به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، نقد و انتقاد بخشی ضروری از زندگی است. شما از همان دوران کودکی نقد و انتقادهای دیگران را تحمل کردهاید، از ایرادهایی که از دست خط تان گرفتهاند تا نظر در مورد نحوهی معاشرتتان با دیگران و... .
خیلی از این انتقادها کاملا سازندهاند و کمکتان میکنند بفهمید چه اشتباهات و ضعفهایی دارید و باعث شده به دنبال راههایی برای رفع ایرادهایتان بروید. اما برخی از این انتقادها نیز شما را به شدت آزردهاند و به شخصیتتان توهین کردهاند و آنها را مانند توهینی آشکار تلقی کردهاید.
وقتی هم که نوبت شما میشود تا از کسی انتقاد کنید، باید سعی کنید نظرتان متناسب با شرایط طرف مقابل باشد. باادب و همدل ماندن کمکتان میکند اطرافیانتان در مورد کاری که میکنند و رفتاری دارند احساس بهتری داشته باشند و تاثیر بهتری بر خود شما بگذارند.
رک و راست باشید
با طعنه و کنایه زدن هیچ لطفی در حق کسی نمیکنید. اگر سعی کنید انتقادتان را در ایما و اشارههایتان مخفی نمایید و یا بدتر، آنقدر حاشیه بروید که اصل مطلب گُم شود، تنها طرف مقابلتان را گیج میکنید یا مورد توهین قرار میدهید. در عوض سعی کنید بدون ترس و نگرانی، منظورتان را بیان کنید. مثلا، اگر میبینید لباس یکی از کارمندانتان مناسب با جلسهای که پیش رو دارید نیست، نگویید: «بیشتر آدمها وقتی در چنین موقعیتهایی قرار میگیرند دوست دارند کاملا حرفهای و برازنده جلوه کنند». در عوض بگویید: «من فکر میکنم لباس شما مناسب این مراسم نیست». انتقاد و کلامتان را با نکاتی که در ادامه میگوییم قالب گیری کنید.
واضح حرف بزنید، نه گنگ و مبهم
چه بخواهیم و چه، به هر حال انتقاد تا حدودی تحقیرآمیز به نظر میرسد. چیزهایی مثل: تو این کار را درست انجام نمیدهی، واضح نیست، بنابراین میتواند هر جنبهای از کار را دربر بگیرد. مثلا اگر فردی در حال کار کردن روی پروژهای پیچیده است و شما میگویید: همهاش را اشتباه انجام دادی، او احساس بسیار بدی پیدا میکند. چون شما نه تنها تمام زحمات و تلاش او را نفی کردهاید بلکه اشارهای هم به مشکل یا ایرادی که به وجود آمده نکردهاید. در عوض سعی کنید تا جایی که ممکن است واضح و خاص موضوع پیش آمده حرف بزنید. بهتر است فقط به بیان خود مشکل بسنده کنید.
روی مشکل پیش آمده تمرکز کنید، نه خود فرد
شاید در ابتدا یک استراتژی ساده و آشکار به نظر برسد، اما شگفت زده میشوید اگر بدانید بیشتر افراد این شیوه را نادیده میگیرند. انتقاد کردن مستقیم از یک نفر همیشه احساس بد و ناخوشایندی به او میدهد و انگیزه و رغبتی برای تغییر مثبت در او ایجاد نمیکند. مثلا میتوانید بگویید: «مشتری که هفته گذشته به ما مراجعه کرده بود برای سفارش اقدامی نکرد، چون مکالمهای که با هم داشتید او را قانع نکرده بود».
با این بیان بدون اینکه به طرف مقابلتان توهینی کرده باشید یا تبحر و رفتارش را زیر سوال ببرید، او را نسبت به کاری که انجام میدهد هوشیارتر و دقیقتر میکنید و به او انگیزه میدهید تا به دنبال ایرادش و رفع آن برود. پس سعی کنید فضای انتقاد را ملایمتر و مثبتتر و هدفمندتر کنید.
از کلمات منفی در انتقادتان استفاده نکنید
برای انجام هر کاری معمولا شیوههایی وجود دارد که برخی از آنها بهتر از بقیهاند و این امر عجیبی نیست. مثلا حتی اگر کاملا مطمئناید که یکی از کارمندانتان با بیتوجهی به سیاستهای سازمان مرتکب خطای فاحشی شده است، به جای اینکه مستقیما او را خطاکار خطاب کرده و انتقادتان را به بحث و مقابله تبدیل کنید، به او بگویید که با چه روشهای بهتری هم میتوانست کارش را انجام بدهد.
چیزی برای تعریف و تحسین کردن پیدا کنید
شاید در مورد تکنیک ساندویچ شنیده باشید. این روش توصیه میکند که نقد و انتقادتان را در لایهای از تعریف و تحسین بپیچید و ارائه دهید. شاید فکر کنید نیازی نیست حتما دقیقا اینگونه عمل کنید، یعنی اول یک تعریف، بعد انتقاد و سپس دوباره یک تعریف و تمجید و تمام! اما تعریف کردن از طرف مقابلتان به شما کمک میکند تندی و تلخی انتقادتان را بگیرید و نشان دهید که قصدتان فقط کمک است، نه سرزنش و توهین. مثلا اگر یکی از کارمندانتان معمولا فراموش میکند لیست سفارش خرید را اول به شما نشان بدهد، میتوانید بگویید: «تو خیلی خوب اطلاعات را به حافظهات میسپاری، تعجب میکنم چرا فراموش میکنی لیست خرید را به من نشان بدهی، ضمنا بابت انجام به موقع سفارشاتم از تو ممنون و راضیام».
