« ... أَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الَّذی سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ أَطاعَ اللهَ فی سِرِّهِ وَ عَلانِیَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلی مَنْ جَعَلَ اللهُ الشفآءَ فی تُرْبَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْجابَةُ تَحْتَ قُبَّتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاَْئِمَّةُ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خاتَِمِ الاَْ نْبِیآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَیِّدِ الاَْوْصِیآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خَدیجَةَ الْکُبْرى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ جَنَّةِ الْمَأْوى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ زَمْزَمَ وَ الصَّفا، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوکِ الْخِبآءِ، أَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْکِسْآءِ، أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ، أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ، أَلسَّلامُ عَلى قَتیلِ الاَْدْعِیآءِ، أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَکَتْهُ مَلائِکَةُ السَّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّیَّتُهُ الاَْزْکِیآءُ، أَلسَّلامُ عَلى یَعْسُوبِ الدّینِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنازِلِ الْبَراهینِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ السّاداتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْرْواحِ الْمُخْتَلَساتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسادِ الْعارِیاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْجُسُومِ الشّاحِباتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ، أَلسَّلامُ عَلى حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ، أَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلى ابآئِکَ الطّاهِرینَ، أَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلى أَبْنآئِکَ الْمُسْتَشْهَدینَ، أَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلى ذُرِّیَّتِکَ النّاصِرینَ، أَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْمَلآئِکَةِ الْمُضاجِعینَ، أَلسَّلامُ عَلَى الْقَتیلِ الْمَظْلُومِ، أَلسَّلامُ عَلى أَخیهِ الْمَسْمُومِ، أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرَّضیعِ الصَّغیرِ، أَلسَّلامُ عَـلَى الاَْبْدانِ السَّلیبَةِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْعِتْرَةِ الْقَریبَةِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَدَّلینَ فِى الْفَلَواتِ، أَلسَّلامُ عَلَى النّازِحینَ عَنِ الاَْوْطانِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونینَ بِلا أَکْفان، أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الاَْبْدانِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحْتَسِبِ الصّابِرِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَظْلُومِ بِلا ناصِر، أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ التُّرْبَةِ الزّاکِیَةِ، أَلسَّلامُ عَلى صاحِبِ الْقُبَّةِ السّامِیَةِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ طَهَّرَهُ الْجَلیلُ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ افْتَخَرَ بِهِ جَبْرَئیلُ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ناغاهُ فِی الْمَهْدِ میکآئیلُ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ نُکِثَتْ ذِمَّتُهُ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُریقَ بِالظُّلْمِ دَمُهُ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُرى، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامی بِلا مُعین، أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسامِ الْعارِیَةِ فِى الْفَلَواتِ، تَنْهَِشُهَا الذِّئابُ الْعادِیاتُ، وَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهَا السِّباعُ الضّـارِیاتُ، أَلسَّلامُ عَلَیْک َیا مَوْلاىَ وَ عَلَى الْمَلآئِکَةِ الْمُرَفْرِفینَ حَوْلَ قُبَّتِکَ، الْحافّینَ بِتُرْبَتِکَ، الطّآئِفینَ بِعَرْصَتِکَ، الْوارِدینَ لِزِیارَتِکَ، أَلسَّلامُ عَلَیْکَ فَإِنّی قَصَدْتُ إِلَیْکَ وَ رَجَوْتُ الْفَوْزَ لَدَیْکَ ... » فرازی از زیارت شریف ناحیه مقدسه
*****
ای معنی تکامل ایمان به فیض عشق ای عاری از تعارف و چون و چرا، حسین!
عریانترین حقیقت معلوم آفتاب تابانترین حقیقت صدق و صفا، حسین!
فارغ ز کامخواهی دل در هوای نفس غالب به سلطه جویی دیو هوا، حسین!
انسان، ولی فراتر از انسان خاکزاد با آیههای نور الهی نما، حسین!
پاینده در خیال زمانها و قرنها در معبر گذشت زمان، دیرپا حسین!
در شوره زار تشنه به گلبانگ عاطفت آواز آب و عاطفه، گلگون قبا، حسین!
