با اعلام پمپئو روشن شد که تصمیم آمریکا برای پایان معافیت‌ها از تحریم‌های نفتی جدی است؛ تصمیمی که به نظر می‌رسد عملی کردن آن به این سادگی‌ها نباشد.

 به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، آمریکا پایان معافیت‌های خرید نفت ایران را اعلام می‌کند؛ این خبری بود که زمزمه‌های آن روز گذشته سروصدای زیادی به پا کرد و رسانه‌های بین‌المللی و داخلی  نوشتند: «مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا اعلام می‌کند که از روز دوم ماه می، واشنگتن دیگر هیچ‌گونه معافیت تحریمی جدیدی به کشور‌هایی که دارای معافیت برای خرید نفت از ایران بودند، اعطا نخواهد کرد.» این خبر بعد ازظهر دیروز که پمپئو در مقابل خبرنگاران حاضر شد و از پایان معافیت‌های تحریم نفتی ایران سخن گفت، به واقعیت پیوست. کاخ سفید هم در بیانیه‌ای اعلام کرد ترامپ تصمیم گرفته دیگر معافیت از مجازات بابت خرید نفت از ایران را که ماه می‌تمام می‌شود، تمدید نکند. این تمهیدات برای این است که صادرات نفت ایران به صفر رسیده و اصلی‌ترین درآمد از آن گرفته شود.

چرا آمریکا با لغو معافیت خریداران نفت ایران هم به اهداف خود نمی‌رسد؟


بیشتربخوانید : استراتژی اشتباه آمریکا در جنگ سرد انرژی


با اعلام پمپئو روشن شد که تصمیم آمریکا برای پایان معافیت‌ها از تحریم‌های نفتی جدی است؛ تصمیمی که اگرچه اراده‌اش از همان آغاز به‌کار ترامپ و حتی پیش از آن نیز در مجموعه حاکمیت آمریکا وجود داشت، اما به نظر می‌رسد عملی کردن آن به این سادگی‌ها نباشد. لااقل واقعیت‌های بازار که این‌گونه می‌گوید و نشان می‌دهد پیچیدگی‌های فضا بیش از این حرف‌ها است. در گزارش پیش‌رو سایه‌روشن‌های پایان معافیت‌ها از تحریم‌های نفتی را بررسی می‌کند، فعلا نیازی به بستن تنگه هرمز نیست.

نقش ونزوئلا و لیبی در ناهمواری‌های تحریم نفتی ایران

آرزو‌های مقامات کاخ سفید برای به صفر رساندن فروش نفت ایران همان‌طور که گفته شد، با موانعی جدی مواجه است که از قضا رفع آن‌ها چندان در محدوده اختیار و توان ایالات متحده نیست. یکی از این موانع خلائی است که حذف نفت ایران در بازار جهانی پدید می‌آورد؛ خلائی که اگرچه پمپئو گفت دولت آمریکا تلاش می‌کند به اتکای عربستان و امارات، تاثیرگذاری آن بر بازار نفت را به حداقل برساند و مشکلی پیش نیاید، اما تنها در یک فقره، همزمانی آن با کاهش عرضه از سوی ونزوئلا و لیبی به‌عنوان دو صادرکننده نفت در بازار جهانی، محاسبات را قدری پیچیده‌تر می‌کند.

عرضه و تقاضا دو متغیر تعیین‌کننده در بازار جهانی و قیمت تمام‌شده نفت است و شرایطی که لیبی با جنگ داخلی مواجه است و ونزوئلا نیز با یک بحران سیاسی دست و پنجه نرم می‌کند، کاهش عرضه تنها یک معنی می‌تواند داشته باشد و آن یک معنی عبارت است از افزایش قیمت نفت.

ونزوئلا چند ماهی می‌شود که به صحنه درگیری مادورو و خوان گوآیدو، رئیس مجلس این کشور تبدیل شده است. سرنوشت ونزوئلا در میانه کشمکش‌ها میان این دو همچنان نامعلوم است و این تازه فارغ از تحریم‌های نفتی‌ای است که آمریکا علیه این کشور و دولت مادورو اعمال کرده است.

