به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، غالبا در ایران تصور میشود که بهتازگی موج بزرگی از سریالسازی در دنیا به راه افتاده، اما درحقیقت اتفاق چندان جدیدی نیفتاده است. با نگاهی کلی به تاریخ تلویزیونهای بزرگ دولتی و خصوصی جهان مشاهده خواهد شد که مجموعههایی عظیم و بسیار پرطرفدار، حتی شاید پرطرفدارتر از کارهای امروزی، بهکرات در سالهای دور و نزدیک تولید و توزیع شدهاند و فیلمسازان بسیار شاخصی در دنیا گاهی از سینما به تلویزیون رفته و سریال ساختهاند.
بیشتر بخوانید: تلاش هالیوود برای مخدوشکردن چهره سوریه با کمک «غول چراغ جادو»
البته، چون سریالها به هزار و یک دلیل مثل فیلمهای سینمایی نقد نشده و در کلاسهای درس و جاهای دیگری از ایندست، دوباره دیده نمیشوند، در تاریخچهنویسیهای هنری هم کمتر از فیلمها نامشان مطرح و ماندگار شده است، همانطور که مهمترین سریالهای امروز به اندازه فیلمهای معاصرشان در حافظه تاریخ هنر نخواهند ماند.
مساله اصلی و بهروز این است که نوع مواجهه ما با صنعت سریالسازی دنیا تازگی دارد. آنچه ما امروز میبینیم و اخبارش را میشنویم، لزوما بهترین سریالهای دنیا نیستند بلکه پر سروصداترین آثار آمریکایی بهحساب میآیند. ما قبلا آثار باکیفیت غیرآمریکایی را که روی بازوی غولهای پخش و تبلیغات بالا نرفته بودند و آوازهشان کمتر پیچیده بود هم میدیدیم، اما امروز کسی آنها را به ما معرفی نمیکند.
بهعبارتی آمریکا چه در سینما و چه تلویزیون، صاحب قویترین سیستم پخش و تبلیغات بینالمللی است و آثار بسیار جذاب و مخاطبپسند دیگر در سراسر دنیا به دلیل هیاهوی جریان غالب آمریکا دیده نمیشود. جشنوارههای هنری دنیا خودشان را در برابر میناستریم یا همان جریان غالب سینما تعریف کرده بودند و از آنجا که آمریکا صاحب بزرگترین صنعت سرگرمیسازی جهان بود، بهعبارتی این جشنوارهها خودشان را رودرروی سینمای آمریکا میدیدند.
اما این جشنوارهها به آثار سرگرمیساز غیرآمریکایی اساسا توجهی نداشتند و عنایت اصلیشان به کارهای هنری بود. مثلا سینمای هنگکنگ و ستارههایی ازقبیل بروس لی و جکیچان و جت لی، هیچگاه از طرف نهاد خاصی در برابر هالیوود حمایت نشدند و حتی در مقطعی ناچار شدند برای دیده شدن به دامان همان هالیوود بروند.
ثانیا این جشنوارهها به مرور زمان در برابر سینمای آمریکا و حتی سینمای عامهپسند هند سپر انداخته و کوتاه آمدند. ریاست ستارههای بازیگری سینمای آمریکا در جشنواره کن یا عبور چهرههای بالیوودی بر فرش قرمز فستیوالهای هنری، نمودی از این قضیه است.
ثالثا این جشنوارهها هیچوقت به صنعت سریالسازی توجه نداشتند. البته مسائل دیگری هم هستند مثل اشباع زیباییشناسی سینمایی از تجربهگرایی و به بلوغ رسیدن دستور زبان فیلمسازی که ماهیتا لزوم آوانگاردیسم فرمی و بالطبع جشنوارههای حامی آن را رفتهرفته بلامحل کرد. به هر حال در دنیایی که بهلحاظ سیاسی هنوز دوقطبی بود، تلویزیونهای ملی در کشورهایی که به بلوک غرب تعلق نداشتند، فیلمها و سریالهای جالب غیرآمریکایی و حتی آثاری از خود سینمای آمریکا را که جزء جریان غالب آن محسوب نمیشدند، برای مخاطبانشان نمایش میدادند، اما امروز چنین نیروی منسجمی در برابر هالیوود وجود ندارد و هدایت مخاطبان فیلمها و سریالها در سراسر دنیا تا حد زیادی در انحصار غولهای تجاری آمریکا قرار گرفته است.
این وضعیت تا حدی فراگیر و جهانی است و سیمای ملی ایران هم متاسفانه تا حد زیادی اسیر این جو جهانی شده، البته شاید تغییراتی که در این زمینه در ایران رخداده، نسبت به خیلی از نقاط دیگر دنیا بیشتر به چشم میآید. برخورد درست با این وضعیت نهتنها توجه ویژه به تولیدات داخلی را میطلبید بلکه باید برای گزینش و نمایش آندسته از آثار خارجی در ایران که همخوانی بیشتری با فرهنگ کشور داشتند هم تدبیری بهکار میرفت.
روزگاری که در ایران کاراکترهایی مثل کاراگاه کاستر، کاراگاه درک یا پلیس باجذبهای مثل ناوارو برای عموم مردم چهرهای شناختهشده داشتند، گذشت و حالا همه از «بازی تاج و تخت» و «چرنوبیل» صحبت میکنند و لابد فردا از سریالهای دیگری که استقبال مخاطبان آمریکایی آنها را مشهور کرده است.