مطلوب دل، موافق خاطر، انیس جان زنگار غم گرفته دل را جلا، حسین!
سردار بی مبالغه در عرصه نبرد سرباز بی مضایقه در کربلا، حسین!
در جنگ عاشقانه، پذیرای مرگ سرخ با ظلم در نبرد به شمشیر لا، حسین!
نام تو، عطر سینه خونین لاله هاست بویت در آستین بهاران رها، حسین!
حضرت امام خمینی (ره): «این محرم را زنده نگه دارید؛ ما هر چه داریم از این محرم است ... محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.»
مقام معظم رهبری (مد ظله العالی): «اگر همه ما عاشورایى باشیم، حرکت دنیا به سمت صلاح، سریع، و زمینه ظهور ولى مطلقِ حق، فراهم خواهد شد.»
*****
به گزارش
گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از
شهرکرد، محرم الحرام، ماه پیروزی خون بر شمشیر، ماه حزن و اندوه، و عزاداری و سوگواری سالروز شهادت مظلومانه سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفا و عاشورایی ایشان در صحرای کربلاست.
محرم نخستین ماه ازماههای دوازده گانه قمری و یکی از ماههای حرام (رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم) است که در دوران جاهلیت و نیز در اسلام، جنگ در آن تحریم شده بود.
از حضرت امام رضا (ع) نقل شده است که «در جاهلیت، حرمت این ماه (محرم) نگاه داشته میشد و ظلم و قتال را در آن حرام میدانستند، ولی این امت حرمت این ماه را نشناختند (و در آن، با ذریه پیامبر (ص) قتال کردند)، خونهای ما را ریختند و حرمت ما را شکستند و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند و خیمهها را آتش زدند و غارت کردند و حرمت پیامبر (ص) را درباره ذریه اش رعایت نکردند.»
حوادث و وقایع فراوانی در ماه محرم رخ داده است که حادثه خونین کربلا، شهادت حضرت امام حسین (ع) و یاران باوفای ایشان در عاشورای سال ۶۱ هجری قمری و اسارت خاندان امام (ع) به کوفه و شام، از مهمترین وقایع این ماه به شمار میرود.
عروج حضرت ادریس به آسمان، استجابت دعای حضرت زکریا (ع)، عبور حضرت موسی (ع) از دریا و غرق شدن فرعونیان در نیل و عذاب اصحاب فیل نیز در ماه محرم رخ داده است.
******
* حضرت امام حسین (علیه السلام):
حضرت امام حسین (ع) سومین پیشوای شیعیان، گوهری الهی و تابناک، چراغ درخشان و جاودان هدایت، و کشتی نجاتی است که هماره بر تارک تاریخ میدرخشد و خواهد درخشید (إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی و سَفینَةُ النَّجاةِ) و طالبان هدایت و انسانهاى خسته از ظلم و ذلت را بیدار و به حق رهنمون میسازد.
سیره ارجمند سیدالشهدا (ع) را در قرآن باید نگریست تا به حقیقت آن یا شمهاى از حقیقتش دست یافت.
آن حضرت (ع) نه تنها شاگرد مکتب قرآن که عِدْل و شریک قرآن است، از این روست که در فرازى از زیارتنامه شریف آن امام و سرور آزادگان مىخوانیم: «السَّلامُ عَلَیکَ یا شریکَ القُران» (سلام بر تو اى شریک قرآن).
اُنس اباعبدالله الحسین (ع) با قرآن به دوران حیات جسمى محدود نمى شود بلکه بعد از شهادت نیز ادامه دارد: منهال بن عمرو میگوید:، چون سر مطهّر امام علیه السلام را به دمشق آورده و بر نى حمل مى کردند، من پیش روى او بودم. شخصى سوره کهف را مى خواند تا رسید به آیه شریفه «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا» «آیا پنداشتى که داستان اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت ماست؟!» (آیه ۱۰)، به خدا سوگند ناگاه آن سر مطهر به سخن آمد و با زبان فصیح فرمود: «شگفت تر از اصحاب کهف، واقعه شهادت و بردن من بر نى است.»
