به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، از جمله مسائلی که بسیار میشود درباره نحوه شهادت امیر مومنان (ع)، محل و حالت ضربت خوردن آن حضرت است؛ در این باره تحقیقی تاریخی به شرح ذیل صورت گرفته است:
دو نوع گزارش در تاریخ وارد شده است، دستهای از گزارشات ضربت و ترور را در هنگام ورود به مسجد نوشتهاند که ابن ملجم در ورودی، کمین کرد و هنگام ورود وقتی که امام، خفتگان را برای نماز بیدار میکرد ناگهان اقدام به ترور نمود ؛ دستهای دیگر برآنند که ابن ملجم در مسجد خوابیده بود و حضرت وقتی از کنارش میگذشت او را برای نماز بیدار کرد و خود پس از گفتن اذان تا اجتماع مردم به نافله صبح مشغول شد؛ دراین هنگام ابن ملجم مرادی ضربتی بر فرق حضرت وارد کرد.
بیشتربخوانید: محل ضربت خوردن حضرت علی (ع) +عکس
گزارش دیگر از این دسته چنان است که على (ع) رو به سوى مسجد نهاد و در ماذنه اذان صبح را اعلام فرمود و به پیامبر صلوات فرستاد و بعد داخل مسجد شد و خفتگان را برای نماز بیدار کرد و سپس به محراب رفت و به نماز ایستاد و پس از آنکه رکعتی از نماز خواند، چون به سجده رفت عبدالرحمن بن ملجم منتظر شد تا به سجده دوم رفت، در این هنگام با شمشیر زهرآلود در حالی که شعار خوارج در جنگ صفین را فریاد میزد: «لله الحکم لا لک یا على» ضربتى به سر مبارک آن حضرت فرودآورد و شمشیر او بر محلى که سابقا شمشیر عمروبن عبدود بر آن خورده بود اصابت کرد و فرق مبارکش را تا پیشانى شکافت و ابن ملجم و همراهانشگریختند، اما گروهی از یاران آنان را دستگیر کردند.
ابوالفتوح رازی در تفسیر خود نوشته در نخستین رکعت و در هنگام قرائت سوره انبیاء که ۱۱ آیه از این سوره را خوانده بود، ابن ملجم او را ترور کرد.البته این گزارش تفسیری، منافاتی با روایت امام سجاد (ع) ندارد، چون مفسر قصد داشت بیان کند که امام به جای سوره، ۱۱ آیه از سوره انبیاء را در این روز خوانده است؛ ظاهرا ادامه را ایشان گزارش نداده است که امام پس از رکوع به سجده رفته و در آن هنگام ترور شده است.
براساس روایتی از امام سجاد (ع) وقتی حضرت در حالت سجده بود، ابن ملجم ضربتی بر سر مبارک زد و او را ترور کرد.با توجه به گزارشهای مختلف که مورخین و محدثین بزرگ نوشتهاند، بهویژه روایت معتبری که از امام سجاد (ع) رسیده است، به یقین ترور در هنگام نماز واقع شد، چون ابن ملجم خود میدانست در این حالت است که میتواند کار خود را بدرستی انجام دهد؛ در حالتی که امام کاملا فارغ از خود است و این حالتی بود در نماز و حالت خاص آنکه حالت سجده بود و الا در حالت عادی جرئت و توان چنین کاری را نداشت که به امام نزدیک شود خاصه اینکه برخی نوشتهاند که امام او را نیز به نماز بیدار کرد؛ در گزارش نقل شده از مرحوم مجلسی اینگونه آمده که وی پس از اینکه امام به محل نماز رسید در پشت ستونی که به امام نزدیک بود رفت و در حین سجده دوم، ضربتی سخت بر سر مبارک وارد کرد و امام را ترور نمود.
نتیجه: با شناختی که از امام (ع) داریم ترور وقتی صورت گرفته است که ایشان توجهی به اطراف نداشته است پس یقینا هنگام ورود به مسجد نبوده و در حال نماز بوده است؛ و با توجه به اسناد احتمال قریب به یقین، در حال سجده دوم در رکعت اول بوده است.
لازم به یاد آوری است شهادت امام پس از دو روز از ترور بود نه همان روز، روز ۱۹ ترور شده و روز ۲۱ رمضان به شهادت رسیدند.