میشود تصور کرد که اگر تلویزیون ایران در همین سالهای اخیر، سریالهایی مثل «جواهری در قصر» یا «افسانه جومونگ» را از کرهجنوبی پخش نمیکرد؛ محال بود که مخاطبان ایرانی بهطور گسترده حتی از وجود چنین مجموعههایی مطلع شوند، چه رسد به اینکه تا این حد از آنها استقبال شود. در ادامه این فرض، میشود حدس زد چه تعداد انبوهی از فیلمها و سریالهای غیرآمریکایی مرغوب دیگر در دنیا تولید میشوند و مخاطب ایرانی حتی از وجود آنها بیاطلاع است.
فیلمها و سریالهایی که اگر دیده میشدند، بهطور قطع تا این حد نام «بازی تاج و تخت» و «چرنوبیل» سر زبانها نمیافتاد یا لااقل اثرش کمتر بود. این قضیه البته به معنی انکار ارزشهای هنری در بعضی آثار آمریکایی نیست. حتی بخش قابلتوجهی از شناخت درست و واقعی نسبت به زیر و بم جامعه آمریکا را میشود با تماشای همان آثار به دست آورد.
اما مساله اینجاست که مخاطب ایرانی در برابر غولهای پخش میناستریم آمریکا، بیسپر و بیدفاع رها شده است. کسی فضای برخورد مخاطبان ایرانی با آثار خارجی را مدیریت درست نمیکند. کسی به سینمادوستان و علاقهمندان سریال در ایران نمیگوید که چه فیلمها و سریالهای خوبی در خارج از آمریکا ساخته شدهاند یا حتی مخاطبان ایرانی را لااقل به سمت آندسته از آثار آمریکایی که دیدنشان بهتر از ذوب شدن در هیاهوی غولهای پخش و تبلیغات هالیوود است، هدایت نمیکند. هیولا آنقدر بزرگ و به ما نزدیک است که نمای کامل آن دیده نمیشود و ما صرفا جزئیات پوست و لباس آن را میبینیم. باید از آن فاصله گرفت تا هیبت و هندسهاش را بشود شناخت.
اچ. بی. او
«اچ. بی. او» قدیمیترین تلویزیون دنیا نیست، اما اولین تلویزیون کابلی جهان به حساب میآید و هنوز هم یکی از مهمترین کانالهای تولید و پخش سریال در جهان است. HBO یا Home Box Office اولین بار در سال ۱۹۷۱ و تحت نام کانال سبز (The Green Channel) کار خود را آغاز کرد. از آنجا که ساختمانهای بلند نیویورک مانع انتقال سیگنالهای تلویزیونی میشدند، کابلهای استرلینگ به صورت زیرزمینی در منهتن ایجاد شدند و این شروعی برای ایجاد تلویزیونهای کابلی در جهان بود. چارلز دولان در سال ۱۹۶۵ کار خود را روی ساخت سیستمی کابلی در منطقه منهتن نیویورک آغاز کرده بود و پس از تلاشهای بسیار در سال ۱۹۷۱ اولین برنامه این شبکه برای ۳۲۵ بینندهاش پخش شد. در همان سال اولین برنامه ورزشی این شبکه که یک بازی هاکی از جام NHL بود هم روی آنتن رفت و در تاریخ هشتم نوامبر ۱۹۷۲ نام این شبکه به HBO تغییر یافت.
به دلیل بینندگان کم این شبکه، صاحبامتیاز آن یعنی شرکت Time-Life دولان را از کار برکنار کرد و جرارد لوین را جای او قرار داد و تصمیم گرفت این شبکه را از طریق ماهواره پخش کند.
در ابتدا این شبکه در روز ۹ ساعت برنامه داشت و ۹ سال به همین شکل گذشت تا اینکه از سپتامبر ۱۹۸۱ و در آخر هفتهها، اچ. بی. او ۲۴ ساعته پخش شد و از سه ماه بعد برای همیشه بهطور ۲۴ ساعته روی آنتن رفت.
اچ. بی. او خیلی زود توانست سریعترین رشد را در بین سرویسهای کابلی آمریکا پیدا کند، اما پس از مدتی بهدلیل افزایش نرخ پرداخت و پخش برنامههای تکراری، مشترکان از دیدن آن منصرف میشدند. اما اچ. بی. او در تلاش بود بینندگان از دسترفتهاش را برگرداند و سود خود را افزایش دهد. به همین منظور اولین ایده خود را در لارنس ماساچوست عملی کرد که در آن بینندگان میتوانستند بهطور رایگان شبکه را از طریق کانال ۳ تماشا کنند. پس از یک ماه سرویس به کانال ۶ منتقل شد و بعد از ۶ ماه بهطور کامل قطع شد. این اقدام باعث شد اچ. بی. او مجددا تعدادی از بینندگانش را بازیابد و بهصورت تکنیکی درآمد که در دیگر شبکهها هم تکرار شد. اچ. بی. او با همین روشها در مارس ۲۰۱۲ تعداد بینندگانش را به بیش از ۳۳ میلیون نفر رساند و دومین شبکه پرمخاطب کابلی در جهان شد؛ اما در ۲۰۱۶، مطالعات و بررسیها مجددا افت مخاطبان کانالهای بزرگ کابلی را در آمریکا نشان دادند. طی سالهای اخیر، از طرفی کانالهای کابلی کوچک، اما متعدد ایجاد شدهاند که قیمت اشتراک آنها بسیار پایینتر است و از طرف دیگر اشتراکهای تلویزیونی در بستر اینترنت، رقابت جدیدی برای غولهایی مثل اچ. بی. او پدید آوردهاند. در حال حاضر اچ. بی. او جزء شرکتهایی است که تحت امتیاز کمپانی برادران وارنر قرار دارند.
