به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، برای تقریباً هر جانور غیرانگلی در کره زمین، دست کم یک ارگانیسم انگلی وجود دارد که آن را در مرحلهای از زندگیش درگیر خود میسازد. انگلها که به نسبت یک به میلیون ما را در انقیاد خود درآورده و البته وجودشان برای تعادل اکوسیستم زمین حیاتی است، بسیار نرمالتر از آن چیزی هستند که فکر میکنیم.
با این وجود برخی از انواع انگلها بسیار عجیبتر و ترسناکتر از آن چیزی هستند که بسیاری از ما فکر میکنیم. هر انگلی که ما را دچار خود میسازد به شکلی و به نحوی متفاوت و غیرطبیعی است. برخی از آنها از بعضی جهات منحصربهفرد و برخی دیگر ویژگیهایی بسیار ترسناک دارند.
بیشتربخوانید: نشانههای بیماریهای انگلی را بشناسید
۱۰- برجهایی از کرمهای زنده
برخلاف بسیاری از دیگر انگلها، کرم پریستیونکوس پاسیفیکوس در واقع یک انگل نیست. علیرغم داشتن تمامی ویژگیهای یک انگل، این کرم درون بدن سوسک سرگینغلتان زندگی کرده، در مقابل سیستم ایمنی بدن سوسک از خود مراقبت کرده و برای غذا و مکان زاد و ولد به بدن میزبان خود وابسته است.
با این وجود نمیتوان این کرم را انگل نامید، زیرا تا قبل از مرگ میزبان خود شروع به خوردن بدن او نمیکند. این کرم مانند یک لاشخور در درون بدن میزبان منتظر میماند تا اینکه سوسک مرده و بدن او شروع به تجزیه میکند. انفجار باکتریایی در جنازه سوسک به منبع تغذیه کرم تبدیل خواهد شد و در درون این جنازه در حال فساد نیز تولید مثل کرده و هزاران کرم کوچک را به وجود خواهد آورد.
از همه ترسناکتر روش ورود این کرمها به بدن میزبان است. در حالت لاروی، صدها کرم با استفاده از ترشحات چسبناک خود به یکدیگر چسبیده و به یک برج کرمی زنده تبدیل شده و انتظار رد شدن سوسک را میکشند. در واقع آنها کرمی را تشکیل میدهند که از هزاران کرم کوچکتر تشکیل شده است.
۹- عروس دریایی که به یک بیماری تبدیل شده است
میکسوزوآها و پروتوزوآها موجودات تک سلولی هستند که در بافتهای بدن ماهیها زندگی میکنند. انواع مختلف میکسوزوآها به اندامهای متفاوتی حمله میکنند، از جمله قلب، ریهها، مغز یا بافتهای ستون فقرات و در ۹۰ درصد موارد مرگ میزبان خود را در پی دارند.
در کمال ناباوری، رشتهسازی ژنتیکی نشان داده که این بیماری نه تنها در قلمروی جانوران دیده میشود بلکه مرجانها، عروس دریایی و شقایق دریایی را نیز درگیر میسازد. سلولهای این موجود انگلی دارای ساختاری دقیقاً مشابه نیشهای میکروسکوپی یافت شده در شاخکهای عروس دریایی است که در این مورد برای تزریق مرحله مسری و آمیبی پارازیت و نه سم به دیگر جانوران استفاده میشود.
۸- انتروکسنوس، کرمی که کرم نیست
انتروکسنوس انگلی است که در لوله گوارشی خیار دریایی یافت میشود. این شبه کرم بیرنگ و مارپیچ کاملاً از اندامهای تولیدمثلی در یک زنجیره تکراری تشکیل شده که هزاران تخم را از مقعد میزبان خود بیرون ریخته و از طریق پوست خارجی خود مواد مغذی هضمنشده توسط خیار را جذب مینماید. تا جایی که به کرمهای انگلی مربوط میشود این انگل نیز بسیار معمولی و عادی به نظر میرسد و شباهت زیادی با کرم پهن از هر لحاظی دارد. تفاوت حیرتانگیز آن، اما این است که این انگل هیچ ارتباطی با چیزی که به آن «کرم» گفته میشود ندارد.
تنها در مرحله لاروی است که لارو شنا کننده و پلانکتونی انتروکسنوس شباهت زیادی به حلزون دریایی دارد. در واقع این جانور یک حلزون است و وقتی که انتهای خیار دریایی را مییابد، به درون آن خزیده و دگردیسی آن آغاز میشود. در این مرحله، انتروکسنوس پوسته، پاها، صورت، ارگانهای غیرتولیدمثلی و تمامی نشانههای یک حلزون معمولی یا آناتومی حلزونی را از دست میدهد. این موجود شبیه انسانی است که تنها از اندام تناسلی زنانه تشکیل شده، میتواند در درون معده جانور دیگری زندگی کرده و با خود جفتگیری نماید.
