به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هنوز وقتی از برند علی پروین حرف میزند، چنان داغ و هیجان انگیز میگوید: «۵۵ سال است من علی پروینم و کسی نمیتونه خرابم کنه» که هیچ تردیدی برای ما هم نماند در خاص بودنش. خاص بودن مردی که همه چیزش با بقیه فرق دارد. شوخی هایش، مردم داری اش، رفیق بازی اش و ...
خیلی دنبال رضایت گرفتن برای اعدامیها رفتم
من خیلی دنبال رضایت رفتم، حتی یادم است حدود یک سال و نیم دنبال رضایت یک نفر رفتم؛ به هیچ عنوان رضایت نمیدادند و سرانجام هم راضی نشدند. به جایی رسید که سه شنبه از زندان کچویی با من تماس گرفتند، که متهم را بردند قرنظینه و فردا اعدام خواهد شد. من همه کاری کردم بارها پیش خانواده اون پسر رفتم، ولی به هیچ عنوان رضایت نمیدادند! ما هم گفتیم توکل به خدا، بعضا پیش آمده موقع اعدام درخواست مهلت کنند. سه شنبه شب ما خانه بودیم ساعت ۸:۳۰ داشتم سریال ستایش را میدیدم که چقدر هم سریال خوبی است و باید از عوامل سریال به خصوص آقای ارجمند بابت این سریال تشکر کنم. موقع پخش سریال بود که زنگ خانه را زدند و دیدم حدود ۱۰ نفر مقابل خانه من هستند. رفتم دیدم برادر همان آقایی است که در یک دعوا سهوا یک نفر را کشته. با کلی خجالت از من خواستند که همراهشان به زندان بروم. من هم گفتم اگر با آمدن من درست میشود، میآیم. به اتفاق داماد باجناقم، آقای جعفرزاده رفتیم مقابل زندان. به رییس زندان زنگ زدم که گفت علی آقا زود آمدی، چون درب زندان را زودتر از ساعت ۳ باز نمیکنیم، ما هم منتظر ماندیم تا ساعت ۳ شود. دوستان آن شخص یک چک دو میلیاردی و یک چک سفید امضا به من داند که این مشکل حل شود.
من هم چک را نگه داشتم و آرزو میکردم ماجرا به هم بخورد که با چکها بروم (می خندد). با آقای شیرینی رفتیم داخل که تا حدود ساعت ۴ هم پدر و مادر شخص اعدامی نیامده بودند. رییس زندان گفت امیدوارم نیایند. ساعت ۴:۳۰ حدود پانصد نفر از آشناهای آن شخص آمدند. آقای شهریاری از من خواست صحبت کنم که پدر مقتول که اتفاقا پرسپولیسی هم بود گفت شش ماه وقت میدهم، ولی مادر او رضایت نمیداد. به جز آنها پنج اعدامی دیگر هم بودند؛ مثلا یک خانم که مادرشوهر خود را کشته بود. من در اتاق زندان منتظر بودم که آقای شهریاری هم رفت صحبت کند. حدود ساعت ۶ اون خانم و دو نفر دیگر وقت گرفتند که دیه را پرداخت کنند، ولی متهم ما با وجود اینکه مبلغ دیه هم آماده بود، قسمت نبود و حکم اجرا شد که ما تا حدود ۸ صبح منتظر ماندیم که خلوت شود تا بتوانیم برویم.
شیرینی بهدلیل صحبتهای من، میناوند را بخشید
من الآن ۵۵ سال است که علی پروینم، نه اینکه بگویم از بقیه بالاترم، ولی هر چقدر هم حرف بزنند. مهرداد میناوند محرم آمد خانه ما، آقای شیرینی از او شکایت کرده بود. من فقط به او گفتم تو باید طرف ما را بگیری یا طرف کسی که چکی را که بابت مصاحبه آقای برانکو داده بودند از دست کارمند ما گرفته است! تو ما را ول کردهای و طرف او را گرفته ای. حالا آقای شیرینی شکایت کرده، قاضی هم ۵ روز به شما وقت داده است که رضایت بگیری وگرنه نشریه شما تعطیل میشود. من با آقای شیرینی صحبت کردم ایشان هم به خاطر من گفته رضایت میدهم. من جواب هیچکس را نمیدهم؛ همین بهروز شاگرد ماست. البته به نظرم تقصیر اهالی رسانه هم هست که مثلا زمانی که بهروز ناراحت است با او تماس میگیرند و از او حرف میکشند. اردشیر لارودی روزی که من مربی تیم ملی شدم به من حرف خوبی زد، گفت علی اقا هرکس چیزی درباره فوتبال به شما میگوید، گوش کن، هرکدام به دردت خورد نگه دار هر کدام به دردت نخورد فراموش کن. منم الان بچهها مصاحبه میکنند پای جوانی آنها میگذاریم.
مثلا از مجتبی ناراحتم، سر تمرین نیاید حقوقش کم میشود
مجتبی محرمی خیلی علیه من مصاحبه کرده مجتبی را بین بچهها هم خیلی دوست دارم. هربار چیزی گفته اصلا انگار نه انگار. از روزی هم که در نیاوران خانه گرفته یک جلسه هم تمرین نیامده است. از او گلایه دارم. آقا مجتبی نیای سر تمرین از حقوقت کم میشود، از من گفتن بود!