******
حضرت اباعبدالله الحسین (ع) سومین امام شیعیان جهان؛ فرزند گرانقدر حضرت امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س) در سوم شعبان سال چهارم هجری در مدینه منوره به دنیا آمد. رسول خدا (ص) نام او را حسین (ع) نهاد. وی در آغوش پیامبر خدا (ص) بزرگ شد و مورد علاقه شدید آن حضرت بود که درباره اش فرمود: «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ ...»
امام حسین (ع) هنگام رحلت رسول خدا (ص) شش ساله بود. پس از آن و نزد پدر بزرگوارش امام علی بن ابی طالب (ع) نیز از موقعیت والایی برخوردار بود.
ایمان، علم، بخشش، بزرگواری، فصاحت، شجاعت، تواضع، دستگیری از بینوایان، عفو و حلم از صفات برجسته این حجت الهی به شمار میرفت.
در دوران امامت پدرش در کنار آن حضرت بود و در سه جنگ جمل، صفین و نهروان شرکت داشت. پس از شهادت امام علی (ع) که امامت به برادرش امام حسن بن علی (ع) رسید، همچون سربازی مطیع رهبر و مولای خویش و همراه برادر بود.
حضرت سیدالشهدا (ع) پس از انعقاد پیمان صلح (صلح امام حسن (ع) با معاویه)، همراه با برادر گرامی و بقیه اهل بیت (ع) از کوفه به مدینه آمدند و پس از شهادت امام حسن مجتبی (ع) در سال ۵۰ هجری قمری (که با توطئه معاویه و به دست همسرش جعده، دختر اشعث بن قیس الکندی مسموم و به شهادت رسید.) بار امامت را به دوش گرفت.
حضرت امام حسین بن علی (ع) از محورهای وحدت و چهرههای برجسته و شاخص شیعه و همواره یکی از معترضین سرسخت نسبت به سیاستها و ظلمهای امویان (حکومتی که از سال ۴۱ هجری با معاویه اولین خلیفه اموی شروع میشود و تا سال ۱۳۲ هجری ادامه مییابد) بود که حاکمان اموی از نفوذ شخصیت او بیم داشتند.
با مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری، یزید به والی مدینه نوشت که از امام حسین (ع) به نفع او بیعت بگیرد، اما سیدالشهداء (ع) که فساد یزید و بی لیاقتی او را میدانست، از بیعت امتناع کرد و برای نجات اسلام از سلطه یزید که به زوال و محو دین میانجامید، راه مبارزه را در پیش گرفت.
آن حضرت (ع) از مدینه به مکه هجرت کرد و در پی نامه نگاریهای کوفیان و شیعیان عراق با آن حضرت (ع) و دعوت برای آمدن به کوفه، آن امام (ع) ابتدا مسلم بن عقیل را فرستاد و نامههایی برای شیعیان کوفه و بصره نوشت و با دریافت پاسخ کوفیان در بیعتشان با مسلم بن عقیل، در روز هشتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری از مکه به سوی عراق حرکت کرد، اما پیمان شکنی کوفیان و شهادت مسلم بن عقیل (ع)، اوضاع عراق را نامطلوب ساخت.
کاروان حضرت سیدالشهدا (ع) که همراه خانواده، فرزندان و یاران به سوی کوفه میرفت، در دوم ماه محرم الحرام سال ۶۱ هجری و پیش از رسیدن به کوفه، وارد سرزمین «کربلا» که منطقه اى خشک و غیر آباد بود. حُرّ بْن یَزید ریاحی بر اساس دستور عمر بن سعد در این سرزمین، راه را بر امام حسین (ع) بست و ایشان را مجبور به توقف کرد.
امام سوم شیعیان (ع) به ناچار در همان جا توقف کرد و آن جا را خیمه گاه خویش قرار داد. آن حضرت (ع) پس از رسیدن به کربلا، پرسید این سرزمین چه نام دارد؟ گفتند: کربلا است. امام حسین (ع) همین که نام کربلا را شنید، فرمود: «اَللّهُمَ اِنّى اَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَربِ وَ الْبَلاء» سپس فرمود: «این موضع کرب و بلا و محل محنت و عنا (رنج) است، فرود آیید که اینجا منزل و محل خیمه های ما و این زمین، جای ریختن خون ماست و در این مکان، قبرهای ما واقع خواهد شد ...»