فاکس و هولو
نیوزکورپ که رابرت مرداک، غول بزرگ امپراتوری رسانهای در سال ۱۹۷۹ آن را به همراه پدرش تاسیس کرد، چند سال بعد توانست پس از والت دیزنی، در جایگاه دومین گروه رسانهای جهان بهشمار بیاید و در پایان دهه اول قرن جدید، بهعنوان سومین شرکت سرگرمی جهان شناخته شود. از روزنامههای والاستریتژورنال و تایمز چاپ لندن و نیویورکپست گرفته تا شبکههایی مثل نشنال جئوگرافیک و شرکت ویاکوم که در زمینههای رادیو- تلویزیون و فیلمسازی چهارمین رتبه جهان را دارد، همه زیر نظر نیوزکورپ هستند.
گروه سرگرمی فاکس که زیرمجموعه شرکت رسانهای نیوز کورپوریشن بهحساب میآید، یکی از مجموعههایی است که جزء کانالهای سرآمد و شاخص در زمینه تولید و توزیع سریالهای تلویزیونی محسوب میشوند.
فاکس مجموعه گستردهای از شبکههای مختلف تلویزیونی را در اختیار دارد که انواع اخبار و سرگرمی را در رشتههای مختلف تخصصی به مخاطبانش ارائه میدهد. فاکس به شکل جانبدارانهای در اخبارش مدافع سیاستهای دولت آمریکاست و از این لحاظ حتی نسبت به بیبیسی که با بودجه وزارت خارجه انگلستان اداره میشود، واضحتر و بیپردهتر رفتار میکند.
این شبکه در نهم اکتبر ۱۹۸۶ آغاز به کار کرد و از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹ بیشترین بیننده را در رده سنی ۱۸ تا ۴۹ سال آمریکا به دست آورد. فاکس در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ توانست برای نخستین بار در تاریخ رسانهای آمریکا، محبوبترین تلویزیون در بین مردم شود و جای تلویزیون سی. بی. اس را بگیرد که البته سی. بی. اس بار دیگر در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ جایگاه نخست خود را بازیافت. کمپانی فاکس در سریالسازی و پخش آن هم فعالیت عمدهای دارد.
سریالهایی مثل «فرار از زندان» و «۲۴» جزء تولیدات این شبکه هستند. تلویزیون «هولو» یکی دیگر از اقوام نیوزکورپ است که در ۲۰۰۷ میلادی تاسیس شد. به عبارتی، نیوزکورپ به همراه آژانس تبلیغاتی Providence Equity Partners و شبکه انبیسی شرکای اولیه «هولو» بودند. بعدها والت دیزنی هم به این شراکت اضافه شد تا یکی از پیوندهای اصلی بین بزرگترین غولهای صنعت رسانهای جهان پدید بیاید.
شبکه هولو (Hulu) برگرفته از دو واژه به زبان ماندارین است؛ واژههایی که معناهای متفاوتی را در خود دارند و در طول زمان تغییراتی داشتهاند. هولو به نگهدارنده چیزهای ارزشمند معنی میشود و حتی به معنی ضبط تعاملی هم میتوان آن را ترجمه کرد که به گفته مدیران این شبکه تلویزیونی، این کلمه به خوبی هدف این شبکه را توصیف میکند؛ اتفاقی «Casual»، شانس Chance»» و «کسل راک Castle rock» از نمونه تولیدات شبکه هولو در زمینه سریالسازیاند.
ایامسی
ایامسی نتوورک» که مقر آن در پن پلاسزا شهر نیویورک قرار دارد و کانال «بیبیسی آمریکا» هم جزء شبکههای آن است، از طریق سرمایهگذاری مشترک با «استودیو بیبیسی» تشکیل شده است. به عبارتی ایامسی از اقمار بیبیسی و بازوی لابی انگلیس در رسانههای سرگرمیساز جهان محسوب میشود.
ایامسی یک شبکه تخصصی تلویزیون کابلی آمریکایی است که بیشتر فیلم و مقدار کمی هم برنامههای سرگرمکننده و گفتوگومحور که ساخت همین شبکه هستند را پخش میکند. عنوان این شبکه مخففی از فیلمهای کلاسیک آمریکایی (American Movie Classics) است که از سال ۲۰۰۲ به دلیل تغییر گرایش شبکه در پخش برنامه تلویزیونی نامش مخفف شد. مالک این شبکه، گروه شبکههای ایامسی است که در اول اکتبر ۱۹۸۴ تاسیس شد. از موفقترین برنامههای این شبکه میتوان به سریالهای «مد من»، «برکینگ بد»، «مردگان متحرک» و «جهنم متحرک» اشاره کرد.
