به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، زمانی که شماره او را گرفتم، پاسخی نداد؛ ولی آهنگ پیشواز او چنان دلنشین بود که مجدد شماره گیری کردم. فعالیت او در حوزه حجاب و عفاف زبانزد خاص و عام است و آهنگ پیشواز او نیز برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری در این زمینه بود که فرمودند: «حجاب مایه تشخص زن است، برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه مادی گرایان، مایه اسارت زن نیست، مایه آزادی زن است. زن با برداشتن حجابهای خود با عریان کردن آن چیزی که خدای متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته خودش را کوچک، سبک و کم ارزش میکند. حجاب وقار است، متانت است. ارزش گذاری زن است، سنگین شدن کفه آبرو و احترام اوست.»
زمانی که با او به صحبت پرداختم هیجان و انگیزه غیر قابل وصف او را برای فعالیتهای حوزه حجاب و عفاف بی اندازه دیدم. این فعالیتها محدود به یک دوره یا زمان خاص نبود، با اینکه هیچ سازمان و نهادی از او حمایت نکرده، ولی او و گروهش سالهاست در این زمینه کوشش میکنند تا بتوانند قدمی برای کودکان سرزمین خود و آشنا ساختن آنها با حجاب اسلامی بردارند.
مقام معظم رهبری تاکید بسیاری بر بحث حجاب و عفاف خصوصا آموزش آن به کودکان دارند؛ زیرا اساس هر چیزی در کودکی شکل میگیرد و اگر با توجه ویژه و آموزش درست به آن پرداخته شود، بسیاری از معضلات اجتماعی در بزرگسالی آنها حل میشود. البته بر هر مسلمانی نیز واجب است که درباره دین اسلام، عقاید و افکار دین به کودکان خود آموزش دهد.
حال مانند گذشته نیست که کشورها برای مبارزه با هم سلاح به دست بگیرند؛ بلکه امروز جنگی نرم در دنیا راه افتاده که بیشتر از سلاح به کودکان ضربه میزند زیرا کودکان آینده یک ملت را تشکیل میدهند. از این رو به سراغ وحید جهان تیغ نویسندهای که برای حجاب و عفاف و ترویج آن در میان کودکان تلاش بسیار کرده، رفتیم تا با دغدغههای وی بیشتر آشنا شویم.
آقای جهان تیغ؛ کتاب شما با عنوان «مهدیه و لباسهای سخنگو» کتابی است که در میان خانوادههای ایرانی و مذهبی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. چه دغدغهای سبب شد تا این کتاب را برای کودکان ایرانی بنویسید و اولین دغدغههای فرهنگی شما از کجا شکل گرفت؟
در زمان انتخابات ریاست جمهوری دوره هفتم ما دوران دبیرستان را سپری میکردیم. ما یک گروه ۷ الی ۸ نفره بودیم که با توجه به اوضاع فرهنگی آن سالها تصمیم گرفتیم، کارهای فرهنگی انجام دهیم. ابتدا روی شهدا و خانواده هایشان کار کردیم، روی نردههای دانشگاه تهران نمایشگاه عکس برگزار میکردیم و طیفهای مخالف و موافق آمده و بحثها و گفتگوهایی صورت میگرفت. به یاد دارم نمایشگاهی به نام از تهاجم تا تهاجم در دانشگاههای مختلف برگزار کرده بودیم که از تهاجم عراق شروع و به تهاجم فرهنگی ختم میشد.
در این سالها بود که تصمیم گرفتیم درباره حجاب و عفاف کار کنیم و البته آن هم دلیل داشت؛ اینکه حجاب و عفاف یک حکم فقهی شخصی نیست، یک حکم فقهی اجتماعی است که احکام دیگر از دل آن بیرون میآید. احساس میکنم بحث حجاب و عفاف یک استراتژی جهان بینی کلی از نوع زندگی یک مسلمان است. میبینیم که فرانسه با آن همه ادعا که میگوید ما مهد آزادی هستیم، اما روی مقوله حجاب خیلی حساس است.
