به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اکبر ساجد و فرزانه نعمتی، زوج جوان میانهای تصمیم گرفتهاند هزینههای برگزاری مراسم ازدواجشان را به سیل زدگان اهدا کنند. این زوج جوان از مهمانهای مراسم هم خواستهاند با اهدای هزینه کادوی عروسی آنها را در کمکرسانی به سیل زدگان همراهی کنند.
سیلاب ویرانگر که خانهها را خراب کرد و شهرها را به زیر آب برد، برای زوج دلسوز میانهای انگار سیل غم بود. غمی که آنها از عمق نگاههای وحشت زده کودکان میخواندند، باری شده بود روی شانههایشان.
شانههای فروافتاده پدری کهدار و ندار زندگیاش را سیل با خود برده بود و اشکهای مادری که فرزندانش را بیپناه میدید، شده بود سنگینی روی قلبشان. آنقدر که شادی مراسم ازدواجی که ماهها منتظرش بودند را هم سیل انگار با خود برده بود.
غم سیلاب، اما بهانهای شد که شروع زندگی مشترکشان را باکاری خداپسندانه جشن بگیرند. اکبر ساجد و فرزانه نعمتی تنها چند روز مانده به جشن ازدواجشان، تصمیم گرفتند تمام هزینههای برگزاری مراسم را به سیل زدگان اهدا کنند. در لرستان سقفی شوند برای خانهای که فرو ریخته و در گلستان و خوزستان لبخندی شوند روی لبهای کودکی که اسباببازیهایش را سیل با خود به ناکجا برده. گفتوگوی ما با این زوج داوطلب را از دست ندهید.
چه شد که تصمیم گرفتید مراسم عروسیتان را لغو کنید و هزینه ازدواجتان را به سیل زدهها اهدا کنید؟
نعمتی: مثل همه زوجها هزینههای برگزاری مراسم عروسی را برآورد کرده و تالار پذیرایی را هم رزرو کرده بودیم. اما وقتی شنیدیم سیل آسیبهای جدی به استانهای گلستان و لرستان وارد کرده و تصاویر دردناک بیخانمان شدن مردم و چهرههای غمگین بچههای سیل زده را دیدیم با مشورت هم تصمیم گرفتیم هزینههای برگزاری مراسم را به سیل زدگان اهدا کنیم. در واقع نمیتوانستیم در روزهایی که مردم حتی برای تهیه مایحتاج اولیهشان مشکل دارند و سیل خانه و زندگیشان را برده مراسم بگیریم.
ساجد: البته خاطراتی که سینه به سینه از پدربزرگهایمان به ما رسیده بود هم در این تصمیم نقش داشت. پدربزرگم برایم تعریف میکرد حدود ٦٠ سال پیش سیل جان افراد بسیاری را در روستاهای حد فاصل میاندوآب تا دریاچه ارومیه گرفت و خسارات زیادی به بار آورد. افرادی که بسیاری از آنها را میشناسم و میدانم که هنوز زخمها و دردهای آن سیل ویرانگر فراموششان نشده. در واقع لمس خرابیها و خساراتی که سیل میتواند به همراه بیاورد در اهدا کردن هزینه مراسم ازدواجمان به هلالاحمر مؤثر بود.
چرا این کار را از طریق هلالاحمر انجام دادید؟
ساجد: قصه آشنایی من با هلالاحمر یک داستان طولانی دارد. پدرم در میاندوآب که شهر زادگاهمان است کارگر ساختمانی بود. از آن کارگرهای زحمتکش و معتقد که یک شهر به او اعتماد داشتند. هلالاحمر میاندوآب هم یکی از نهادهایی بود که از پدرم برای انجام کارهای ساختمانی دعوت میکرد.
من هم گاهی در دوران کودکی کمک حال پدرم میشدم و در انجام کارهای ساختمانی او را همراهی میکردم. از همان سن و سال با هلالاحمر و فعالیتهایش آشنا شدم و حتی در انجام برخی پروژههای امدادی جمعیت مانند کمک به سیل زدگان روستاهای میاندوآب همراه پدرم بودم.
پس در کودکی هم سابقه کمکرسانی به سیل زدگان را دارید؟
ساجد: بله. من هم خاطراتی از وقوع سیل در میاندوآب دارم. شهر میاندوآب همانطور که از نامش پیداست در میان دو رود قرار گرفته و هر سال با افزایش بارشها در بهار و طغیان رودخانهها خطر سیلاب در آن احساس میشود. بهویژه در روستاهای پایین دست شهر که زمینهای کشاورزی در معرض سیلاب قرار میگیرند.
هر سال پدرم برای ساختن سیلبند پای کار بود و هر وقت خطر سیل در میاندوآب احساس میشد چند روزی برای همراهی با امدادگران و کمک به کشاورزان بهصورت داوطلبانه به مناطق در معرض سیل میرفت. من هم خاطراتی از برپایی چادر امدادی برای سیل زدگان و توزیع اقلام میان آنها در دوران کودکی دارم.