از ساعتی که علی (ع) ضربت خورد تا ساعتی که جان به جان آفرین تسلیم کرد، کمتر از چهلوهشت ساعت طول کشید، اما آن حضرت این فرصت را از دست نداد و دقیقهای از پند و نصیحت و راهنمایی خودداری نکرد؛ وصیتی در بیست ماده به این شرح تقریر کرد و نوشته شد:
«بسم الله الرحمن الرحیم. این آن چیزی است که علی پسر ابوطالب وصیت میکند. علی به وحدانیت و یگانگی خدا گواهی میدهد و اقرار میکند که محمد بنده و پیغمبر خداست؛ خدا او را فرستاده تا دین خود را بر دینهای دیگر غالب گرداند. همانا نماز و عبادت و حیات و ممات من از آن خدا و برای خداست، شریکی بر او نیست، من به این امر شده ام و از تسلیم شدگان خدایم.
فرزندم حسن! تو و همة فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نوشته من به او برسد، به امور ذیل سفارش میکنم:
۱. تقوای الهی را هرگز از یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقی بمانید.
۲. همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر مبنای ایمان و خداشناسی متفق و متحد باشید و از تفرقه بپرهیزید؛ پیغمبر فرمود: اصلاح میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزی که دین را محو میکند فساد و اختلاف است.
۳. ارحام و خویشاوندان را از یاد نبرید؛ صلهرحم کنید که صلهرحم حساب انسان را نزد خدا آسان میکند.
۴. خدا را؛ خدا را! درباره یتیمان؛ مبادا گرسنه و بیسرپرست بمانند.
۵. خدا را! خدا را! درباره همسایگان، پیغمبر آن قدر سفارش همسایگان را کرد که ما گمان کردیم میخواهد آنها را در ارث شریک کند.
۶. خدا را! خدا را! درباره قرآن؛ مبادا دیگران در عمل به قرآن بر شما پیشی گیرند.
۷. خدا را! خدا را! درباره نماز؛ نماز پایه دین شما است.
۸. خدا را خدا را! درباره کعبه، خانه خدا؛ مبادا حج تعطیل شود که اگر حج متروک بماند مهلت داده نخواهید شد و دیگران شما را طعمه خود خواهند کرد.
۹. خدا را! خدا را! درباره جهاد در راه خدا؛ از مال و جان خود در این راه مضایقه نکنید.
۱۰. خدا را! خدا را! درباره زکات؛ زکات آتش خشم الهی را خاموش میکند.
۱۱. خدا را! خدا را! درباره ذریه پیغمبرتان؛ مبادا مورد ستم قرار بگیرند.
۱۲. خدا را! خدا را! درباره صحابه و یاران پیغمبر؛ رسول خدا دربارة آنها سفارش کرده است.
۱۳. خدا را! خدا را! درباره فقراء و تهیدستان؛ آنها را در زندگی شریک خود سازید.
۱۴. خدا را! خدا را! درباره بردگان و زیردستان که آخرین سفارش پیغمبر درباره اینها بود.
۱۵. کاری که رضای خدا در آن است در انجام آن بکوشید و به سخن مردم ترتیب اثر ندهید.
۱۶. با مردم به خوشی و نیکی رفتار کنید، چنانکه قرآن دستور داده است.
۱۷. امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید؛ نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آنگاه هر چه نیکان شما دعا کنند دعای آنها مستجاب نخواهد شد.
۱۸. بر شما باد که بر روابط دوستانه میان خود بیفزایید، به یکدیگر نیکی کنید، از کناره گیری از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.
۱۹. کارهای خیر را به مدد یکدیگر و بهطور جمعی انجام دهید و از همکاری در مورد گناهان و چیزهایی که موجب کدورت و دشمنی میشود بپرهیزید.
۲۰. از خدا بترسید که کیفر خدا شدید است.
خداوند همه شما را در کنف حمایت خود محفوظ بدارد و به امت پیغمبر توفیق دهد که احترام شما و احترام پیغمبر خود را حفظ کنند. همة شما را به خدا میسپارم. سلام و درود حق بر همه شما».
پس از این وصیت دیگر سخنی جز لا اله الا الله از علی شنیده نشد، تا جان به جان آفرین تسلیم کرد.
منبع: روزنامه کیهان
انتهای پیام/