در چنین شرایطی به نظر می‌رسد چنانچه فرجام این مناقشه به سود جریان غرب‌گرا رقم بخورد، آمریکا ضمن رفع تحریم‌ها، دست کاراکاس را برای افزایش صادرات نفت باز خواهد گذاشت. این سناریو به‌طور حتم، منافع ایران در حوزه تامین عرضه نفت در بازار جهانی را به خطر خواهد انداخت. از سویی دیگر تثبیت دولت ضدآمریکایی مادورو اگرچه در فضای مناسبات بین‌المللی به سود ایران خواهد بود، اما در چنین سناریویی صورت مطلوب آن خواهد بود که کاراکاس امور خود را با حجم صادرات کنونی گذرانده و تکیه چندانی به بازار غیررسمی نداشته باشد و وارد رقابت با ایران در این بازار نشود.

لیبی هم وضعیت متفاوتی ندارد؛ از سویی به قدرت رسیدن نیرو‌های ارتش ملی به فرماندهی خلیفه حفتر-که از حمایت آمریکا بهره می‌برد- عرصه را برای صادرات نفت مرغوب این کشور باز خواهد کرد و از دیگر سو تثبیت دولت وفاق ملی و محدودیت‌های بین‌المللی احتمالی در پی آن، روی آوردن طرابلس به بازار غیررسمی نفت و به بیان دقیق‌تر تشدید رقابت‌ها در این بازار را محتمل می‌کند.

پشت پرده یک بلوف سیاسی

آمریکا به خوبی نسبت به پیامد‌های تحریم نفتی کامل ایران واقف است. جدیت در اجرای آنچه امروز مایک پمپئو اعلام کرد یعنی ایالات متحده باید طبق قانون تحریم اعلام شده با کشور‌هایی که از این تحریم‌ها تبعیت نکرده و قصد دارند همچنان به خرید خود از ایران ادامه دهند، برخورد کند. برخوردی که در عالم واقع می‌تواند منجر به درگیری دو دولت شود و این چیزی نیست که کاخ سفید به این سادگی‌ها به هزینه‌های آن تن دهد. از سوی دیگر، در گیرودار موافقت‌ها و مخالفت‌ها برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران، گروه بین‌المللی بحران با ترسیم خط قرمزی هشدار داد که نباید برای کاهش صادرات نفت ایران به زیر ۸۰۰ هزار بشکه فشار آورد چراکه از آنجا به بعد موضوع برای ایران از وضعیت اقتصادی صرف خارج شده و بعد امنیتی پیدا می‌کند. شرایطی که پیش از این مقامات در تهران به اندازه کافی نسبت به آن هشدار داده‌اند. آمریکا در این مسیر بسیار محتاطانه‌تر از آنچه نشان می‌دهد عمل می‌کند و این را در ماجرای تحریم سپاه به وضوح می‌توان مشاهده کرد.

بعد از قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمان‌های تروریستی وزارت خارجه آمریکا و فضاسازی‌های صورت گرفته در پی آن، خبر‌ها حکایت از آن دارد که واشنگتن در حال طراحی استثنائاتی برای تحریم‌های مربوط به همکاری شرکت‌ها، سازمان‌های مردم‌نهاد و دولت‌های خارجی با سپاه پاسداران است به‌گونه‌ای که این طرف‌ها بابت همکاری با سپاه، «به‌صورت خودکار» مشمول تحریم نشوند و کارشان را بدون ترس از مواجهه با تحریم آمریکا ادامه دهند. «پیتر هارل»، حقوقدان سابق وزارت خارجه آمریکا در این باره می‌گوید: «قرار دادن یک سازمان در فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی، همانند هر اقدام تحریمی دیگر، برخی تبعات ناخواسته دارد که اگر آن‌ها را رها کنیم تا طبق روال طبیعی‌شان عمل کنند، می‌توانند به منافع آمریکا ضربه بزنند. وزارت خارجه به‌دنبال کاستن از این تبعات است.» بر این اساس روشن است که هدف اصلی از این تحریم‌ها نمی‌تواند چیزی جز ایجاد ترس در افکار عمومی و متشنج کردن جو روانی جامعه باشد. گزاره‌ای که روز گذشته «بی‌بی‌سی» خیلی شسته و رفته از آن رونمایی کرد.