۷- کرم درخشان مرگ
کرم هتروهابتیدیس باکتریوفورا یک نیمه پارازیت است که به طور مستقیم از کرم ابریشمی که در درون بدن آن نفود میکند تغذیه نکرده بلکه از معده آنها برای کاشت باکتریهای همزیگری استفاده میکند که در ادامه مواد غذایی مورد نیاز او را تولید میکنند. این موجودات ترسناک، تا زمانی که میزبان زنده است تغذیه کرده و تولید مثل مینمایند و رفتهرفته آن قدر بزرگ میشوند که میزبان قبل از اینکه بتواند به حشره بالغی تبدیل شود از درون عفونت کرده و میمیرد.
چیزی که این انگل را متمایز میسازد تاثیر مشهودی است که بر میزبان خود دارد: با افزایش تولید باکتری در معده میزبان، کرم ابریشم یا کرم پروانه میزبان از کرمی بیرنگ به قرمز صورتی تغییر رنگ داده و نور تولید میکنند. البته این نور آن قدر نیست که انسان بتواند آن را ببیند، اما میزبان را برای پرندگان و دیگر جانوران مشخص میکند که متوجه میشوند این کرم قرمز درخشنده مزه بسیار بدی دارد و از آن دوری میکنند. بدین ترتیب کرمهای گرفتار شده تنها برای این انگل باقی میمانند و بدین ترتیب این کرم ترسناک به تنها انگلی تبدیل میشود که برای دور نگهداشتن شکارچیان از میزبانش رنگ بدن او را تغییر میدهد.
۶- شپش رحمی
رحم و شپش دو اسمی هستند که بدون شک دوست ندارید آنها را در کنار هم بشنوید، اما خوشبختانه، شپش رحمی موسوم به تربیوس شینووی تنها کوسههای فرشته را درگیر میسازد. شوربختانه برای این کوسهها، لارو شبه مگس این انگل سختپوست کانال تناسلی میزبان ماده خود را یافته، از طریق کانال رحمی خود را به لایه داخلی رحم کوسه چسبانده و برای همیشه آنجا میماند.
این شپش سر خود را در بافتهای رحم فرو برده، دست و پاهایش را از دست میدهد و رفته رفته به یک ریشه شبیه کرم نرم و بیحرکت تبدیل میشود. اگر میزبان باردار باشد، انگل به پوست نوزاد متولد نشده نیز میچسبد، اما بعد از تولد نوزاد مدت زیادی زنده نمیماند. این انگل ترسناک تنها یکی از انواع «کرمهای لنگری» است که دستهای بزرگ از سختپوستان انگلی بوده و همگی در حالت بلوغ به یک شکل بدون دست و پای شبیه کرم که درون بافتهای بدن میزبان قرار گرفته تبدیل میشوند.
اغلب کرمهای لنگری به پوست بیرونی میزبان حمله میکنند که زیاد هم ترسناک نیست، اما برخی از آنها به طور ویژه دستگاه تنفسی، سوراخ بینی، دهان، مقعد یا حتی کره چشم ماهیهای میزبان خود میچسبند. برخی از آنها میتوانند حتی در بیرون از بدن زندگی کرده، اما یک رشته مکنده خون را به درون قلب یا دیگر اندامهای حیاتی میزبان میفرستند.
۵- کرمهای پهن جهشدهنده قورباغهها
قابل درک است که شیوع دوزیستان دارای چندین دست و پا و بدشکل شده را به چیزی شبیه انفجار یک نیروگاه هستهای نسبت داد و در خبرها نیز روزگاری علت بوجود آمدن قورباغههای شبیه هیولا را دخالتهای اکولوژیکی انسان عنوان میکردند. با این وجود مقصر این جهشها یک عامل بسیار طبیعی، اما عجیبتر، ترسناکتر و شیطانیتر از ولنگاری انسانها در دور ریختن زبالهها است. کرمهای پهن انگلی دسته ریبیرویا، در مرحله بچگی دوزیستان را مبتلا کرده و خود را در درون بافتهای بدن آنان جای میدهند که در ادامه به پاهای یک قورباغه بالغ تبدیل میشوند.
حضور لارو این انگل در بدن بچه قورباغهها باعث رشد یک عضو اضافی به شکلی ترسناک میشود که پاهایی آویزان و بدشکل بیرون زده از بدن قورباغه هستند. بدین ترتیب قدرت جهیدن و شنای قورباغه ناقص شده و آنها را به طعمههایی آسان برای پرندگان شکارچی تبدیل میسازد. در معده مرغ ماهیخوار یا حواصیل، این انگل سیکل زندگی خود را تکمیل کرده و مدفوع پرنده آن را به آبهای دیگر منتقل میکند.
