سودابه امینی شاعر انقلابی، درباره ویژگی شعر و ادبیات انقلاب اسلامی و نوگرایی در آن صحبت کرد.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، توان ادبیات در پدید آوردن انقلاب و قدرت انقلاب در پدید آوردن ادبیاتی نو، بحثی است که با بررسی کارنامه انقلاب‌های بزرگ، می‌توان در مورد آن سخن گفت و قاعده‌هایی کلی ساخت، اما واقعیت این است که این قواعد برای هر انقلاب می‌تواند به شکلی اختصاصی ظهور و بروز داشته باشد.

کارکرد ادبیات در به ثمر نشستن تحول شگرف انقلاب_ قبل و بعد از پیروزی آن_ و تاثیر پدیده انقلاب در جریان مندی و تغییر در مکتب ها، قالب‌ها و شیوه‌های ادبیات هر کشور، صرفا براساس مولفه‌های ذاتی انقلاب و ادبیات آن اقلیم فکری، جغرافیایی و فرهنگی قابل بررسی است و قدرت تاثیر این دو را دگرگون می‌کند.

اینکه پس از وقوع انقلاب، ادبیات چه فرایندی را می‌پیماید و نویسندگان مبارز و انقلابی چگونه باید خالق ادبیات انقلاب خود باشند، نکاتی است که صاحب نظران علوم سیاسی، اجتماعی و ادبی نظراتی گوناگون درباره آن دارند. معمولا هر انقلابی در سه محور بزرگ حرکت خود را آغاز می‌کند و تحولات عظیمی را در آن‌ها پدید می‌آورد. این سه محور عبارتند از: الف) بروز حوادث تاریخی وسیاسی ب) ایجاد تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ج) تغییر ایدئولوژی، عقاید و نظام فکری.

هر سه محور می‌تواند تاثیر چشمگیری بر درون مایه‌های ادبیات و حتی فن نوشتاری آن بگذارد. اکثر صاحب نظران ادبیات و علوم سیاسی بر این باورند که ادبیات انقلاب، خود تاریخی است که روایتگر حوادث مهم و سرنوشت ساز دوره‌ای خاص است. با این تفاوت که تاریخ، دارای قالب خاص خود است و براساس ساختار خود، رویداد‌ها را توصیف و تحلیل می‌کند، اما ادبیات با نگاهی عمیق‌تر به غور هر حادثه و رویدادی می‌رود و تمامی مضامین، مباحث و رویداد‌های بزرگ و کوچک را به تصویر در می‌آورد. ادبیات می‌تواند تک تک لحظه‌های شکل گیری هر انقلابی را بازگو کند و مکنونات انسان ها، تنش‌های روحی آن‌ها و مسائل و مشکلات آنها را پیش از وقوع انقلاب، در زمان شکل گیری انقلاب و پس از آن درشت نمایی کند و به بوته نقد بسپارد. در صورتی که تاریخ با چنین دامنه گسترده و عظیمی نمی‌تواند پا به میدان بگذارد و موشکاف نیست.

سودابه امینی شاعر معاصر و مدیر کل آفرینش‌های ادبی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که با وی درباره ادبیات انقلاب اسلامی به گفتگو نشسته ایم.

وی در خصوص چگونگی آغاز اولین جرقه‌ها و کانون‌های شکل گیری ادبیات انقلاب گفت: شعر انقلاب از نظر تاریخی، از سه جریان گفتمان سیاسی مبارزان مسلمان و مذهبی، مبارزان ملی (ملی گراها) و جریان مبارزات ملی- مذهبی‌ها تاثیر گرفته است. این تاثیرات تا پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۵۷ تاثیری قطعی است.

وی ادامه داد: ادبیات انقلاب حتی تحت تاثیر جریان‌های فکری خارج از کشور هم بود. مثل حرکت گاندی در هند، جواهر لعل نهرو در پاکستان، شعر اقبال لاهوری در پاکستان و ... . اما بعد پیروزی انقلاب ماجرا متفاوت است. اغلب سرایندگان در چارچوب گفتمان انقلاب شعر سروده اند.

امینی با اشاره به جایگاه شعر انقلاب در حال حاضر بیان کرد: شعر فارسی در دوران طلایی خود به سر می‌برد؛ اما شعر انقلاب از آن دوران عبور کرده است. شما ببینید چند شاعر برای شهید حججی شعر سروده اند، حساب کار دستتان خواهد آمد.