واکنش بستگان و مهمانهای مراسم از این تصمیم مشترک شما چه بود؟
ساجد: ١٥ فروردین وقتی که خسارات سیل به اوج خودش رسید این تصمیم را گرفتیم و ٥ روز بعد هم با مراجعه به هلالاحمر میانه آن را عملی کردیم. اما مهمانهای مراسم طرف دیگر ماجرا بودند. همگی از قبل میدانستند که اول اردیبهشت و همزمان با نیمه شعبان مراسم داریم. برای اطلاعرسانی به آنها و خبر لغو مراسم عروسی، اما برنامه ویژهای داشتیم.
چه برنامه ای؟
نعمتی: هنوز کارت دعوت مهمانها را تهیه نکرده بودیم. وقتی تصمیم گرفتیم هزینه مراسم را به سیل زدگان اهدا کنیم، به فکر تهیه یک کارت دعوت خاص برای مهمانها افتادیم. کارتی که هم آنها را از تصمیم مشترکمان باخبر کند و هم دعوت نامهای باشد برای مشارکت در کار خیر. برای همین در کارت دعوتمان شماره حساب ٩٩٩٩٩ به نام جمعیت هلالاحمر را درج کردیم و از مهمانها خواستیم حالا که ما تصمیم گرفتهایم هزینه مراسم عروسیمان را به سیل زدگان اهدا کنیم آنها هم بهعنوان مهمانان مراسم در صورت تمایل مبلغی که برای کادوی عروسی در نظر گرفته بودند را به سیل زدگان اهدا کنند.
واکنش مهمانها چه بود؟
ساجد: وقتی کارت دعوت منحصربهفردمان به دست مهمانها رسید، تماسهای تلفنی آنها شروع شد. بستگان، دوستان و همکارانمان همگی از تصمیم مشترک من و همسرم استقبال کردند و خواستند نقشی در این کار خداپسندانه داشته باشند. بعضی از آنها که با هلالاحمر آشنایی نداشتند، سؤال میکردند که آیا مبالغ واریزی به دست سیل زدگان میرسد یا خیر. اما پاسخ من به آنها خاطرات و مشاهداتم از امدادرسانی هلالاحمر به آسیبدیدگان حوادث بود.
بهعنوان مثال مدتی پیش که خانه یکی از روستاییان در آتش سوخت و تمامدار و ندارش دود هوا شد، این هلالاحمر بود که برای ساخت خانه و تأمین لوازم اساسی زندگی خانواده حادثهدیده را تنها نگذاشت. وقتی از فعالیتهای هلالاحمر برای همکارانم گفتم، با تصمیم جالب گروه دیگری از دوستانم روبهرو شدم.
چه تصمیمی؟
ساجد: برخی از همکارانم در شرکت فولاد آذربایجان هم با گرفتن تصمیم مشابه با ما همراه شدند. چند نفری که میخواستند برای فرزندانشان مراسم جشن تولد بگیرند، تصمیم گرفتند هزینههای برگزاری مراسم و نیز کادوهای تولد را به سیل زدگان اهدا کنند.
ظاهراً آلبوم تصاویر مراسم عروسیتان هم منحصربهفرد است. کمی در اینباره توضیح دهید.
نعمتی: بله. کمی بعد از اینکه تصمیم به لغو مراسم گرفتیم، به فکر آلبوم عکس مراسم افتادیم. آلبومی که نگاه کردن به آن خاطرات خوش مراسم ازدواج را برای زوجها زنده میکند.
ما هم میخواستیم خاطره این کار خیر که با مشارکت مهمانهای عروسی انجام میشد، برای همیشه در ذهنمان باقی بماند. در نتیجه تصمیم گرفتیم آلبوم عکس مان، مجموعهای منحصربهفرد باشد. برای همین از مهمانها خواستیم فیش واریزی کمکهایشان را برایمان ارسال کنند تا هر وقت به آلبوم تصاویرمان نگاه میکنیم خاطره آن کار گروهی برای ما و همه بستگانمان زنده شود.
اکنون که زندگی مشترکتان با کمکرسانی به سیل زدگان و داوطلب شدن در جمعیت هلالاحمر آغاز شده، آیا برنامهای هم برای ادامه فعالیتهای خیریه در طول زندگی مشترکتان دارید؟
ساجد: بله. تصمیم داریم برای کمک به افراد در راه مانده قدمی برداریم. موضوع را با پایانههای مسافربری میانه در میان گذاشتهایم تا هرکسی که واقعاً برای تأمین هزینه سفرش مشکل دارد، برای کمک به او باخبر شویم. هزینههای این کار خیر را هم با کمک دوستان و بستگانی که با ما همراه شدهاند تأمین میکنیم که تمرینی شود برای انجام کارهای خیر بزرگتر.
منبع: روزنامه شهروند
انتهای پیام/