به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج، هر سیستم فرهنگی-اجتماعی در یک زیستگاه طبیعی زندگی میکند و بی گمان این محیط بر سیستم فرهنگی تأثیر میگذارد. هرجامعهای میراث فکری و فرهنگی خاص خود را دارد. وجود مادی و معنوی فرهنگ در جوامع مختلف از تمایز و تفاوت برخوردار است. به علاوه هر فرهنگی الگوی رفتاری خاص خود را داراست و این الگوی رفتاری معنادار، احتمالاً در جوامعی که از زمینه های آن بیاطلاعند، غریب جلوه میکند.
البته در کنار این خاص بودن فرهنگی، پارهای از ویژگی های عام و مشترک نیز وجود دارد. از این رو چیزهایی مانند پوشش، عقاید، آداب و رسوم، ورزشها و بازیهای محلی، آرایش، سبک معماری، انگارهها، نمادها و نشانههای فرهنگی، نقش ویژهای در تشخیص تفاوتهای فرهنگی و هویتهای جمعی دارند.
این فرهنگ با داشتن پشتوانه اساسی برخاسته از ساختار اجتماعی، تاریخی و سیاسی و شیوه معیشت و اقتصاد مردم در سه شیوه زندگی عشایری، روستایی و شهرنشینی، سرشار از آداب و رسوم، سنن، باورها، هنجارها و ارزش های مکتوب و نامکتوب و ملموس و ناملموس است.
قوم لُر پدید آورنده بخش چشمگیری از پیشینهی فرهنگی و تاریخی ایران هستند و به عنوان یکی از کهن ترین قومهای ایرانی در ساختن تاریخ این سرزمن همواره کارآمد بودهاند. عشایر لُر از دو بخش جداگانه یعنی جلگه و کوهستان تشکیل شده است و این هر دو از نظر موقعیت طبیعی و جغرافیایی و آداب و رسوم و باورهای قومی و حتی زبان خود قابل تعبیر و تفسیر است. این مردم اغلب با نام عشایر لرستان، بختیاری، کهگیلویه و ممسنی شهرت دارند. آنها اغلب در دامنهها و اطراف قسمتی از این ارتفاعات در شمال غربی و بخش غربی استان فارس یعنی از حوالی شیراز تا نزدیکی کرمانشاه، در غرب و جنوب غربی و جنوب تا خلیج فارس ایران سکونت داشته و دارند.
مردم لُر باورهایی از قبیل قداست ماه، خورشید، ستارگان، نان، آتش، اجاق و نحوست بعضی از روزهای سال و اعتقاد به صبر(عطسه)، خواب دیدن و تیراندازی هنگام گرفتگی ماه و خورشید دارند. این اعتقادات بی تردید تأثیر مستقیمی بر دست ساخته های این قوم دارد. هم چنین فرهنگ و تمدن به مفهوم قوم نگاری که آیین و رسوم را نیز شامل می شود، تأثیرات زیادی بر عروسکها به خصوص عروسکهای دست ساز سنتی داشته است.
عروسک به عنوان موجودی دست ساز نشانگر هنر طراحی، ساختن و جان بخشی است، پس در ذات خود پدیده ای هنری است که تأثیری زیبایی شناسانه را بر مخاطبان خود در هر کارکردی به جای میگذارد.
عروسک های دست ساز سنتی به چند دسته تقسیم میشوند، که عروسکِ بازی ها یک دسته از آن است. عروسک-بازیچه های اقوام ایرانی، مانند دیگر اقوام و ملل، برای بازی کودکان و گاه بزرگسالان ساخته میشوند. شکل ظاهری بسیار متنوع و لباس، صورت سازی، تزئینات و مواد آنها متأثر از فرهنگ اقوام هر منطقه ایران است.
به نظر میرسد عروسکهای دست ساز سنتی تحت تأثیر محیط فرهنگی جدید (حرکت به سوی مدرنیته)، دستخوش تغییراتی شده اند.
لیلی دستی (بویگ) یکی از همین عروسکِ بازیها تحت تأثیرِ آداب، رسوم و فرهنگ قوم لُر شکل گرفته است. عروسکی که تا ۳۰ سال پیش در زاد بوم خود یعنی کهگیلویه و بویراحمد سنگ صبور دختران این استان بود.
نام لیلی علاوه بر کهگیلویه و بویراحمد در برخی از نواحی ایران مانند چهارمحال و بختیاری و فارس به عروسکی که نماد زیبایی است اطلاق میشود. این عروسک از این لحاظ اهمیت دارد که در درون ساختار فرهنگی خاص خود خلق میگردد.