این شبکه وقتی در ۱۹۸۴ تاسیس شد، تمرکز اصلیاش را روی پخش فیلمهای کلاسیک آمریکایی که قبل از ۱۹۵۰ تولید شده بودند، گذاشت. برنامههای ایامسی در ابتدای تاسیس، بعدازظهرها و بهصورت سیاه و سفید پخش میشدند و ایامسی در ۱۹۹۰ پخش ۲۴ ساعته را شروع کرد. ایامسی در زمینه ترمیم فیلمهای قدیمی و پخش آنها همراه با پشت صحنه، جزء سرآمدان عالم سینما بود و در ۱۹۹۳ جشنوارهای به مدیریت مارتین اسکورسیزی در این زمینه به راه انداخت. سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸، ایامسی اولین سریال اصلی خود را با نام WENN تولید کرد که در قسمتهای نیمساعته پخش میشد. قصه در یک ایستگاه رادیویی و در دوران اوج تاثیر رادیو در دهه ۱۹۳۰ میگذشت. این نمایش با استقبال خوبی، هم از طرف منتقدان و هم از طرف هواداران مشتاق آن مواجه شد، اما بهناگاه پس از چهارمین فصل، در پی تغییرات مدیریتی در کانال، تولید و پخش آن لغو شد. تا اوایل قرن ۲۱، مالکیت این کانال با جنرالالکتریک بود، اما پس از آن دگرگونی عظیمی پدید آمد. در ۳۰ دسامبر ۲۰۰۲، ایامسی فرمت خود را از فیلم کلاسیک تغییر داد و دامنه فعالیتش به فیلمسازی در مفهوم کلی آن گسترش پیدا کرد. از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷، ایامسی کانالی بود که روی فیلمهای آمریکایی تا حدودی کلاسیک و همچنین مستندهایی درباره تاریخ فیلم تمرکز داشت. از اواخر ۲۰۰۷، این کانال اولین سریال درام خود در دوره جدید را با نام Mad Mad (مرد مردان یا مرد دیوانه) آغاز کرد، که قصه آن در دهه ۱۹۶۰ میلادی روایت میشد. این نمایش بلافاصله توسط منتقدان مورد تحسین قرار گرفت و پس از آن ۱۶ جایزه امی را برنده شد. Mad Mad دروازه ورود جدی ایامسی به دنیای سریالسازی بود.
سیدبلیو
شبکه تلویزیونی سیدبلیو CW یک کانال آمریکایی است که در سپتامبر ۲۰۰۶ با سرمایهگذاری دو شرکت سیبیاس و برادران وارنر تشکیل شد؛ یعنی یک شراکت استراتژیک بین نیوزکورپوریشن و برادران وارنر. نام این شبکه برگرفته از حروف اول دو واژه CBS و Warner Brothers است که بهصورت CW درمیآید. این شبکه سازنده سریالهای مشهوری از جمله «ریوردیل»، «سوپرنچرال»، «شایعات دختر»، «خاطرات خونآشام»، «اصیلها»، «پیکان»، «فلش»، «۱۰۰ نفر» و «نیکیتا» است. سیدبلیو در طراحی آغازینش شبکهای برای خانمهای جوان آمریکایی (سنین بین ۱۸ تا ۳۴ سال) بود، گرچه از ابتدای سال ۲۰۱۱ تصمیم بر این شد که طراحی برنامههای شبکه به سمت جذب مخاطبان مذکر هم برود و در ۲۰۱۷ اعلام شد نیمی از مخاطبان این کانال آقایان هستند.
شبکه تلویزیونی سیدبلیو جانشین WB و UPN است که هر دو در یک هفته در سال ۱۹۹۵ راهاندازی شدند. UPN و WB همزمان با آغاز فعالیت شبکه فاکس سعی کردند جای خود را بین مخاطبان تلویزیونی آمریکا باز کنند، اما در ۱۱ سال که این دو شبکه در حال کار بودند، دو میلیارد دلار مشترکینشان را از دست دادند. البته مدیرانی که شرکای اصلی در تشکیل این دو شبکه بودند، اوایل سپتامبر ۱۹۹۵، یعنی تنها هشت ماه پس از راهاندازی این دو شبکه، در مورد ادغام احتمالی آنها بحث کرده بودند. اما این اتفاق تا ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶ طول کشید. منابع مالی و انسانی این دو شبکه، پس از ادغام، برای تشکیل یک شبکه پخش جدید که بهعنوان شبکه تلویزیونی CW شناخته میشد، جمع شدند. در ماه مه سال ۲۰۰۶، سیدبلیو اعلام کرد که ۱۳ برنامه ترکیبی از دو شبکه سلف خود را برای پخش بهعنوان بخشی از برنامه افتتاحیهاش انتخاب میکند؛ در این میان هفت سریال هم وجود داشت و به این ترتیب سیدبلیو وارد کارزار رسانههای دراماتیک شد، هرچند این یک ورود جدید نبود و صرفا نامها تغییر کرده بودند.
هیستوری
هیستوری یک تلویزیون کابلی و ماهوارهای آمریکایی است که به شبکههای تلویزیونی ای. اند.ای و شرکت والت دیزنی تعلق دارد. A&E که خود آن هم یک شبکه تلویزیونی کابلی و ماهوارهای است، دفتر مرکزیاش را در منهتن نیویورک قرار داده. این شبکه ابتدا در سال ۱۹۸۴ بهعنوان شبکه هنر و سرگرمی تاسیس شد (A&E حروف اول کلمات Art (هنر) و Entertainment (سرگرمی) است). در ای. اند.ای ابتدا با تمرکز بر هنرهای زیبا، مستندها (از جمله سریالهای پرطرفدار آن زمان در زمینه بیوگرافی) و درامها (از جمله سریالهای وارداتی از انگلستان) کارش را آغاز کرد.
