به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، خانههایمان میان ساختمانهایی که تنگ هم قد کشیدهاند گمشده است، چشم میبندم و در خیالم میایستم روی ایوانی حصیرپوش، میخواهم از پلههای چوبی خانهای روستایی بالا بروم و صدای قیژقیژ چوبها را بشنوم. بنشینم روی ایوان طبقه دوم که در گذشته «تلار» مینامیدنش و از لای نردههای چوبی آبی، وسعت سبز مهربانی را ببینم.
اینجا که آسمان گاهوبیگاه میبارد، میشود در خیالم عطر سقف گالیپوش و خاک بارانخورده در فضا بپیچد. گنجشکها پناه بیاورند به دامنه سخاوتمند سقف خانههایی که جان دارد و ردیف شوند روی نردههای چوبی و من بهصرف خردههای نان محلی دعوتشان کنم.
خانههای گیلانیان روزگاری خویشاوند طبیعت بودند. این روزها، اما میشود راه افتاد در محلات قدیمی تا بهندرت خانههای باقیمانده از سالهای پیش با دیوارهای آجرچین، طاقهای بلند و پنجرههایی با شیشههای رنگی را به تماشا ایستاد. خانههایی که میان ساختمانهای بلند و بیهویت امروز ازیادرفتهاند.
سایه خاکستری خانههای امروز
عمر آپارتماننشینی در گیلان چندان نیست، اما ساختمانهای بلند با واحدهای فشرده بهسرعت ساخته و انسانها در آنها ساکن میشوند. خانههایی با دیوارهای نازک، پنجرههای اندک، نور کم، راهپلههای تنگ و نماهایی که با آن غریبهایم. این روزها پای حرفهای مردم که بنشینیم کمتر از حس خوب خانههایشان حرف میزنند. آنها از نوری که در خانهها نیست، پلههایی که چندان استاندارد نیستند، هدر رفتن انرژی، اشراف خانههای همسایه، نبودن تهویه هوا باوجود باز بودن پنجرهها و آشپزخانههای کوچکی که بی حصار پیش چشم مهمانان قرار دارند حرف میزنند. شکل و شمایل خانهها نیز با آنچه از معماری دلنشین خانه پدربزرگها و مادربزرگهایشان به یاد دارند، بسیار فاصله دارد.
خانههایی که دورتادور آن حیاط بود و پنجرههای زیاد که نور و هوا را در اتاقها جاری میساخت. حوض آب، زینتبخش حیاط بود و باغچه با گلها و درختانش بر لطافت هوا میافزود. ایوان مأمن دوستداشتنی عصرگاهی ساکنان خانه بود و چهبسا شبهنگام در گرمای تابستان پشهبندها در همین محل برپا میشد و اهل خانه در خنکای آن به خواب میرفتند. این روزها، اما ساختمانهای بلند، کنار هم در شهرها علم شدهاند و مسیر وزش نسیم را بستهاند.
حیاط هر روز کوچکتر میشود تا واحدهای بیشتری ساخته شوند. واحدهایی که کنار و بالای سر هم ساخته میشوند و ساکنانشان خبر از احوال یکدیگر ندارند و گفتگویی بینشان اگر باشد، اغلب درباره پارکینگ، سروصدایی که از درودیوار عبور میکند، شارژ ساختمان و نظافت راهپلهها است. ما روحنوازی خانههای اجدادمان با حضور گرم اقوام دور و نزدیک و شور برپایی عروسی در حیاط را کمکم از یاد میبریم و تختهای چوبی کنج حیاط به خاطرهای در دوردستها برایمان تبدیل میشود.
ارتباط معماری بومی با طبیعت
«خانههای اجدادمان با طبیعت خویشاوند بودند.» یک کارشناس ارشد رشته معماری دراینباره در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه مهمترین ویژگی معماری بومی این است که ارتباط بناها با طبیعت حفظ میشود و این برخلاف معماری امروز است که به تکنولوژی تکیه دارد، اظهار کرد: استفاده از مصالح بومی یکی از مشخصات ارتباط با طبیعت است. این بناها اگر به حال خویش رها میشدند پس از مدتزمانی تجزیه و به طبیعت بازمیگشتند. اما ساختمانهای امروزی چنین نیستند، چراکه دارای اسکلت فلزی یا بتنی بوده و از بعضی مصالح تجزیهناپذیر ساخته میشوند.