بنابراین از آن اقلیم و ساختار تأثیر میپذیرد ، زمینهای که این بازی (لیلی بازی) در آن تعریف می شود از لحاظ فرهنگی چیز غیر منتظره ای نیست، چون اکثر مواقع این محیط است که اندیشه هایی را به ذهن القا می کند و باعث شکل دادن یک فرم، دست ساخته یا هر چیز دیگر و در نهایت هنر میشود. درسرچشمه اثر هنری، از یک سو محیط اجتماعی و ویژگی هایش وجود دارند و از سوی دیگر، آفریننده اثر و شگرد خاص او در واکنش نشان دادن به انگیزه های اجتماعی که او در آن می زیست.
این عروسک ها به طور مستقیم و بی ابهام بازتابنده یک اقلیم در وجه کلی آن هستند که در این بستر ساخته می شوند و سپس واقعیتِ عملی و عینی به خود می گیرند.
همت هاشمی کارشناس فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج، میگوید: "واگویه ها، ناگفته ها و هر آنچه که دختران و زنان بومی در دل خود داشتند با این عروسک مطرح میکردند. به نوعی عروسک لیلی اسرار مگوی زنان روستا است."
عروسک های دست ساز سنتی که در محیط فرهنگی قوم لر شکل گرفته اند به نظر میرسد دچار مرگ خاموش شده اند. به این ترتیب است که بازنگری و بررسی وضعیت این عروسکهای دست ساز نمادین ضرورت دارد، عروسکی که از تداعی و پیوستگی یک سنت خلق و با تصورات ذهنی و احساسات کودکانه خلط شده است. این اندیشه برآمده از یک سنت چندین هزار ساله بوده که از طریق این آدمکهای چوبیِ نمادین، نسل به نسل منتقل شده است.
منابع بسیارکمی درباره ی عروسک لیلی دستی یافت شد، که تقریباً به صورت محدود به این عروسک پرداخته بودند. در کتاب "بازیهای محلی کهگیلویه و بویراحمد" بیشتر به معرفی این عروسک پرداخته شده است، در کتاب "بازبازک" هم به این عروسک مربوط به قوم بختیاری پرداخته شده است.
عروسک بازبازک شباهت های زیادی با لیلی دستی دارد، تنها تفاوت عروسک بازبازک با لیلی دستی در روسری(کهنه) یا مینای آنها است. در کتاب "فرهنگ عروسک ها و نمایش های عروسکی آئینی و سنتی ایران" نیز به معرفی این عروسک پرداخته شده است و همینطور بیان شده است که عروسک لیلی در مناطقی از بوشهر نیز ساخته میشده.
این عروسک ها نزد اقوام مختلف لر، اسمهای متفاوت ولی ساختار و قدمت یکسانی دارند که در ادامه آمده است. لر ممسنی (لیلی دستی یا لیلی دو دستی)، لر بختیاری(بازبازک)، لر بویراحمد (بویگ )، دیلم و بوشهر (لیلی یا عروسک دستمال به دست).
قوم لر در هنگام کوچ بزرگ برای کودکان خود عروسک هایی از جنس چوب، نی و پشم گوسفند می ساختند تا به واسطه آن کودکان خود را سرگرم بازی کنند. لیلی دستی نمایه ای از عروسک های تاریخی کودکان قوم لر در طول دوره تاریخ بوده است.
این آدمک چوبی بر روی هر دو دست خود سوراخی دارد که با بند یا طناب نازکی به هم گره می خورد و با کشیدن این طناب دست های عروسک شروع به بالا رفتن و پایین آمدن میکند.
لباس و پوشش عروسک لیلی دقیقا شبیه لباس ها و پوشش زنان کهگیلویه و بویر احمد است.
در بازی با لیلی هاست که ساختار منسجم و کارکرد اصلی بازی با این عروسک ها مشخص می شود. بعد از چیدن اسباب خانه، قلعه و بر پا کردن سیاه چادرهایشان و تقسیم کارها شروع به بازی میکردند. زمان بازی روزهای آفتابی و ملایم از صبح تا غروب بود. به این صورت که آنها ابزار زراعت، دامداری و وسایل پخت و پز و مقداری قند و چای هم با خود می آوردند و افرادی را به عنوان اعضای خانواده انتخاب می کردند و به کارهای عادی از قبیل پخت و پز و پذیرایی از مهمان می پرداختند و درصدد بر می آمدند که به خیال کودکانه ی خود بین اعضای خانواده ها خویشاوندی برقرار کنند.