پس در آن جا فرود آمدند و خیمهها را برپا نمودند و در طرف دیگر، حُرّ بْن یَزید با یاران و سپاهیان خویش فرود آمد و خیمه هاى دشمنى و قتال با آل رسول (صلى الله علیه و آله و سلم) را برپا نمود و چون روز دیگر شد، عمر بن سعد ملعون با چهار هزار مرد سوار به کربلا رسید و در برابر لشکر آن امام مظلوم (ع) فرود آمدند. ایشان در این سرزمین در محاصره سپاهیان دشمن که هر روز بر تعدادشان افزوده میشد، قرار گرفت، ولی تسلیم نیروهای یزید نشد.
سرور و سالار شهیدان (ع) با سلاح خون به دیدار شمشیر مى رفت که «اِنْ کانَ دینُ مُحَمَّدٍ لَمْ یَسْتَقِم اِلاَّ بِقتلى فَیا سُیوفُ خُذینی» (اگر دین محمد صلی الله علیه و آله جز با کشتن من پایدار نمىماند، پس اى شمشیرها مرا دریابید.» و موقع حمله به دشمن ذکر «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» مىگفت و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمین، مظلومانه و تشنه کام، همراه اصحابش به شهادت رسید.
یاران شهادت طلب و با وفای سیدالشهدا (ع) بویژه حضرت باب الحوائج قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس (ع) نمونه بارز آگاهی، ایمان، شجاعت و فداکاری بودند که در رکاب آن حضرت (ع) به فیض شهادت رسیدند. جمعی از بنی هاشم بودند. جمعی از مدینه با آن حضرت (ع) آمده بودند، برخی در مکه و در طول راه به ایشان پیوستند. برخی هم از کوفه توانستند به جمع آن حماسه سازان شهید بپیوندند. کسانی هم در راه نهضت حسینی، پیش از عاشورا شهید شدند (مانند مسلم بن عقیل، هانی بن عروة و قِیس بن مُسَهَّر صیداوی) که آنان نیز جزو اصحاب امام حسین (ع) به شمار میآیند.
از آن پس، کربلا کانون الهام و عاشورا سرچشمه قیام و آزادگی شد و شهادت مظلومانه امام حسین (ع) سبب زنده شدن اسلام و بیدار شدن وجدانهای خفته گردید.
به همین دلیل ماه محرم با حادثه عاشورا عجین شد و فرا رسیدن آن، دلها را پر از غم میسازد و پیروان و شیفتگان سرور و سالار شهیدان (ع) از اول محرم، با سیاه پوش کردن محافل و مجالس، به یاد آن امام شهید (ع) و یاران باوفایش، به عزاداری میپردازند.
قیام حضرت امام حسین (ع) از روز امتناع از بیعت با یزید تا روز عاشورا، ۱۷۵ روز به طول انجامید که شامل ۱۲ روز در مدینه، ۴ ماه و ۱۰ روز در مکه، ۲۳ روز در بین راه مکه تا کربلا و ۸ روز در کربلا از ۲ تا ۱۰ محرم است.
******
انس با قرآن، اخلاص و توجه به رضایت الهی، اخلاق کریمانه همراه با گذشت، تواضع و فروتنى، سخاوت و احسان، امر به معروف و نهی از منکر، ایثار، توکّل، توجه به عبادت و حق تلاوت قرآن، حقگویى، حضور در محضر الهى، ذکر، خوف و خشیت الهى، صبر و تسلیم و رضا، عزت طلبى و ذلّت ستیزى را میتوان از بارزترین نکات و صفات قابل توجه در حرکت و قیام امام حسین (ع) به عنوان انسانی قرآنى برشمرد.
******
امام حسین (ع) در طول سفر خود به کربلا، خدا را تنها تکیه گاه مىداند، در دومین سخنرانى در روز عاشورا پس از آن که هر دو سپاه آماده نبرد شدند، خطاب به سربازان عمر سعد فرمود: «سخن مرا بشنوید و عجله نکنید ... بى تردید، سرور من آن خدایى است که قرآن را فرو فرستاده و همواره دوستدار شایستگان است.»
