این روزها جوانان چند برابر توان مالی خود برای مراسم ازدواج هزینه می‌کنند و سادگی‌ که پیامبر (ص) بر آن تأکید داشتند به فراموشی سپرده شده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، عمارتی زیبا وسط باغی بزرگ و سرسبز، مسیری پوشیده شده از گل‌های طبیعی، میز‌ها و صندلی‌های شیک، شمع و ظروف کریستال، لباس سفید بلند سنگ دوزی شده بر تن و ساقدوشانی که دنباله آن را حمل می‌کنند؛ این رؤیای اغلب دختران و پسران ما در آستانه ازدواج است.

یک شب عروسی، هزار شب بدهی/  تایِ تجملات یا سینِ سادگی؟
 انتشار عکس‌های جذاب آتلیه‌های عروسی در فضای مجازی به این رؤیا شدت بخشیده و کمتر بیننده‌ای است که حسرت تجربه چنین موقعیت و ثبت چنین عکس‌هایی را نداشته باشد.

هر روز شاهدیم یکی از دوستان و آشنایان اطرافمان چند برابر توان مالی خود اقدام به برپایی چنین جشنی کرده و سادگی‌ای که پیامبر اسلام (ص) در امر ازدواج بر آن تأکید داشت و باعث شد دختر بزرگوار ایشان حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) در اوج سادگی عروسی خود را برگزار کنند، به فراموشی سپرده شده و جای خود را به عروسی‌های چند صد میلیونی داده است.

امین و سمیه، اولین زوجی هستند که قرار است عروسی‌شان در عید قربان باشد. خبرنگار می‌پرسد تاکنون چقدر برای برگزاری مراسم عروسی هزینه کرده‌اید؟ امین با لبخند جواب می‌دهد: بدون در نظر گرفتن سرویس طلا و... تا کنون نزدیک ۳۰ میلیون برای آرایشگاه، تالار، شام و... هزینه برآورد کرده‌ایم.

باز خبرنگار می‌گوید، این‌همه هزینه واجب است؟ که ناگهان سمیه درحالی‌که با لبخند به امیر نگاه می‌کند، پاسخ می‌دهد: بله واجب است، درست است این مراسم یک شب است، ولی تا آخر عمر برای هر دوی ما خاطره خواهد ماند و دوست داریم این خاطره هر چه باشکوه و مجلل‌تر در ذهن و خاطرمان سالیان سال تداعی شود.

امین سخنان سمیه را قطع می‌کند و در ادامه بیان می‌کند که نگران بخشی از هزینه عروسی نیست، زیرا مبلغی از آن در مراسم پاتختی توسط رسمی که هر دو خانواده آنان دارند و سکه و پول می‌دهند، برطرف خواهد شد و مابقی آن هم به امید وام ازدواج هستند.

زوج جوان دیگر به‌تازگی با هم ازدواج‌کرده‌اند. میلاد با بیان اینکه او و مریم مایل به برگزاری مراسم عروسی نبوده‌اند و به‌جای آن، برای شروع زندگی مشترک قصد سفر به مشهد مقدس را داشته‌اند می‌گوید: متأسفانه خانواده مریم بالأخص پدر ایشان با ایده و طرح ما مخالفت کرد و گفت هر دو خواهر مریم به بهترین شکل ممکن جشن عروسی گرفته‌اند و اگر شما اقدام به این کار کنید فامیل در مورد ما بد فکر می‌کنند و با خود می‌گویند دخترش را به یک فردی که در تأمین هزینه و مخارج اولیه زندگی مانده، داده است.

مریم هم دلی پر گلایه دارد و در ادامه می‌گوید: بنده و میلاد با این وجود که مایل به برگزاری عروسی نبودیم، عروسی را برگزار کردیم و هر چقدر خواستیم عروسی در سادگی برگزار شود والدین هر دوی ما به ما گوشزد می‌کردند که اگر این کار را بکنیم به فکر آبروی آن‌ها نبوده‌ایم و فامیل قضاوت بدی درباره ما خواهند کرد.

او می‌افزاید: اکنون بیش از یک ماه از عروسی ما می‌گذرد و هنوز میلاد مجبور است، اضافه‌کاری بایستد تا قسط و خرج عروسی را تسویه کند. به عقیده بنده اگر خانواده‌ها زوج‌های جوان را تحت‌فشار قرار ندهند، قطعاً مراسم عروسی ساده‌تر برگزار خواهد شد.