در سال ۱۹۹۵، این شبکه با تلاش برای از بین بردن برداشتهای منفی از برنامهسازی هنری مجددا بهعنوان A&E معرفی شد و بهطور کلی شبکه را بهعنوان یک گزینه جایگزین «فکربرانگیز» برای سایر کانالهای تلویزیونی بازاریابی کرد. در سال ۲۰۰۲، با صرف هزینه در برنامهسازیهای هنری، A&E بهتدریج بیشتر روی سریالهای واقعگرا تمرکز کرد تا بینندگان جوانتر را به خود جلب کند. ای. اند.ای در سال ۱۹۹۵ با مشارکت والتدیزنی شبکه هیستوری را راهاندازی کرد که در ابتدا برنامههای مستند و سریالهای داستانی تاریخی از آن پخش میشد، اما اخیرا این کانال بهطور گستردهای پخش سریالهای تلویزیونی واقعگرا با نگاه مردانه مانند Pawn Stars، Ax Ax و سایر محتوای غیرتاریخی را در دستور کارش قرار داده است. «هودینی»، «جنگهای جهانی»، «خیزش تگزاس»، «نفرین جزیره اوکآیلند» و «وایکینگها» از جمله سریالهای شبکه هیستوری هستند. اکثر این مجموعهها جدای از تم مردانهشان، فضایی تاریخی هم دارند که تاریخ معاصر و اتفاقاتی نظیر جنگهای جهانی را هم شامل میشوند.
سیبیاس یا شبکه چشم
شبکه سیبیاس یکی از بزرگترین شبکههای رادیویی و تلویزیونی آمریکاست که در سال ۱۹۲۷ تاسیس شد. نام این شبکه از حروف اول نام قبلی آن، (سیستم خبرپراکنی کلمبیا Colombia Broadcasting System) گرفته شده است. این شبکه گاهیاوقات به خاطر شکل نمادش که از ۱۹۵۱ تا به حال گرافیک خود را حفظ کرده، با نام شبکه چشم شناخته میشود. همچنین گاهی آن را به نام شبکه تیفانی میشناسند. سیبیاس در ۱۹۲۸ میلادی با تجمیع چند ایستگاه رادیویی، به یکی از بزرگترین کمپانیهای این حوزه تبدیل شد و سرانجام در جایگاه یکی از سه شبکه بزرگ تلویزیونی آمریکا هم قرار گرفت.
علامت اختصاری سیبیاس از ۱۹۷۴ رواج پیدا کرد. در سال ۲۰۰۰، سیبیاس تحت کنترل ویاکوم قرار گرفت که جزء اقمار نیوزکورپ و تحت مدیریت رابرت مرداک بود. در اواخر سال ۲۰۰۵، ویاکوم خود را به دو شرکت مجزا تقسیم کرد و شرکت سیبیاس را مجددا به راه انداخت. سیبیاس در اواخر دهه ۱۹۶۰ اقدام کوتاه و ناموفقی برای تولید فیلم سینمایی انجام داد و واحد تولید فیلم این شبکه بدون سودرسانی مالی در سال ۱۹۷۲ تعطیل شد؛ اما ۱۰ سال پس از آن، در سال ۱۹۸۲، سیبیاس مجددا در یک سرمایهگذاری مشترک با کلمبیا پیکچرز و اچبیاو که تحتعنوان (تریپیکچرز TriStar Pictures) صورت گرفت، تلاش دیگری برای فعالیت در صنعت فیلمسازی انجام داد. علیرغم انتشار موفق فیلمهایی مثل «طبیعی»، «جایی در قلب من» و «رمبو»، سیبیاس احساس کرد که استودیو درآمدی ندارد و در سال ۱۹۸۵، سهام خود در تریاستار را به مدیران آن زمان شرکت کلمبیا پیکچرز فروخت. در سال ۲۰۰۷، سیبیاس اعلام کرد که بازگشت به تولید فیلمهای سینمایی را بهآرامی مجددا از سر میگیرد. راهاندازی «سیبیاسفیلم» که عنوان آن درحقیقت قبلا در سال ۱۹۵۳ مورد استفاده قرار گرفته بود و استخدام مدیرانی کلیدی در بهار سال ۲۰۰۸ برای شروع فعالیت جدید، در پی این تصمیم صورت گرفت. سیبیاس در ۱۹۸۲ با استودیویی بهنام Century Fox همکاری کرد تا CBS تاسیس شود که وظیفه آن انتشار برخی عناوین فیلم منتشرشده توسط تریاستار بود.
