به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، فیلمهایی هستند که مخاطبان را به دو دسته تقسیم میکنند؛ فیلمهایی که با نظرات منفی تا حد تحقیر شدن روبرو میشوند و یا مخاطبان را به طور کامل مجذوب خود میکنند. گاهی شاهد این اتفاق در بین دو گروه منتقدان و مخاطبان هم هستیم.
در حالی که برخی فیلمها تلاش میکنند از این شکاف و دو دسته شدن مخاطبان و منتقدها جلوگیری کنند و فروش خوبی را رقم بزنند، معمولاً فیلمهایی نیز هستند که دیدن آنها از نظر منتقدان هدر دادن وقت است، اما بینندگان استقبال خوبی از آن فیلمها کرده و گاهی رکورد شکن گیشهها شده اند.
در این گزارش، نگاهی به فیلمهایی خواهیم انداخت که منتقدان به نوعی از آنها متنفر هستند، اما مورد علاقه مخاطبان است. معیاری که این فیلمها را در کنار هم جمع کرده، موفقیت در گیشههای فروش و اختلاف زیاد بین امتیازهای داده شده از سوی مخاطبان و منتقدان است.
فیلم قسمت بالایی، ساخت مجددی از فیلمی فرانسوی به نام «دور از دسترس ها» است که نتوانست موفقیت آن را تکرار کند؛ همین امر باعث میشود نه تنها وجود آن بی فایده باشد، بلکه زمان و هزینهای که مخاطب میخواهد برای آن صرف کند هم هدر برود.
با این حال، این فیلم از نظر تجاری خوب عمل کرد و تماشاگران آن را با بازی برایان کرانستون و کوین هارت جذاب، خنده دار، با نشاط و با چند صفت مثبت دیگر توصیف کرده اند. اما منتقدان معتقد هستند که این فیلم کلیشهای است و کپی شده از نسخه فرانسوی آن است که هیچ چیزی به آن اضافه نشده.
این فیلم دنبالهای از نسخه دیگری با عنوان گودزیلاست که در سال ۲۰۱۴ منتشر شده بود و در مجموع سی و پنجمین فیلم از دنیای گودزیلاها است. برخی بینندگان داستان این فیلم را قابل پیش بینی و بدون هیجان میدانند.
اکثر منتقدان نیز با این نظرات موافق بودند و این فیلم را کسل کننده و بدون عواطف معرفی کردند؛ اما بیشتر مخاطبان این فیلم را سرگرم کننده خواندند و به ستایش صحنههای اکشن آن پرداختند که نتیجه آن در آمد دوبرابری این فیلم نسبت به بودجه ساخت آن بود.
این فیلم با حضور ستارگانی مثل مورگان فریمن و جرارد بالتر موفقیت بزرگی در گیشه به دست آورد. حداقل نظرات منتقدان در مورد فیلم نشان میدهد که چند دلیل برای توجیه ساخت این فیلم وجود دارد و از نظر آنها این فیلم یک افتضاح به تمام معنا نبوده است.
داستان فیلم از نظر منتقدان تنها حول شخصیت باتلر میگذرد که قصد دارد، خود را از اتهامات وارد شده نجات دهد و این ضعف فیلمنامه است و باعث میشود این فیلم فاکتور به یاد ماندنی بودن را از دست بدهد؛ اما با این حال مخاطبان مشتاق بودند که این فیلم را ببیند و بازی بازیگران نیز برای آنها لذت بخش بود.
وقتی صحبت از انیمیشنهای بازسازی شده عجیب و غریب میشود، شاید «شیرشاه» در صدر این لیست قرار بگیرد. به گفته منتقدان این انیمیشن که نسخه ابتدایی آن خاطرات خوبی را رقم زده بود، بیشتر به یک مستند حیات وحش نزدیک است که شیرهای آوازه خوان را به تصویر میکشد و باعث از بین رفتن احساس در آن میشود.
در این مورد استثنائاً خیلی از مخاطبان با نظر منتقدین راضی بودند، اما برای لذت بردن از حس نوستالژیک این فیلم از آن حمایت کردند. همین باعث شد این فیلم در گیشههای فروش رکورد شکنی کند و از مرز ۱ میلیارد عبور کند.
فیلم «آن: بخش دوم» از محبوبیت قسمت نخست خود سود آوری میکند. داستان فیلم ۲۷ سال پس از قسمت نخست و زمانی که بچهها بزرگ شده اند را روایت میکند؛ آنها باید با یک دلقک مرگبار مقابله کنند و به عهد قدیمی خود یعنی کشتن او عمل کنند.
در بین فیلمهای این لیست «آن» تنها فیلمی است که به خاطر بازیهای خود نظرات به مراتب بهتری را دریافت کرده است. آن چه که در مورد این فیلم مورد انتقاد واقع شد، فیلمنامه آن بود که زمان حدوداً سه ساعته این فیلم را توجیه نمیکرد؛ به طور کلی مخاطبان که از رمانهای استفان کینگ لذت میبردند، از این فیلم نیز استقبال کردند و ۳۸۰ میلیون دلار فروش داشت.
انتهای پیام/