براساس گزارش بی‌بی‌سی حتی در شرایط تحریم نفتی کامل ایران، تهران خواهد توانست دست‌کم به اندازه سال‌های ابتدایی جنگ با عراق - قریب به ۶۵۰ هزار بشکه در روز- نفت بفروشد. رقم مورد اشاره «بی‌بی‌سی» در حالی است که فروش نفت ایران در همان سال‌ها -که با توجه به واقعیت‌های بین‌المللی بازگشت به آن و ورود به جنگ نظامی غیرممکن به نظر می‌رسد- هم به‌طور غیررسمی بیش از یک میلیون بشکه در روز بود.

راهبرد تامین امنیت انرژی مانع کاهش صادرات نفت ایران

کارشناسان معتقدند ساده‌انگارانه است که انرژی و به‌طور خاص نفت و خرید آن را توسط کشور‌ها یک مقوله صرفا اقتصادی ببینیم، چراکه مساله انرژی برای کشور‌ها بیش از آنکه جنبه اقتصادی داشته باشد، مقوله‌ای راهبردی است. از منظر ملاحظات راهبردی، وابستگی به یک قطب قدرت نفی می‌شود. با این نگاه در پازل طراحی‌شده توسط ایالات متحده، امنیت انرژی کشور‌ها تهدید و به خواست آمریکا محدود می‌شود و همین موضع می‌تواند به پاشنه آشیل آن‌ها تبدیل شود، از این رو در عمل کشور‌ها به خواست ایالات متحده و صفر کردن واردات نفت از ایران تن نخواهند داد. به‌خصوص اینکه در گذشته نیز این اتفاق افتاده و حتی در موقعیت‌های مختلف اظهارنظر سران کشور‌ها این گزاره را تایید کرده است.

در همین راستا روز گذشته سخنگوی وزارت امور خارجه چین در واکنش به عدم تمدید معافیت‌های آمریکا برای واردات نفت از ایران به صراحت اشاره داشت که «پکن همواره با اعمال تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه ایران مخالفت کرده است.»

گنگ شائونگ همچنین گفت: «همکاری‌های چین با ایران شفاف، قانونی و مشروع بوده و لذا باید محترم شمرده شود.»

وی در گفتگو با روزنامه دیلی نیوز هم تاکید کرد: «همکاری دوجانبه چین با ایران مطابق قانون است.» چین را می‌توان وارد‌کننده اصلی نفت ایران خواند؛ وارد کننده‌ای که بیش از سایر کشور‌ها در جنگ تجاری با آمریکا است و در این جنگ ملاحظات راهبردی بیشتری نسبت به سایر کشور‌ها در نگاه به ایالات متحده دارد. آمار رسمی دولت چین نشان می‌دهد بیش از یک‌چهارم صادرات رسمی نفت ایران به این کشور بوده، این در حالی است که در طول این مدت جنگ تجاری میان واشنگتن و چین نیز بالا گرفته، تا آنجا که چندی پیش یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین پالایشگاه‌های مهم چین اعلام کرده بود به جای واردات نفت از آمریکا، از نفت ایران استفاده خواهد کرد.

مدیر ارشد شرکت پتروشیمی چین (ساینوپک) که توانسته رتبه پنجم جهان از جهت کسب درآمد را به نام خود کسب کند هم تاکید کرده بود: «تحریم‌های آمریکا روی خرید نفت خام از ایران توسط چین تاثیری نگذاشته است و نفت ایران همچنان مطابق تقاضا، عرضه می‌شود.» از این رو مدیر تحقیقات سیاست انرژی دانشگاه پکن هم در تحلیلی تاکید کرده، شرکت‌های چینی ممکن است برای نشان دادن سطح سازگاری خود با آمریکا واردت نفت خام از ایران را کاهش دهند، اما هرگز خرید نفتی از ایران را به صفر نخواهند رساند، زیرا این اقدام در سیاست بلندمدت چین بسیار زیان‌بار خواهد بود.