به همین منظور کودکی را عروس و کودک دیگر را به عنوان داماد برمی گزیدند و با تصورات کودکانه عروس را به خانه ی داماد می بردند و آن دو را در کنار یکدیگر می نشانند و شادی می کردند آنها دوست داشتند نقش عروس و داماد را بیافرینند. بهترین بستر برای این هنرنمایی، لیلی بازی و عروس پردازی آنها در عالم کودکانه است. آنها عروسی خیالی می سازند، عروسی که خم زلفش یادآور تاب گیسوان عروس های واقعی باشد.
آنها از شکل و رنگ لباس و صورت و زلف عروس اِنگاره آفرینی میکنند. از موهای سر عروسک دو زلف شبیه حرف (ج) می پردازند و با خال گونه برای حرف (ج) نقطه سیاهی می گذارند.
در اینجا دختر بچه ها در قالب لیلی دستی عروس می شوند و پسر بچه ها خود نقش داماد را بازی می کند.در این هنگام یک نفر از دختران که از بقیه بزرگتر است به عنوان سرخون، تعیین می شود و در حالی که آماده هستند، ((سرخون)) در وسط می ایستد و سؤال و جوابهایی با آهنگِ مخصوص بین او و سایر کودکان رد و بدل می شود.
سرخون: دورله مال محلمون ----- دخترهای مال و محله مان
بچه ها: لبی لبی، لبایمون --- -- لبیک، لبیک، شنیدیم
سرخون: بیت بریم شیتون بدم---- بیایید برویم شوهرتان بدهم
بچه ها: وکی، وکی، شیمون بدی؟----- به کی ، به کی شوهرمان بدهی؟
سرخون: و بنگه رو شیتون بدم ----- به "بنگه رو" شوهرتان بدهم
بچه ها: زنش قلبه شی نیکنیم ---- زنش خطرناک است با او ازدواج نمی کنیم
سرخون: وکاکرو شی تون بدم ---- به "کاکرو" شوهرتان بدهم
بچه ها: نی خیم، نی خیم ، دو زن داره ---- نمی خواهیم، نمی خواهیم دو زن دارد
سرخون : په ده و کی شیتون بدم؟---- پس به کی شوهرتان بدهم
بچه ها: وَکا حسن شی مون بده --- به کا حسن شوهرمان بده
در این موقع بازی درمیان هلهلهه و شادی بچه ها به پایان می رسد.
خانم جنتی از فعالان حوزه عشایر استان کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج، میگوید: "من و دوستانم هم گاهی نقش عروس و داماد را با لیلی ایفا میکردیم، اما در اکثر مواقع من و دوستانم نقش مادرمان را برای لیلی بازی میکردیم، به این صورت که لیلی نقش من را داشت و من نقش مادر لیلی را ایفا میکردم.
حتی در خاطرم هست زمانی که مادرم مرا به خاطر کار اشتباهی دعوا میکرد با همان زبان مادرم لیلی را دعوا میکردم و لیلی هم دلایل مرا برای کار اشتباهم بازگو میکرد، واین بازی در آرام کردن من نقش بسزایی داشت.
خانم جنتی در ادامه گفت: هیچ خاطره ای در کودکیم مرا به اندازه خاطرات بازی با لیلی خوشحال نمیکند و با فکر کردن به آن دوران اشک و لبخند در صورتم جاری میشود.
او همچنین گفت: از تمام مادران و زنان هم استانی خواهش میکنم عروسک لیلی را برای فرزندان و نوه هایشان معرفی کنند، حتی نحوهی بازی با آن را به آنها یاد بدهند، چرا که این عروسک نماد و بیانگر فرهنگ و آداب رسوم استان ما است و ما مادران و زنان قدیمی توانایی بیشتری برای معرفی هر چه بهتر و بیشتر این عروسک به نسل های جدید داریم.
جنتی گفت: من لیلی های زیادی را برای فرزندانم درست و با آنها بازی میکردم تا نحوه بازی کردن با لیلی را یاد بگیرند، اکنون نیز برای نوه هایم این عروسک را آماده و آنها را سرگرم میکنم. وقتی شعرها و داستان های مخصوص لیلی را برای آنها بازگو میکنم شور و ذوق آنها برای بازی با این عروسک بومی و محلی چندین برابر میشود."
این عروسک که لباس آن دقیقا شبیه لباس محلی این استان است به علت غفلت مسئولان متولی و پیدایش عروسک های نوظهور برای سه دهه خانه نشین شد.
سارای ۱۵ ساله در گفتوگو با خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج، با دیدن لیلی گفت: "به یاد دارم وقتی بچه بودم از این عروسک در خانه مادر بزرگم وجود داشت، ولی هیچوقت اطلاعات دقیقی از این عروسک نداشتم و ندارم."
خانه نشینی طولانی مدت لیلی، جمعی از دوستداران حوزه فرهنگ و هنر استان را بر آن واداشت تا این عروسک بومی را دوباره احیا و روانه بازار کنند.
