به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، ۲۶ مرداد روزی به یادماندنی و مهم نه تنها در تاریخ انقلاب اسلامی بلکه در تمام تاریخ ایران است چراکه این روز عجین شده با بازگشت آزادگان پرافتخار به کشورمان، آنها که برخی حتی پیش از تهاجم سراسری در بند اسارت دشمن گرفتار شده بودند.
آزادسازی اسرای ایرانی در واقع در زمانی حیاتی رخ داد که دو هفتهای از اشغال نظامی کویت توسط ارتش صدام میگذشت. صدام در نامهای به آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر را پذیرفت و به شرایط ایران برای پایان جنگ تسلیم شد و از جمله قول عقبنشینی از مرزهای ایران و آزادسازی اسیران ایرانی را داد. صدام در واقع این اقدام را به این علت انجام داد تا خیالش از مرزهای شرقی عراق یعنی از همسایه شرقی راحت باشد تا راحتتر به کشورگشایی خود بپردازد.
حمله غول بی شاخ و دم به جشن پیروزی ملت ایران
«میدونم بد موقعی برا قصه شنیدنه؛ ولی من میخوام براتون یه قصه بگم. وقت زیادی ازتون نمیگیرم. یکی بود یکی نبود. یه شهری بود خوش قد و بالا. آدمهایی داشت محکم و قرص. ایام، ایام جشن بود. جشن غیرت. همه تو اوج شادی بودن که یهو یه غول حمله کرد به این جشن...» این دیالوگ شاید برای کسانی که فیلم آزانس شیشه ای را دیده باشند آشنا باشد. در واقع، این متن کوتاه داستانی دارد به درازای هشت سال دفاع مقدس و تهاجم رژیم بعث عراق به کشورمان. اما داستان کامل ماجرا، ۳۱ شهریورماه ۵۸ هنوز چندی از جشن یک سالگی انقلاب نگذشته بود که صدام با خیال واهی تصرف یک هفتهای ایران به خاک میهن اسلامی تجاوز کرد، اما چندی نگذشته بود که جوانان غیور و برومند کشور در مقابل این تجاوز ایستاند و او را عقب راندند.
جوانان ایرانی گروه گروه داوطلبانه آموزش میدیدند و به جبهههای نبرد میرفتند تا از خاک و ناموس خود دفاع کنند که در این راه تعدادی شهید و عدهای هم به اسارت درآمدند؛ اسارتی که گاه چندین سال طول کشید. شهادت بالاترین درجه از جهاد است، اما بیگمان اسارت در دست کسانی که خواب نابودی کشور را دیده بودند بسیار سختتر بود به خصوص آن که ندانی که به میهن بازمیگردی و آیا بازگشتی در راه است.
در میان اسراء بودند کسانی که از ابتدای جنگ اسیر شده و تا پایان جنگ در اسارت مانده بودند؛ برخی در همین دوره شهید شدند، اما بودند کسانی که اسارت را تاب آوردند و به شوق بازگشت به وطن، چون پرستوهای عاشق بال گشودند.
اما صدام مجبور شد تا فرزندان این آب و خاک را آزاد کند تا این پرستوها سرانجام در روز ۲۶ مرداد به سمت وطن پرواز کرده و به آغوش میهن اسلامی بازگشتند و کشور را غرق شور و شادی کردند.
داستان پرواز پرستوها به میهن
۲۷ تیرماه سال ۶۷ که پذیرش قطعنامه ۵۹۸ طی پیامی از طرف امام خمینی اعلام شد. عراق پذیرش قطعنامه را به منزله ضعف ایران تلقی کرد و با همراهی منافقین بار دیگر مرزهای ایران را مورد تجاوز قرار داد. مرصاد عملیاتی بود که در پاسخ به تجاوزگری منافقین در عملیات فروغ جاویدان آنان طراحی شده و متجاوزان را به شکست کشاند.
عراق بعد از این شکست که بازتاب گستردهای در رسانههای جهانی و منطقهای داشت، دریافت که در تحلیل دلایل پذیرش قطعنامه از سوی ایران دچار خطا شده است. صدام در ۱۷ مرداد ۶۷ به ناگزیر آتشبس را پذیرفت و اعلام آمادگی کرد که وارد مذاکره شود.
پس از آتشبس و شروع مذاکرات دقیقا دو سال طول کشید تا مبادله اسرا بین دو کشور ایران و عراق به مرحله اجرا درآید، در صورتیکه مطابق بند ۳ قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل و بر اساس کنوانسیون سوم ژنو مصوب ۱۲ اوت ۱۹۴۹، پس از مخاصمه جنگ باید تمام اسرا بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۱۸ مرداد ۶۷ قطعنامه ۶۱۹ را تصویب کرد و به موجب آن گروه ناظران نظامی ایران و عراق و سازمان ملل (یونیماگ) که حدود ۴۰۰ نفر از ۲۵ ملیت مختلف تشکیل شده بود در مرزهای دو کشور ایران و عراق مستقر شدند.