احمد، ۲۹ ساله، یکی از افرادی است که هزینه بسیار بالایی برای برگزاری مراسم عقد و عروسی خود هزینه کرده، ولی متأسفانه هشت ماه پس از زندگی مشترک، از همسرش در حال جدا شدن است.

او با بیان اینکه دلیل طلاق او از همسرش مسائل مالی نیست، می‌گوید: از کار و کاسبی خوبی برخوردارم. هزینه این جشن‌ها اگر چه زیاد بود، ولی برای من مبلغی به‌حساب نمی‌آمد، هر چند چندان هم موافق هزینه‌های اضافی برای ازدواج نبودم، ولی همسرم میل شدیدی به گرفتن عروسی تجملاتی داشت و وقتی دلیل این‌همه اصرار و میل را از او جویا می‌شدم، پاسخ می‌داد که دوست ندارد جلوی دوستان و فامیل خود کم بیاورد و همیشه از مراسم ازدواج خود این تصور را داشته که در بهترین و مجلل‌ترین لباس عروس دنباله‌دار ظاهر خواهد شد.

احمد ادامه می‌دهد: هر چند همسرم مرا به خاطر پول و موقعیت شغلی نمی‌خواست، ولی عشق به تجمل و اینکه با دوستان و آشنایان خود از لحاظ تجملات به رقابت بپردازد، یکی از خصوصیت بارز اخلاقی‌اش بود و بنده فکر می‌کردم این میل به تجملات، پس از عروسی کمی فروکش خواهد کرد، ولی متأسفانه روزبه‌روز شاهد پرداختن به این تجملات به شکل‌های مختلف بودم.

احسان، طلبه جوانی است که در سن ۱۸ سالگی ازدواج‌کرده. او با بیان اینکه همسرش هم مثل او طلبه است، می‌گوید: باورتان نمی‌شود مهریه همسرم ۵ سکه بهار آزادی است و کمترین هزینه ممکن را برای عروسی خود کرده‌ایم. البته به غیر از همسرم فامیل همسرم در اینکه مراسم عقد و عروسی‌مان با کمترین هزینه برگزار شود نیز بسیار کمکان کردند.

وی ادامه داد:به نظر من این خانواده‌ها هستند که آتش برگزاری عروسی‌ها و مراسم‌های عقد مجلل را شعله‌ور می‌کنند و باعث می‌شوند اول زندگی مشترک، زوج جوان با مشکلات عدیده‌ای همچون بدهی مراسم عروسی و... مواجه شوند. ما زندگی مشترک خود را با سادگی شروع کردیم و هم‌اکنون ازدواجمان به دوران ۹ سالگی خود رسیده است.

فرهنگیان که دارای یک مزون لباس عروس در شهر اصفهان است، با بیان اینکه خرید یک لباس عروس ساده از چهار میلیون تومان به بالا شروع می‌شود به خبرنگار ایسنا می‌گوید: کرایه لباس عروسی که تا کنون به تن هیچ‌کسی نرفته است از شبی ۳ میلیون شروع می‌شود و لباس عروسی که قبلاً پوشیده شده از شبی یک‌میلیون و ۵۰۰ هزار تومان. وی ادامه می‌دهد: عروس‌های این دوره با دوره‌های گذشته بسیار فرق کرده‌اند.

بنده خاطرم است ۱۰ سال پیش وقتی این کار را شروع کردم، خانم‌های جوان که قصد خرید لباس عروس داشتند تابع تصمیم خانواده خود و داماد بودند و کمتر عروسی اصرار می‌کرد که لباسی را که دوست دارد، برای او خریداری کنند، ولی متأسفانه الان شاهد هستم که بیشتر عروس‌های جوان مایل به خرید لباس عروس آن هم با قیمت بالا هستند و تمایل کمتری به کرایه لباس بالأخص لباس عروس پوشیده شده وجود دارد. گاهی هم شاهد دعوای شدید عروس با خانواده داماد برای خرید لباس عروس بوده‌ام!

زهرا نصیری، مدرس سبک زندگی و کارشناس مباحث فرهنگی، معتقد است که سادگی و میل به آن، یک شیوه تربیتی است که والدین امروز از آن غافل مانده‌اند. سادگی همچون سایر صفات باید از سنین کودکی برای فرد به‌درستی تبیین شود تا فرد در آینده بتواند این سادگی را در زندگی فردی و اجتماعی خود به کار برد.

