به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان ازقم؛ متن کامل بیانیه مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران به مناسبت هفته عفاف و حجاب، به شرح زیر است:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یصْنَعُونَ* وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا... وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ
«به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنی ورزند که این برای آنان پاکیزهتر است؛ زیرا خدا به آنچه میکنند، آگاه است و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی]فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زینت خود را مگر مقداری که [طبیعتاً]پیداست [در برابر کسی]آشکار نکنند ... و [شما]ای مؤمنان! همگی به سوی خدا بازگردید تا رستگار شوید» (سوره نور، آیات ۳۰و ۳۱).
بیست و یکم تیرماه سال ۱۳۱۴یادآور روزی است که طاغوتیان به پشتوانه مستکبران علیه عفاف و حجاب زنان مسلمان ایرانی هجوم بردند و از سوی دیگر یادآور حماسهای دیگر از ایستادگی و مقاومت ملت ایران در مقابل توطئهها و هجمهها به کیان فرهنگ اسلامی مردم ایران در ترویج بیبندوباری اخلاقی و اباحهگری است.
اکنون بیش از هشتاد سال از چنین روز پلیدی که دیکتاتور ظالم وقت و نوکر مستکبران و استعمارگران، با حمله به مسجد گوهرشاد و به خاک و خون کشیدن مردم مظلومی که تنها گناهشان اعتراض به بیحجابی و بیعفتی بود، درصدد ترویج فرهنگ غرب در ایران بود میگذرد؛ اما امروز همگی شاهدیم که مقاومتها و خونهای مظلومان آن روز، به هدر نرفته و امروز مقاومت در مقابل بیحجابی به درون گستره جغرافیایی دولتهای غربی که خود مسبب، برنامهریز و مروّج بیحیایی و بیعفتی بودند، کشیده شده است و جهان نظارهگر جوشش و پویش گسترده و فراگیر زنان در دفاع و حمایت از حیا، عفاف و حجاب است.
استکبار و استعمار جهانی به دلیل گسترش و نفوذ قدرت خود در کشورهای مذهبی، حجاب و پوشش را به صورت یک موضوع ضد ارزش و مخالف با آزادی زن معرفی کرد تا بتواند از این طریق در جامعه اسلامی نفوذ کرده، پایههای نظام اسلامی را متزلزل و فروپاشد. با وجود آنکه حجاب و پوشش برای زنان، علاوه بر اینکه بنیان خانوادهها را محفوظ و مستحکم نگه میدارد، حصری صدفگونه برای فعالیت آنان در اجتماع است تا آنها را از مخاطرات و نگاههای هوسآلود برخی مردان مریض دل، محفوظ نگه داشته و از کارکرد فعالیت آنها نکاهد و نیز کرامت و شخصیّت اصیل الهی و انسانیشان مانند درّی گرانبها مصون بماند و هم در عرصه اجتماع مروج حیا، عفاف و حجاب به دختران و نونهالانی که آیندهسازان کشورند، باشند. چرا که کشورهای استعمارگر برای استحاله فرهنگ و اندیشه دیگر کشورها کوتاهترین و مؤثرترین راه را از مسیر زنان و دختران آن جامعه دانستهاند. دشمنان اسلام به تجربه برایشان ثابت شده است که اگر در جامعه اسلامی حیا، عفت، پاکدامنی و غیرت از میان برود، ایمان اسلامی از آنجا رخ بر میبندد و عزت و کرامت آن جامعه پایمال میشود و آن ملت به جمعی حقیر و ذلتپذیر مبدل خواهد شد که به راحتی میتوانند سلطه و نفوذ خود را بر آن تحمیل نمایند.
تأیید این مطلب، رفتار و برنامههای کشورهایی است که با حجاب زنان مخالفاند، به آن بهانه که حجاب و پوشش مایه سلب آزادی و حضور زنان در جامعه است و به صورت علنی و با مصوبات قانونی با پوشش زنان در محافل علمی و رسمی برخورد میکنند؛ چرا که آنها با سرگرم کردن مردم به لذات زودگذر دنیایی و رواج بیعفتی و بیغیرتی در جامعه میتوانند هر گونه که بخواهند جامعه را اداره کنند و اعتراضی از سوی مردمجامعهگریبانگیرشان نشود.