آن حضرت (ع) در عین صلابت و قاطعیت، رئوف، و در عین تهجّد شبانگاهى، در روز، چون شیر بر دشمنان مىغرّد، از یک سو بر جهاد و شهادت، شجاعت، هجرت و امر به معروف و نهى از منکر به عنوان عناصر کلیدى حضور مؤثر در جامعه تأکید مىکند و از دیگر سو، مؤمنانى را مىستاید که شبها به نجواى با معبود می پردازند.
امام حسین (ع) انس ویژهاى با نماز داشت. از برادرش حضرت ابوالفضل العباس (ع) خواست یک شب از امویان مهلت بگیرد تا در آن شب به دعا، نماز، تلاوت قرآن و استغفار و راز و نیاز با خدا بپردازد.
«اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِنِ اسْتَطَعْتَ اَنْ تُوَخِّرَهُمْ اِلى غُدْوَه وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّهَ لَعَلَّنا نُصَلِّىَ لِرَبِّنَا اللَّیْلَهَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ اَنِّی قَد کُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاهَ لَهُ وَ تِلاوَهَ کِتابِهِ وَ کَثْرَهَ الدُّعاءِ وَ الاِسْتِغْفارِ.»
«به نزد آنان بازگرد، و چنانچه توانستى تا فردا را از آنها مهلت بگیر و آنها را امشب از ما دفع نما، که ما امشب برای پروردگارمان نماز بگزاریم، و او را بخوانیم، و از او طلب آمرزش نماییم، زیرا خدای تعالی میداند که من همیشه نماز، تلاوت کتابش (قرآن)، راز و نیاز و دعای بسیار و استغفار را دوست میدارم.»
صبحگاه عاشورا یاران خویش را چنین به صبر فرا مىخواند که: «اى کریم زادگان! صبورى کنید، زیرا مرگ چونان پلى است که شما را از سختىها و آسیبها عبور داده و به بهشت هاى پهناور و نعمتهاى جاودانه مىرساند ...»
در ظهر عاشورا نیز که تنور جنگ به شدت گرم شده بود، به شخصى که وقت نماز را به ایشان یادآورى کرد، فرمود: «نماز را به یادمان آوردى، خدا تو را از نمازگران قرار دهد، بلکه اکنون وقت آن است، از دشمنان بخواهید که دست از جنگ بشویند تا نمازمان را بخوانیم.» و چون آنان حاضر به این امر نشدند، سعید بن عبداللَّه حنفى و زهیر بن قین، پاسدارى از جان امام (ع) برای اقامه نماز را بر عهده گرفتند و در این راه شهید شدند.
امام حسین (ع) هم با اقامه این نماز در میدان نبرد روز عاشورا، اهمیت عبادت و بندگی خدا را برای همیشه تاریخ به نمایش گذاشت و ثبت کرد.
عصر عاشورا هم در قتلگاه و عروجگاه کربلا، در نیایشى عاشقانه با تن و بازوى زخمدار چنین فرمود که: «بر قضا و حکم تو صبر مىکنم، اى خداى من، جز تو خدایى نیست. اى فریادرس فریادگران!»
امام (ع) در روز عاشورا در مقابل سپاه دشمن فریاد بر آورد که: «آگاه باشید که زنازاده پسر زنازاده (ابن زیاد) مرا بین دو چیز مخیّر ساخته؛ یا شمشیر کشیده آماده جنگ شوم و یا لباس ذلّت بپوشم و با یزید بیعت نمایم ولى ذلت از ما بسیار دور است (هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة)».
آن حضرت (ع) در روز عاشورا بعد از شهادت اصحاب، سر مبارک خود را به آسمان بلند کرد و فرمود: «الَّلهُمَّ اِنّک تَرى ما یُصْنَعُ بولد نبیّک» (خدایا تو شاهدى که با پسر پیغمبر تو چه مىکنند؟)، همچنان که پس از شهادت طفل شیرخوار خود حضرت علی اصغر (ع)، دست مبارک خود را زیر گلوى او گرفت، وقتى که دستش پر از خون شد، آن را به طرف آسمان پاشید و فرمود: «آن چه که این مصیبت را بر من آسان مى کند، این است که این مصایب در محضر خدا و منظر او واقع مى شود.»
