به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از قم؛ حاج «حسین سلیمانی» یکی از محافظان امام خمینی (ره) به ویژگی های شخصیتی امام راحل پرداخت.
وی از سال ۱۳۶۲ تا پایان عمر امام راحل یکی از نزدیکترین افراد به ایشان محسوب میشود. وی که از قبل از انقلاب اسلامی در مبارزات و تظاهرات ضد پهلوی حضور فعال داشته است از سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه در میآید.
وی همزمان با عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جبهههای جنگ نیز حضور داشته و سابقه حضور در عملیاتهایی همچون بیت المقدس، والفجر یک و دو، کربلای چهار و پنج را دارد.
پس از تشکیل یگان ویژه حفاظت به سلیمانی پیشنهاد داده میشود تا وارد این یگان شود. وی در آخرین حلقه حفاظت قرار میگیرد و تمام مدت مشغول حفاظت میشود و همین موضوع باعث میشود که سلیمانی روزی چندین بار خدمت امام راحل رسیده و تمام امور داخلی به عده ایشان باشد.
وی که در حال حاضر و پس از ۳۰ سال خدمت در دوران بازنشستگی به سر میبرد با سپاه پاسداران نیز در زمینههای مختلف همکاری میکند...
تا کنون کتابهای خاطرات خادمان پاسدار (شامل خاطرات شش تن از پاسداران انقلاب اسلامی) و کتاب "خاطرات حاج حسین سلیمانی" از وی به چاپ رسیده است.
نزدیکی حسین سلیمانی به امام باعث میشود تا برای آشنایی بیشتر با ابعاد شخصیتی امام راحل به سراغ ایشان رفته و پای صحبتهای وی بنشینیم. آنچه در ذیل میآید حاصل گفتگوی خبرگزاری شبستان با حاج حسین سلیمانی است.
سلیمانی ابتدا ازنوع برخورد امام با خانوادهای شهدا میگوید: امام راحل نسبت به خانواده شهدا بسیار حساس بودند و التفات ویژهای نسبت ایشان داشتند. امام در هر حالتی و بدون درنگ ملاقاتهای خانواده شهدا را میپذیرفتند و در هر ساعتی از روز با چهرهای باز از ایشان استقبال میکردند، چون خانواده شهدا را ذخایر انقلاب میدانستند.
این توجه نسبت به رزمندگان هم وجود داشت. یادم هست یک روز ساعت یک و نیم بعد از ظهر بود که یک رزمنده که عازم جبهه بود آمد و تقاضای دیار با امام داشت. به امام اطلاع دادم و ابشان بی درنگ از برخاستند و گفتند بگویید بیاد و جلوی درب اندرونی ایستادند و با چهرهای بشاش ایشان را دیدند.
امام راحل نسبت به مسئولین و شخصیتهای نظام نیز توجه داشتند بخصوص در خصوص آیت الله خامنهای که رییس جمهور وقت بودند. امام همیشه توصیه میکردند که بخاطر مصدومیت و وضعیت جسمی ایشان، در ملاقاتها و ترددهای ایشان سخت گیری نشود و ایشان همیشه از درب تردد خانواده امام، رفت و آمد میکردند. امام هکیشه میفرمودند که از آقای خامنهای محافظت کنید.
امام راحل همیشه توصیه میکردند که مسئولین خود را از مردم جدا نکنند و زندگی آنها با زندگی مردم تفاوتی نداشته باشد. اولین کسی هم که به این توصیه عمل میکرد خود شخص امام بود. زندگی ایشان کاملا ساده و بدون تجملات بود. اگر موردی بدون ضرورت خریداری یا تعویض میشدایشان برخورد میکردند؛ و آن وسیله را برمی گرداندند. حتی در مورد وسایل شخصی خود نیز همینگونه بودند.
یادم هست یک روز مرا صدا کردند و از من خواستند تا جلد چرمی عینکشان را که از لبه کناری پاره شده بود برای تعمیر به بازار ببرم این کار را انجام دادم. آن قاب عینک دچار پوسیدگی شده بود و هیچ یک از چند مغازه کیف و کفش دوزی بازار تجریش که مراجعه کردم، آن جلدچرمی را برای تعمیر مناسب ندیدند.
گفتند که این جلد کار خود را کرده حتی اگر دوخته شود هم از جای دیگر پاره شده و با تنگ میشود و دیگر عینک در آن جا نمیشود. جلد را از آنها گرفتم و در داخل بازار به دنبال جلد عینکی جدید گشتم. از جنسهای مخمل، جیر و پلاستیک انواع مختلفی بود که من یک نوع شکیلش را که ۱۰۰ تومان قیمت داشت خریده و به نزد امام بردم. ایشان گفتند: چرا این را گرفتی؟ بروید و مثل جلد قبلی را بخرید" (جلد عینک از نوع قبلی قیمتی در حدود ۵۰ تومان داشت). اینگونه شد که جلد را به بازار برده و عوض کردم و من هنوز آن جلد را دارم...