تأکید آموزههای دینی و قرآن کریم نیز مؤید بر این مطلب است: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنَی أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ؛ای رسول خدا! با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادرهای خود فروپوشند که این کار برای این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوسرانان) آزار نکشند بر آنان بسیار بهتر است». (سوره احزاب، آیه ۵۹)
با توجه به آیات قرآن کریم میتوان به انواع حجاب و پوشش به صورت عام اشاره کرد:
حجاب و پوشش اسلامی بانوان: که باید هر دو بعد ایجابی (وجوب پوشش بدن) و سلبی (حرام بودن خودنمایی به نامحرم) آن رعایت شود تا گفته شود که حجاب اسلامی محقق شده است. (سوره احزاب، آیه ۵۹)
حجاب نگاه: که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شدهاند: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ؛ای رسول ما! به مردان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند» (سوره نور، آیه ۳۰)؛ «قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ؛ای رسول ما! به زنان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند». (سوره نور، آیه ۳۱)
حجاب گفتاری: طرز سخن گفتن با نامحرم (چه سخن گفتن زن با مرد و چه بالعکس)، طوری که موجب عشوه، شوخی و سخنان زننده نباشد: فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ؛ پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد. (سوره احزاب، آیه ۳۲)
حجاب رفتاری: به زنان دستور داده شده است به گونهای راه نروند که با نشان دادن زینتهای خود باعث جلب توجه نامحرم شوند: «وَ لا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ ما یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ؛ و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود» (سوره نور، آیه ۳۱)
حجاب پنداری و افکاری: اینکه انسان افکار پلید و سخیف را با توکل بر خدا از خود دور کند. برای مثال، اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که میتواند از لغزشها و گناههای روحی، پنداری و فکری، مانند کفر و شرک جلوگیری نماید: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً إِنَّک أَنْتَ الْوَهَّابُ؛ (راسخان در علم میگویند:) پروردگارا! پس از آن که ما را هدایت کردی، دلهای مارا به باطل مایل مگردان و از سوی خود مارا رحمتی ببخش. به راستی که تو خود بسیار بخشندهای» (سوره آل عمران، آیه ۸)
بنابراین، در دین مقدس اسلام، اولاً منظور از حجاب و عفاف در اسلام، پوشش و حریم قائل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در گونههای مختلف رفتاری، مثل نحوه پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است و ثانیاً حفظ عفاف و حجاب فقط شامل زنان نمیشود؛ بلکه مردان نیز مورد خطاب حفظ حریمها و حرمتها میشوند. ثالثاً رعایت عفاف و حجاب شامل هر دو بعد انسان، یعنی ظاهری و باطنی میشود و از آنجا که این دو بعد تأثیر متقابل در یکدیگر دارند؛ لذا پوشش ظاهر در نورانیت باطن و نیز حفظ باطن در حجاب و عفاف ظاهر تأثیرگذار است. از طرفی، پوشش ظاهر از لحاظ ذهنیت مردم جامعه نشانه و علامت عفت باطنی است. خدای متعال میفرماید: «یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛ای رسول خدا! با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادرهای خود فروپوشند که این کار برای این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوسرانان) آزار نکشند بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق، آمرزنده و مهربان است» (سوره احزاب، آیه ۵۹). به این ترتیب، با طرح مباحث بیان شده به این شبهه که گفته میشود بین حجاب و عفاف رابطهای نیست، میتوان پاسخ داد.
عطف به انواع حجاب از دیدگاه شرع مقدس اسلام، فلسفه و هدف حجاب و تشریع آن روشن میشود. با توجه به اینکه هدف اصلی خلقت انسانها و نزول کتب آسمانی و تشریع، قرب به خدای متعال است که تنها راه دستیابی به آن با تمسک به دو آیه قرآن کریم، تقوای الهی و تزکیه نفس و تعلیم و تربیت الهی است: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ؛ همانا گرامیترین شما در نزد خدا با تقواترین شماست» (حجرات، ۱۳)؛ «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ؛ و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد» (سوره جمعه، آیه ۲)؛ لذا میتوان گفت به طریق اولی، هدف فلسفه تشریع حجاب نیز قرب الی الله زنان و مردان، تقوا، عفت، پاکدامنی، طهارت و تزکیه نفس و به تبع، پاکی و طهارت جامعه از فساد، فحشا، بیبندوباری، هوسرانی و شهوترانی و فروپاشی بینان خانواده است.
