گفتگو با دو جوان حافظ قرآنکریم که یکی پارکورکار و جوانترین دانشجوی دکتری در تاریخ دانشگاه تهران و دیگری فعال فضای مجازی با حدود ۱۰۶ هزار فالوئر است.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هر دو جوان هستند و مانوس با قرآن. هر دو در حد توانشان، قرآن را سر لوحه امور زندگیشان قرار دادهاند و برکات و ثمرات آن را در زندگیشان دیدهاند. «محمد سعیدبیلکار» و «محمدموسی زاده»، هر دو حافظ کل قرآن و همه موفقیتهایشان را مدیون توجه به رهنمودهای خداوند در این کتاب آسمانی هستند.
درباره بیلکار ۲۰ ساله باید بدانید که در ۱۷ سالگی جوانترین دانشجوی دکتری در تاریخ دانشگاه تهران شد و تصاویری هم از تمرینهای پارکور که او در صفحه شخصیاش به اشتراک میگذارد، توجه جوانان زیادی را به خودش جلب کرده و به عنوان مهمان در یکی از قسمتهای برنامه «عصر جدید» هم حاضر شده است.
«محمد موسیزاده» هم که به تازگی وزارتارتباطات از او به عنوان یک فعال قرآنی در فضایمجازی تقدیر کرد، با انتشار پستهایی از تلاوتهای زیبای خود در مکانهای مختلف اعم از کوچه، خیابان و در خودروی خود باعث شد تا توجه کاربران فضای اینستاگرام را به خودش جلب و فالوئرهای زیادی را با قرآن و تلاوت قرآن مانوس کند. در این گزارش با دو حافظ قرآن کریم که این روزها اسمشان بر سر زبانها افتاده است، گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
نابغهای علمی و ورزشی
«بیلکار» برایمان از نحوه انسش با قرآن میگوید و برخورد مردمی که باور نمیکنند در ۲۰ سالگی هم مربی پارکور است و هم استاد دانشگاه تهران
همه چیز از صفحه اینستاگرام دانشگاه تهران شروع شد، زمانی که خبر ورود جوانترین دانشجوی دکتری در تاریخ این دانشگاه را اعلام کرد و تعجب همگان را برانگیخت. بعد از آن بود که صفحه شخصی اش در اینستاگرام مورد توجه قرار گرفت و مشخص شد قاری و حافظ کل قرآن است و ابعاد جدیدی از استعدادهایش از جمله فعالیت ورزشی آن هم در رشته پارکور در بین پست هایش دیده شد. آن جوان کسی نبود جز «محمدسعید بیلکار» که امروز ۲۰ ساله است. این نخبه دانشگاهی که تسلط کاملی در حفظ قرآن دارد، دو مقام کشوری در رشته پارکور را از آن خودش کرده است و از اوقات فراغتش به بهترین نحو ممکن استفاده میکند.
در دورهای یک ساله حافظ قرآن شدم
محمدسعید، متولد ۲۲ مهر سال ۷۷ و فرزند سوم خانواده است. دو برادر بزرگتر از خود دارد. پدرش کارمند بازنشسته و مادرش مدرس قرآن کریم است. او درباره نحوه آشناییاش با قرآن و علاقهمند شدن به حفظ آن میگوید: «آموزش قرآن را از پیشدبستانی آغاز کردم، اما شروع جدی فعالیت قرآنیام در ۱۱ سالگی بود. از طریق یکی از دوستان مادرم با جامعهالقران آشنا شدم. باید یک دوره سه ماهه را میگذراندم و در صورت کسب حد نصاب نمره قبولی، میتوانستم وارد دوره اصلی یک ساله حفظ قرآن شوم. خوشبختانه این اتفاق افتاد و توانستم در یک دوره یک ساله حافظ کل قرآن شوم. در آن زمان خانوادهام نیز تمام وقت و همه جوره پشتیبانم بودند. یادم هست که در آزمونهای جامعهالقران همیشه یا رتبه اول یا دوم را کسب میکردم و معدل نهاییام ۹۰/۱۹ شد که در نوع خودش موفقیت بزرگی بود.»
