پیش‌تر فیک نیوز یا دروغ‌پراکنی اصطلاح پرکاربردی نبود اما اکنون یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها برای رسانه‌های مورد اعتماد شمرده می‌شود.


فیک‌نیوزها یکی از عوامل اصلی بی‌اعتمادی مردم به رسانه‌های واقعی/ برای مقابله با دروغ‌پراکنان چه باید کرد؟به گزارش خبرنگار حوزه دنیای ارتباطات گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، زمانی که اینترنت نبود توزیع اطلاعات بسیار گران‌تر تمام می‌شد، اعتمادسازی سال‌ها زمان می‌برد، و اخبار و رسانه تعریف‌ها ساده‌ای داشتند و به همین دلایل قاعده‌مند کردن کار آسان‌تری بود.

فریبکاری و دروغ از همان آغاز پیدایش اینترنت با آن همراه بود اما اخیراً با ظهور شبکه‌های اجتماعی  این میزان به قدر قابل توجهی در جهت تولید اخبار دروغ افزایش یافته  است.

در دو دهه اخیر با رشد تکنولوژی‌های نوین، رسانه‌های شهروندی هرگونه انحصار رسانه‌ای را به چالش کشیدند. این امر، گرچه پدیده‌ای جهانی است اما کشورهایی را که از رسانه‌های مستقل و حرفه‌ای پرقدرت کمتری برخوردار بودند، بیشتر تحت تاثیر قرار داده است.

فیک نیوز

فیک نیوز یا اخبار جعلی به اخباری گفته می‌شود که با هدف ترویج  و باورپذیری اخبار دروغ در جهت اهدافی خاص و از طریق منابع نامعلوم منتشر می‌شود.

بستر حاشیه‌ساز و فتنه‌انگیز  فیسبوک و توییتر

رواج اخبار جعلی در بستر شبکه‌های اجتماعی بیگانه به شدت پررنگ است؛ تا جایی که منتقدان فیسبوک و توییتر معتقد‌ند که این تارنماها به این هدف ساخته شده‌اند که اطلاعات جعلی منتشر کنند و دایره‌ گسترش خبرهای جعلی وابسته به این است که بتوانند به‌ شکل ویروسی انتشار یابند و این اغلب بیش از آنکه به راست بودن خبر بستگی داشته باشد به احساسات و واکنش‌های عاطفی مخاطبان بستگی دارد.

رسانه‌های مستقل پرقدرت و مدیران و تحریریه‌های شناخته‌شده و حرفه‌ای می‌توانند با علم رسانه‌ای که در اختیار دارند توازن را در این آشفته بازار برقرار کنند و به  پیشتازی میلیون‌ها میکرو بلاگ با منابع معلوم و نامعلوم خاتمه دهند.

دستکاری‌های غیرعلمی و غیرمسئولانه در جریان خبر و فضای رسانه‌ای جا را برای فعالیت منابع نامعلوم و نشر اخبار جعلی باز کرده است. نتیجه بی‌اعتبار کردن رسانه‌های داخلی، بارورسازی فیک‌نیوز و رسانه‌هایی با مبداء غیرملی‌ است که مصداق بارز آن کانال‌های بی@هویت در شبکه‌های اجتماعی است. فیک نیوز به تنش‌هایی میان ملت‌ها انجامیده و ممکن است باعث شود مقرراتی برای شبکه‌های اجتماعی وضع شود. با این همه در این باره که فیک نیوز چیست و در موردِ آن چه باید کرد هیچ توافقی وجود ندارد.

دو سال پیش از این، «فیک نیوز» (یا دروغ‌پراکنی) اصطلاح پرکاربردی نبود اما اکنون یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها برای دمکراسی، بحث آزاد و نظم غربی شمرده می‌شود. دونالد ترامپ به این اصطلاح بسیار علاقه دارد و واژه‌نامه‌ کالینز نیز آن را به‌عنوان «واژه‌ی سال» برای سال ۲۰۱۷ برگزید.

اهداف فیک نیوزها را بهتر بشناسیم

تاثیر شبکه‌های اجتماعی در رواج فیک نیوز

پیدایش رسانه‌های جمعی به هر شخصی این قدرت را داد که به تولید و انتشار اطلاعات بپردازد و این امکان به‌ ویژه برای کسانی فراهم شد که بیش‌تر از همه با نحوه‌ کار شبکه‌های اجتماعی آشنایی دارند.

فیسبوک و توییتر مردم را قادر کردند در مقیاس گسترده‌تری نسبت به قبل به تبادل اطلاعات بپردازند، به هر کسی اجازه داد به‌ آسانی وبسایتی زنده و فعال برای خود دست و پا کند. با پیدایش رسانه‌های جمعی موانعی که پیش‌تر در مقابل تولید فیک نیوز بود، برداشته شد.