وی با اشاره به میزان اثرگذاری انقلاب اسلامی به عنوان جریان سیاسی و فکری برمحتوا و درون مایه آثار ادبی به ویژه شعر، اظهار کرد: انقلاب، در دهه شصت بیشترین تاثیر را بر زیست و افکار و شعر شاعران داشته است. اما بعد آهسته آهسته این تاثیر، کم رمق‌تر شده است. این روند تا جایی پیش رفته است که گاهی پیام‌های شعر بعد از انقلاب از خط انقلاب عبور کرده است.

امینی در خصوص تاثیر ادبیات در بازنمایی ارزش‌ جنبش‌های اسلامی، بیان کرد: بالذات، ادبیات محصول گفتمان عمومی، تاریخ، فلسفه و مذهب در جامعه ایرانی است. تاریخ باشکوه فلسفه، نه چندان قدرتمند و مذهب همه امور جاری کشور و جامعه را به دلیل سیاست تحت سیطره خود گرفت.

وی افزود: نسبت ادبیات انقلاب با جنبش‌های اسلامی، دو وجهی است. نخستین وجه آن بازنمایی مبارزات ضد امپریالیستی است و وجه دوم آن جنبه حمایت از جنبش‌ها را دارد. الجزایر، مصر و فلسطین بیشتر از جا‌های دیگر مورد توجه انقلابیون ایران قرار داشت. اکنون ادبیات انقلاب در داخل کمتر مورد توجه است. هم کمتر تولید می شود هم مانند گذشته حرارت ایدئولوژیکی ندارد و در خارج از کشور مثل فلسطین و لبنان بیشتر مورد اقبال و توجه است.

این شاعرمعاصر با اشاره به پدیدآوردن سبکی نو در ادبیات انقلاب، بیان کرد: در همان سبک‌های رایج پیشین حرکت نکرده و موفقیت هایش را مدیون کسانی است که پیش از انقلاب مسیر‌ها را باز کردند و راه‌های نرفته را رفتند. دیگر اهالی قلم نیز با وجود تفاوت در محتوا این مسیر را ادامه دادند.

امینی در خصوص افزایش اشتیاق و آگاهی کودکان و نوجوانان به ادبیات انقلاب اسلامی، اظهار داشت: پیام انقلاب به زبان کودکان تولید نشده است. هم در قالب‌ها و هم در محتوا اثر قابل توجه و قابل عنایت جدی تولید نشده است. شایدنشریات قوی‌تر از ادبیات رسمی کودکان حرکت کرده باشند. کتابچه‌های بچه‌های مسجد و نشریه کودک بلوچ از این نظر مثال زدنی هستند.

امینی بااشاره به مناسب بودن ادبیات برای شناخت انقلاب اسلامی، بیان کرد: ادبیات، به مخاطب خود شناخت نمی‌دهد بلکه شناخت شناسی مخاطب را با تغییر سازمان تحلیل مخاطب عمیق‌تر می‌کند. ادبیات انقلاب به قرائت سیاست و سیاستمداران، ترجیح سیستم فرهنگی کشور بوده است، اما نویسندگان و شاعران تمایل ندارند، جهان را از پشت پنجره سیاستمداران و کارگزاران فرهنگی ببینند. آن‌ها تمایل دارند آزادانه و به انتخاب خودشان حرف بزنند و تماشا کنند. برای همین ادبیات انقلاب وضع راننده‌ را دارد. راننده خودش باید درباره نحوه رانندگی و کم وکیف کارش تصمیم بگیرد وگرنه امکان ندارد که تمام جزئیات را دیگری برای او دیکته کند.

امینی در خصوص نوگرایی در شعر انقلاب، بیان کرد: نوگرایی راهی برای هنر بوده، هست و خواهد بود. بدون نوگرایی همه چیز بوی کهنگی خواهد گرفت. تحول در شعر انقلاب در فرم چندان مشهود نیست؛ اما در محتوا و زمینه‌ها تنوع لازم وجود دارد. اکنون ادبیات انقلاب به بلوغ رسیده است. باید دید، پس از دوران کودکی و نوجوانی چه مسیری را طی خواهد کرد.

وی در خصوص درک نکردن ادبیات انقلاب توسط عده ای بیان کرد: این امری بدیهی است؛ چرا باید انتظار داشته باشیم همه همانطور ببینندکه ما می‌بینیم؟ مهم نیست که دیگرانی باشند که درکی از ادبیات انقلاب ندارند. این مهم است که ببینیم آن‌هایی که ادبیات انقلاب را درک کرده اند و یا حتی آن را تولید کرده اند، در چه حال و روزی به سرمی برند. به نظرم باید کمی در این خصوص تامل کرد.

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.