انبیسی یا شبکه طاووس
در راکفلرسنتر که مجموعهای از ۱۹ ساختمان تجاری و اداری در یکی از میدانهای محله منهتن شهر نیویورک است، ساختمان ۷۰ طبقهای هست به نام جیئی که مرکز اصلی شبکه انبیسی در آن قرار دارد. انبیسی یکی از شبکههای معروف به غولهای سهگانه (Big Three) در صنعت رسانهای آمریکاست که دو همتای آن در این عنوان، شبکههای ایبیسی و سیبیاس هستند. انبیسی گاهیاوقات با اشاره به آرم آن بهعنوان «شبکه طاووس» خوانده میشود. این آرم که بیشباهت به طاووس نیست، در سال ۱۹۵۶ معرفی شد تا نوآوریهای این شرکت را در پخش زودهنگام تصاویر رنگی تبلیغ کند. این طرح در سال ۱۹۷۹ به نماد رسمی شبکه تبدیل شد. انبیسی که در سال ۱۹۲۶ توسط رادیوی شرکت آمریکایی (RCA) تاسیس شد، قدیمیترین شبکه پخش در ایالات متحده است. در آن زمان شرکت مادر RCA جنرالالکتریک (GE) بود، اما در سال ۱۹۳۰، به دلیل اتهامات ضدانحصاری مجبور شد شرکتهای تابعش را بفروشد. در سال ۱۹۸۶، کنترل انبیسی به جنرالالکتریک بازگشت. جنرالالکتریک بعدا RCA را منحل کرد، اما انبیسی را باقی گذاشت. در سال ۲۰۰۳ ویواندی (Vivendi)، شرکت رسانهای فرانسوی، داراییهای بخش فیلمسازی و سرگرمیاش را با جنرالالکتریک ادغام کرد و سبب شکلگیری انبیسی یونیورسال شد. کامکست (Comcast) در سال ۲۰۱۱ درصد بالایی از سهام جنرالالکتریک و در سال ۲۰۱۳ هم باقیمانده سهام آن در این شبکه را خرید. بعد از این ماجرا زاکر، مدیری که سالها در انبیسی فعالیت داشت، از این شبکه رفت و استیو بروک جانشین او شد. برنامه تلویزیونی استعدادهای درخشان آمریکا (America’s Got Talent) که عصرجدید ایرانی هم با الگوبرداری از آن ساخته شده، متعلق به همین شبکه است. نینجاهای جنگجوی آمریکا «American Ninja Warrior» نام یک مسابقه پرهیجان دیگر است که در آن تعداد زیادی ورزشکار از سراسر آمریکا برای عبور از موانعی سخت در چهار مرحله با یکدیگر رقابت میکنند که در هر مرحله شرکتکنندگان باید یکسری از آیتمهای دشوار را پشتسر بگذارند تا به خط پایان برسند. مسابقه «فرمانده» در ایران، براساس همین الگو ساخته شده بود. سریالهایی مثل «The InBetween»، «لیست سیاه»، «این آمریکاست» و «اداره» جزء محصولات این شبکه هستند. انبیسی عموما مجموعههایی خانوادگی تولید میکند که به سبک زندگی آمریکایی مربوط هستند و نیای محصولات این شبکه را میتوان سریالهای سوپاپرا یا درامهای اشک و آهی سالهای پیش در آمریکا دانست که مجموعههایی مورد پسند زنان خانهدار بود.
شبکه استارز
استارز (Starz) یک شبکه تلویزیونی کابلی و ماهوارهای در آمریکاست که شبکه اصلی شرکت «استارز اینک» بهحساب میآید. این شبکه در ابتدا بهعنوان یک سرمایهگذاری مشترک بین TCI و لیبرتی مدیا (هر دو شرکت توسط جان مالون کنترل میشدند) اداره میشد. جان کارل مالون (زاده هفتم مارس ۱۹۴۱) یک تاجر میلیاردر آمریکایی است که به مدت ۲۴ سال از ۱۹۷۳ تا ۱۹۹۶ بهعنوان مدیرعامل شرکت تله کمونیکیشنس، غول کابل و رسانه فعالیت میکرد. مالون اکنون رئیس و بزرگترین سهامدار رایدهنده در لیبرتی مدیا، لیبرتی گلوبال و گروه خردهفروشی قورات (که قبلا با نام لیبرتی اینتراکتیو شناخته میشد) است و همچنین ۷ درصد از شرکت لاینْزْگِیت (Lionsgate) و استارز آیانسی را در اختیار دارد. شبکه استارز که برنامههای آن شامل فیلمهای سینمایی به نمایش درآمده در سینماها و سریالهای اختصاصی این شبکه است، از ۲۰۱۶ میلادی در مالکیت لاینزگیت قرار دارد. لاینزگیت در سوم ژوئیه ۱۹۹۷ در ونکوور کانادا تشکیل شد، ولی دفتر مرکزی آن هماکنون در شهر سنتا مونیکای کالیفرنیا قرار دارد. از فیلمهای مشهور این کمپانی میتوان به مجموعهفیلمهای «اره» و «بیمصرفها» اشاره کرد. فیلم «دیوانه آمریکایی» محصول سال ۲۰۰۵ اولین فیلم موفق لاینزگیت در باکسآفیس بود.
از محصولات مشهور دیگر این شرکت میشود به مستند مشهور مایکل مور با نام «فارنهایت ۱۱/۹» اشاره کرد که تا سال ۲۰۱۲، پرفروشترین فیلم شرکت محسوب میشد. معروف است که لاینزگیت کمتر در تهیه فیلمها با شرکتهای دیگر همکاری میکند، اما تا بهحال در مواردی با پارامونت پیکچرز، یونایتد آرتیستز و فاکس قرن بیستم همکاری داشته است. مجموعه تلویزیونی غریبه «Outlande»، همزاد «counterpart»، «هیولاهای داوینچی»، «خدایان آمریکایی»، «اسپارتاکوس» و «بادبانهای سیاه» از سریالهای تولید این شبکه محسوب میشوند.