سخنگوی وزارت خارجه هند نیز چندی پیش پس از تهدید آمریکا درخصوص وضع تحریم‌های شدیدتر علیه ایران به صورت رسمی اعلام کرد که «به‌رغم تحریم‌های آمریکا دهلی‌نو برای تامین نیاز خود به انرژی به واردات نفت از ایران ادامه می‌دهد.» راویش کومار تاکید داشت که در راستای دستیابی به امنیت انرژی، ارتباط خود را با کشور‌های مختلف حفظ می‌کند. این موضع دهلی چنان قاطع بود که تهران قابل‌اعتمادترین تامین‌کننده انرژی برای هند خوانده بود.

ترکیه نیز به‌عنوان کشوری که تمام نیاز‌های انرژی خود از جمله نفت و گاز را از واردات تامین می‌کند، در این راستا به‌شدت به همسایه خود یعنی ایران وابسته است. از این رو همجواری و مرز مشترک علاوه‌بر کیفیت نفت ایران باعث شده واردات نفت ایران برای این همسایه ترک‌نشین غیرقابل چشم‌پوشی باشد. به عبارت دیگر، ایران یکی از بزرگ‌ترین تامین‌کنندگان نفت ترکیه است و عدم واردات نفت از ایران اقتصاد این کشور را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد. از این رو چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه، پیش از این به صراحت اعلام کرده بود خود را ملزم به تحریم‌های وضع‌شده یک کشور علیه یک کشور دیگر نمی‌دانند.

از طرف دیگر کنش‌های اخیر ایالات متحده و ترکیه درخصوص تسلیحات نظامی این کشور نیز تا آنجا پیش رفته که آمریکا ترکیه را به اخراج از ناتو تهدید می‌کند و معاون رئیس‌جمهوری ترکیه نیز در واکنش به این اظهارات گفت: «این آمریکا است که باید انتخاب کند؛ آیا می‌خواهد متحد ترکیه باقی بماند یا دوستی با ما را به خاطر همکاری با تروریست‌ها به خطر اندازد.» از این منظر احتمال تحریم ترکیه توسط آمریکا نیز موقعیت این کشور را متزلزل خواهد کرد و ضرورت اتحاد با همسایه خود یعنی ایران را بیش از پیش گوشزد می‌کند. از سوی دیگر ایران و ترکیه در حوزه انرژی به‌خصوص گاز قرارداد‌های بلندمدتی دارند که خروج ترکیه و نقض‌عهد آن‌ها از آن تعهدات می‌تواند آن‌ها را متحمل پرداخت جرائم کند.

اگرچه کشورهایی، چون ژاپن و کره بیش از کشور‌های ذکرشده تابع سیاست‌های ایالات متحده هستند، با این‌حال اهمیت جایگاه ایران در حوزه نفت و انرژی تا آنجاست که روز جمعه وزیر اقتصاد و تجارت دولت ژاپن به صراحت اعلام کرد: «ژاپن همچنان متعهد به اجتناب از تاثیرات مضر تحریم‌های آمریکا علیه ایران است، زیرا این کشور نفتی جایگاه مهمی در امنیت عرضه نفت خام ژاپن دارد.» هیروشیک سکو همچنین تاکید کرد حفظ روابط ژاپن با ایران به‌عنوان یکی از کشور‌های تولید‌کننده نفت خام در جهان بسیار مهم است، چراکه ژاپن تقریبا تمام نیاز‌های نفتی خود را از طریق واردات تامین می‌کند.

سناریو‌های محتمل پیش روی ایران

نتیجه نهایی عدم تمدید معافیت تحریمی ایران برای هشت کشوری که از مجموعه تحریم‌های ایالات متحده معاف بودند، حداقل در دو صورت قابل جمع‌بندی است؛ اول اینکه ایالات متحده مانند آنچه که در مورد سپاه انجام داد، بیشتر از آنکه تصمیم به اقدام عملیاتی داشته باشد، با هدف مدیریت افکار عمومی پا پیش گذاشته و به کشور‌ها برای به صفر رساندن خرید نفت از ایران آنچنان فشار جدی وارد نکند و صورت دوم اینکه با تمام قوا وارد میدان شود و عزم به صفر رساندن فروش نفت ایران را داشته باشد. قاعدتا شرایط از این دو حالت خارج نیست، اما اینکه درگیری نهایی در هرکدام از این دو به چه سرنوشتی خواهد رسید، قابل‌ارزیابی است.