در ۱۵ سالگی، رتبه ۴ ارشد شدم
او هم اکنون به عنوان استاد صرف و نحو عربی در دانشگاه امام صادق (ع) مشغول به تدریس است، درباره اینکه چطور جوانترین دانشجوی دکتری در تاریخ دانشگاه تهران شده است، میگوید: «در ۱۳ سالگی با قانونی آشنا شدم مبنی بر اینکه حفاظ اگر تمام دروس رشته الهیات را بخوانند و در آزمون نمره قبولی بگیرند، میتوانند در رشته الهیات تحصیل کنند و من توانستم در این سن با شرایط لازم، مدرک کارشناسی بگیرم، اما در کنکور ارشد سال ۹۲ بدون استفاده از هیچ سهمیه خاصی رتبه چهارم را کسب کردم و در دانشگاه مشغول به تحصیل شدم. در کنار آن در رشته ادبیات عرب دانشگاه آزاد نیز رتبه دوم را کسب کردم. این مقطع را با معدل الف یعنی بالای ۱۷ به پایان رساندم. برای پایان نامهام معدل ۱۸ کسب کردم و مقالهای از آن نیز به چاپ رساندم. همچنین در مقطع دکتری رتبه دوم را به دست آوردم و عنوان جوانترین دانشجوی دکترای طول تاریخ این دانشگاه را کسب کردم. البته این عنوان ثبت رسمی نشده است، چون از سال ۷۰ به قبل اطلاعات دانش آموختگان این دانشگاه به طور سیستماتیک موجود نیست تا در این خصوص ادعایی ثابت شود، اما طبق تحقیقات خودمان تا امروز کسی به جز من در سن ۱۶ سالگی در مقطع دکتری در این دانشگاه تحصیل نکرده است.»
فضای خانوادهام باعث شد تا حافظ کل قرآن شوم
همه اعضای خانواده بیلکار، اهل تلاوت و توجه به آیات قرآن هستند. مثلا مادر محمدسعید که تدریس قرآن میکند و برادرانش نیز با قرآن مانوساند، اما تنها حافظ قرآن در این خانواده، کوچکترین عضو آن است. خودش در این باره توضیح میدهد: «در آشنایی من با قرآن، همه خانوادهام موثر بودند. برادرم همیشه آقای طباطبایی حافظ پنج ساله قرآن را برایم مثال میزد و موفقیت او را گوشزد میکرد و این که اگر بخواهم، من هم میتوانم در نوجوانی به این آرزویم برسم. این جو در خانواده باعث شد به قرآن علاقهمند شوم.»
بزرگترین درس قرآن به من، خودباوری است
به اعتقاد محمدسعید، اصلیترین تفاوت سبک زندگی قرآنی با سبک زندگی افراد معمولی در هدفمند بودن آن است. با این حال و به قول او، بعضی افراد فکر میکنند با رفتن به سمت قرآن باید حتما از یک سری کارهای معمولی دست کشید، در صورتی که اینطور نیست و خود او با اینکه حافظ قرآن است، بسیاری از فعالیتهای حلال را مانند جوانان همسن و سالش پیگیری میکند. محمدسعید با این مقدمه میگوید: «من با جوانهای دیگر متفاوت نیستم. مثلا در حوزه ورزشی پارکور را انتخاب کردم که ورزش ساختارشکنی است. در فعالیتهای ادبی، شعر و شاعری را برگزیدهام و دستی به قلم دارم. به من میگویند قرآنکریم، من را محدود کرده در حالی که برعکس، سبک زندگی قرآنی به من یک نوع خودباوری و شناختی داده است که همیشه باور کنم در مشکلات، قرآن و خداوند یاریام میکنند و هیچ مانعی نیست که من نتوانم از آن عبور کنم. این بُعد از سبک زندگی قرآنی بسیار برای من ملموس بوده و به نظرم این بزرگترین درس و هدیهای است که قرآن و سبک زندگی قرآنی به من داده است.»
بعضیها فکر میکنند قاریان فقط قرآن میخوانند و بس!
بیلکار در پاسخ به این سوال که واکنش مردم در زمانی که متوجه میشوند شما در کنار حافظ قرآن بودن پارکورکار هم هستید، چگونه است؟ میگوید: «جالب است که این موضوع برای خیلیها مایه تعجب است و خیلیها باورشان نمیشود. من در ۱۲ سالگی با این ورزش آشنا شدم و حدود هشت سال است که آن را دنبال میکنم و حتی توانستم در مسابقات جهانی شرکت کنم و هم اکنون نیز مربی این رشته هستم. علت انتخابم این است که این ورزش جنبوجوش، هیجان، ریسک و دقت انسان را همزمان بالا میبرد. تضاد ظاهری که مردم از شنیدن اسم این دو کلمه (قاری و پارکورکار) در کنار هم حس میکنند، به نظرم به این دلیل است که تصور میکنند قاریان یا حافظان قرآن در خانه نشستهاند و کار دیگری جز قرآن خواندن انجام نمیدهند! اما واقعیت این است که ما هم زندگی معمولی مانند دیگر جوانها داریم، هم ورزش میکنیم، هم گاهی شلوار جین و تیشرت میپوشیم، هم در خیابان میخندیم و بستنی میخوریم و هر کار معمولی راکه افراد دیگر میکنند ما هم انجام میدهیم البته به شرطی که حلال باشد. برخی افراد تلاش میکنند بین حافظان و قاریان قرآن با مردم عادی دیوار بکشند.