******
* عناوین روزهای اول محرم:
مراسم عزاداری و بزرگداشت قیام خونین عاشورا و شهدای والامقام کربلا، در ۱۲ روز اول ماه محرم، با محوریت و موضوعات زیر برگزار میشود:
۱- روز اول محرم: سفیر باوفای سید و سالار شهیدان، حضرت مسلم ابن عقیل (علیه السلام)
۲- روز دوم محرم: ورود کاروان امام حسین (ع) به کربلا (ورودیه)
۳- روز سوم محرم: حضرت باب الحوائج رقیه (علیها السلام)
۴- روز چهارم محرم: حضرت حُر و اصحاب عاشورایی (علیهم السلام) ـ طفلان زینب کبری (علیهما السلام)
۵- روز پنجم محرم: اصحاب و حضرت عبدالله ابن الحسن (علیهم السلام)
۶- روز ششم محرم: حضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
۷- روز هفتم محرم: روضه عطش و حضرت باب الحوائج علی اصغر (علیه السلام)
۸- روز هشتم محرم: حضرت علی اکبر (علیه السلام)
۹- روز نهم محرم: روز تاسوعا ـ حضرت باب الحوائج قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس (علیه السلام)
۱۰- روز دهم محرم: روز عاشورا ـ حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) ـ حضرت زینب کبری (علیها السلام) و شام غریبان
۱۱- روز یازدهم محرم: حرکت کاروان اُسرا از کربلا
۱۲- روز دوازدهم محرم: ورود کاروان اُسرا به کوفه
******
* هفته اول محرم الحرام؛ «هفته احیای امر به معروف و نهی از منکر»:
امر به معروف و نهی از منکر از بزرگترین فرائض دینی و مهمترین اهداف نهضت مقدس و قیام حضرت امام حسین (علیه السلام) است که ضامن استقرار و تداوم بخش تمامی واجبات و ارزشهای اسلامی و محو گناه و پلیدی در جامعه است.
حضرت امام حسین (علیه السلام) مصداق این آیه شریفه هستند: «وَ لْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ أُوْلئَکَ هُمُ الْمُفْلِحُون»؛ «باید از میان شما گروهى به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند و آنان همان رستگارانند.» (آیه ۱۰۴ سوره مبارکه آل عمران)
آن حضرت (ع) هدف قیام خود را اصلاح در امت و امر به معروف و نهى از منکر معرفى فرمودند. حضرت سیدالشهدا (ع) در جریان واقعه عاشورا، از اولین مراحل امر به معروف که همان اندرز و نصیحت است، آغاز و بارها و بارها یزیدیان را پند دادند و تا آخرین مرحله که گذشتن از جان خویش است، در راه احیا و عمل به این فریضه مهم و نورانی تلاش کردند.
آن حضرت (ع) به عنوان شهید امر به معروف و نهی از منکر در این باره چنین مى فرمایند:
«اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الأِصلاح فى أَمّةِ جَدّى اُریدُ أَن آمُرَ بِالمَعروف وَ انهى عنِ المُنکر ...»؛ «من براى اصلاح در امت جدّم محمد صلی الله علیه و آله قیام کردم، میخواهم امر به معروف و نهى از منکر نمایم.»
فرائض عظیمه امر به معروف و نهى از منکر، محور تحقق یافتن حکمیت ارزشها و محو پلیدیها است. بناى رفیع جامعه اسلامى بر ستون مستحکم امر به معروف و نهى از منکر گذاشته شده و امت مسلمان بهترین امتى هستند که براى امر به معروف و نهى از منکر برانگیخته شدند.
حضرت امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) میفرمایند: «امر به معروف نشان غیرت دینی مؤمن است.» همچنین درباره اهمیت این دو فریضه مهم روایت شده که, «تمامی کارهای نیک و حتی جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهی از منکر، همچون قطرهای در برابر دریایی پهناور است.»
بمنظور احیای این دو فریضه بزرگ و بهره مندی جامعه اسلامی از آثار و برکات آنها، هفته اول محرم الحرام به عنوان «هفته احیای امر به معروف نهی از منکر» نامگذاری شده است.