اگر آب دیدی و شنا نکردی هنر است
اگر آب دیدی و شنا نکردی هنر است. من تا به حال لب به مشروب نزده ام که این هم حسن خدادادی است. وقتی خدا به شما چیزی میدهد دیگر خود به خود در خونت میرود. ما در خدمت مردم هستیم. مردم خوب ما که این روزها همه میدانیم وضع اقتصادی خوبی ندارند و همه به نوعی گرفتار هستند و به سختی زندگی خود را میگذرانند. ما یک سری آدم داریم که مثلا کسی گرفتار میشود، همفکری میکنیم و کمکش میکنیم.
نفس تماشاگر باید پشت گردن تیم باشد
ماه رمضان تمرین تیم ملی بود زمین شماره ۲ تمرین داشتیم که حضور مردم هم آزاد بود. این را هم بگویم که مخالف تمرین پشت درهای بسته هستم؛ نفس تماشاگر باید پشت گردن بازیکن باشد، مگر بد است که قبل بازی پنج هزار نفر بیایند و تمرین پرسپولیس را نگاه کنند؟ برای بازیکن بهترین روحیه است تا اینکه در را ببندند. بازیکن هم میداند اگر بد باشد باید در تمرین جوابگوی مردم باشد.
حاج آقایی که از علی دایی بهتر بود!
خلاصه آمدم بروم داخل که دیدم یک حاج آقایی با یک فلاسک چای آمد و گفت آقای پروین من از آقای دایی بهترم! گفتم خب باشه، چکار کنیم؟ گفت اجازه میدهی من تمرین کنم؟ گفتم نه، اول برو داخل دروازه من چند تا پنالتی میزنم اگر گرفتی، آن موقع میتوانی بیایی تست بدهی. رفتیم و زدیم و طوری زدیم که همه توپها گل شد. قد کوتاهی هم داشت. گفت خب چه کار باید بکنم؟ گفتم ما افطار خانه آقای مجتبی محرمی هستیم. میخواهیم برویم آنجا، میآیی آنجا و تست میگیریم. اول رفتیم حمام سمت محله آقا جلال بعد هم رفتیم آنجا. رفتیم حمام عمومی دوش گرفتیم و بعد رفتیم افطار کردیم، بعد افطار حاج آقا گفت چه کار باید بکنیم؟ گفتم تست بگیریم دیگر. تست هم گرفتیم و مردود شد!
آقای تاج ۵ جلسه محروم کن و محرومیتها را نبخش!
راستش من راجع به فوتبال اصلا نمیخواستم صحبت کنم. اولا سخت است بعداز سه قهرمانی یک مربی تیم را بگیرد. بعد هم تا بخواهد آشنا شود زمان میبرد. درست است کالدرون دو باخت و یک تساوی داشته، ولی به نظرم تیمش بد نیست. من یک ایرادی از آقای تاج میخواهم بگیرم، احتمالا ۳-۴ روز دیگر به دیدار او بروم؛ آقای تاج اجازه ندهید بازیکنان آنقدر به سمت داور بروند؛ نه فقط استقلال و پرسپولیس، همه ۱۶ تا تیم اعتراض میکنند. هر سوتی داور میزند پنج نفر به سمتش میروند. آقای تاج ۵ جلسه محروم کن، ولی به هیچ عنوان محرومیتها را نبخشید. داور بیچاره چه گناهی کرده است؟ بدتر کار را برای داور سخت میکنند.
از دیدن بازی استقلال مقابل ذوب آهن کیف کردم
به نظر من پرسپولیس جزو چهار تیم برتر لیگ خواهد بود و بگذارید یک چیزی راجع به استقلال هم بگویم. بازی این تیم را مقابل ذوب آهن دیدم و واقعا کیف کردم؛ به مربی کاری ندارم، ولی دو تیم استقلال و پرسپولیس بازیکن بزرگ و ملی میخواهند، این دو تیم باید حداقل دوازده بازیکن ملی داشته باشند، ولی جمعه واقعا از بازی هر دوتیم کیف کردم. چقدر فوتبال سرعتی و قشنگی بود. امیدوارم به استراماچونی فرصت بدهند؛ متاسفانه در تیمهایی که هوادار دارند، نه مدیرعامل و نه هیئت مدیره نقش دارند! مردم از بالا فشار میآورند؛ همین کالدرون اگر دو نتیجه ضعیف دیگر بیاورد، تماشاگر برانکو را صدا میزند.
*شانس پرسپولیسی برای قهرمانی زیاد است
چون تیم پرسپولیس که دست آقای برانکو بود خیلی خوب بود و بازیکنان، چون چند سال باهم بازی میکردند چشم بسته هم را پیدا میکردند. علاوه بر این نزدیک ۱۰ تا بازیکن خیلی خوب داشتند، چرا نباید قهرمان شوند؟ حتی امسال هم به نظرم شانس پرسپولیس برای قهرمانی زیاد است.
پرسپولیس ارث پدرم نیست
مترجم آقای کالدرون با من تماس گرفت گفت رخصت میدهید من هم گفتم باشه. اگز من اجازه ندهم میگویند فکر کرده ارث پدرش است!
باشگاه برود کاپ بخرد روی آن پلاک نصب کند
همین الان میگویند چرا جامهای قهرمانی پرسپولیس در منزل من است. در مورد کاپها هم آن زمان باشگاه اصلا ساختمانی نداشت که کاپها را ببرم! کاپی که الان پانصد هزارتومان نمیخرند را به باشگاه بدهم؟ آن زمان صندوق عقب ماشین من رختکن پرسپولیس بود. حتی این کاپها پلاک هایش هم کنده شده است، باشگاه برود سیصدهزار تومان کاپ بخرد و روی آن پلاک هم نصب کند.
منبع:خبرآنلاین
انتهای پیام/