در این صورت جوانها به سمت قرآن نمیآیند با این پیش فرض که حتما باید همه لذتهای زندگی را کنار بگذارند که ابدا اینطور نیست. جایی در قرآن نیامده که ورزش کردن حرام است بلکه به آن توصیه هم شده است از جمله مثالهایی که قرآن در سوره بقره برای انسانهای برتر میزند، همان توانمندی در ذهن به علاوه جسم است. نمیشود گفت تمام حافظان و قاریان قرآن شخصیت و علایق همسانی دارند. من با انتخاب این ورزش، به نوعی کلیشههایی که درباره ما وجود داشت را شکستهام.
برای موفق شدن چشم به کمک دیگران ندوزیم
بیلکار در پایان صحبتهایش با تلاوت آیهای از قرآن خطاب به جوانان همسن و سال خودش میگوید: «خداوند حال هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان خود حال خودشان را تغییر دهند. ذات این آیه درباره عذاب است، اما در سدههای اخیر مصلحان دینی از آن برداشت دیگری نیز کردهاند. تغییرات اجتماعی نیز به همین صورت است، ما باید خودمان را تغییر دهیم و به سمت تغییر برویم. به همسن و سالهای خودم توصیه میکنم به کمک خانواده، دوست، فامیل، دولت و ... برای تغییر، چشم ندوزند و خودشان حرکت را آغاز کنند. بعد از برداشتن گام اول خواهند دید که برکات به زندگیشان سرازیر میشود.»
فعالیت قرآنی در فضای مجازی
هدف «موسی زاده» که حدود ۱۰۶ هزار فالوئر در اینستاگرام دارد، این است که جرقهای در ذهن مردم برای توجه بیشتر به سبک زندگی قرآنی زده شود
یکی از جوانهای موفقی که سبک زندگی قرآنی را در پیش گرفته و این روزها در فضای مجازی، هر روز محبوبتر از گذشته به کار خودش ادامه میدهد، جوانی ۲۴ ساله به نام «محمد موسیزاده» است. او ۱۳ مهر ۷۵ متولد شده و معتقد است که قرآن به طور کاملا اتفاقی وارد زندگیاش شده، اما حالا هرچه که دارد و به هرجایی که رسیده، به برکت همین قرآن است. او درباره نحوه آشناییاش با کتاب آسمانی بیشتر توضیح میدهد: «لطف قرآن و خدا باعث شد که این راه را ادامه دهم و هیچوقت از آن منصرف نشوم. البته در این راه تشویقهای خانواده و استادانم باعث ماندگاریام شد. من از هشت سالگی تلاوت قرآن را آغاز کردم و از ۱۴ سالگی به طور جدی آن را ادامه دادم و بی نهایت خوشحالم که این اتفاق خوش یمن در نوجوانی در زندگیام رخ داده است.»
شکست خوردهام، اما ناامیدی هرگز
موسی زاده در خصوص تاثیر قرآن در زندگی افرادی که با آن مانوس هستند، میگوید: «این تاثیر به قدری زیاد است که در کلمات نمیگنجد. من هیچوقت در زندگی احساس شکست نکردم البته به صورت مقطعی شکستهای کوچکی را تجربه کردهام، اما ناامیدی هیچ وقت به سراغم نیامده است، زیرا فردی که قرآن میخواند، قوت قلب خاصی میگیرد. من در همه مشکلات به قرآن تمسک میکنم و هر زمان میخواهم کاری را شروع کنم از قرآن کمک میخواهم و مطمئن ام که خداوند و کتاب آسمانیاش کمکم خواهند کرد. این تاثیر مستقیم زندگی قرآنی است و در تاثیر غیر مستقیم آن میتوانم بگویم جامعه به قرآن و قاریان و حفاظ آن بسیار احترام میگذارد. در زمانهایی که مشکلی برایم پیش آمده، به واسطه حافظ قرآن بودن، لطف مردم گرههای مشکلات را برایم باز کرده است.»
هیچکدام از اعضای خانوادهام حافظ قرآن نیستند
شاید برایتان جلب باشد که هیچکدام از اعضای خانواده محمد، حافظ قرآن نیستند و به گفته خودش حتی در برخی موارد در روخوانی قرآن مشکلاتشان را حل کرده و به آنها کمک کرده است. محمد، اولین نفر در خاندان موسیزاده است که در این راه قدم گذاشته است. او در اینباره میگوید: «من تلاش میکنم تا هر روز، یک درس از قرآن بگیرم و سبک زندگیام را به سبک زندگی قرآنی نزدیک کنم. بعضیها فکر میکنند زندگی قرآنی مستلزم تعطیل کردن خیلی از تفریحات و محدود کردن خود در همه حیطههاست در صورتی که اینطور نیست. قرآن زبان، قوم و ملیت نمیشناسد. انسانها با هر ظاهر و سلیقهای میتوانند با قرآن مانوس شوند و این نه تنها تداخلی در زندگی عادیشان نخواهد داشت که خیلی زود دست آنها را خواهد گرفت و راه درست را به آنها نشان خواهد داد.»