پیگیریها و مذاکرات فیمابین دو کشور دنبال میشد تا اینکه در ۲۶ رمضان ۱۴۱۰ برابر اوایل اردیبهشت ۶۹ صدام، رئیسجمهور وقت عراق طی نامهای خطاب به مقام رهبری و رئیس جمهوری وقت خواستار مذاکرات در راستای صلح شده و پیشنهاد کرد که روز عید مبارک فطر ملاقات مستقیم در یک کشور ثالث مثل عربستان انجام گیرد. هاشمی رفسنجانی، رییسجمهوری وقت در پاسخ نوشت: «ما مصممیم که در راه صلح همانند دوران دفاع، اعتماد مردم را به همراه داشته باشیم» و پیشنهاد داد قبل از تماس رؤسای دو کشور، نمایندهای از سوی طرفین در کشوری ثالث وارد مذاکره شوند و درباره آنچه باید انجام گیرد گفتگو کند تا زمینه تصمیم نهایی را فراهم سازد.
باب مکاتبات باز شد و ادامه یافت تا اینکه در تاریخ ۶۹/۵/۱۷ ایران طی نامهای بر معاهده ۱۹۷۵ تأکید کرد. رییسجمهوری عراق نیز در پاسخ طی نامهای در ۲۳ مرداد ۶۹ آن را پذیرفت و با تاکید بر اینکه «به هر آنچه میخواستید دست یافتید»، نوشت: «مبادله فوری و همه جانبه اسرای جنگ به هر تعدادی که در عراق و ایران به سر میبرند، از طریق مرزهای زمینی و از راه خانقین - قصرشیرین و راههای دیگری که مورد توافق قرار میگیرد صورت خواهد گرفت و ما آغازگر این اقدام خواهیم بود و از روز جمعه ۱۷ اوت ۱۹۹۰ [برابر با ۲۶ مرداد ۱۳۶۹]به آن مبادرت خواهیم کرد... با این تصمیم، ما دیگر همه چیز روشن شده و بدین ترتیب همه آنچه را که میخواستید و بر آن تکیه میکردید، تحقق مییابد.»
اینچنین بود که در تاریخ ۲۶ مردادماه اولین گروه اسرای جنگی آزاد شده و به آغوش ملت بازگشتند. تمامی مردم ایران این پیروزی را جشن گرفته و شور و هیجانی در خانوادهها و محلهها ایجاد شده بود. در تاریخ ۲۷ مرداد ۶۹ رئیسجمهور ایران خطاب به صدام نوشت: «اعلام پذیرش مجدد معاهده ۱۹۷۵ از سوی شما تبدیل آتشبس موجود به صلح دائم و پایدار را هموار ساخت.»
هاشمی رفسنجانی خود درباره نامهنگاریها با صدام میگوید: «مکاتبات حساس و کارگشای اینجانب با صدام دیکتاتور بغداد در فضا و شرایطی خاص از بیم و امید شکل گرفت که نهایتا به آزادی آزادگان انجامید، ضمن آنکه امروز هم وقتی حامیان سابق صدام دوباره آن نامه را میخوانند، به خاطر ادبیات خاص آن عرق شرم بر پیشانی خویش میبینند.»
اسرای سرافراز ایرانی از چند نقطه مرزی با تشریفات وارد کشور شدند و نخستین واکنش آنان بوسه بر خاک ایران و ریختن اشک شوق بود. زیارت حرم امام خمینی و همچنین دیدار با آیتالله خامنهای از نخستین برنامهها و اقدامات مشترک آزادگان ایرانی بود.
در پی بازگشت آزادگان به ایران دستور تشکیل ستاد رسیدگی به امور آزادگان صادر شد. ستاد رسیدگی به امور آزادگان در ۲۲ مرداد ۱۳۶۹، براساس قانون حمایت از آزادگان مصوب ۲۳ آذرماه ۱۳۶۸ مجلس تشکیل شد و در نخستین گام با تبادل انبوه اسرا مواجه شد و براساس همان قانون و با مساعدت و همراهی دیگر دستگاهها مسئولیت این کار عظیم را به دوش گرفت و تبادل بیش از ۴۰۰۰۰ آزاده و به همین تعداد اسیر عراقی را انجام داد. این ستاد بیش از ۲۷۰ واحد ستادی در سراسر کشور تشکیل داد و ارائه خدمات به آزادگان را در زمینههای گوناگون آغاز کرد.
۱۸ سال مدت اسارت یکی از آزادگان سرافراز ایران
امیر سرلشکر خلبان شهید حسین لشکری یکی از آزادگانی بود که روز ۱۹ شهریور ۵۹ یعنی پیش از آغاز رسمی تهاجم سراسری به ایران توسط رژیم بعث به اسارت گرفته شد و به مدت ۱۸ سال در اسارت بود تا در تاریخ ۱۷ فروردین ۷۷ از بند دژخیمان بعثی رها شد و به آغوش میهن پرگشود.