۴- زنبورهای زنبورخوار
بدون شک بسیاری از شما نیز با زنبورهای پارازیتی آشنا شدهاید که مراحل لاروی خود را در درون بدن دیگر حشرات گذرانده و در ادامه با جویدن بدن میزبان مانند یک بیگانه، به بیرون از بدن او راه پیدا میکنند. اعضای گونه تریگونالیدی، یک تغییر ترسناک به این سبک زندگی اضافه میکنند. آنها علاوه بر تزریق تعدادی تخم به صورت مستقیم به درون بدن حشره میزبان خود، صدها تخم را نیز در لبه برگها میگذارند با این امید که کرمهای پروانه آنها را ببلعند.
وقتی این تخمها در درون بدن میزبان قرار گرفتند، لارو آنها شروع به شکار لارو دیگر حشرات انگلی کرده و با آروارههای ترسناک خود بدن آنها را پاره میکنند. از آنجایی که لاروهای زنبور از بدن خود کرم پروانه تغذیه نمیکنند، بسیاری از آنها به دلیل نبود منبع غذایی از گرسنگی میمیرند، زیرا شکل همه کرمهای پروانه حاوی لارو دیگر انگلها نیست.
به همین دلیل است که زنبور مادر تعداد زیادی تخم میگذارد، اما برای پیدا کردن کرم پروانه وقت گذاشته، سپس از طریق پوست میزبان آنها را به درون بدنش تزریق مینماید و بقیه ماجرا را به شانس واگذار میکند. ترسناکتر این که وقتی این لاروها بدن میزبان خود را از لارو دیگر انگلها خالی کردند، با پاره کردن بافت بدن او، از بدنش خارج میشوند که مرگ میزبان را در پی دارد.
۳- صدف عقیمکننده کوسه
برای انگلهای بیمهرهای مانند حشرات و حلزونها بسیار معمول است که میزبان خود را عقیم نمایند، اما آنلاسما اسکوالیکولا یکی از معدود گونه انگلهای بیمهرهای است که یکی از مهرهداران را عقیم میسازد. این انگل نیز یکی دیگر از انواع سخت پوستان بوده و قربانی او نیز یک کوسه ریزجثه است.
انگل مذکور از بسیاری جهات شبیه صدفهای سخت است که بیشتر بدنش را در پشت سگ ماهی فرو برده و ریشههایی را از ستون فقرات این جانور عبور داده تا از مواد مغذی درون بافتهای درونی بدن او تغذیه نماید. اگر چه این انگل به اندامهای تناسلی کوسه نزدیک نمیشود، اما به نحوی مانع از توسعه این اندامها شده و آنها را بلااستفاده میسازد که هنوز دلیل آن مشخص نشده است.
جفتگیری و تولید نوزاد بخش قابل توجهی از مواد مغذی بدن کوسهها را مصرف میکند، بدین ترتیب عقیم شدن این میزبان توسط انگل به معنای غذای کافی برای او و نوزادانش است.
۲- صدف گازگیر صورت
تعدادی از صدفهای دوکفهای در واقع زندگی خود را از یک مرحله انگلی شروع میکنند و ماهیهای زیادی که به عنوان میزبان خود انتخاب میکنند آنها را به خانههای جدیدشان میرسانند. صدفها استراتژیهای بسیار عجیب و غریبی را برای رساندن این لاروها به ماهی میزبان مناسب اتخاذ میکنند، از جمله لانههای چسبناک ترسناکی و دامهای پیچیده و وسوسهانگیز پر از نوزاد.
با این وجود مستقیمترین و بیرحمانهترین روش متعلق به صدف دوکفهای اپیوبلاسما تریکوترا است. میزبان مورد نظر این صدف یک ماهی کوچک به نام «logperch» است که معمولاً ته رودخانه را برای بدست آوردن غذا جستجو میکند. صدفهای ماده با دندانهای کوچک و ترسناک خود هر چیزی که به آن برخورد نماید را گاز خواهد گرفت به این امید که صورت ماهی میزبان باشد. در صورتی که جانور مذکور این نوع از ماهی خاص نباشد حتی ممکن است جمجهاش در اثر گاز صدف خرد شود. همزمان با گاز گرفتن، تعداد زیادی بچه خارج و وارد بدن ماهی میشوند.
۱- مایت پا مورچهای
شته مشهور گازگیر زبان که با عنوان سیموتوآ اکسیگوا شناخته میشود نیز انگلی است که معمولاً جایگزین بخشی از اندامهای میزبان خود میشود. یکی از انواع این مایت به انتهای پای مورچههای سرباز چسبیده و خیلی آرام شروع به مکیدن خون کرده و از پاهای خود نیز برای چسبیدن به هر سطحی که روی آن فشار داده شود استفاده مینماید.
در واقع مورچه از این مایت به عنوان یک پای کارآمد و مفید بهره برده، زیرا یک پا با ۸ پای کوچکتر دیگر روی آن در اختیار دارد. این مایت برای مورچههای سرباز بسیار مفید است، زیرا آنها با اتصال پاهایشان به یکدیگر پلها و ساختارهای لانهای موقتی میسازند. مایت تنها دنبال غذا خوردن است و هیچ مزاحمتی برای مورچه ایجاد نمیکند.
منبع: برترین ها
انتهای پیام/