قرآن نباید فقط در مساجد تلاوت شود
همانطور که گفتیم «محمد»، یک فعال اینستاگرامی است که حدود ۱۰۶ هزار فالوئر دارد و تلاوت قرآن و فعالیتهای قرآنی اش را در فضای مجازی به اشتراک میگذارد که لایکهای زیادی هم میخورد. او در پاسخ به این سوال که چه شد این صفحه را راه انداخت و چرا مورد استقبال قرار گرفته است، میگوید: «فعالیت اینستاگرامی سبک جدیدی برای ترویج قرآن است که آن را به خواست و سلیقه خودم انجام دادم. قبلا دیده بودم که در دیگر کشورها، قاریان چنین کارهایی را انجام میدهند. به نظرم در هر زمان ما باید مطابق با نیاز روز جامعه رفتار کنیم. هدف من جذب مردم به قرآن است به شیوه جدید و جذاب که این کار را در فضایمجازی به صورت انتشار ویدئوهایی از قرائت در مکانهای مختلف انجام میدهم. آیههایی زیر یک دقیقه را منتشر میکنم که همان میتواند جرقهای در ذهن مخاطب باشد و هزاران نفر با این شیوه میتوانند به مسیر قرآنی جذب شوند. هدف من نشان دادن این است که تلاوت قرآن و انس با آن تنها برای افراد خاص و مذهبی نیست. وظیفه ما انتشار و معرفی قرآن در همه جای جامعه است، زیرا تا زمانی که قرآن تنها در مساجد و حسینیهها تلاوت شود، مهجور خواهد ماند.»
هر کار تازهای مخالفان خود را نیز دارد
هر فعالیتی در فضایمجازی فارغ از مثبت یا منفی بودنش اغلب اوقات با واکنشهای مثبت و منفی مردم طرف است. به نظر میرسد که فعالیتهای قرآنی «محمد موسیزاده» نیز از این قضیه جدا نیست. او در این باره میگوید: «واکنشها به کار من تقریبا مثبت بوده است، ولی قاعدتا هر کار تازه و نویی، مخالفان خود را نیز دارد. مثلا برخی به من پیام میدهند که تو هم میخواهی بعدا اختلاس کنی؟ یا سر مردم را شیره بمالی و از قبیل این حرفها! اما هدف من چیز دیگری است و زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد. به فحاشیها پاسخی نمیدهم، چون هر کسی نظری دارد. آنها من را قضاوت میکنند، اما من آنها را مورد قضاوت قرار نخواهم داد و میگذارم نظرشان را آزادانه بیان کنند. یکی ازخصوصیات فضای مجازی این است که شما به واسطه پیشنهادها و نظرات از کیفیت کار خود مطلع میشوید و این خود باعث رشد کمی وکیفی پستها و صفحه شما خواهد بود. شما پیشنهادهایی را میخوانید که مثلا بعد از مدتها یک نفر دوباره به خواندن قرآن روی آورده و متحول شده است که مسبب آن شما هستید یا اینکه در لایوها بسیاری از افراد که شاید ظاهر مذهبی نداشته باشند، ضمن ابراز ارادت به ساحت مقدس قرآن کریم، التماسدعا دارند. این اواخر هم جوانی برایم دایرکت فرستاد که: «اهل قرآن خواندن نیستم، ولی خیلی آروم میشوم وقتی تلاوتهای شما را میشنوم.»»
حدیث ثقلین را درک کنیم
موسیزاده در پایان مصاحبهاش، گلایهای نیز از بعضی افراد جامعه دارد که اینطور بیان میکند: «جامعه ما کیلومترها تا قرآنی شدن فاصله دارد. اهتمام به تلاوت قرآن کم است. حتی در برخی از مراسم که برای سید الشهدا (ع) برگزار میشود، نیز متاسفانه در ابتدای آن قرآن تلاوت نمیشود. این یعنی ما حدیث ثقلین را خواندهایم، اما درک نکردهایم. در این حدیث رسول اکرم (ص) به کتاب خدا و عترتشان توصیه میکنند، اما برخی مواقع جوانها تنها به اهل بیت (ع) و عترت توجه میکنند و از قرآن فاصله میگیرند. در صورتی که مسلمان زمانی کامل میشود که تلاوت قرآن را در کنار توجه به اهل بیت (ع) قرار دهد.»
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/