پارسال انتخابات آمریکا زمینه‌ای برای تولید فیک نیوز پدید آورد. برخی دونالد ترامپ را به‌دلیل گفتار نامعمول و خلاف جریانش و به‌خاطر بی‌اعتمادی‌اش به رسانه‌های جریان اصلی (Mainstream media) ستودند.

پیدایش رسانه‌های اجتماعی هم خودش یک عامل اصلی در این زمینه بود. تارنماهایی چون فیسبوک متهم هستند که باعث می‌شوند حباب‌ فیلترها (filter bubble) پدید آید، یعنی به افراد فقط چیزهایی نشان داده ‌شود که می‌پسندند یا موافق نظر آنان است و آن چیزهایی که نمی‌پسندند یا مخالف نظرشان است از آنان پنهان می‌ماند.

وقتی می‌خواهیم درباره‌ فیک نیوز کاری کنیم یکی با این مشکل روبه‌رو خواهیم شد که فیک نیوز در شکل‌های گوناگون و از سوی عامل‌های گوناگون و با انگیزه‌های گوناگون منتشر می‌شود که برخی از آنها به شرح زیر است:

محتوای احساسی با انگیزه‌ی تجاری: خبرهایی که انگیزه‌ ایدئولوژیک ندارند اما اغلب هیچ مبنایی در واقعیت ندارند. هدف اصلی این نوع از فیک نیوز این است که ترافیک شبکه را بالا برده و در نتیجه درآمد تبلیغاتی کسب کنند. برای مثال بیشترِ وبسایت‌هایی که خودبه‌خود بالا می‌آیند (pop-up) در این دسته جای می‌گیرند.

سایت‌های بسیار جانب‌دار: این وبسایت‌ها می‌توانند واقعیت را با ظن و گمان در هم ‌آمیزند و آشکارا از یک دیدگاه یا حزب سیاسی دفاع می‌کنند و اغلب خود را جایگزینی برای رسانه‌های جریان اصلی معرفی می‌کنند.

شبکه‌های اجتماعی: دسته‌های روبات‌های توییتری که تصویرهای ناروشن یا گمراه‌کننده منتشر می‌کنند، تبلیغاتی که با حمایت مالی، مثلاً از سوی سازمان اطلاعات روسیه، بر روی فیسبوک منتشر می‌شوند، ویدئوهایی که در یوتیوب منتشر می‌شود و رخدادهای تروریستی را شوخی قلمداد می‌کنند؛ اینها همه بخشی از شبکه‌های اجتماعی هستند.

هجو یا طنز: مطالب غیرجدی و فکاهی که بر روی اینترنت منتشر می‌شوند؛ برای مثال وبسایت‌هایی چون The Onion و Daily Mash ممکن است فیک نیوز عرضه کنند.

خبرهایی که از سوی رسانه‌های اصلی منتشر می‌شوند و فریب‌آمیز یا دروغ هستند اما با خوش‌نیتی انتشار می‌یابند در این دسته قرار می‌گیرند و البته هستند کسانی مانند دونالد ترامپ که همواره خبرگزاری‌هایی همچون سی‌ان‌ان و نیویورک‌ تایمز را فیک نیوز می‌دانند. همچنین در دولت او بود که اصطلاح «واقعیت‌های جایگزین»‌ وضع شد وقتی شواهدی از حضور کم‌جمعیت مردم در مراسم آغاز به کار او نشان داده شد.

پاسخ و واکنش به فیک نیوز به‌دلیل تعریف‌ها و انگیزه‌های گوناگونی که دارد به‌غایت دشوار است. می‌توان از راه محدود کردن تبلیغات با برخی از انواع فیک‌ نیوز، برای مثال فیک‌ نیوز با انگیزه‌ی تجاری، مقابله کرد. اما با این کار نمی‌توان با کارزارهایی که برای اطلاعات جعلی بر پا شده‌اند مقابله کرد. فیسبوک هشدارهایی برای احتمال فیک نیوز بودن راه‌اندازی کرده است، ولی این کار چندان کمکی به ما نمی‌کند که با محتوایی که بر روی خود این سایت هست مقابله کنیم.

راه‌های شناسایی فیک نیوز 

شناسایی فیک نیوز آسان نیست پژوهشی که در دانشگاه استنفورد در سال گذشته انجام شد نشان می‌دهد که دانشجویان در تفاوت گذاشتن میان محتواهای آنلاین گوناگون محتوایی که با پول ساخته می‌شود، محتوای جعلی و محتوای معتبر، بسیار بد عمل می‌کنند. فیسبوک فهرستی از ترفندها برای شناساییِ فیک نیوز ارائه داده است که در زیر به آنها اشاره می‌کنیم:

۱. به سرخط‌ خبرها با دیده‌ شک بنگرید. سرخط خبرهای جعلی اغلب جالب هستند و با حروف بزرگ و علامت تعجب می‌آیند. اگر سرخط خبر باورناپذیر باشد این احتمال هست که خبر جعلی باشد.

