به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شامگاه جمعه اول تیر امسال زن و مرد جوانی در میدان خراسان از اتوبوس شهری پیاده شدند که ناگهان زنی جوان متوجه به سرقت رفتن گوشی تلفن همراهش شد.
همین کافی بود تا ماجرای این جیببری به ماموران پلیس تهران گزارش شود و با ادعاهای این زوج مال باخته تحقیقات برای دستگیری عاملان این سرقت حرفهای آغاز شد.
۲ زن مرموز
تجسسها ادامه داشت تا این که ساعت ۱۰ صبح شنبه ماموران پلیس مترو از اقدام به جیب بری ناموفق یک زن در داخل واگن زنان مطلع شدند و با توجه به شناسایی سارق از سوی مسافران ماموران در ایستگاه مترو دروازه دولت اقدام به دستگیری زن جوان کردند.
زن مرموز سعی داشت خود را بی گناه معرفی کند که در همین لحظه زن جوان دیگری به سمت مامور پلیس و زن جوان رفت و با چرب زبانی سعی کرد برای فراری دادن زن جیب بر نقش آفرینی کند که ماموران به رفتارهای این زن مشکوک شدند و او را نیز دستگیر کردند.
دو زن جوان در اختیار ماموران پلیس مترو قرار گرفتند و در حالی که ادعا میکردند همدیگر را نمیشناسند پلیس متوجه شد نام خانوادگی متهمان یکی است و جالبتر این که شماره تلفن همراهشان در گوشیهایشان ثبت شده بود.
ماموران مترو در ادامه تحقیقات متوجه شدند که یکی از زنان که فاطمه نام دارد از سارقان سابقه دار است درحالی که تیم پلیسی در حال بازجویی از متهمان بود یک پیامک به گوشی تلفن همراه فاطمه رسید که در آن نوشته شده بود گوشی تلفن همراهم را پس بدهید هرچقدر پول بخواهید به شما میدهم.
همین پیامک کافی بود تا راز سرقتهای این دو زن جوان فاش شود، اما آنها اصرار داشتند که بی گناه هستند و سیم کارت را از یک جوان خریده اند.
بیشتر بخوانید: روایت زن نجاتیافته از چنگال مرد مزاحم/ مانتوهای تنگ و آرایش غلیظ کار دستم داد/ موتورسوار پلید پس از آزار و اذیت مرا تا سرحد مرگ کتک زد
گفتگو با زن جیب بر
فاطمه ۳۰ ساله که اعتیاد به ماده مخدر شیشه دارد ادعا میکند که تنها قصد کمک به دوستش را داشته و در ماجرای سرقت نقشی نداشته است..
اعتیاد داری؟
بله، سه سال است که شیشه مصرف میکنم..
چطور معتاد شدی؟
در زندان بودم که با هم سلولیهایم صمیمی شدم و بعد از آزادی همراه آنها بودم و در کنار دوستانم شروع به مصرف شیشه کردم..
چرا زندان بودی؟
مجبور بودم، باید خرجی خانه مان را میدادم به همین دلیل دست به دزدی زدم..
شیوه و شگرد؟
به یک کلینیک رفتم و در آن جا کیف یک زن را سرقت کردم که خیلی زود هم دستگیر شدم..
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
دلم برای خانمی که دستگیر شده بود سوخت رفتم کمکش کنم که خودم هم گرفتار شدم..
مرجان را نمیشناسی؟
نه..
اما نام خانوادگی تان مثل هم است؟
خوب همشهری هستیم..
شماره تلفن همراهتان هم در گوشی هایتان ثبت شده است؟
در شوش زندگی میکنیم و بچه محل هستیم..
پس همدیگر را میشناسید؟
بله..
سیم کارت سرقتی همراهتان بود؟
همراه مرجان بود که او هم از یک نفر خریده و از سرقتی بودن آن اطلاع نداشته است.
هزینه اعتیاد و زندگی را از کجا تامین میکنی؟
یک هفته است که مواد را ترک کرده ام. قبلا در شیراز کار میکردم و بعد از ترک دوباره شروع به کار میکنم..
در شیراز چه کاری میکردی؟
خلاف میکردم.