اول: آمریکا نشان داده که برخلاف گذشته توان محقق ساختن اراده‌های خود را ندارد، علاوه‌بر اینکه در شرایطی مانند ماجرای تروریستی خواندن سپاه بیشتر از آنکه نیت اعمال فشار یا آغاز جنگ و درگیری داشته باشد، بنای عملیات روانی داشته و احتمال آن می‌رود که امروز و در ماجرای به صفر رساندن فروش نفت ایران به دلایلی از جمله احتمال افزایش قیمت نفت در بازار‌های جهانی و تاثیر در قیمت فرآورده‌های سوختی در آمریکا یا ایجاد درگیری با کشورهایی، چون چین، اساسا در این مسیر اقدام عملیاتی نکند. این احتمال هرچند که بعید است، اما ممکن است به خاطر جلوگیری از تنش به‌ویژه در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا محقق شود و ترامپ برای جلوگیری از نارضایتی داخلی وارد فاز عملیاتی جدی در فشار به خریداران نفت ایران نشود.

دوم: سناریوی دوم اصرار عملی آمریکا بر به صفر رساندن فروش نفت ایران است؛ اتفاقی که احتمالا انجام خواهد شد که در این صورت باید نتیجه این اقدام و احتمالا موفقیت ایالات متحده را بررسی کرد.

۱- در دوره قبلی تحریم‌ها علاوه‌بر آمریکا، اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل نیز ایران را تحریم کرده بودند و همگی بنای این را داشتند که ایران را به شرایطی شبیه شرایط عراق و ماجرای نفت در برابر غذا برسانند. در آن شرایط ایالات متحده به مراتب منسجم‌تر از امروز عمل می‌کرد و وزرای خارجه و خزانه‌داری آن با سفر به بسیاری از کشور‌ها برای همراهی با تحریم‌ها تلاش کردند. در آن شرایط به گواه بسیاری از منابع داخلی و خارجی، نفت ایران چیزی حدود یک میلیون بشکه در روز در بازار‌های جهانی به فروش می‌رسد و هیچ چیز جلودار آن نبود و حالا امروز که تنها تحریم‌های آمریکا برگشته، به احتمال قوی فشاری کمتر از دوره قبلی به بازار‌های جهانی و خریداران نفت ایران وارد خواهد شد.

۲- ایران در شرایط تحریمی نشان داده که توانایی بالایی در استفاده از بازار‌های غیررسمی دارد و می‌تواند با اقداماتی مانند سوآپ یا استفاده از نفتکش‌های کشور‌های دیگر یا ده‌ها راه دیگر نفت خود را به پالایشگاه‌های هدف برساند. این فرآیند قبلا یک بار تا به انتها در ایران تجربه شده و امکان موفقیت آن آزمون شده است.

۳- اساسا تحریم مربوط به بخش‌های خصوصی است و کشور‌هایی که اقتصاد دولتی دارند، در دامنه شمول تحریم‌های آمریکا قرار نمی‌گیرند. چین، هند و ترکیه از جمله کشور‌هایی هستند که همچنان بخشی از اقتصاد کشور خود را دولتی نگه داشته‌اند و از آن مسیر به فعالیت اقتصادی ادامه می‌دهند. این کشور‌ها از این فرصت استفاده خواهند کرد و همچون گذشته از ایران نفت خریداری خواهند کرد.

۴- عربستان و امارات برخلاف فضاسازی‌های رسانه‌ای مدت‌هاست با تمام توان در حال تولید نفت سنگین و میعانات گازی هستند و به هیچ عنوان امکان جهش تولیدی برای بلندمدت را ندارند و لذا به نظر می‌رسد آن‌ها نیز آنچنانکه گفته شده، نتوانند افزایش تولید مستمر داشته باشند.

۵- ونزوئلا و لیبی جایگزین‌های نفت سبک ایران هستند، با این تبصره که ونزوئلا امروز تحریم است و لیبی در شرایط جنگی به سر می‌برد، از این‌رو بسیاری از کارشناسان معتقدند احتمالا استفاده از این دو برای پوشش فروش ۵/۲ میلیون بشکه‌ای ایران سخت است.

