به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، کاترینا، سندی، هاروی، ماریا و دهها توفان و سیل دیگر؛ بیش از آنکه انسان را به یاد حوادث طبیعی وحشتناک تاریخ ایالات متحده بیندازند، ذهن را به سوی یک مسئله مهم سوق میدهند: مدیریت ناکارآمد بحران در آمریکا. مدیریتِ بحرانی که در کشوری، چون آمریکا که سالانه با حوادث طبیعی گوناگونی نیز مواجه است یک مقوله بسیار حیاتی و مهم است. مدیریتی که برخلاف برخورداری از هزاران نیروی کار، صدها تجهیزات مناسب و گوناگون یا دهها نهاد و سازمانی که وظیفه کنترل اوضاع در مواقع بحران را دارند، کارنامه موفقی در انجام وظایفش نداشته است.
برای نمونه سازمان مدیریت بحران فدرال ایالات متحده یا FEMA که زیرمجموعهی وزارت امنیت داخلی آمریکاست یکی از اصلیترین نهادهای متولی این حوزه است. این سازمان با بیش از ۱۱ هزار نیرو و ۲۰ میلیارد دلار بودجه سالانه در سال ۱۹۷۹ به دستور جیمی کارتر به منظور واکنش بهتر کشور آمریکا به حوادث غیرمترقبه بالاخص توفندها تأسیس شد. سازمانی که در سالهای اخیر به دلیل ناکارآمدی، به خصوص پس از توفان کاترینا، با انتقادات بسیار زیادی از جانب مردم و رسانهها نیز مواجه شده است. انتقاداتی که بیش از هر چیز بیانگر آن هستند که در حقیقت دولت آمریکا و سازمانهای متولی این حوزه نه تنها در بسیاری از مواقع نتوانستهاند اوضاع را مدیریت کنند، بلکه موجب وخامت اوضاع در مواردی نیز شدهاند؛ که شاید یکی از اصلیترین و مهمترین نمونههای ضعف در مدیرت بحران، توفان ماریا سال ۲۰۱۷ در جزیرهی پورتوریکو باشد.
توفانی که دولت در ماههای بعد از وقوع آن، آمار کشتهها را ۶۴ نفر اعلام کرده بود و این در حالی بود که تحقیقات دانشگاه هاروارد رقمی ۷۰ برابر یعنی نزدیک به ۴۶۰۰ نفر را نشان میداد و ضعف در مدیرت بحران جایی خود را نشان میداد که مطابق آمارها؛ یک سوم مرگها در این جزیره به خاطر تاخیر در رسیدگیهای پزشکی بود. همچنین، گزارشهایی از ۱۰ ماه پس از توفان نشان میدادند که هزاران نفر در این جزیره برق نداشتهاند و گزارشهای دیگر ۱۸ ماه پس از توفان، از نیاز جدی نزدیک به یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر به کمکهای غذایی در این جزیره خبر میدادند.
اما ماجرا فقط پورتوریکو نبود. پورتوریکو فقط یک نمونه از این مدیریت ضعیف بوده و هست. دهها توفان و سیل دیگر که سالانه به آمریکا میآیند و میروند نیز کارنامهی موفقی از مدیریتِ بحرانِ دولت آمریکا نشان نمیدهند. مدیریتی که هرچند نیاز به اصلاحاتی جدی در روند آن در میان سازمانهای دولتی وجود دارد، اما باید مردم آمریکا نیز در آن نقش جدیای داشته باشند. زیرا تجربه مشارکتهای مردمی در مواقع بحرانهای طبیعی در بعضی از کشورها همواره نتایج مثبت و کارآمدی را در حل بحرانها به دنبال داشته است.
انتهای پیام/