آرمین خباز به نقش اقلیم در معماری نیز اشاره کرد و با بیان اینکه بام خانهای که در شمال ایران ساخته میشود، شیبدار است، افزود: میزان این شیب در شهرها و کشورهایی که بارش برف سنگین دارند بهمراتب بیشتر هم میشود.
وی ادامه داد: در شمال پنجرههای قدیمی بهصورت مستطیل کشیده شده است که این نیز برگرفته از اقلیم این منطقه بوده و بهمنظور برقراری کورانی است که برای خنک شدن خانهها و جریان هوا به وجود میآمد. البته باید به این نکته نیز اشاره شود که اینگونه راهکارها در خانههایی که با این نوع معماری کنار هم قرار داشتند، کارآمد بود. بهعنوانمثال خانهای قدیمی که در محاصره ساختمانهای بلند قرارگرفته نمیتواند با رعایت چنین ویژگیهایی خنک باشد. به همین دلیل است که در این عرصه از بافت قدیمی صحبت میشود.
خباز در ادامه با بیان اینکه در خانههای اربابی گیلان، ایوانی به نام غلام در گردش یا غلامگردش وجود داشت، گفت: بدین ترتیب که اگر شاهنشینی در خانه وجود داشت و قرار بود تا از مهمانهایی ویژه در آن پذیرایی شود، این غلامگردش نقش خدماتی داشت و پذیرایی کنندگان با سینیها و ظروف خوراکی از جلوی مهمانها عبور نمیکردند و از مسیر غلامگردش، لوازم پذیرایی را وارد میکردند. از مشخصههای بارز دیگر معماری گیلان سادگی است. بهطورکلی میتوان گفت، معماری هر دوره بازتابی از زندگی اجتماعی آن دوره را هم نشان میدهد. مثلاً در معماری گیلان اغلب نماها تقریباً شبیه هم هستند هرچند خانههای خاص دارای تزئیناتی هم هستند، اما بناهای بومی گیلان در مقایسه با خانههای بخش کویری کشور دارای تزئینات کمتری هستند.
تأثیر کشورهای دیگر بر معماری گیلان / نقش اقتصاد در معماری
خباز با بیان اینکه معماری بخشی از فرهنگ است و آنچه از ملتها بیش از همه باقی میماند، ادبیات و معماری است، یادآور شد: گیلان دروازه اروپا بوده و معماری این استان نیز قطعاً از اروپا تأثیر گرفته؛ در ساختمانهای قدیمی بسیار شاهد الگو برداشتن از معماری اروپا یا شوروی سابق هستیم.
وی در ادامه با اشاره به اینکه یکی از آیتمهای تأثیرگذار در معماری هر جامعه، اقتصاد است، گفت: شرایط اقتصادی ما بهگونهای است که تعیین بسیاری از معیارها در اختیار ما نیست. بزرگترین عاملی که میتواند ما را از این بحران موجود در عرصه معماری رها کند این است که بهصورت تخصصی کار ساختمانسازی را به افراد متخصص واگذار کنیم. اشکالی ندارد در عرصه ساختوساز سرمایهگذار غیرمتخصص داشته باشیم، اما سرمایهگذار باید انجام کار را به دست متخصص سپرده و همچنین نباید از یاد برد که در این مسئله اقتصاد نقش دارد، اما فرهنگ هم تأثیرگذار است.
یک کارشناس حوزه عمران و شهرسازی نیز درباره وضعیت معماری بومی و سنتی گیلان با بیان اینکه اگر پرسش این باشد که وضعیت امروز معماری در شهرهای گیلان چگونه است بهصراحت میتوان گفت که خیلی بد!
آروین ایلبیگی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: نمود این «بدی» را از بناهای مسکونی در مقیاس کوچک تا ساختمانهایی که بر اثر پروژههای بزرگ نهادهای مختلف بنا میشوند میتوان دید.
