به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، چند روز قبل زن میانسالی در تماس با پلیس پایتخت از سرقت خانهاش خبر داد و مدعی شد زمانی که به همراه دخترش به میهمانی رفته وسایل باارزش خانهاش سرقت شده است. بهدنبال این شکایت، تحقیقات پلیسی آغاز شد، ولی پلیس موفق نشد سارق خانه زن میانسال را شناسایی کند.
خوابهای آشفته
بررسیها ادامه داشت تا اینکه دختر شاکی نزد پلیس رفت و سرنخی به مأموران داد که راز سرقت میلیاردی از خانه مادرش را برملا کرد. او گفت: شوهرم همیشه در خواب حرف میزند، گاهی حتی اسرار خانوادگی شان را در خواب فاش میکند. او چند وقتی است در خواب گریه میکند و مدام میگوید نباید دزدی میکردم. شبهای اول توجهی به حرفهایش نداشتم، اما در شبهای بعدی اسم مادرم به میان آمد و کنجکاوتر شدم و متوجه شدم که سارق خانه مادرم، همسرم کیوان است. با اطلاعاتی که زن جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد، کیوان بهعنوان مظنون این پرونده بازداشت شد و مرد جوان در همان تحقیقات اولیه به سرقت از خانه مادرزنش اعتراف کرد.
گفتگو با متهم
مرد جوان که هنوز باورش نمیشود توسط همسرش لو رفته در رابطه با سرقتش میگوید:
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟ / خانواده همسرم وضع مالی خوبی دارند. چند سال قبل پدرزنم فوت کرد و پس از آن مادرزنم مدام من را با باجناق هایم مقایسه میکرد و به من سرکوفت میزد تا اینکه تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم.
چه شد که این نقشه به ذهنت رسید؟ / از بخت بدم بیکار شدم و جرأت بازگو کردن آن را نداشتم از طرفی هم بهخاطر شرایط اقتصادی نمیدانستم چکار باید انجام دهم. یک شب در خانه مادرزنم دلارها و طلاهایش را دیدم و همانجا بود که تصمیم به سرقت گرفتم. کلید خانه مادرزنم را مخفیانه برداشتم در فرصتی مناسب نقشهام را عملی کردم.
فکر میکردی دستگیر شوی؟ / اصلاً. من سرقت را خیلی محتاطانه انجام دادم. این حرف زدن در خواب همیشه برای من مشکل ساز بوده، اما در تعجبم که همسرم چطور توانسته من را لو بدهد.
منبع:ایران
انتهای پیام/
مرد باش و جرات داشته باش بگو بیکارشدم ،ولی میرم دنبال کارجدید ،،نه اینکه دزدی میکنی!
بیچاره زنه زندگیش خراب شد