خاطرم هست سفیر شوروی یه همراه یک خبرنگار و مترجم روسی در کوچه پس کوچههای باریک نزدیک بیت و جلوی حسینیه جماران از خودرو پیاده شدند. آنها مرتب به در و دیوار، کوچههای باریک و حیاط کوچک بیت نگاه میکردند و خبرنگار دائما از در و دیوار بیت عکس میگرفت. آنها در ذهنشان به این فکر میکردند که امام چگونه از چنین مکانی به رهبری مردم و انقلاب میپردازد. با توجه به حضور رهبران خودشان در کاخهای مجلل به نظرم هنوز در انتظار بودند تابه جای دیگری منتقل شوند و دیدار در مکانی بهتر صورت بگیرد.
برای اولین بار بود که وزیر خارجه دولت گورباچف در چنین دیدارهایی مجبور شد تا خم شده، بند کفش هایش را باز کند و بدون کفش داخل اتاق شود. خاطرم هست که آقای ولایتی (دکتر علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت) تا زمان آمدن امام (ره) در اتاق کوچکی به صحبت با وزیر خارجه دولت گورباچف پرداخت و رهبر مسلمانان جهان راس ساعتی که از قبل اعلام کرده بودند (هشت و پنج دقیقه) از اندرونی خارج شده و وارد اتاق شدند. در این لحظه من کنار درب ایستاده بودم که امام خمینی (ره) همراه با حاج احمد آقا وارد شدند، ایستادند، نگاهی به همه حاضران انداختند و با لبخند سلام گفتند. اصلا به نظر نمیآمد که امام حتی ذرهای احساس کند که چنین کسی در محضر ایشان است ...
هنوز خاطرم هست که نماینده گورباچف در آن دیدار خود با امام راحل رنگ به رنگ شده بود و حالت روحی اش حتی در نوع قرائت پیامی که حاملش بود، نیز تاثیر گذاشته بود. او در بخشهایی از نامه دچار لکنت زبان شد و این در حالی بود که امام ساده و راحت همچون دیگر دیدارهای خارجی خود نشسته و به این پیام گوش میدادند.
با مروری کوتاه در زندگی حضرت امام (ره) و با توجه به وضعیت حاکم در آن دوران که حدودا یک دهه از عمر انقلاب گذشته بود به این نتیجه میرسم که باید ساده زیستی را از ایشان الگو بگیریم. من در مدت حضورم در کنارامام راحل هیچ وقت ندیدم، چیزی که تولید ملی آن در کشور امکان داشت و در بازار یافت میشد به نوع خارجی تبدیل شود. تهیه خوراک و ارزاق منزل بر عهده ما بود و به دلیل مکان بیت امام مجبور بودیم تا از مکان نزدیکتر که همان بازار تجریش بود، خرید کنیم. ولی همیشه به ما تاکید میشد که مواد درجه دو و یا سه (از لحاظ قیمت) خریداری شود و ما حق خرید جنس خارجی که نمونه ایرانی آن وجود داشت را هم نداشتیم. اگر خریدی انجام میشد و نمونه پایینتر و قابل استفاده از آن وجود داشت باید آن کالا را بر میگرداندیم.
امام خمینی در تمام شئونات زندگی ساده زیستی، بی آلایشی و دوری از اسراف را رعایت میکردند و در صورتی که اطرافیان هم رعایت نمیکردند به آنها گوشزد میکردند. ایشان همیشه سعی میکردند تا سطح زندگی خود را هم سطح با وضعیت زندگی عموم مردم جامعه نگه دارند، جالب است بگویم که حتی ما وسایل اعلام شده کپنی را مثل سایر مردم برای منزل ایشان خریداری میکردیم و این در حالی است که امام راحل رهبر نه تنها یک ملت بلکه رهبرهمه مسلمانان جهان بودند...
اگر آن تشییع میلیونی را از امام دیدیم به این خاطر بود که امام از جنس مردم بودند. ایشان هرگز راضی نمیشد کسی به خاطر ایشان به زحمت بیفتد. با تمام برنامههای حفاظتی که از محل زندگی ایشان داشتیم، اما هرگز همسایهها برای رفت و آمد به زحمت نیفتند و این توصیه امام بود که در رفت و آمد همسایگان زحمتی به کسی تحمیل نشود. امام از مردم و به فکر مردم بودند و تمام هم و غم ایشان این بود که مردم را به اسلام و خدا سوق دهدو رفتار ایشان باعث شد که گرایش به انقلاب و اسلام رو به گسترش رود وهمانطور که روز جمعه در راهپیمایی قدس دیدیم مردم ولایتمدار ایران با یهد و نام امام حضور گسترده خود را به نمایش گذاشتند.
انتهای پیام/ش