برتر به شمار میآید. (مائده، آیه ۴۵)
۴- وامداران تهیدست: مهلت دادن به وامداری که تهیدست است، از مصادیق صدقه است؛ اگر وامدهنده از حق خویش بگذرد و آن مبلغ وام را عفو کند، این عمل از مصادیق صدقه برتر است. (بقره، آیه ۲۸۰)
۵- سائلان: سائل، نیازمندی است که عرض خویش را به میدان معامله آورده و با دستدرازی، از دیگران خواهان دستگیری میشود. صدقهدادن به این افراد عملی نیک و صدقهای برتر است؛ بهویژه آنکه خدا حقی برای ایشان در مال دیگران قرار داده است هر چند که این مال کم و صدقه اندک باشد. (ذاریات، آیه ۱۹؛ معارج، آیات ۲۴ و ۲۵)
۶- محرومان عفیف: از نظر قرآن، برخی از مردم به سبب عفت و عفیف بودن با آنکه نیازمند هستند، دست پیش دیگران دراز نمیکنند و پا پیچ مردم نمیشوند. (بقره، آیه ۲۷۳) دستگیری از این افراد قانع، ولی نیازمند امری بسیار پسندیده و از مصادیق صدقه برتر است. (همان؛ ذاریات، آیه ۱۹؛ معارج، آیات ۲۴ و ۲۵)
۷- صدقه همراه اخلاص و بدون ریا: عمل نیک آن است که با نیت خالص و لوجه الله همراه باشد. (بقره، آیه ۲۶۴) در حقیقت حسن فعلی با حسن فاعلی همراه شود؛ زیرا عمل نیک با نیت نیک است که انسان را به کمال میرساند. (فاطر، آیه ۱۰) کسی که صدقه را برای ریا و نمایش نزد دیگران میدهد، به دلیل اینکه عمل فاقد روح وجهالله بودن است، باقی نمیماند و تأثیری ندارد، بلکه مانند سرابی است که انسان گمان میکند آب است و هنگامی که به نزد آن میرسد خود را دست خالی مییابد. (نور، آیه ۳۹)، اما اگر کسی صدقه را بدون ریا و با نیت نیک و لوجهالله دهد، این عمل نیک بهعنوان صدقه برتر مقبول درگاه الهی خواهد بود، بهطوری که برکات آن ماندگار است؛ زیرا وجهالله باقی و برقرار است و آن چیزی که از وجهالله برخوردار نیست هم اکنون هالک و نابود (قصص، آیه ۸۸) و فانی غیرباقی است (الرحمن، آیات ۲۶ و ۲۷)، هر چند که صدقهدهنده ریایی، آن را نمیفهمد؛ زیرا عمل صدقه ریایی همانند کشت بر سر سنگ خارا و صافی است که اندکی غبار و خاک بر آن نشسته و با یکباران تند خاک آن شسته میشود، بهطوری که چیزی باقی نمیماند. (بقره، آیات ۲۶۳ و ۲۶۴)
۸- صدقه به خویشان بدخواه: صدقه به همگان بهویژه خویشان خوب است؛ اما برترین صدقه آن است که انسان به خویشاوندان بدخواه بدهد؛ چنانکه از پیامبر (ص) نقل شده است: قال علی (ع) قیل لرسول الله یا رسول الله!ای الصدقه افضل؟ فقال رسول الله (ص) الصدقه علی ذی الرحم الکاشح علی (ع) میفرمایند: از پیامبر (ص) سؤال شد که بهترین صدقه کدام است؟ پیامبر (ص) فرمود: صدقه به خویشاوندی که دشمن انسان است. (نوادر راوندی، ص ۸۲)
۹- بخشش در تنگدستی: انسان اگر دارا باشد صدقه دادن کار خوبی است؛ اما از این کار بهتر، کار کسی است که خود ندارد، ولی صدقه میدهد. امام علی (ع) در اینباره میفرمایند: أَفضَلُ الجُودِ ما کانَ عَن عُسرَهًٍْ؛ برترین بخشندگی بخشش در تنگدستی است. (گزیده میزان الحکمه، ص ۱۲۳، ش ۱۳۰۲) پیامبر (ص) نیز میفرماید: ثَلاثَهًْ مِن حقائقِ الإیمانِ: الإنفاقُ مِن الإقتارِ و إنصافُکَ مِن نَفسِکَ وَ بَذلُ العِلمِ لِلمُتِعَلِّمِ؛ سه چیز از حقیقتهای ایمان است: انفاقکردن در حال تنگدستی، انصاف به خرجدادن با مردم، و دانشبخشی به جوینده دانش. (گزیده میزان الحکمه، ص ۵۷۱، ش ۶۲۵۰)
۱۰- صدقه لسانی: واژه صدقه هر چند که برای صدقات مالی بیشتر به کار رفته است، ولی صداقت زبانی بهترین صدقهای است که انسان میتواند به اجتماع و دیگران بپردازد؛ چنانکه رسولالله (صلی الله علیه و آله) میفرماید: إنَّ أفضَلَ الصَّدَقهًْ صَدَقهًُْ اللِّسانِ، تَحقُنُ بهِ الدِّماءَ، وتَدفَعُ بهِ الکَریهَهًَْ، و تَجُرُّ المَنفَعهًَْ إلی أخیکَ المُسلِم؛ برترین صدقه، صدقه زبان است که با آن از ریختن خونها جلوگیری کنی و پیشامد ناخوشایند را دفع کنی و به برادر مسلمانت سودی برسانی. (قصص الانبیاء، ص ۱۸۸؛ منتخب میزان الحکمه، ص ۳۱۸)
منبع: کیهان
انتهای پیام/