درباره بحث حجاب و عفاف فکر کردیم و دیدیم که بخش کودک مهمترین بخش است. تحقیق کردیم و دیدیم که از سال ۲۰۱۵ بیشترین پول آمریکا در خصوص تهاجم فرهنگی چه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، در بحث تغییر ذائقه کودکان است. در بحث اسباب بازی ها، انیمیشن ها، پوشاک و حتی در بحث خوراک نیز تهاجم بسیار زیاد است و دلیل آن هم ساده است، زیرا این کودکان هستند که نسل را ادامه میدهند. ما تقریبا همه کتابهایی که در خصوص بحث حجاب و عفاف برای کودکان بود را بررسی کردیم، ۹۰ درصد آن شعر است که چیزی دست کودک را نمیگیرد و ۱۰ درصد آن داستانی است که آموزش در بحث حجاب و عفاف ندارد. در نتیجه از کارشناسان، جامعه شناسان، طلبهها و اساتید دانشگاه کمک خواسته و کتابی نوشتیم که به صورت عقلی و نقلی بحث حجاب و عفاف را به دختران آموزش میدهد.
خیلی ها پرسیدند چرا در بخش دوم کتاب به بحث حجاب و عفاف پرداختید؟
در حال حاضر هوش کودکان بسیار بالا رفته و کودکان به بحثهای غیرمستقیم درک و احساس ندارند و باید ساده و روان اصل مطلب را به کودکان گفت. منتهی این کار باید با دیدگاه عقلی و فلسفی انجام شود. در مجموع کل کار از این موضوع شکل گرفت و خوشبختانه استقبال بسیار خوب بود و در عین ناباوری این استقبال از سوی خانوادههایی که از لحاظ ظاهری به بحث حجاب و عفاف اهمیت نمیدهند، بیشتر بود و دلیلی که با تحقیقات میدانی و پرسش و پاسخ برای آن یافتیم این بود که خانمهای بد حجاب جامعه با حجاب مخالف نیستند و بعضا برخی عملکردها سبب شده تا این پوشش را داشته باشند، در حالی که ذاتاً علاقه بسیاری به حجاب دارند.
ما از بعضی مسلمانان آمریکا هم برای محصولات فرهنگی خود تقاضا داشتیم؛ منتهی حمایتی از ما نشد تا کتاب را ترجمه و تصویرسازی مجدد کنیم و همه کارها با هزینههای شخصی شکل گرفت. ما با هر جایی که فکر کنید مثل مجلس، بسیج، حوزه علمیه و... صحبت کردیم و همه آنها گفتند بسیار خوب است، ولی زمان حمایت همه جا زدند.
دلیل این حمایت نکردن ها چه بود؟
مسئله حجاب و عفاف برای مسئولین ما اولویت نیست و به آن به دید فرهنگی و تربیتی نگاه نمیکنند؛ به رغم این که بسیار درباره آن صحبت میکنند، ولی در عمل اولویتی برای آن قائل نیستند و هیچ کدام از نهادهای فرهنگی و مسئولان فرهنگی ما به بحث حجاب و عفاف به دید یک اولویت نگاه نمیکنند.
شما فعالیتهای خود را دقیقاً از چه سالی آغاز کردید؟
از سال ۱۳۷۳ تا الان با گروهی که از دوران دبیرستان با هم بودیم کار میکنیم. مسائل فرهنگی جامعه را رصد و کارهای فرهنگی مختلفی انجام میدهیم. ما چندین کار عمده انجام داده ایم که مشخصه آن کتاب «مهدیه و لباسهای سخنگو» بوده است و برای اولین بار یک مقنعه به نام مقنعه مهدیه نیز تولید کردیم که مقنعهای انگیزشی است. تحقیقات ما نشان داد که به دلایل مختلف ۷۰ درصد دختران تهرانی قبل از سن بلوغ حجاب ندارند و یکی از مهمترین دلایل آن این است که ما کالای مناسب حجاب برای دختران خود نداریم، این بود که ما با توجه به خصوصیات روحی دختران مقنعه مهدیه را طراحی کردیم که ۱۳ ویژگی داشت؛ از جمله رنگ، گلهای آن و نگینهای به کار رفته در آن. حین توزیع آن شاهد استقبال خوب خانوادهها بودیم؛ برای نمونه خانم بد حجابی مقنعه را سر کودک خود میکرد و این نشان دهنده کم کاری ما بوده است. در کنار اینها ما عروسک مهدیه و جانمازهای پروانهای و پیکسلهای حجاب را هم برای دختران نوجوان داشتیم که بسیار مورد توجه قرار گرفت. ما این محصولات را به صورت نذر فرهنگی به دختران تقدیم میکردیم. البته چون ما را حمایت نکردند و روز به روز قیمت پارچه و کاغذ بالا رفت، یکسری از فعالیتهای ما ادامه دار نشد؛ ولی سعی کردیم نذر کتاب مهدیه و لباسهای سخنگو را همچنان داشته باشیم. یکی دیگر از کارهای ما این است که روز عید غدیر به خانههایی که کودک دارند، میرویم و به آنها هدیه میدهیم و میگوییم این هدیه از سمت حضرت علی (ع) است. این هم از نمونه فعالیتهای گروه ماست که البته مختص تهران نیست و در روستاهای مختلف هم اتفاق میافتد.