اگر در جامعهای مردان و زنانش پایبند و مقید به رعایت حجاب و عفاف باشند، آثار و برکات فردی، خانوادگی و اجتماعی فراوانی دارد؛ از جمله، آرامش روانی افراد جامعه، استحکام کانون خانواده، رواج ازدواج، سالم بودن محیط کار و فعالیتهای اجتماعی برای زنان و مردان، کاهش مفاسد اجتماعی، حفظ ارزشهای انسانی؛ مانند عفت، حیا و متانت در جامعه، هدایت، کنترل و بهرهمندی صحیح و مطلوب از امیال و غرایز انسانی، تأمین و تضمین سلامت و پاکی نسل افراد جامعه.
در همین راستا، میتوان درباره زنان سه طیف عواطفِ خودگرا، جامعهگرا و تکاملگرا را مطرح کرد. زن، یا احساسِ هویتِ «تکاملگرا و باللّه» دارد، یا احساسِ هویت «خودگرا» و یا «جامعهگرا».
اگر زن، تحقیر و تجلیل و احساس هویت را به «تجمّل» برگرداند، دعوت به خود را آغاز کرده است. تحریک به خود، یعنی استخدامِ هرزگی و استخدامِ تبرّز و استخدامِ تجاهر، در دعوت به نفس، که حد متوقفی هم ندارد. موضوع آرایش، که جزء محورهای اساسی زن است، نوع ساده دعوت به خود است. نوع منزل، انواع نوشیدنی و پوشیدنی و کلیه وسائل اقتصادی مرتباً میتواند مظهر خودگرایی و تحریک به خود باشد.
در «جامعهگرایی»، احساس هر شخصی برابر با احساس نیاز است و ارضاء نیز برابر با «غِنا» ست. ملاحظهنسبتِ بین نیاز و ارضاء در جریان تکامل، معنایش این است که یک عده باید رنج ببرند تا عدهای دیگر بتوانند خوش باشند! یعنی دسترسی به آزادگی وهلهای و موضعیِ خرد، برای همه، در آنِ واحد، ممکن نیست. به عبارت دیگر، «تأمین تجمل برای همه، در آنِ واحد، ممکن نمیشود. اما این سقفی که برای عموم قابلِدسترسی و ارضاء است، تحریک آن به همان اندازه و در همان سطح نیست و تحریک افراد به انگیزش، باید به طرف بالا شیب داشته باشد؛ بنابراین سبب نظام طبقاتی میشود.
«تکاملگرایی» به معنایِ عمومی شدنِ ارزشهاست، قبل از اینکه «جامعه» ملاحظه شود. زن اگر احساس هویت را به خوبیها برگرداند، در این صورت، تکاملگرایی را آغاز کرده است. زنِ تکاملگرا در پیِ نشر خوبیها و مبارزه با بدیها برای لذتی بالاتر است که همان لذتِ رشدِ غیرِ خود است؛ لذت بهرهوری و خرسند شدن از تکاملیافتنِ غیر است. نه فقط ظلم نمیکند، نه فقط حق او را نمیگیرد، بلکه فداکاری میکند که او را از یک مرحلهفهم و یک مرحله وجدان به وجدانِ بالاتر و فهمِ بالاتر و عملکردِ بالاتر برساند. تکامل و همزیستی و مبتهج شدن افراد از همدیگر، یعنی «این زن» به «او» نفع برساند و او هم بخواهد به این نفع برساند.
مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در این باره میفرمایند: «زن در منطق اسلام و معرفت اسلامی یک الگویی دارد، یک چهارچوبی برای زن معیّن شده است؛ این چهارچوب، یک چهارچوب کامل است. یعنی زنِ اسلامی عبارت است از آن موجودی که دارای ایمان است، دارای عفاف است، متصدّی مهمترین بخشِ تربیتِ انسان است، اثرگذارِ در اجتماع است، دارای رشد علمی و معنوی است، مدیر کانون بسیار مهمّ خانواده است، مایهی آرامش جنس مرد است؛ همهی اینها در کنار خصوصیّات زنانگی [است]، مثل لطافت، مثل رقّت قلب، مثل آمادگیِ دریافتِ انوارِ الهی؛ این الگوی زن مسلمان است؛ همین خصوصیّاتی که پیغمبر اکرم در بیانات متعدّد بهمناسبت تمجید از فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) یا خدیجهی کبرا یا به نحو کلّی دربارهی زن بیان کرده؛ این الگوی اسلامی است». (بیانات رهبری، ۱۷/۱۲/۱۳۹۶)
به این ترتیب، با توجه به رویکردهای مطرح شده میتوان از دو نوع حجاب و عفت در سطح جامعه نام برد:
۱. «حجاب و عفتِ انفعالی و تحمیلی» که به دلیل ترس از خانواده، جامعه یا قانون از روی اجبار و اکراه خودش را از مرد نامحرم میپوشاند و اگر این دلایل برداشته شود، پوشش خود را رها میکند. پیامد عدم وجود عفتْ آگاهانه، احساس حقارت و پستی زنان است؛ از این رو، شروع به فتنهگری و رذالت در خانواده و جامعه و بعضاً انتقامجوییِ ناخودآگاه میکنند.
۲. «حجاب و عفتِ آگاهانه و انتخابی» که به دلیل تقرب به خدای متعال، حفظ هویت و عزتش حجاب را رعایت میکند؛ چرا که آگاه به فلسفه خلقتش است، لذا تحت هیچ شرایطی حاضر به رها کردن حجاب خود نیست. چنین زنانی احساس آرامش بیشتری دارند و در جامعه احساس عزت و غرور میکنند و نیز در فعالیتهای اجتماعی خود با اعتمادبه نفستر و موفقترند.
بنابراین، عفاف و حجاب، پرچم مبارزه با تهاجم فرهنگی و مایه کرامت، عزت، شخصیت و آزادی زنان است. آن هم در عصری که استکبار و استعمار جهانی با همه توان و قوای خود و با به کارگیری ابزارهای متلون و مسحورکننده فضای مجازی، درصدد بیرنگ کردن ارزشهای اسلامی و هوبت دینی زنان و مردان، از جمله خدشه در بحث عفاف و حجاب و منافی نشان دادن آن با بحث آزادی، زیبا و جذاب نشان دادن مظاهر بیعفتی، بیبندوباری، بد حجابی و خیانت زن و مرد به یکدیگر، سست کردن بنیانهای خانواده و روابط سالم بین زن و مرد است. در واقع، دشمنان به وضوح دریافتهاند که سلاح قدرتمند اسلام، سلامت جوامع اسلامی است که از طریق رعایت حجاب و عفاف به دست میآید و کلید رمز موفقیت و پیروزی خود را در جنگ نرم بیغفلتی، بیتفاوتی، سادهانگاری و سستی در پوشش و حفظ پاکدامنی زنان و مردان میدانند؛ لذا حجاب یکی از اهداف جدی و مهم است که دشمن در جنگ نرم به شدت برعلیه آن اقدام میکند تا به اهدافش که فروپاشی اسلام و نظام اسلامی است، دست یابد.
با این رویکرد میتوان تفاوت دو گفتمان در بحث زنان را مشاهده کرد: گفتمان غرب و مدرنیته که برای مستحکم کردن پایههای خود در جامعه و دنیا، روی بحث جنسیت و زن حساب ویژهای باز کرده است. زیرا هم برای صنعتی شدن و پیشرفت نیاز به نیروی کار ارزان داشت و هم نیاز به وسیلهای جهت تحقق مباحث آزادی، دموکراسی و روشنگری خود بود، که تمامی این امور در سایه حقوق زنان و برابری آنان میتوانست تحقق پیدا کند؛ بدون اینکه لایه زیرین سیاسی آن مشخص باشد.