عروسک لیلی بختیاری ها با تلاش مسئولان و دوست داران این حوزه کاملا احیا و شناسنامه دار شده است.
یکی از زنان عشایر بختیاری در گفتوگو با خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج، در رابطه با لیلی چنین میگوید: "وقتی عروسک های نوظهور و جدید وارد بازار شدند، عروسک لیلی حتی برای عشایر هم فراموش شد.
ما عروسک لیلی را دوباره بازسازی کردیم و آن را ثبت ملی رسانده و روانه بازار کردیم.حالا علاوه بر اینکه از ایران سفارش لیلی داریم، از کشورهای دیگری چون آمریکا هم برای این عروسک سفارش داریم."
علی اصغر مونسان رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج، گفت : "در حال حاضر روی بخش عروسک بومی محلی، آنگونه که باید و شاید نتوانستیم کاری کنیم، اما این عروسک ها از لحاظ تعداد مشکلی ندارند. در حال حاضر روی برند سازی، بسته بندی و بازاریابی عروسک لیلی تمرکز کرده ایم."
لیلی دستی نمادی از دختر لر است که با توجه به انتخاب رنگ لباس، جنس دستمال رقص و حالت پیچاندن موها و زلف کردن آن، میتواند دختری نوجوان، جوان یا میانسال را نشان دهد.
بازنمایی دختر لر با این نوع پوشش حتی به قصه های عامیانه ی این قوم، تولیدات کاربردی آنها مثل دست بافته های آنها و نقاشی های نقاشان خودآموخته، راه یافته است.
ترکیب رنگ لباس، مفهوم رقص لیلی ها، نشانه و نمادی که در این عروسک وجود دارد در جای خود قابل بررسی است.گاهی حتی افراد مسن این قوم این عروسک بازیچه نمادین را برای حفظ آیین خود در خانه نگهداری میکنند.
این عروسکها طبیعتاً وقتی از نظر بعد زمان و بعد مکان تغییر میکنند دستخوش تبدیل می شوند و همینطور با خلق عروسک های ماشینی و خودکار نقش این عروسک ها در بازی دختربچه ها کمرنگ تر شده است.
عروسک لیلی دستی علاوه بر این که جنبه بازیچه برای بچه ها دارد، نقش تربیَتی و آیینی زیادی نیز دارد. مکان های بازی خود نیز بستر غنی هنرهایی چون هنر زمینی می باشد، که در جای خود نیاز به تحقیق و بررسی دارد.
عروسک لیلی از جمله میراث فرهنگی با ارزش ما است که با توجه بیشتری به آن، میتوان نقش به سزایی در ایجاد زمینه اشتغال به ویژه برای بانوان روستایی ایجاد کرد.
اشتغال نیازمند توسعه کارآفرینی و سرمایه گذاري است که آن نیز توسط بخش مالی تأمین میشود. با توجـه به اهمیت اشتغالزایی در اقتصـادهاي در حـال توسـعه، شـناخت حـوزه هـایی کـه بتوانـد بـا منـابع کوچـک اشتغالزایی پایدار ایجاد کند، اهمیت مییابد.کاربرد و سرمایه اندوز بودن، از بـارزترین ویژگـی هـاي اشـتغال در حوزه فرهنگ و به ویژه صنایع دستی است. به همین دلیل حوزه فرهنگ و هنر داراي پتانسیل هاي بـالایی جهـت اشـتغالزایـی اسـت و رشـد آن طـی دهـه هـاي اخیـر موجـب شـده تـا ایـن حـوزه در رأس توجـه سیاستگذاران قرار گیرد.
نتایج نشـان مـی دهـد کـه اشـتغال زایـی در حـوزه فرهنگ به طور مثبت و معنی دار تحت تأثیر تأمین مالی بیرونی این بخش بـوده اسـت. البتـه برآوردهـا نشـان میدهد سرمایه گذاريها و رشد اقتصادي منطقه اي موجب افزایش اشتغال در حوزه فرهنگ نشده است، کـه احتمالاً یکی از دلایل آن تورش سرمایه بري است. نتایج مربوط به جنسیت نیز گویاي آن است که با وجـودکمتر بودن سرانه تسهیلات اعطایی به زنان کارآفرین در مقایسه با مردان، تأثیر مثبتی بر اشـتغال فرهنگـی دربرخی از استانها داشته اند.
امید است با توجه بیشتر مسئولان و مردم به عروسک لیلی و دیگر داشته های فرهنگیشان ، شاهد ایجاد زمینه های اشتغال به وسیله این داشته های فرهنگی و تولید هر چه بیشترشان باشیم.
گزارش از سحر پیشوا.