۲۶ مرداد روزی جاودان در تاریخ ایران
امام خمینی(ره) در بخشی از پیام خود درباره آزادگان می فرمایند؛
بسم الله الرحمن الرحیم
ما را چه رسد که با این قلمهای شکسته و بیانهای نارسا در وصف شهیدان و جانبازان و مفقودان و اسیرانی که در جهاد فی سبیل الله جان خود را فدا کرده و یا سلامت خویش را از دست دادهاند یا به دست دشمنان اسلام اسیر شده اند مطلبی نوشته یا سخنی بگوییم؟ زبان و بیان ما عاجز از ترسیم مقام بلند پایۀ عزیزانی است که برای اعلام کلمۀ حق و دفاع از اسلام و کشور اسلامی جان بازی نموده اند.
پدران و مادران و همسران و خویشاوندان شهداء، اسرا، مفقودین و معلولین ما توجه داشته باشند که هیچ چیزی از آنچه فرزندان آنان به دست آوردهاند کم نشده است. فرزندان شما در کنار پیامبر اکرم و ائمّه اطهارند پیروزی و شکست برای آنها فرقی ندارد.
اسرا، با استقامت و پایداری و پایمردی خویش، به بنیانی مرصوص مبدل گشتهاند که نه تهدید ابرقدرتها آنان را به هراس میافکند و نه از محاصرهها و کمبودها به فغان میآیند و نه از خیانت و وحشیگریهای صدامِ دیوانه و افسارگسیخته رو به زوال در زدن شهرها و ویران کردن خانهها و... خم به ابرو میآورند و چون گذشته به راه خود که همان راه اسلام عزیز و عزت و شرف و انسانیت است، ادامه میدهند و زندگی با عزت را در خیمه مقاومتِ صبر، بر حضور در کاخهای ذلت و نوکری ابرقدرتها و سازش و صلح تحمیلی ترجیح میدهند.
بارالها، اسرای ما اسیر جانیترین دژخیم زمان می باشند مقاومت آنها دنیا را شگفت زده کرده است هر چه زودتر آنها را برای خدمت به تو و بندگانت آزاد فرما و به خاندان محترم همه صبر و اجر و سلامت و مغفرت عنایت فرما.
خداوند انشاءالله این اسرای ما را، این کسانی که محبوب ما هستند، محبوب ملّت ما هستند این معلولین را، این اسرا را، این تمام کسانی که در آنجا در بند هستند همۀ اینها را خداوند انشاءالله آزاد کند و ما را هم به وظیفۀ خودمان آشنا کند.
حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار با آزادگان می فرمایند؛
شماها ده سال، هشت سال ـ کمتر یا بیشتر ـ سختترین دوران را گذراندید. جوانی و زندگی باطراوت دوران شباب را در راه خدا دادید، اما ضرر نکردید؛ چون با خدا معامله کردید. صبر و استقامت شما، به اسلام آبرو بخشید. خانوادههای شما با صبر خود اسلام را روسفید کردند و به نظام و جمهوری اسلامی آبرو دادند. در این مدت هشت سال و ده سال و دوران تلخ اسارتِ شما در دست دشمن، ملت ایران با سربلندی از گذرگاههای بسیار سختی عبور کرد. این ملت در جاده آسفالته حرکت نکرد. گردنههای زیادی را طی کرد و با خطرها مواجه شد... ما به شما و به خانوادههای شما و به مجاهدت شما افتخار میکنیم.
شماها که آمدید، قدرت این ملت ظاهر شد. امروز، دشمن از دستاندازی به انقلاب مأیوس است، اما از دشمنی پشیمان نیست. ملت ما باید به هوش باشد. اولین وظیفه ما این است که کشورمان را از همه جهت قدرتمند کنیم. امروزه همه برنامههای دولت جمهوری اسلامی، در خط قدرت بخشیدن به ایران اسلامی است. اسلام هم پشتوانه ماست. شما به عنوان عناصر ورزیده، امتحان داده، زجرکشیده و آبدیده که از میدانهای خطر عبور کرده اید، جزو درخشندهترین نگینهای این مجموعه میتوانید باشید.
توصیفهای بنیانگذار و معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری گواه جایگاه والای اسراء در کشور اسلامی ماست و این نکته را نیز نباید از یاد برد که حضور همین آزادگان سرافراز در جامعه است که باعث شده فرهنگ مقاومت در میان نسل امروز که جنگ را ندیدهاند، زنده بماند و به دفاع از حرم اهل بیت بپردازند.
انتهای پیام/
خدا عذاب صدام و صدامیان به اندازه تمام مولکول و اتم ها زیاد کنه هر ثانیه که چقدر عذاب دادن ایناسیران آزاد رو و همونقدر به ارزش آزاده ها بیافزاید