وی با اشاره به اینکه البته شرایط بناهایی که کارفرمای خصوصی و بودجه محدودتری داشته و دارند تا حدی بهتر است، افزود: برای مثال اگر قرار بود در اواخر این قرن، از امثال من میپرسیدند معماری رشت را با چه بنایی به خاطر میآوری، کاخ شهرداری رشت را توصیف میکردم که حتی اگر ویژگی سبکی شناختهشدهای هم نمیداشت، در نظر اکثریت سلایق، بنایی زیبا بود.
ایلبیگی در ادامه در پاسخ به این سوال که مشکل کجاست به خبرنگار مهر گفت: یک مسئله کلیدی این است که خلق یک اثر معماری، در فرآیندی متفاوت از هر مدیوم هنری دیگری انجام میشود و عوامل متعددی میتواند نتیجه این فرآیند را از دست هنرمند خارج کند.
وی با بیان اینکه این آفرینش دو روی اصلی دارد که کارفرما و معمار هستند، ادامه داد: پریشانی فکری، زیباشناسی سخیف و تصمیمگیری اشتباه در هریک از این دو رو میتواند اثری نازیبا و ناکارآمد خلق کند. دلیل اینکه ساختمانهای عمومی و دولتی معاصر گیلان، فاقد ارزشهای معماری شدهاند از نهاد کارفرمایی و سفارشدهندگان شروع میشود. این نهاد از ابتدا معیارهای غلط بر پروژه میگذارد و در نهایت با انتخاب آرشیتکتی نامناسب و در نهایت پیمانکار و ناظری نامناسبتر، بنایی به وجود میآورد که در بهترین حالت، هیچچیز به معماری گیلان اضافه نخواهد کرد.
تاریخ معماری شهرهای گیلان
ایلبیگی بیان کرد: برای خوانش تاریخ معماری شهری گیلان میتوانیم از دوره قاجار شروع کنیم که استادکاران برجسته و هوشیار گیلانی با تلفیق معماری ایرانی آن دوره با جزئیاتی از معماری روسیه و اروپا، به زبان معماری جدیدی رسیدند که اگرچه به هیچکدام وفادار نبود، اما واجد ارزشی جدید در تاریخ معماری ایران شد.
وی اظهار کرد: از ماحصل تلاش این معماران هنوز هم نمونههایی در شهرهای رشت، انزلی، فومن، لاهیجان و لنگرود باقیمانده که اکثراً در اختیار شهرداریها و نهادهای دولتی قرار دارد. هر جا هم دستشان رسیده همانند ساختمان ارزشمند شهربانی انزلی، در مصالح و جزئیات بنا دست بردهاند و به بدترین وجه دست به بازسازی زدهاند.
وی با اشاره به اینکه در دوره پهلوی اول سعی شد به کاربری بناها توجه بیشتری شود و بسیاری از آرایهها و تزئینات محبوب قاجاریه از بناها زدوده شد، گفت: دوره پهلوی دوم، مصادف با رشد توجه به معماری مسکونی در شهرهای مختلف ایران بود و معماران مدرن آن دوره بناهای برجستهای در شهرهای مختلف بهویژه در انزلی و رشت، ساخته و بهجا گذاشتند.
این کارشناس عمران و شهرسازی با بیان اینکه متأسفانه این ساختمانها کمتر موردتوجه و مراقبت نهادهای متولی و خود مالکین قرار گرفت و بهسرعت نیز در حال تخریب است، افزود: از دهه شصت اتفاقات تازهای افتاد، موج مهاجرت شدید از استانهای غربی گیلان، منجر به تأثیرات شدیدی بر معماری مسکونی شهرهای این استان شد که میزان آن را میتوان دقیقاً بر مسیر حرکت این مهاجران منطبق کرد. گویا تعداد قابلتوجهی از این مهاجران جدید در بخش ساختمان فعال شدند و بهعنوان استادکار و مالک شروع به ساخت بناهایی کردند که هیچ نوع ارتباطی با سبکهای بومیشده معماری شهری گیلان نداشت.