کتابهای بسیاری در زمینه حجاب برای کودکان نوشته شده است، ولی خانوادهها توجهی به آن ندارند و اگر بخواهند کتابی مذهبی تهیه کنند قطعاً از زندگینامه ائمه استقبال میکنند. با این وجود کتاب مهدیه و لباسهای سخنگو توانست استثنایی برای کتابهای حوزه حجاب و عفاف باشد. این موضوع از چه منشأ میگیرد. چرا کتابهای نوشته شده در مورد حجاب ضعیف بوده است؟
این موضوع چند دلیل دارد؛ یکی این است که نویسنده کتب مذهبی برای کارهای کودک آن طور که باید مایه نمیگذارد در حالی که خلاقیت در بخش ادبیات دینی کودک بحث بسیار مهمی است. دوم بحث کیفیت و تصویر سازی کتاب است و من این را صریح میگویم که آدمهای مذهبی و علاقهمند به کارهای مذهبی در زمینه کودک بسیار کم هستند. حتی خود من هم این مشکل را داشتم و ادمهای قوی در این حوزه روی خوشی به ما نشان ندادند. اگر ما کار خوب و با کیفیت انجام دهیم، غیر ممکن است که مورد استقبال خانوادهها قرار نگیرد. بسیاری از خانوادههایی که از محصولات ما استقبال کردند خانوادههایی بودند که به حجاب علاقه نداشتند، ولی از این کار ما استقبال کردند.
ما در این زمینه آسیب شناسی کردیم و دیدیم حوزه شعر برای ترویج حجاب خوب است؛ اما همین شعر هم مشکل دارد و قوی نیست و البته داستانها هم قوی نیستند. بحث بعدی این است زمانی که موضوع مورد نظر را آسیب شناسی نکرده و محصولی را تولید میکنیم محصول ما با استقبال جامعه مواجه نمی شود.
از طرفی ما با تهاجم فرهنگی روبرو هستیم. شبکههای ماهوارهای مستندها و میزگردها و انیمیشنهای بسیاری برای مخالفت با حجاب پخش میکنند که نمیتوان آن را ندید گرفت. من خود را از رسانه ملی میدانم؛ زیرا یکی از کتابهای من (ما را به کجا می برد نگاهی نو از منظر شهید آوینی) منبع آزمون کارشناسی ارشد نظارت و ارزشیابی سازمان صدا و سیماست. این را به عنوان یکی از اعضای خانواده رسانه میگویم که تلویزیون و سینما و شبکه کودک پای کار نیامده اند. آثار دینی بعد از مدیریت آقای سرشار آثار ضعیفی هستند، زیرا حجم بیشتر آثار تولید شبکههای کودک غربی است و معدود کارهای تولید شده نیز مشکل فیلمنامه دارند. بحث اجرای سند ۲۰۳۰ در مدارس ما در حال اتفاق است؛ سال قبل ۲۰ هزار دانش آموز مقطع ابتدایی آموزش جنسی دیدند البته نه بر مبنای تفکر آسیب شناسی یک فرد مسلمان، بلکه بر پایه آموزشهای غربی و بدون بومی سازی آن. امسال در نمایشگاه کتاب چند کتاب در خصوص آموزشهای جنسی برای کودکان دیدم که فقط ترجمه شده و حتی تصاویر آن عوض نشده بود. این کتابها باید بومی سازی شوند. متاسفانه مجموع این عوامل سبب شده تا این اتفاقات برای ادبیات کودک رخ دهد.
درباره عروسک مهدیه برای ما بگویید. این عروسک قابل رقابت با عروسکهای باربی بوده است؟
هزینه ساخت عروسک زیاد است و ما تصمیم گرفتیم آن را به صورت پوشالی تولید کنیم. البته از عروسکهای باربی خیلی فاصله دارد. عروسک باربی نزدیک به ۷۰ الی ۸۰ سال است که در بازار عرضه میشود. افرادی گفتند که از عروسک مهدیه قطعا استقبال نمیشود. البته ما پاسخی به آنها ندادیم؛ به یاد دارم خانمی تماس گرفت و گفت دختر من نزدیک به ۱۰ عروسک باربی دارد، اما شبها فقط با عروسک مهدیه میخوابد.