اما در گفتمان اسلامی زن دارای کرامت، ارزش و عزت است. از دیدگاه اسلام، زن و مرد در آنچه مربوط به انسانیت است با هم فرق ندارند؛ یعنی خدای متعال برای زن و مرد در حقوق انسانی، اجتماعی، معنوی و سیر تکامل معنوی تفاوتی قائل نشده است؛ آنچه زن و مرد را از هم متفاوت میکند، از لحاظ خلقت و ویژگیهای طبیعیشان که خدای متعال خلق کرده، امتیازات و ارزشهایی برای هر جنس جداگانه قرار داده است تا کیان خانواده و نسل بشر حفظ شود. اسلام در سطح فرهنگسازی و هنجارآفرینی، حجاب را ارزشی نیکو و شایسته و رفتاری معروف و بایسته ترویج کرده است؛ ولی این به آن معنا نیست که در مقابل حرکت ضدفرهنگی و هنجارشکن بیعفتی و بدحجابی، تدبیرهای حقوقی و قضایی را در هیچ شرایطی حتی به عنوان آخرین گزینه در نظر نگرفته باشد. گرچه برخورد حقوقی و قضایی، اولین گزینه نیست، ولی نمیتوان گفت که به عنوان آخرین گزینه در موارد خاص و شرایط ویژه نیز منتفی است. به تعبیر دیگر، نمیتوان گفت که از نظر فقهی، دولت اسلامی در هیچ شرایطی به شکل سالبه کلیهحق برخورد حقوقی و قضایی با این گونه متخلفان و مجرمان را ندارد. البته وظیفه اصلی و اساسی دولت اسلامی در زمینه حجاب، برنامهریزی جامع و نظاممند است، ولی این به آن معنا نیست که از وظایف مهم دیگری، مانند تبلیغ، پنددهی و نظارت عمومی غفلتورزد.
مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در این باره میفرمایند: «یک مردی مثل علیّبنابیطالب میشود، یک زنی مثل فاطمهی زهرا میشود؛ یک مردی مثل عیسی میشود، یک زنی مثل مریم میشود؛ تفاوتی ندارند با همدیگر. پس این نگاهْ درست است که ما زن را در جنسیّت خودش - همانجور که هست، زن واقعی، مؤنّث واقعی - بشناسیم، و ببینیم چه ارزشهایی میتواند این فرد متعلّق به این جنس را یا این جامعهی این جنسیّت را رشد بدهد و تعالی ببخشد؛ این نگاه، نگاه درست است. ما نباید در مقابل نگاه غرب دچار این انفعال میشدیم که متأسّفانه شدیم. گفتمان غرب در مورد زن، یک گفتمان کاملاً حسابشدهی سیاسی است... گفتمان غربی در مورد زن اجزاء گوناگونی دارد، لکن دو جزء در آن برجسته است: یکی مردواره کردن زن، یعنی زن را متشبّه به مرد قرار دادن، این یک بخش مهمّ از این گفتمان است؛ یک بخش دیگر هم زن را وسیلهی راحتی برای التذاذ جنسی مرد قرار دادن، حالا التذاذ چشمی یا مراحل بدتر و بعدتر از التذاذ چشمی، این هم یک بخش دیگر از گفتمان غربی است در مورد زن. این مسئلهی فمینیسم و این چیزهایی که امروز در دنیا رایج شده، همه در واقع فراوردههای آن گفتمان غربی است که در نهایت کار به اینجاها میرسد.
خوشبختانه انقلاب آمد، جلوی این تا یک حدود زیادی گرفته شد و بایست جلوی این سد بشود؛ این خطر بزرگی است؛ بلای عظیمی است. مسئلهی حجاب یکی از مقدّمات این کار است، مسئلهی پوشش و لباس همینجور، مسئلهی معاشرت زن و مرد و حدود معاشرت یکی از مقدّمات این است که این بلای بزرگ که هم بلای برای زن است و هم بلای برای مرد است - و البتّه شامل تحقیر زن هم هست، بدون اینکه ملتفت بشوند - سد بشود. ما البتّه نسبت به این قضیّه فعلاً یک "مصونیّةٌما"ای داریم - به خاطر همین حجاب و همین چیزهایی که وجود دارد - منتها این را نبایستی دستِکم گرفت، بایستی این را بهجّد اهمّیّت داد. در همین مباحثی که خانمها اشاره کردید که دارید کار میکنید، این مسئلهی جاذبهی جنسی و خطر جاذبهی جنسی برای زن و برای مرد و برای جامعه و برای خانواده، این را به نظر من خیلی بایستی جدّی گرفت.