افایکس
افایکس که در ۱۹۹۴ تاسیس شد، یک کانال تلویزیونی پولی در آمریکاست که اخیرا به واحد تلویزیونی والت دیزنی تعلق پیدا کرده است. دفتر مرکزی افایکس در منطقه سنتریسیتی لسآنجلس و بین ساختمان فاکس قرن ۲۰ مستقر است. به عبارتی افایکس هم غیر از سهم والتدیزنی در آن، جزء خویشاوندان نیوزکورپ محسوب میشود. این شبکه که ابتدا در اول ژوئن ۱۹۹۴ به بازار عرضه شد، با کانالهایی مانند FXX، FXM و Freeform FX خواهرخوانده است و محتوای بدون تبلیغات آن از طریق سرویس اشتراک حق بیمه FX + در دسترس قرار دارد.
در تاریخ ۱۴ دسامبر سال ۲۰۱۷، شرکت والتدیزنی اعلام کرد میخواهد مالکیت شرکت فاکس قرن بیستویکم، از جمله «افایکس نتوورکس» و «LLC» را به دست بیاورد. این اتفاق در ۲۰ مارس ۲۰۱۹ نهایی شد. به این ترتیب «افایکس نتوورکس» بخشی از تلویزیون والت دیزنی شد. هالو و افایکس حق نمایش فیلمهای لاینزگیت (شرکت جان کارل مالون، میلیاردر رسانهای آمریکا) را که در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ منتشر خواهد شد، انتخاب کردند. به این ترتیب، پیوندی بین شرکتهای مالون، مرداک و والت دیزنی شکل گرفت. پس از گسترش تولیدات مشترک افایکس با تلویزیون انگلیسی بیبیسی که تحت عنوان FX-BBC شناخته میشد و در سریال «تابو» همکاری موفقی از آب درآمده بود، در اکتبر سال ۲۰۱۸، افایکس موافقت کرد که بهطور دائمی حقوق این اشتراک را به بیبیسی واگذار کند و خودش به دنبال تولید فیلمنامههای اورجینال برود. «داستان جنایی آمریکایی»، «آسمان در فیلادلفیا همیشه آفتابی است»، «آتلانتا»، «گروه شیلد»، «لویی»، «آمریکاییها» و «فارگو» از جمله سریالهایی هستند که شبکه افایکس خودش آنها را تولید کرده است. محصولات این شبکه عمدتا تم جنایی و پلیسی دارند.
نتفلیکس
در لوسگاتوس (Los Gatos) که یکی از حومههای بسیار کوچک و کمجمعیت شهرستان سانتا کلارا در ایالت کالیفرنیا به شمار میرود، ساختمان مرکزی یکی از بزرگترین تلویزیونهای جهان قرار گرفته است. این البته یک شبکه تلویزیونی به معنای معمول آن نیست و هم شیوه تاسیس آن، هم ادامه فعالیتش در حال حاضر، به شیوه فعالیتهای رسانهای در دو دهه اخیر مرتبط است. نتفلیکس یک فراهمکننده خدمات استریمویدئو به شکل آنلاین و On-Demand بهحساب میآید. سرویس این شرکت که در سال ۱۹۹۷ در کالیفرنیا تاسیس شده و از سال ۱۹۹۹ خدمات مبتنیبر ثبتنام خود برای کاربران را شروع کرد، اکنون بیش از ۱۰۰ هزار عنوان فیلم سینمایی و سریال ارائه میکند و بیش از ۷۰ میلیون کاربر دارد؛ در حالیکه در سال ۱۹۹۸ تنها ۳۰ کارمند داشت و مجموعا اقدام به اجاره دادن تنها ۹۲۵ عنوان فیلم میکرد.
مدل کسبوکار اولیه نتفلیکس شامل فروش DVD و اجارهنامه از طریق پست بود، اما رید هاستینگز که به همراه مارک راندولف در ۱۹۹۷ این شرکت را تاسیس کرده بود، حدود یک سال پس از تاسیس شرکت، تمرکز بر تجارت اولیه که همان اجاره DVD بود را متوقف کرد. نتفلیکس همچنان دامنه فعالیتش را ادامه داد و آن را تا سال ۲۰۱۰ به کانادا و پس از آن آمریکای لاتین و کارائیب رساند. این شرکت در سال ۲۰۱۲ برای اولین بار وارد صنعت تولید محتوا شد و نخستین سریال خود را به نام لیلیهامر «Lilyhammer» معرفی کرد. این سریال نروژی- آمریکایی راجعبه یک گانگستر سابق در ایالات متحده بود که میخواست زندگی جدیدی را در نروژ آغاز کند. پس از «لیلیهامر»، نتفلیکس که توانسته بود سریالهای موفقی مثل «برکینگ بد» را بهصورت دیویدی ارائه دهد، حالا خودش سریالهای موفق دیگری مثل «شکارچیان ترول»، «خانه پوشالی» و «نارنجی همان سیاه است»، «چیزهای عجیب»، «۱۳ دلیل برای اینکه...»، «بچه رئیس: بازگشت به کار» و «بازگشت سفرهای علمی» را تولید کند. نتفلیکس همچنین بخشی از سریالهای کمپانی مارول را هم تولید کرده است، این سریالها که موسوم به «سریالهای مارول- نتفلیکس» هستند، عبارتند از: «بیباک»، «لوک کیج»، «مشت آهنی»، «جسیکا جونز»، «مدافعان» و «پانیشر».