ایلبیگی با اشاره به اینکه این موج با پایان یافتن جنگ و برخی سیاستهای شهرفروشی دولتهای بعد از جنگ، عنان معماری گیلان را به دست «بسازبفروشها» انداخت و سیمای شهرهای گیلان را بهکلی عوض کرد، ادامه داد: معماری بناهای عمومی و دولتی که قاعدتاً باید خلاف این جریان حرکت کند، کاملاً تحت تأثیر این معماری ناهمگون و آشفته قرار گرفت و دست به احداث ساختمانهایی زده شد که تقریباً هیچ تفاوتی با بدترین بناهای شهرهای مختلف ایران با اقلیم و فرهنگی دیگر نداشتند.
وی با بیان اینکه برای بهبود شرایط معماری معاصر شهرهای گیلان، بیش از همه باید معماران توجه و علاقه داشته باشند، تصریح کرد: متأسفانه معماران هم به سفارشدهندگان و کارفرمایانی آگاه وابستهاند که سلیقه خوب و خلاقیت هنری را ارج نهند. طبیعتاً نمیتوان از جامعهای که سرمایه بخش ساختمان آن در اختیار افرادی فاقد این معیارها است، انتظار داشت معماری خوبی خلق کنند.
ایلبیگی تأکید کرد: سیاستگذاران هم مؤثر هستند و هرچه مقیاس پروژهها بزرگتر میشود این تأثیرگذاری ابعاد بیشتری مییابد. شهرداریها، سازمان میراث فرهنگی، راه و شهرسازی و نظاممهندسی میتوانند با ضوابط مختلفی که بر ساختوساز شهرها اعمال میکنند، مسیر معماری گیلان را تا حدی تغییر دهند.
ضرورت توجه به احیا معماری بومی
«احیای معماری بومی گیلان و تبیین اهمیت بهکارگیری اصول آن در ساختوسازهای امروز مستلزم توجه ویژه متولیان این عرصه است.» نایبرئیس اول سازمان نظاممهندسی ساختمان گیلان دراینباره در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهار کرد: تجانس با محیط بیرونی، استفاده از مصالح بومی و محلی، رعایت شرایط اقلیمی منطقه در طراحی معماری، صرفهجویی در مصرف انرژی با توجه به رعایت اصول اقلیمی و شرایط آب و هوایی، تأمین نیازهای انسانی و برونگرایی و توجه به محیط پیرامونی (خانه باغ) از ویژگیهای برجسته معماری بومی گیلان به شمار میآیند.
مهرداد کاظمی در ادامه با بیان اینکه شرایط اقلیمی گیلان سبب شده تا اهالی این استان دارای فرهنگی مهماننواز و برونگرا باشند، افزود: اجزای معماری مانند فضاهای نیمهباز (تلارها)، فضاهای گربهرو (فضای خالی زیر ساختمان)، جهتگیریهای اقلیمی بنا مطابق با شرایط کوران هوا و آفتاب، حیاطهای جنوبی و شرقی، سقفهای شیبدار مطابق با میزان بارش منطقه در تأمین آسایش مردم مؤثر بوده است. به عبارتی معماری همساز با اقلیم در منطقه، آسایش ساکنان، صرفهجویی در مصرف انرژی و تجانس با محیط اطراف را مهیا میکرد.
وی با اشاره به اینکه گذر زمان در تغییر معماری تأثیری اساسی داشته است، گفت: به عبارتی امروز ما به دنبال تکرار کالبد معماری بومی نیستیم بلکه باید اصول معماری بومی در ساختمانهای جدید، حتیالامکان رعایت شود. با توجه به اینکه ساختار معماری بومی، برونگرا و عمدتاً چهار طرف باز بوده بنابراین با توجه به تراکم ساخت در شهرها عمدتاً این نوع معماری در شهرهای استان تا حد زیادی از بین رفته و حتی رعایت اصول آن نیز دشوار است، ولی روستاهای گیلان این قابلیت را دارند که اصول معماری بومی در ساخت خانههای روستایی رعایت شود.
کاظمی ادامه داد: برای حفظ و احیای معماری بومی در ابتدا فرهنگسازی لازم است. همه دستگاههای مرتبط باید تلاش کنند تا اصول معماری بومی و مزایای آن به افراد جامعه گفته شود و به فرهنگ عمومی تبدیل شود.
