به گزارش وب گردی باشگاه خبرنگاران، وبلاگ محمد هادی حمیدی در آخرین مطلب خود نوشت:
موضوع: نگاهی به امروز در تاریخ معاصرمان همین چندسال قبل!(بازنشر)
مقدمه: نقد بد نیست. اتفاقا خیلی خوب است ما اول خودمان را به چالش بکشیم و نقد کنیم حتی باید نقد را هم نقد کنیم. به خدا...!!
اصل مطلب:
1- سی سال قبل امام راحل فرمود «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» 20 سال بعد از بیان این جمله امام، فرصتی مهیا شد. تا یک خبرگزاری رسمی امریکایی بیاید با نماینده این ملت یعنی رئیس جمهور وقت (سید محمد خاتمی) که "بی ترمزها او را ممد تمدن نام نهادند" مصاحبه کند. طبیعی است که مهمترین مسائل اختلافی بیست سال گذشته پرسیده شود.او کسی نبود جز خانم کریستین امانپور که به ایران آمده بود در اولین سوالی که او پرسید، گفت: چراآیتالله خمینی ادب دیپلماسی را رعایت نکرد و گفت آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند؟ و بدبختانه خاتمی جواب مناسبی نداد. باید خیلی کوتاه میگفت: مگر غلطی کردید؟ و تمام میشد.کاری که همیشه نکرد...
2- تمدنی که امروز فراروی ماست و معمولاً ناشیانه به سر ما کوبیده میشود - تمدن غرب - دقیقاً فاصله آزمایشگاه تا دانشگاه آن 300 سال طول کشیده است. یعنی آن چیزی که در قرن 13 و 14 در ذهن کسانی مثل راجرز بیکن و ویلیام کامی و بعدها کاملتر آن در ذهن فرانسیس بیکن و دکارت آمد، به راحتی تبدیل به صنعت نشده است. دانشگاه اروپا در قرن 13 و از دل حوزههای علمیه مسیحیت تأسیس شده است؛ به عنوان مثال کمبریج یک حوزه علمیه بوده است، آکسفورد یک حوزه بوده است ولیکن در قرن 13 همان حوزه تبدیل به دانشگاه شده است و این درست برخلاف اتفاقاتی است که در تاریخ ما رخ داده است. بدین معنی که دانشگاههای ما از دل سنت بیرون نیامده؛ دانشگاه ما باید حوزه علمیه ما را خراب میکرد و روی خرابه حوزه علمیه بنا میشد! لذا طبیعی است که در فرهنگ و جامعه ما پاسداران سنت یعنی عالمان دینی ما در برابر دانشگاهها قد علم میکردند. قصه مخالفت عالمان دینی ما با علوم جدید که البته در تاریخنگاری روشنفکری ما به غلط قصه مخالفت سنت دینی ما با علم تعبیر شده است، روضه مفصلی دارد و غم دردناکی بر تاریخ ماست.اینکه من چگونه می اندیشم مهم نیست ببینید چند نفر مثل من با این قصه غصه می خورند.
3- در هر حال در دنیای غرب دانشگاهها از دل حوزههای علمیه بیرون آمده است. از قرن 13 تا قرن 18 قریب به 450 سال در این دانشگاهها، روشنفکران معروف دنیای غرب اجازه تدریس نداشتند! به عنوان مثال هیچگاه بیکن و دکارت و کانت در دانشگاهها تدریس نکردند. اولین روشنفکری که در دانشگاههای غرب به وی اجازه ورود و کار دادند، هیوم است که به عنوان کتابدار دانشگاه آکسفورد پذیرفته شده است.
اگر کسی به فرآیند رشد علم التفات داشته باشد، آن وقت عجولانه این شبهه را مطرح نمیکند که سی سال این مملکت دست آخوندها بوده است، چه کار کردهاند؟! اسم حکومت آخوندی است ولیکن نرمافزار و کارشناسی آن آخوندی و دینی نیست. حتی اگر بپذیریم و به روحانیت فشار بیاوریم که در این 30 سال چکار کرده است باز زمان کوتاه است در این 30 سال خیلی هنر کرده باشیم در آزمایشگاه سیر تمدنی خویش عنصر کشف کردهایم. اگر در دنیای غرب فاصله این آزمایشگاه تا کارخانه 300 سال طول کشیده است باید به امثال من حداقل 100 سال فرصت داده شود؛ چرا که به خوبی روشن است دانشگاه این مملکت دینی نیست. آیا کجای این دانشگاههای ما نسبتی با انقلاب و مبانی آن و شعارهایی که روزی برای تحقق آن شعارها انقلاب کردیم، دارد؟ اگر شما میبینید در دانشگاههای ما همچنان بچه مسلمانهایی داریم که پاسدار دیانت و سنت ما هستند، این موضوع هیچ ربطی به نظام آموزشی دانشگاهی ما ندارد و این مربوط به تربیت خانوادهها و مساجد و حسینیههاست و ساختن آدم با ساختن آهن متفاوت است و این انقلاب ما آمده است تا آدم بسازد. پز انقلاب ما انرژی هستهای و غیره نیست و گر نه پاکستان، همسایه ما، هم انرژی هستهای دارد. اگر به جنس فرهنگ توجه کنیم، خیلی از شبهات حل میشود.
نتیجه بحث: چرا ناموس بنده و شما وقتی به دانشگاه میرود، بعد از مدتی چادر را کنار میگذارد؟ آیا شما فکر میکنید در دانشگاه او را مسخره میکنند؟ این هست و نیست. آنان استدلال، اساماس، جوک، دکور و فضایشان را تولید کردند و تمام این فضا به گونهای است که چادر میپرد! اگر فرهنگ نظام، ادبیات فرهنگی ما بخواهد جلو برود، نظام ما بایدحتی واژگان خودش را عوض کند. ما باید طلبگی بسیجی و دانشجویی و... را در عصر خود بشناسیم و فرزند زمان خود باشیم.
صرفا جهت اطلاع: اقایان ادیب و روشنفکر و متفکر ببینید ما خودمان را نقد می کنیم شما که در کل عددی نیستید که زیر رادیکال بروید.بیکار نشوید بروید خود را نقد کنید.
.......................................................................................................................
بعضی از دوستان لطف داشتند و فرمودند منبع مطالب فوق را که در حضورشان در جمع تشکل دانشجویان جنوب استان فارس ایرادنمودیم براتون بذارم که این مطالب مربوط است به نکاتی در باره مسائل ایران امروز در 8 محرم امسال در شهر کنارتخته کازرون.با تشکر از حاج ناصر و برادر ابراهیم و حاج سهراب و سایر دوستان/س