خب، عرض کردیم گفتمان اسلام "زنِ حقیقی" است؛ این گفتمان را همانطور که اشاره کردم، بایستی ما به صورت تهاجمی مطرح کنیم. مطلقاً در موضع دفاعی قرار نگیرید... خصوصیّات زن در این گفتمان گفته شود؛ کرامت زن، عزّت زن، ظرافت زن، نه فقط ظرافت جسمی بلکه ظرافت ساختمان فکری و عصبی و ظرافت کارکردی ... ظرافتی که میگوییم، تنها ظرافت در ترکیب جسمانی و ساختمان جسمانی نیست، بلکه ظرافت در فکر و اندیشه و تدبیر و دستگاه تصمیمگیری است که خدای متعال در زن قرار داده؛ بنابراین به نظر من اساس کار باید این باشد: این گفتمان بایستی تقویت بشود و پیش برود». (بیانات رهبری در دیدار جمعی از بانوان فرهیخته حوزوی و دانشگاهی، ۲۱/۲/۱۳۹۲)
بنابراین، برای انقلاب اسلامی، «زن» مسئلهای مهم بوده و هست. انقلاب اسلامی دیدگاه خاصی را درباره زن میپروراند؛ دیدگاهی که ذیل هویت و غیریت کلان اندیشه انقلاب سامان و معنا مییابد. هویت و غیریت عام انقلاب اسلامی چیست؟ آنطور که امام خمینی (رحمهاللهعلیه) و متفکران اصیل انقلاب اسلامی توضیح میدهند، نه فقط هویت انقلاب ما اسلامی است، بلکه غیریت آن نیز اسلامی است!
هویت انقلاب بر اساس اسلام ناب و در تقابل با اسلام امریکایی درک میشود. از نگاه امام خمینی ما با فرایند «جایگزین» ساختن دو اسلام به جای یکدیگر، بهمثابه لایه بنیادین انقلاب اسلامی روبهروییم؛ فرایندی که در دو سطح درونی و بیرونی، دو انقلاب را رقم میزند: یکی انقلاب انسانی که انسان انقلاب اسلامی را در پی دارد و دیگری یک انقلاب اجتماعی (انقلاب اسلامی) است که جامعه را در مسیر انقلابی بودن و تکامل قرار میدهد. امام خمینی (رحمهاللهعلیه) صراحتاً به مفهوم جایگزینی اشاره دارند. ایشان مینویسند در روند انقلاب مردم «فکر اسلام ناب محمدی» را «جایگزین» تفکرهای «اسلام سلطنتی، اسلام سرمایه داری، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام امریکایی کردند» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۴۰)
متحجران و متجددان اگرچه له و علیه حجاب استدلال میکردند، اما در یک توافق نانوشته، انسان/زن را به پوشش فرومیکاستند. همه مسئله (های) این دو دسته درباره زن، پوشاندن آن با حجاب و یا کالا ساختن آن با بیحجابی بود. متفکران انقلاب، اما اصرار داشتند استدلال کنند حجاب مسئله نیست. اگر رهبران و متفکران اسلامی اصیل انقلاب را امام خمینی، آیتالله خامنهای، شهیدان مطهری، بهشتی، باهنر و مفتح، مرحوم طالقانی و همچنین امام موسی صدر و شهید صدر بدانیم، میبینیم که «حجاب» نه از جهت کمّی و نه از جهت کیفی مسئله هیچ یک از آنها نیست؛ بلکه بهعکس امثال مرحوم مطهری پا را فراتر میگذارند. وی میکوشد در مسئله حجاب این نامسئله بودن را به متحجران، و در نظام حقوق زن در اسلام به متجددین اثبات کند. برخوردهای تکفیرگرایانه متحجرین و مقدسمآبان با مسئله حجاب، نشاندهنده شدت تمایز دیدگاهشان با متفکرانی همچون مطهری است. آنها استدلال میکنند که مطهری با این کتاب نه فقط حجاب را از مسئله بودن انداخته، بلکه حتی به موضوعیت و وجوب آن هم تعرض کرده است.