اقدامات نظام مهندسی گیلان در عرصه معماری بومی
«نظاممهندسی و شهرداریها میتوانند نقش بسیار مؤثری در احیا معماری بومی داشته باشند.» کاظمی دراینباره نیز به خبرنگار مهر گفت: وظیفه ذاتی سازمان نظاممهندسی ساختمان تدوین، ساخت و ارائه الگوی مناسب در حوزه ساختمان است. سازمان نظاممهندسی ساختمان گیلان در چند سال اخیر با تشکیل کارگروههای تخصصی به دنبال احیای معماری بومی و ترویج معماری جدید بر پایه اصول معماری بومی بوده است. تدوین ضوابط اقامتگاههای بومی و الگوهای مربوط؛ همچنین تدوین ضوابط ساختوساز روستایی و الگوهای آن نتیجه تلاش این کارگروههای تخصصی است.
وی ضمن تشکر از زحمات کارگروه تخصصی معماری بومی سازمان، افزود: این الگوها بهصورت رایگان در سایت سازمان در دسترس عموم قرار دارد و بهمنظور فرهنگسازی نیز مشوقهایی برای استفاده از این الگوها در نظر گرفته شده است.
کاظمی یادآور شد: همچنین بهمنظور پیشبرد اهداف مذکور سازمان نظاممهندسی ساختمان گیلان تعامل سازنده و نزدیکی با تمام ارگانهای مربوطه ازجمله استانداری، اداره کل راه و شهرسازی، شهرداریها، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان داشته و خواهد داشت.
لزوم جلب مشارکت همگانی
هویت بخشیدن به معماری ساختمانهای امروز نیازمند فرهنگسازی و جلب مشارکت مردم و مسئولان است. کاظمی با بیان اینکه احیای ساختار معماری بومی، موجب آسایش ساکنان، حفظ محیطزیست و صرفهجویی در مصرف انرژی میشود، اظهار کرد: معماری تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیط زیستی شکل میگیرد. عوامل فوق، هویت معماری مناطق مختلف را تعریف کرده و موجب تفاوتهای کالبدی آنها میشود.
وی افزود: تکنولوژی امروز، بدون در نظر گرفتن ساختارهای بومی، به دنبال معماری جهانی و بینالمللی با خصوصیات یکسان است. درحالیکه یکنواختی معماری در نقاط مختلف کشور، ارائه یک مدل بینالمللی ناهماهنگ با بوم، اثرات سو بر طبیعت و کمرنگ شدن استفاده از ساختار «بوم آورد» برای کاهش مصرف انرژی از پیامدهای اتکای معماری بر تکنولوژی جدید است.
کاظمی ادامه داد: در این عرصه تلاش برای حفظ محیطزیست، صرفهجویی در مصرف انرژی، حفظ سرمایههای ملی و تأمین آسایش مردم وظیفهای همگانی محسوب میشود و باید برای احیای معماری بومی و توجه به اصول آن در معماری امروزی تلاش کنیم. در این مسیر سازمان نظاممهندسی ساختمان گیلان نیز آماده است تا برای حفظ و احیای معماری بومی استان با تمام ارگانهای ذیربط همکاری لازم داشته باشد.
خانههایمان را پیدا کنیم
معماری گیلان بخشی مهم از هویت این استان گردشگر پذیر است. این روزها معماری بومی در فراز و نشیب تأثیر تکنولوژی بر زندگی رنگباخته است، اما پیش از آنکه این داشته ارزشمند به فراموشی سپرده شود، برای احیای آن باید کاری کرد و این میسر نمیشود مگر آنکه مسئولان، مردم، رسانهها و سازمانهای مردمنهاد برای دستیابی به این هدف تلاش کنند.
بیتردید با افزایش جمعیت و تغییر سبک زندگی دیگر نمیتوان انتظار داشت خانههای شهری همانند گذشته بنا شود، اما متأسفانه در سالهای اخیر معماری خانههای روستایی نیز از اصل خویش دورافتاده است.
واقعیت این است که اگر با توجه به کمبود زمین، افزایش جمعیت و وضعیت اقتصادی، شرایط لازم برای ساخت خانههایی نظیر گذشته فراهم نیست، میتوان دستکم اصول و عناصر معماری بومی را روزآمد کرد تا خانههایمان بیهویت نباشند.
منبع: مهر
انتهای پیام/