پسر نوجوان درحالی که وحشت زده بود به ماموران گفت: من به تنهایی به میدان گمرک رفته بودم تا برای چهارشنبه سوری ترقه بخرم. آن جا مرد جوانی که سعید نام داشت سر صحبت را باز کرد و گفت فروشنده ترقه است و می‌تواند تعداد زیادی ترقه با قیمت مناسب به من بفروشد.

وی در حالی که بغض داشت ادامه داد: من فهرست وسایلی را که می‌خواستم به او دادم. قرار بود برایم ترقه‌ها را بیاورد، اما یک باره نظرش عوض شد و گفت بهتر است همراهش به خانه شان که همان حوالی بود بروم و ترقه‌ها را تحویل بگیرم وقتی به خانه متروکه رفتم، او مرا داخل اتاقی زندانی کرد و سپس به همراه یکی از دوستانش که او را ناصر ترقه صدا می‌زد مرا آزار دادند. آن‌ها تهدیدم کردند در این باره به کسی حرفی نزنم، اما وقتی به خانه برگشتم موضوع را به پدرم گفتم.

بازداشت ۲ متجاوز

به دنبال این شکایت پسر نوجوان به پزشکی قانونی معرفی و روشن شد وی تحت آزار قرار گرفته است.

با اطلاعاتی که پسر نوجوان به پلیس داد ماموران بلافاصله وارد عمل شدند و با شناسایی پاتوق دو ابلیس توانستند خود را پشت در خانه متروکه برسانند و در عملیاتی غافلگیرانه ناصرترقه را در همان حوالی میدان گمرک شناسایی و بازداشت کردند.

همزمان با این عملیات پلیسی ماموران به اقدامات اطلاعاتی دست زدند تا سعید را نیز به دام اندازند، اما هیچ اثری از او در دست نبود.

ناصر ترقه ابتدا ادعای بی گناهی کرد، اما وقتی با پسر نوجوان مواجه شد و اشک‌های او را دید چاره‌ای جز اقرار نداشت و آزار پسر نوجوان را گردن گرفت. ناصر ترقه در بازجویی‌ها گفت که از مخفیگاه دوستش سعید هیچ اطلاعی ندارد.

جنایت در اردبیل

تلاش پلیس برای ردیابی سعید ادامه داشت تا این که روشن شد وی چند ماه قبل به اتهام جنایتی خونین در اردبیل بازداشت شده است.

در دادگاه

با شناسایی این ابلیس دستور انتقال سعید از اردبیل به تهران داده شد و او نیز با پسرنوجوان و ناصر ترقه مواجهه حضوری داده شد.

این دو ابلیس دیروز در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی تولیت و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستادند.

در ابتدای جلسه پسر نوجوان به تشریح شکایت اش پرداخت و برای متهمان اشد مجازات خواست.

سپس سعید روبه روی قضات ایستاد و اتهام آزار پسر نوجوان، آدم ربایی و حبس غیر قانونی را انکار کرد.

وی گفت: قبول دارم در میدان گمرک پسر نوجوان را دیدم و او را به بهانه فروش ترقه به خانه ناصر بردم، اما من او را تحویل ناصر دادم و آن جا را ترک کردم.

سعید درباره پرونده جنایتی که مرتکب شده بود نیز گفت: چند ماه قبل به اردبیل رفته بودم که با چند نفر دعوا کردم. من در اوج خشم ۳۲ ضربه چاقو به مرد مهاجم زدم، اما وقتی یک مرد میان سال برای میانجی گری وارد دعوا شد یک ضربه هم با چاقو به سینه او زدم که موجب مرگش شد. مردی که ۳۲ ضربه چاقو خورده بود معجزه‌آسا زنده ماند، اما میانجی میان سال جان سپرد و من همان جا به اتهام قتل بازداشت شدم. حالا رضایت اولیای دم و شاکی پرونده ام را جلب کرده ام، ولی هنوز پرونده قتل در دادگاه رسیدگی نشده است.

سپس، ناصر در جایگاه ویژه ایستاد و آزار پسر نوجوان را گردن گرفت.

وی گفت: سعید پسر نوجوان را به خانه ما آورد و او را آزار داد و تهدیدم کرد که من هم او را آزار بدهم. من هیچ رضایتی به این کار نداشتم و از ترس سعید پسر نوجوان را آزار دادم.

بنابر این گزارش، در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

منبع: رکنا

انتهای پیام/