مسیری که متفکران انقلاب اسلامی در مسئله زن میپیمایند، از طریق بازسازی هویت یک زن مسئول در برابر غیریت الگوهای متجدد و متحجر است. این مسیر در ادامه به یک انقلاب انسانی در زن ایرانی منتهی میشود. محصول این انقلاب انسانی، زن انقلابی است؛ زنی که مسئول و محصول دگرگونیهای بنیادین انفسی و آفاقی است. این مسئولیت به قدری بزرگ و سترگ است که فرصتی برای پرداختن زن انقلابی به دیگر مسائل باقی نمیگذارد. در برابر زنِ مسئول و معطوف به تغییری که انقلاب اسلامی مطرح میسازد، زن در دیدگاه متحجران و متجددان است. سقف مسئله زن در اندیشه مقدسمآبان، پوشاندن خود و در اندیشه تجددمآبان، نپوشاندن خود است! بیکارگی اجتماعی زنی که متأثر از این دو گفتمان تعریف میشود، به ازخودبیگانگیاش میانجامد و در چنین وضعیتی، مسئله حجاب را با هیچ الزامی، حتی در محیطها و اماکن مقدس نمیتوان حل کرد.
تجربه موفق انقلاب اسلامی درباره حجاب، بر چنین عقبهای از اندیشه تکیه دارد. این اندیشه را متفکران نامبرده در آثار متعددی پرداختهاند. اکنون نهتنها این اندیشهها بازخوانی نمیشوند، حتی وارونهخوانی هم میشوند. واقعیت این است که تجربه حجاب در جمهوری اسلامی، بیشتر از آنکه از اندیشه متفکران انقلاب اسلامی متأثر باشد، از اندیشه متحجران و متجددان متأثر است؛ امری که موضوعیت داشتن حجاب و یا عدم حجاب در شرایط کنونی را اثبات میکند؛ درحالیکه برحسب نگرش راهبردی تفکر انقلاب به مسئله زن، حجاب یک نامسئله است.
بنابراین، امروز وظیفه طلاب و حوزههای علمیه خواهران این است که به تبعیت از دستورات راهگشای اسلام ناب محمدی و پیشوایان دینی و به تأسی از اسوه و الگوی زنان جهان، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و نیز به پیروی از امام خمینی (رحمهاللهعلیه) و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)، پویش عفاف و حجاب و نهضت بیداری در این زمینه در سطح جامعه به راه اندازد و به دشمنان اسلام نشان دهند که حجاب و عفاف نه تنها باعث حصر و مهجوریت زنان مسلمان ایرانی در خانه نیست؛ بلکه باعث حضور او در صحنههای مهم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میشود. همچنین بر بانوان ایران اسلامی فرض است که به نقد تفکر تمدن غرب نسبت به زنان که نگاهی ابزاری و جنسی است و کرامت انسانی او را خدشه دار میکند و سبب فروپاشی خانواده است و نگرش دین مبین اسلام و انقلاب اسلامی به زن که نه مبتنی بر نگاه متحجرانه به او، نه نگرش زن محور و نه نگرش ابزاری به زن است را به عنوان نقش الگویی به جامعه جهانی معرفی نمایند. مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) میفرمایند: «امروز بانوان ایرانی با حفظ حجاب، استقلال هویّتی خودشان و استقلال فرهنگی خودشان را دارند اعلام میکنند و به دنیا صادر میکنند؛ یعنی دنیا سخن جدیدی دارد میشنود. زن میتواند در میدانهای اجتماعی حضور فعّال داشته باشد، تأثیرگذاری اجتماعی عمیق داشته باشد. امروز زنان کشور ما در بخشهای مختلف چنین تأثیرگذاریای دارند؛ درعینحال حجاب و عفاف و وجه تمایز میان زن و مرد، فاصله میان زن و مرد، در معرض سوءاستفاده مردان قرار نگرفتن، خود را در حدّ وسیلهی التذاذ مردان بیگانه و زیادهطلب پایین نیاوردن و تحقیر نکردن، جزء خصوصیّات زن ایرانی و زن مسلمانِ امروز است. ما البتّه این الگو را داریم، این چهارچوب را داریم، در میان بانوان ما کسانی هستند در حدّ بسیار خوب، بعضی در حدّ اعلای این الگو دارند زندگی میکنند، بعضی هم در حدود متوسّطند؛ بههرحال، این الگو وجود دارد و مبنای کار زن ایرانی این است». (بیانات رهبری، ۱۷/۱۲/۱۳۹۶)
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران
انتهای پیام/ش