هماکنون نتفلیکس پادشاه قلمرو استریم آنلاین است که بیشترین حجم پهنای باند در ایالات متحده و دنیا را به خود اختصاص داده است. براساس گزارشها، در نقطه اوج، نتفلیکس ۳۷ درصد از کل پهنای باند ایالات متحده را تصاحب میکند؛ یعنی چیزی بیشتر از یوتیوب و فیسبوک و آمازون و بسیاری موارد دیگر.
شوتایم
شوتایم هم یکی دیگر از اقمار نیوزکورپ است. مالکیت این شبکه به شبکه سیبیاس تعلق دارد و سیبیاس اکنون تحت مالکیت ویاکوم است و ویاکوم هم به نیوزکورپوریشن تعلق دارد. شوتایم در ۱۹۷۶ تاسیس شد. برنامهسازی این شبکه در درجه اول شامل تلهتئاتر و سریالهای تلویزیونی و همینطور مسابقات بوکس و هنرهای رزمی و در مواردی ویژه، استندآپکمدی و تلهفیلم است. در دهه ۸۰ شرکای این شبکه همت اصلیشان را روی رقابت با اچبیاو و جلوگیری از افتادن تمام بازار تلویزیون به دست این شبکه قرار داده بودند. شوتایم خوراک ۱۵ کانال مولتیپلکس را فراهم میکند که هشت کانال آن ۲۴ ساعته هستند. دکستر (Dexter)، بیشرم (Shameless)، میهن (Homeland)، ریداناوان (Ray Donovan)، اساتید وحشت (Masters of Horror)، علف (Weeds)، به عجیبی مردم (Queer as Folk)، داستان عامهپسند (Penny Dreadful) و آمریکا کیست؟ (Who Is Amercia) جزء سریالهای مشهور این شبکه هستند.
بررسی بزرگترین کانالهای تولید و توزیع سریال در جهان نشان میدهد چهار کمپانی بزرگ و چند میلیاردر آمریکایی، مالک تمام این شبکهها هستند. در بعضی شبکهها، بین دو یا چند کمپانی بزرگ شراکت وجود دارد. والت دیزنی، برادران وارنر، لیبرتی مدیا و نیوزکورپوریشن، چهار کمپانی بزرگی هستند که بازار اصلی رسانه در اختیار آنهاست. شبکههایی مثل نتفلیکس انبیسی (متعلق به جنرالالکترونیک) و ایامسی (متعلق به بیبیسی) با این چهار غول بزرگ رسانهای در این چرخه عظیم همکاری میکنند.
برادران وارنر
برادران وارنر از جمله بزرگترین تهیهکنندگان فیلم و برنامههای تلویزیونی جهان بهشمار میآید. این شرکت در سال ۱۹۱۸ توسط چهار برادر یهودی- آمریکایی لهستانیتبار به نامهای آلبرت، هری، سام و جک وارنر تاسیس شد. در سال ۱۹۸۸ این کمپانی مشارکتی را با شرکت والتدیزنی آغاز کرد که تا سال ۱۹۹۳ پایدار ماند و پس از آن والتدیزنی استودیوی جدیدی تاسیس کرد که باعث قطع این همکاری شد، اما مشارکت این کمپانیها در زمینههای دیگر ادامه پیدا کرد. شبکههای اچبیاو و سیبیاس متعلق به برادران وارنر هستند.
لیبرتی مدیا
متعلق به جان کارل مارون، میلیاردر بزرگ آمریکایی و غول بزرگ رسانهای در سطح جهان است. مارون در عین حال بزرگترین ملاک زمینهای شخصی در آمریکا هم هست که ۲.۲ میلیون هکتار از اراضی این کشور را در اختیار دارد. کانال تلویزیونی استارز متعلق به مارون است و شبکه FX هم که به دیزنی و نیوزکورپ تعلق دارد در پخش فیلمها و سریالهایی که متعلق به مارون است، با این کمپانی شراکت دارد.
نیوزکورپوریشن
نیوزکورپوریشن کمپانی بزرگی است که حتی شمارش شرکتهای تابعه آن زمان زیادی لازم دارد. این کمپانی به رابرت مرداک، سرمایهدار یهودی و پدرش تعلق دارد و از روزنامهنگاری تا سینما، فعالیتهای عمدهای را پوشش میدهد. فاکس، هولو و شوتایم به نیوزکورپوریشن تعلق دارند و کمپانی بزرگ مرداک در سیبیاس با برادران وارنر و در افایکس با والتدیزنی و لیبرتیمدیا شریک است.
والتدیزنی
کمپانی دیزنی نام بزرگ و آشنایی برای تمام مخاطبان سینما بهخصوص انیمیشن در سراسر دنیاست. دیزنی امروز به قدری بزرگ و ثروتمند شده که در هر بخش از دنیای رسانه سهمی دارد. از تولید فیلمهای ابرقهرمانی گرفته تا کانالهایی که مستندهای نخبهپسند تاریخی پخش میکنند، دیزنی در همه جا هست. کمپانی والتدیزنی در حال حاضر کانال هیستوری را در اختیار دارد و در افایکس با نیوزکورپ و لیبرتیمدیا شریک است.
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/