با توجه به دلایل گفته‌شده و البته مسائلی که در بخش‌های دیگر این یادداشت ذکر شد، به نظر می‌رسد آمریکا در مسیر به صفررساندن فروش نفت ایران با چالش‌های بزرگی همراه است که احتمال موفقیت را برایش به صفر میل می‌دهد.

رستم قاسمی:

ادعای آمریکا با واقعیت بازار انرژی انطباق ندارد

رستم قاسمی، وزیر نفت دولت دهم در گفتگو با «فرهیختگان» یادآور شد: «آمریکایی‌ها در واقع از ادوار گذشته نشان دادند که فکر می‌کنند قیم دنیا هستند. یک سال است که آمریکا از برجام خارج شده و منتظر بود که با خروج از توافق هسته‌ای ایران دچار فروپاشی شود و با توجه به تحریم‌های شدید به‌خصوص در حوزه نفتی و بانکی اقتصاد ایران فلج شود. عموما هم این‌گونه تحریم‌ها بیش از یک سال دوام نمی‌آورد؛ با این حال درحال‌حاضر بیش از یک سال از این تحریم‌ها گذشته و نه‌تن‌ها اقتصاد ایران دچار فروپاشی نشده که از فرصت تحریم‌ها نیز در این مدت استفاده کرده است. باید توجه داشت که ایران یک کشور تک‌محصولی نیست و اقتصاد ما صرفا به نفت اتکا ندارد. ایران یک کشور تولیدی و چند‌محصولی است و چندین میلیون دلار صادرات غیرنفتی دارد.»

قاسمی با اشاره به ادعای آمریکا مبنی‌بر صفر کردن صادرات نفت ایران با تاکید بر اینکه «هرگز این‌گونه نخواهد شد» گفت: «دنیا فقط آمریکا نیست و قریب به ۱۹۶ کشور در دنیا وجود دارد. در دنیای ۱۹۶ کشوری و اقتصاد آزاد در دنیا به‌گونه‌ای نیست که آمریکا بتواند صادرات نفت ایران را به صفر برساند. سال‌ها آمریکا در راستای این آرزوی خود تلاش کرده و به هیچ نتیجه‌ای نرسیده است. در دوره تحریم‌های گذشته ما علاوه‌بر تحریم آمریکا با تحریم سازمان ملل در برخی موارد و تحریم اروپا نیز مواجه بودیم و آمریکا در این راستا تلاش بسیاری انجام داد، با این‌حال نتوانست صادرات نفت ایران را به صفر برساند. امروز نیز قطعا وزارت نفت ایران تدابیر لازم را اندیشیده و نخواهد گذاشت که صادرات نفت ایران به صفر برسد و قطعا آمریکا این‌بار نیز به آرزوی خود نخواهد رسید.»

وزیر سابق نفت تصریح کرد: «باید درنظر داشت با توجه به‌شرایطی که امروز در دنیا درمورد ونزوئلا، لیبی و همچنین تحریم نفتی ایران وجود دارد، حتما بازار نفت با تحولات جدی و جهش قیمت مواجه خواهد شد که ضرر آن را شهروندان کشور‌های واردکننده نفت متحمل خواهند شد و ترامپ و ایالات متحده نیز باید پاسخگوی رفتار خود باشند.»

وی افزود: «بیش از ۸۵ درصد انرژی دنیا، نفت و انرژی‌های فسیلی است و نقش ایران و ونزوئلا در بازار نفت تعیین‌کننده است. از این رو ادعای تامین نفت و پر‌کردن خلأ حضور ایران توسط عربستان و امارات به‌سادگی اتفاق نخواهد افتاد.»

قاسمی در ادامه خاطرنشان کرد: «آمریکا مدعی شده که حتی خودش هم می‌تواند کسری نفت جهان را جبران کند. با این‌حال این ادعا خیلی دقیق و حساب‌شده نیست و با واقعیات بازار انرژی انطباق ندارد. واکنش‌های بازار نفت به این اقدام آمریکا و جهش قیمتی آن این مساله را اثبات می‌کند.»

منبع: روزنامه فرهیختگان

انتهای پیام/

برچسب ها: نفت ، اخباراقتصادی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.