دولت و سازمان تبلیغات متاسفانه در این عرصه حضور ندارند و خود بچه مذهبیها هم از تولید این عروسکها ناامید هستند و میگویند با این پولی که در اختیار داریم، چگونه کار کنیم؟! شهید آوینی میگوید یکی از مهمترین سلاحهای ما در مقابل غرب فطرت است ما باید بر طبق فطرت بچهها کار کنیم. چطور میشود که کودکی با داشتن ۱۰ عروسک باربی، باز هم عروسک مهدیه را میخواهد. درست است که عروسک مهدیه مانند آن عروسکها زیبا نیست، اما به فطرت کودک نزدیک است. ما در تولید محصولات فرهنگی با توجه به امکانات و پولی که داریم شاید ضعیف کار کنیم، اما زمانی که بحث فطرت و پاکی را داشته باشیم محصولات ما به دل کودکان مینشیند و همین سبب استقبال کودکان میشود.
حتی فعالان فرهنگی از روستاهای سیستان و بلوچستان و مازندران با ما تماس گرفته و گفتند این محصولات موثر بوده و باز هم برای ما ارسال کنید؛ ولی یک نفر از بسیج، وزارت ارشاد و حوزه و ... با ما تماسی نگرفت، زیرا کار ما را رصد نکردند. اما شبکههای ماهوارهای کار ما را رصد و در برنامه پر بیننده خود کار ما را مسخره کردند چون عمق تاثیرگذاری آن را بر بچهها دیدند.
بعد از فتنه ۸۸ حمایتها در زمینه حجاب بیشتر شد و گروههای بسیاری برای این موضوع تشکیل شد. بعد از این جریانات وضعیت چگونه پیش رفت؟
حضرت آقا بارها به این مسئله اشاره کردند که مسئولان فرهنگی ما کارهای عمیق و موثر را در حوزه عفاف و حجاب ملاک قرار نمیدهند. اکثر مسئولان فرهنگی کارهایشان محدود به همایش و ... است و معدود کارهای صورت گرفته در خصوص حجاب زیر بنای اصولی ندارند و بچههایی که در قالب آتش به اختیار کار میکنند، بحث مسائل فرهنگی را پیش میبرند. البته کسی هم از آنها حمایت نمیکند. ما در قالب جبهه آتش به اختیار مححبهها فعالیت داریم و تاثیرگذاری آن را دیده ایم. حتی غربیها از کارهای ما احساس خطر کردند. ما با دست خالی در ۶۰ شهر و استان فعالیت داریم و خود بچهها با پول توجیبی خود این کارها را پیش میبرند.
فعالان بخش کودک هم دیداری با حضرت آقا داشتند؛ مقام معظم رهبری در این دیدار بسیار نگران بخش کودک بودند و گفتند مظلومترین و بی دفاعترین قشر در مقابل تهاجم فرهنگی کودکان هستند. حضرت آقا از بحث کتب ترجمه و اینکه بیشتر بازار ما را کتب ترجمه تشکیل داده، ابراز نگرانی کردند. این دیدار به بچههای ما بسیار روحیه داد.
گروه شما کار اصلی که در پیش گرفته نذر فرهنگی است؛ آن هم در حوزه حجاب و عفاف و توزیع اقلام فرهنگی در این زمینه. گروهی خودجوش به نام جبهه محجبه ها. دیگر فعالیتهای جبهه محجبهها به چه صورتی است؟
ما یک کتابخانه تخصصی داریم و در آن به خانمها مشاورههای گوناگون داده میشود. این مراکز متمرکز نیست و در مکانهای مختلف مانند مترو، مدارس و... نیز گروههای ما فعالیت دارند و این موضوع به صورت چهره به چهره اتفاق میافتد. ما طرحهای بسیاری در حوزه حجاب داشتیم که البته هزینه بر است. اگر کسی از ما و امثال ما حمایت کند قطعا تاثیرگذار خواهد بود. از کسانی که ما را بسیار حمایت کردند آقای پور امینی مدیر انتشارات سمیع بود؛ خیلی از ناشران برای چاپ کتاب به ما روی خوش نشان ندادند، اما ایشان از ما حمایت کرد.
سخن پایانی؟
بحث حجاب و عفاف بحث بسیار مهمی است. مشکلات حجاب در جامعه بر اثر کمبود کارهای فرهنگی در جامعه است. من مقالهای را با عنوان «تنها دختران ما مقصر نیستند» نوشتم که در خبرگزاری مشرق چاپ شد و به این موضوع میپردازد. این مقاله نشان میدهد که باید روی این موضوع کار شود.
گفتگو از مینا قنبری
انتهای پیام/