به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، رسیدگی به این پرونده از شامگاه بیست و نهم شهریور ماه سال ۱۳۹۶ به دنبال کشته شدن یک زن ۲۸ ساله به نام شهلا به همراه دختر ۴ ساله اش شیرین در خانه شان در حوالی پاسگاه نعمت آباد در دستور کار ماموران کلانتری ۱۵۲ خانی آباد قرار گرفت.
ماموران وقتی به خانه موردنظر رفتند با جنازههای مادر و دختر خردسال روبه رو شدند. دختر ۱۱ ساله شهلا به نام شیدا نیزکه به شدت زخمی شده بود با آمبولانس به بیمارستان منتقل شد و در راه انتقال به بیمارستان به ماموران گفت عمویش نیمه شب مادر و خواهرش را کشته و وی را زخمی کرده است. با اطلاعاتی که این دختر به پلیس داد عمو ۵۰ ساله به نام اکبر ردیابی و ساعتی بعد بازداشت شد. این مرد گفت زن برادرم را کشتم، چون با یکی از دوستان برادرم به نام شهرام رابطه پنهانی داشت. من نمیخواستم برادرزاده ام را بکشم، اما در درگیری شمشیر به گلوی او برخورد کرد و موجب مرگش شد.
اکبر در حالی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد که اولیای دم برای او حکم قصاص خواستند.
در آن جلسه شیدا به قضات دادگاه گفت: پدرم در میدان تره بار کار میکند و آن شب خانه نبود. من به همراه مادر و خواهرم خواب بودیم. نیمه شب با صدای جیغ مادرم بیدار شدم و یک مرد را که کلاه گیس بر سر داشت و صورتش را پوشانده بود بالای سرم دیدم. او شمشیر در دست داشت که ضربهای به مادر و خواهرم زد. من به سمت او رفتم تا مانع او شوم، اما ضربهای به دست و سینه من زد. همان موقع توانستم پارچهای را که روی صورت او بود کنار بزنم. او عمویم بود.
وی ادامه داد: عمویم از قبل با مادرم اختلاف داشت. او سه ماه قبل از این ماجرا همراه زنی به خانه ما آمده بود، اما مادرم مانع ورود آنها شد. مادرم به آن زن گفته بود عمویم زن و بچه دارد. به همین خاطر عمویم از مادرم کینه به دل گرفته و او را تهدید به مرگ کرده بود. من از خون مادرم گذشت نمیکنم و برای عمویم قصاص میخواهم.
سپس همسر شهلا در جایگاه ایستاد و گفت: برادرم هیچ گاه درباره رابطه همسرم با یکی از دوستانم به من حرفی نزده بود. او به دروغ چنین ماجرای را مطرح کرده است.
وقتی نوبت دفاع اکبر رسید گفت: مدتی بود به رابطه پنهانی شهلا با دوست برادرم به نام شهرام شک کرده بودم. من حتی این ماجرا را به برادرم هم گفته بودم، اما برادرم به آن اهمیتی نمیداد. من چند بار دیده بودم زن برادرم و شهرام با هم در اتاق در حال صحبت هستند. برادرم میگفت ما با شهرام رفت و آمد خانوادگی داریم. حتی چند روز مقابل خانه برادرم کشیک دادم و یک مرد افغان را اجیر کردم تا در روز رفت و آمدهای زن برادرم را کنترل کند. من روزی ۵۰ هزار تومان پول به او میدادم تا اینکه یک روز دیدم شهرام در غیاب برادرم از خانه او خارج شد. به همین خاطر تصمیم به قتل زن برادرم گرفتم. من از قبل کلید یدکی خانه برادرم را داشتم. شبی که میدانستم برادرم در خانه نیست به آنجا رفتم و با شمشیر یک ضربه به دست زن برادرم زدم. او بیدار شد و فریاد کشید. من از رابطه زن برادرم و شهرام پرسیدم، اما گفت ماجرا ربطی به من ندارد. همین حرف موجب شد تا عصبانی شود میخواستم او را بزنم که لبه شمشیر به گلوی شیرین که روی دست او خوابیده بود برخورد کرد و موجب مرگ شیرین شد. من زن برادرم را کشتم و در آن درگیری دو ضربه هم ناخواسته به شیدا زدم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و اکبر را به دو بار قصاص محکوم کردند. دیروز این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.
منبع: رکنا
انتهای پیام/
متاسفانه به همون اندازه که ما ایرانی ها با غیرت هستیم در رابطه با این جور قضایا به همون اندازه هم اگاهیمون کم هست و صد البته اموزش های درست رو یاد نگرفتیم .بخشی از این بار سنگین بر دوش رسانه ملی ماست چه اشکالی داره این رسانه با تولید فیلم و سریال و یا نماهنگ های در این رابطه به مردم اموزش بده تا این طور باعث این جنایات وحشتناک نشوند الان ان دختر خانم شهلا ایا بعد از این اتفاق که برای مادرش افتاده میتونه به عنوان یک انسان عادی زندگی کنه و یا دختر کوچکی که به خاطر جنون انی عمویش حق زندگی از او گرفته شد و یا این خانم که هم زندگی از او گرفته شده و هم فرصت دفاع کردن از ابرویش .و هم شوهری که داغ این اتفاق تا ابد در زندگی او هست اینها همه اتفاقاتی است که قاتل هرگز به ان ها حتی فکر هم نکرده است .
به نظر من قوه قضای و نیرویه انتظامی موظف هستند در این زمینه تا میتوانند کار کنند میشه با پیشگیری از وقوع این حوادث جلوگیری کرد .
حماقت تا کجا؟ که تاوان سنگینش رو دو تا کودک هم باید پس بدند...
اسیر نفس نشدن شجاعته
این جانی بیجا کرده رفته اونو کشته مگه مملکت قانون نداره مگه خود زنه پدر برادر و شوهر نداشته!
اون بچه های بی گناه چیکاره بودند این وسط