۲.به نشانیِ وبسایت با دقت بیش‌تر توجه کنید. بسیاری از وبسایت‌هایی که خبرهای جعلی منتشر می‌کنند از نشانی اینترنتی مشابه منابع موثق استفاده می‌کنند؛ آنها نشانی وبسایت‌های معتبر را کمی‌ تغییر می‌دهند. شما می‌توانید با مقایسه‌ نشانیِ وبسایت‌ها این نکته را دریابید.

۳. منبع خبر را نگاه کنید. مطمئن شوید که خبر از منبعی خوش‌آوازه به دست شما می‌رسد. اگر خبر از وبسایتی به دست شما رسیده است که برایتان آشنا نیست درباره‌ آن وبسایت اطلاعات کسب کنید.

۴. به فرمت‌های نامتعارف توجه کنید. بسیاری از خبرهای جعلی در خود خطاهای املایی و گرامری دارند و فرمت ظاهری‌شان هم غیرعادی است.

۵. به عکس‌ها توجه کنید. گزارش‌های خبریِ جعلی اغلب با عکس‌ها یا ویدئوهای دستکاری‌شده همراه هستند. گاهی عکس مورد نظر معتبر است اما در جایی غیر از پیش‌زمینه‌ی خودش به کار رفته است. می‌توانید عکس را در اینترنت جستجو کنید تا دریابید از کجا آمده است.

۶. به تاریخ‌ها توجه کنید. گزارش‌های خبریِ جعلی ممکن است زمان‌بندی‌هایی داشته باشند که بی‌معنا باشد یا ممکن است در آنها زمان رخدادها تغییر داده شده باشد.

۷. شواهد را چک کنید. منابعی که در آنها نام نویسنده آمده است را بررسی کنید. نبود هیچ منبعی یا بی‌نام بودن نویسنده می‌تواند نشانه‌ جعلی بودنِ خبر باشد.

۸. به دیگر گزارش‌ها هم توجه کنید. اینکه هیچ منبع دیگری آن خبر را گزارش نکرده است می‌تواند نشانه‌ی جعلی بودن خبر باشد.

۹. آیا خبر طنز است. گاهی دشوار است میان خبر جعلی و مطلب فکاهی تمایز بگذاریم. بررسی کنید که آیا منبع خبر به مطالب طنز معروف است و آیا جزئیات خبر و آهنگ خبر نشان از طنز بودن دارد.

۱۰.  برخی خبرها عمداً دروغ هستند. با نگاهی انتقادی درباره‌ خبرهایی که می‌خوانید بیندیشید و فقط آنهایی را همرسانی کنید که می‌دانید موثق هستند.

در پایان باید گفت گزارش‌های خبری معمولاً چنان خوب روایت می‌شوند که نشان می‌دهد ساختگی نیستند و همین امتیازی است که یک گزارش خبریِ خوب دارد. اما بد نیست درباره‌ هر خبری کمی شکاک باشیم و از خود بپرسیم: آیا این واقعاً اتفاق افتاده است؟

اینترنت رسانه کاملاً غیرمعتبری و اطلاعات آن به شدت آلوده است. اینترنت فضایی است که هر کس می‌تواند بدون مدرک و دلایل عقلانی هر آنچه بخواهد بنویسد و در آن منتشر کند.

محمد جواد مطهری شریف کارشناس فضای مجازی در گفت وگو با خبرنگار حوزه دنیای ارتباطات گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، در این خصوص گفت: یکی از ویژگی‌های اصلی شبکه‌های اجتماعی  که در بحث علوم ارتباطات هم بسیار داغ است، تئوری که فیشر مطرح می‌کند است و آن تئوری کارگر _مخاطب  می‌باشد که معتقد است مخاطب باید احساس مالکیت نسبت به محتوا داشته باشد و شبکه‌های اجتماعی این حس را برای مخاطبان ایجاد می‌کنند و عملاً آنها را تبدیل به کارگرانی می‌کنند که رایگان برای صاحبان این سرویس کار می‌‌کنند.

وی ادامه داد: به عنوان مثال وقتی می‌گوییم فلان شخص در صفحه توییتر خود نوشت در واقع مالکیت واقعی صفحات مجازی متعلق به صاحبان توییتر و اینستاگرام است و کاربران  صرفاً  با یک نام کاربری می‌توانند از آن صفحه استفاده کنند و به رایگان برای آن شبکه اجتماعی تولید محتوا کنند. کارکرد رسانه‌های اجتماعی دادن حس مالکیت به مخاطب به منظور افزایش بهره‌وری است. دلیل  اصلی اینکه یک خبر غلط در جامعه پخش می‌شود این است که افراد نسبت به آن خبر حس مالکیت می‌کنند و تمایل به انتشار خبر دارند. البته هیجانات زودگذر هم می‌تواند دلیلی بر تمایل به انتشار  فیک نیوز یا اخبار جعلی نیز باشد.

گزارش از نرگس رمضانی

انتهای پیام/  

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.