اصرار بر بی گناهی
مرجان ۳۵ ساله که شوهرش به دلیل حمل مواد مخدر در زندان است میگوید که بی گناه است و برای شوهرش نیز دسیسه چینی کرده اند و او هم بی گناه است..
سابقه داری؟
نه..
الان چرا دستگیر شدی؟
یک سیم کارت از شوش خریدم و نمیدانستم سرقتی است..
به چه قیمتی سیم کارت خریدی؟
۱۵ هزار تومان..
چرا از آن جوان ناشناس سیم کارت را خریدی؟
چون ارزان میفروخت و اگر از کیوسک روزنامه فروشی میخواستم بخرم باید ۵۰ هزار تومان میدادم..
سیم کارت را برای چه میخواستی؟
برای پسرم که داخل لپ تاپش بگذارد و بازی کند..
پس وضعیت مالی خوبی داری؟
نه، پسرم مریض است و یک نیکوکار کمکم کرده تا پسرم را به بیمارستان ببرم و لپ تاپ برای پسرم خریده است..
شوهرت چرا در زندان است؟
پسرعمویم دسیسه چینی کرد و مواد داخل خودروی شوهرم گذاشت و پلیس او را دستگیر کرد..
یعنی شما، چون بی گناه هستید دستگیر میشوید؟
نه، شوهرم خودش نیز اعتیاد داشت.
خودت هم اعتیاد داری؟
نه، قرص اعصاب و روان میخورم.
بنا بر این گزارش، دو زن جیب بر برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس تهران قرار دارند.
زنانی که مهارت نه گفتن را ندارند
دکتر کاظم قجاوند جامعه شناس و استاد دانشگاه
به دنبال افزایش سطح توقعات و نیازها در جوامع شهری و صنعتی ممکن است برخی زنان با وجود داشتن همسر و خانواده برای رفع نیازهای مالی خود از روشهایی استفاده کنند که مطابق با هنجارهای اجتماعی نباشد و همین موضوع موجب فروپاشی بنیان خانوادگی آنها شود.
از دیدگاه جامعه شناختی گاهی اوقات برخی افراد برای رسیدن به اهداف شوم خود از روشها و وسایل مختلفی استفاده میکنند که در بسیاری از موارد این شیوهها و روشهای دستیابی رفع نیاز در جامعه جرم تلقی میشود، متاسفانه به دنبال افزایش سطح توقعات غیرمنطقی و انتظارات برخی از زنان و نداشتن درآمد یا مهارت کافی برای اشتغال، آنها روشهای مجرمانهای مانند سرقت را برای رسیدن به پول انتخاب میکنند.
جذب نشدن به بازار کار، عدهای از زنان را مجبور به سرقت میکند. برخی از آنها هیچ تلاشی برای کسب درآمد حلال نمیکنند و میخواهند با روشهای بزهکارانه به اهداف مادی خود برسند. این زنان در جیب بری و سرقت، حرفهای میشوند و وقتی در کوتاهترین زمان ممکن درآمد هنگفتی را به دست میآورند دیگر برای یافتن شغل مناسب تلاش نمیکنند.
در واقع برخی از آنها از پیامدهای سرقت مطلع نیستند و دستگیری و تحمل محکومیت را جدی نمیگیرند و تصور نمیکنند محکومیتهای طولانی در انتظارشان است. به همین دلیل عموما این دسته از زنان از نظر شخصیتی افرادی هستند که روشهای هیجان مدار را به جای راه حل محور انتخاب میکنند و توانایی تجزیه و تحلیل پیامدهای تصمیم گیری را ندارند.
این قبیل زنان مهارت نه گفتن را ندارند و تحت تاثیر دوستان خود به جرم و بزه روی میآورند و نمیتوانند توقعات خود را محدود و به طور منطقی هزینه را با درآمدشان هماهنگ کنند و اغلب آنها از حسادت و خشم بالایی هم برخوردارند.
درخور ذکر است، یکی از دلایلی که باعث میشود برخی زنان با وجود داشتن همسر و خانواده به این جرایم گرایش پیدا کنند، اعتیاد است. آنها به دلیل تامین هزینههای اعتیاد شان به بزهکاری و سرقت روی میآورند.
منبع:خراسان
انتهای پیام/