دستور ندهید، پیشنهاد بدهید
اگر سِمت بالایی داشته باشید وسوسه انگیز است که انتقادتان را در قالب دستور ارائه بدهید، مثلا، تو باید از امروز این کار را همانطوری که من میگویم انجام بدهی. چنین شیوهای نشاندهندهی قدرت و برتری شماست و فرد مقابل را وادار به اطاعت و تغییر میکند و گاهی طبق شرایط، خوب هم جواب میدهد، اما اگر رابطهی شما با طرف مقابل در سطحی نسبتا خوب و دوستانه است، بهتر است رویکرد ملایمتری در پیش بگیرید. سعی کنید به جای اینکه دستور بدهید، پیشنهاد کنید. مثلا بگویید: «من فکر میکنم اگر این کار را به این شیوه انجام بدهی خیلی بهتر نتیجه بگیری».
مثال بزنید
اگر از دوست، همکار، کارمند یا فرزندتان انتقاد میکنید خیلی خوب است که با مثال حرفتان را بزنید. این شیوه کمکتان میکند همان طور که گفتیم دستور ندهید و واضحتر حرف بزنید. اگر همکارتان معمولا اتاق مشترکتان را بهم میریزد و اهل نظم و ترتیب نیست میتوانید بگویید: «بگذار نشانت بدهم چطور این اتاق را مرتب کنیم بهتر است». نشان دادن و اجرا کردن به جای حرف زدن و ایراد گرفتن در اغلب موارد، راه خوبی برای بهبود رفتار طرف مقابل است.
موقعیت مناسب پیدا کنید
از کسی جلوی دیگران انتقاد نکنید. همیشه بهتر است به طرف مقابلتان کمی زمان بدهید و فورا بعد از اشتباهی که روی داده، انتقادتان را به زبان نیاورید. زمانی را برای این کار انتخاب کنید که هم شما و هم طرف مقابلتان راحت و آماده باشید. به طور کل یادتان باشد جلوی دیگران تشویق کنید و در خلوت انتقاد.
متکلم وحده نباشید، گفتگو کنید
فقط خودتان حرف نزنید و متکلم وحده نباشید. طرف مقابلتان را به یک گفتگو دعوت کنید، به حرفهای او نیز گوش دهید و دلایلش را بشنوید. شما باید به طرف مقابلتان این احساس را بدهید که حرفهایش شنیده میشوند و عقایدش مورد احتراماند. چنین فضایی باعث میشود هر نقد و انتقادی سادهتر و موثرتر بشود.
از چیزی انتقاد کنید که شدنی باشد
فراموش نکنید که هدف کلی از انتقاد سازنده این است که به کسی کمک کنید بهتر شود. پس باید در مورد چیزی انتقاد کنید که شدنی باشد، نه خارج از اختیار و کنترل طرف مقابلتان. اگر از چیزی انتقاد کنید که تحت ارادهی طرف مقابل نیست، احساس خیلی بدی به او میدهید، زیرا واقعا نمیتواند کاری بکند، حتی اگر واقعا دلش بخواهد.
وضعیت هیجانیتان را بررسی کنید
قبل از اینکه انتقاد کنید اول وضعیت هیجانیتان را بررسی کنید. آیا عصبانی یا مضطرباید؟ اگر چنین است حرفتان را جوری شروع کنید که برانگیزاننده یک بحث و اختلاف جدی باشد. کمی صبر کنید تا در شرایطی قرار بگیرید که کلام انتقادیتان بتواند تاثیر بگذارد. خوب است که وضعیت هیجانی طرف مقابلتان را نیز بررسی کنید. اگر عصبانی یا بیقرار است، به او فرصت بدهید آرام شود و کنترلش را به دست بیاورد.
فرضیه سازی نکنید
انتقاد شما نباید بر اساس فرضیه سازیهای شخصیتان باشد. طبق چیزی انتقاد کنید که میدانید واقعیت دارد و دچار تئوری پردازیهای ذهنی خودتان نشدهاید. انتقاد کردن بر اساس فرضیهای که در ذهن خود ساخته و پرداختهاید نه تنها به طرف مقابلتان حس بدی میدهد، بلکه شما را نیز آدم بدی جلوه میدهد، مخصوصا اگر معلوم شود فرضیهتان اشتباه بوده است.
مهربان باشید
هر وقت قرار است از کسی انتقادی بکنید از خودتان بپرسید چطور میتوانید حرفتان را شروع کنید که کلمات و بیانتان به مثبتترین حالت ممکن منتقل شوند. بیشتر آدمها به سختی میتوانند انتقاد را بپذیرند، پس سعی کنید تا جایی که میتوانید مهربان و در نتیجه تاثیر گذار باشید. اگر مهربان بودن حین انتقاد برایتان سخت است، کافیست به دیدهی احترام به طرف مقابلتان نگاه کنید تا او را لایق مهربانی خود بدانید.
احترام به طرف مقابل یک ضرورت است
انتقاد سازنده با احترام به شخصیت طرف مقابل آمیخته است. کلماتتان را محتاطانه انتخاب کنید و کلامتان تهاجمی نباشد. از «تو همیشه ...» یا «تو هرگز ...» استفاده نکنید و هیجاناتتان را وارد انتقادتان نکنید. همیشه یادتان باشد طرف مقابل شما هر کسی که هست و هر اشتباهی که کرده است، انسانی قابل احترام است.
منبع: برترینها
انتهای پیام/