به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، کاش همانطور که سکانسی جعلی برای پایان «گوزنها» تدارک دیده شد و سرنوشت دیگری برای سید و قدرت تعیین کردند، کسی هم پیدا میشد و سکانس آخر زندگی شهدای سینما رکس آبادان را طور دیگری میساخت؛ در اینصورت دوست داریم فرض کنیم دست حسین تکبعلیزاده و همدستانش به کبریت و تینر نمیرفت یا در آخرین لحظه منصرف میشدند و از سینما بیرون میزدند و به زندگیشان میرسیدند.
یا نه، برای ساعتی دیگر دل به قصه سید و قدرت میدادند تا ببینند سرانجامِ این رفیق و همپای قدیمی چه میشود. اما نه خودشان ته قصه را دیدند و نه اجازه دادند، آن مردمی که دل به قصه گوزنها داده بودند، ببینند سرنوشت دو قهرمان فیلم چه میشود. ۴۱ سال است که داغ سوختن تماشاگران فیلم گوزنها در سینما رکس آبادان، همچنان بر دل سنگینی میکند و با وجود محاکمه و مجازات عاملان اصلی، ابهامات و سؤالات بسیاری وجود دارد و کل فاجعه، همچون فیلمی معمایی و رازآلود به حیات خود ادامه میدهد. تلاش کردیم به مناسبت سالروز این حادثه، به ناگفتههایی روشنکننده درباره این موضوع برسیم، اما ابعاد مبهم آن همچنان سدی است درباره وضوح واقعیت. با این حال این سعی را به عنوان یادمان شهدا و قربانیان این فاجعه بپذیرید؛ حادثهای که ساعت ۲۰ و ۲۱ دقیقه ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ در سینما رکس آبادان رخ داد، نقش بهسزایی در تسریع و تشدید حرکتهای انقلابی مردم داشت و سرانجام در ۲۲ بهمن همان سال به ثمر نشست.
یکی از مهمترین ابهامات همیشگی درباره حادثه سینما رکس آبادان، تعداد شهدا و قربانیان آن است؛ بهطوری که در آمار روزنامههای مختلف آن زمان یعنی کیهان و اطلاعات و دادههای رسانههای دیگر از آن زمان تاکنون، رقم مشترکی به چشم نمیخورد و عددهای مختلف ۶۰۰، ۷۰۰، ۹۰۰، ۴۲۰ و ۶۷۷ نفر را ذکر کردهاند.
یکی از مطلعان اهل آبادان و از فعالان فرهنگی این شهر که از خانوادههای شهدای حادثه سینما رکس هم است و نخواست نامش رسانهای شود، درباره این اختلاف آماری به جامجم گفت: همان زمان فرمانداری آبادان تعداد شهدا را ۳۷۷ نفر اعلام کرد، البته میگویند سینما ظرفیت بیشتری داشته است و حتی از آمار بالای ۶۰۰ نفر هم صحبت میکنند. ضمن اینکه آن زمان که با بلیت فروش سینما در اینباره صحبت کردند، گفت همه بلیتها برای این سئانس بهفروش رفته بود. با این همه من فکر میکنم، تعداد ۶۰۰ نفر به واقعیت نزدیکتر است. با این حال بسیاری از جنازهها بر اثر آتشسوزی، جزغاله شده بودند. همچنین آقای امینی مستندساز، تعداد صندلی سینما رکس را ۹۰۰ اعلام کرده بود.
این شخص درباره احتمال زنده بودن برخی تماشاگران سینما هم بیان کرد: امکان اینکه کسی زنده از آن آتش بیرون بیاید، نبود. با این حال آن زمان مردم میگفتند که چند نفری از سینما بیرون آمدهاند، برخی مثل حسین نماینده و شیرین قنبرزاده، مدعی شدند که از سینما بیرون آمدند. من خودم با آنها صحبت کردم، اما به نظرم این قضیه مشکوک بود و حتی باوجود شهادت یکی از آنها در دادگاه، این موضوعی ساختگی بود. نهمن و نه بازماندههای دیگری که دادگاه را دنبال میکردند، این موضوع را قبول نداشتیم.
او که یکی از متولیان برگزاری یادبود شهدای حادثه سینما رکس آبادان است، افزود: همه هدف ما در برگزاری چنین مراسمی، فراموش نشدن این شهداست، چون تاریخ قضاوت خواهد کرد.
این هم دست تقدیر بود که هنگام آتش زدن سینما رکس آبادان، فیلم گوزنها ساخته مسعود کیمیایی روی پرده باشد. فیلمی که سروشکلی انقلابی داشت و شخصیت قدرت، با بازی فرامرز قریبیان در آن ظاهرا یک دزد بانک، اما در لایه پنهان و در اصل، نقش یک چریک و مبارز علیه رژیم پهلوی بود. اکران همین فیلم، گمانهزنی را برای دست داشتن ساواک در این حادثه تلخ تقویت کرد و در ضمن باعث محبوبیت بیش از پیش فیلم مسعود کیمیایی نزد مخاطبان روشنفکر و انقلابی آن زمان شد. با این حال اگرچه در توطئه و اقدام غیرمردمی ساواک خلل و خدشهای وارد نمیشود، اما اگر بدانیم که عوامل این حادثه، ابتدا قرار بود به جای سینما رکس سینمای دیگری به نام سینماسهیلا در آبادان را آتش بزنند، آن وقت دیگر از ارجاع و اشاره به گوزنها دست کم در این زمینه خبری نبود. پیگیریهای ما برای اینکه آن زمان چه فیلمی در سینما سهیلا آبادان روی پرده بود، تا اینجا و لحظه تنظیم گزارش بینتیجه ماند.
در آتشسوزی سینما رکس آبادان، مردم انقلابی، ساواک را متهم کردند و حضرت امام خمینی (ره) واقعه سینما رکس را «شاهکار بزرگ شاه برای بدنام کردن انقلاب» خواند. پس از پیروزی انقلاب، شواهدی از سوی حسین تکبعلیزاده، متهم ردیف اول واقعه ارائه شد که نشان میداد آتشسوزی سینما رکس کار رژیم پهلوی و ساواک بوده است.
سال ۱۳۵۹ فردی به نام حسین تکبعلیزاده که قبل از انقلاب به همین اتهام دستگیر شده بود، اقرار کرد عامل جنایت او و دو نفر از دوستانش به نامهای یدا... و فلاح و شخصی به نام فرج بذرکار که پس از آتشسوزی مفقود شدند، بودهاند. او دستگیر و پس از ۵۰ ساعت محاکمه در ۲۰ جلسه و به مدت سه روز در دادگاهی به ریاست سیدحسین موسوی تبریزی به اعدام محکوم و در تاریخ پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۵۹ به دار مجازات آویخته شد.
سروان منوچهر بهمنی، ستوان شهربانی آبادان، علی نادری صاحب سینما رکس، اسفندیار رمضانی دهاقانی مدیر داخلی سینما رکس، سرهنگ سیاووش امینی آلآقا رئیس سابق اطلاعات شهربانی آبادان و فرجا... مجتهدی کارمند ساواک، از متهمانی بودند که همراه متهم ردیف اول اعدام شدند.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/