وی ادامه می‌دهد: نمی‌توان انتظار داشت که فرد در دوران زندگی مجردی خود به شیوه تجملاتی و پر زرق‌وبرق زندگی کند و یک‌دفعه از او بخواهیم، شروع زندگی مشترکش را با سادگی آغاز کند.

این کارشناس مسائل فرهنگی تصریح می‌کند: کشور ما همچون سایر کشور‌ها با گسترش وسایل ارتباط جمعی و توسعه زیرساخت‌های ارتباطی با پدیده جهانی‌شدن روبروست و جهانی‌شدن علاوه بر مزیت‌های فراوانی که دارد، باعث از بین رفتن فرهنگ‌های مرسوم آن کشور و منطقه می‌شود و مهم‌تر از همه مصرف‌گرایی را به همراه دارد.

نصیری می‌افزاید: اکنون جشن‌ها، مراسم‌ها و مناسبت‌های زیادی به رسوم ما ایرانیان اضافه‌شده و تأسف‌بارتر اینکه ما ایرانیان، این مراسم و مناسبت‌ها را باشکوه‌تر از مراسم‌های قدیمی خودمان برگزار می‌کنیم.

وی تصریح می‌کند: ویژگی تغییرات فرهنگی در جامعه، زمان‌بر بودن آن است. یعنی اگر قرار است مسئله‌ای فرهنگی در کشور تغییر رویکرد بدهد، سالیان سال طول می‌کشد تا این امر صورت گیرد. هم‌اکنون جامعه ما در بخش‌های فرهنگی و اجتماعی دچار تغییر و تحولاتی شده و این تغییرات، تحولی در مراسم و مناسبت‌های ما داشته است.

این مدرس سبک زندگی می‌گوید: با نگاهی به عروسی‌های دهه اخیر می‌توان دریافت که چقدر عروسی‌های ما دچار تغییر شده؛ هم‌رنگ بودن لباس‌های ساقدوش با لباس عروس و داماد، عکس‌های آن‌چنانی آتلیه، کلیپ قبل عروسی و. ناشی از تبلیغات و فیلم‌هایی است که در اثر توسعه زیرساخت‌های فضای مجازی در دسترس مردم قرار گرفته و البته بخش مهم دیگر مصرف‌گرایی ما ایرانیان است که نسبت به دهه‌های گذشته بیشتر شده است.

نصیری ادامه می‌دهد: این مصرف‌گرایی و تجملاتی بودن، مختص به مراسم عقد و عروسی نیست و هم‌اکنون نوزادی که متولد می‌شود، برای استحمام آن چند مدل شامپو و لوسیون وجود دارد، اتاق او قبل از تولد، پر از وسایل بازی است و حتی قبل از اینکه به دنیا بیاید برای او جشن جنسیت برگزار می‌کنند! چگونه انتظار داریم کودکی که در این فضا‌ها رشد پیدا می‌کند، مراسم ازدواج خود را ساده برگزار کند؟

این مدرس سبک زندگی تأکید می‌کند: مراسم ازدواج یکی از فانتزی‌های فرد در طول دوران زندگی‌اش است و فرد قبل از ازدواج بار‌ها و بار‌ها به آن فکر می‌کند و دوست دارد در بهترین شکل ممکن این جشن را برگزار کند. قطعاً اگر در فرد، ساده‌زیستی به‌درستی تبیین نشده باشد، او تمایل دارد ازدواج و عروسی خود را در رؤیایی‌ترین شکل ممکن برگزار کند.

نصیری خاطرنشان می‌کند: اگر به دنبال این هستیم که سادگی ازدواج در جامعه حکم‌فرما شود، به‌جای شعار و ساخت کلیپ‌هایی مبنی بر اهمیت سادگی در شروع زندگی مشترک، باید به نهادینه کردن سادگی در خانواده و سپس در مدارس بپردازیم، چون جامعه ساده‌زیست با تربیت نسل ساده‌زیست محقق خواهد شد.

منبع:ایسنا

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۰۵ ۱۳ مرداد ۱۳۹۸
من سه سال پیش ازدواج کردم شوهرم بعد از عقد یه گوسفند کشت و منو عقیقه کرد و حدود 70 نفر از مهمونای نزدیک رو چلو گوشت داد بعدش باهم رفتیم کربلا و برگشتیم و اومدیم سر خونه زندگی خودمون