به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، در ادبیات فارسی از یک هزار و ۱۰۰ سال پیش تاکنون بارها از عید نوروز و بهار گفته شده است.از عناصری که در شعر شاعران وجود داشته عناصر طبیعی است و از آن جمله فصلها و بخصوص بهار و پائیز هستند. فصل بهار از پرجلوهترین فصلی است که در ادبیات فارسی به آن پرداخته شده است.
عیدنوروز، بهار و برپایی جشنی به این مناسبت که از دوران باستان تاکنون مورد توجه مردم و همگان بوده و شاعران در مورد آن شعر سروده اند نشان از اهمیت آن است.شاعرانی که درخصوص بهار و عیدنوروز شعر گفته اند را به سه دوره میتوان تقسیم کرد و آنها در شعرشان به جلوههای مادی و یا معنوی بهار پرداخته اند.
از جمله قدیمیترین شعرها درخصوص نوروز شعری از فردوسی است و شاعرانی، چون رودکی، فرخی، عنصری، حافظ، سعدی، عرفی شیرازی، لسانی شیرازی، اهلی شیرازی، صورتگر و قاآنی شیرازی از نوروز و بهار در اشعارشان به کار برده اند.
محمد مرادی عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، اظهار کرد: با توجه به آثار موجود، در ادبیات فارسی از یک هزار و ۱۰۰ سال پیش تاکنون بارها از عید نوروز و بهار گفته شده است.
وی اضافه کرد: یکی از عناصری که در شعر شاعران دوره اول (شعر عصر سامانیان و غزنویان) وجود داشت، توصیف عناصر طبیعی و از آن جمله فصلها است که از دیرباز مورد توجه بوده اند، اما شاعران به فصلهای زمستان و تابستان کمتر توجه کرده اند و بهار و پاییز بیشتر در اشعار نمود داشته و بخصوص بهار پرجلوهترین فصل در ادبیات فارسی است.
مرادی با بیان اینکه بهار در شعر شاعران، را به دو گونه میتوان تقسیم بندی کرد، افزود: در یک تعریف، بهار به معنی سه ماه فروردین، اردیبهشت و خرداد است که از زمان تحویل سال و نوروز آغاز میشود و تا پایان خرداد به طول میانجامد.
وی ادامه داد: در برخی شعرها، بهار به معنی آغاز فصل رویش و جلوه کردن عناصر طبیعت و شکل گرفتن جهان جدید و روئیدن گلها است که نوروز را هم دربر میگیرد و در اقلیمهای مختلف زمان بهار در اشعار متفاوت منعکس شده است؛ برای مثال بهار شیراز در شعر شیراز ممکن است از بهمن آغاز شود و بهار شاعری که در شهرهای سردسیر همچون خراسان قدیم زندگی میکرده از اواخر اسفند یا حتی آغاز فروردین بوده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز تصریح کرد: در دوره اول که شعر عصر سامانیان و سبک خراسانی است (شعر در قرن ۴ و ۵)، شاعران بیشتر به جلوه بیرونی، ظاهری و مادی و شادی آفرینی بهار توجه دارند و جنبه معنوی آن کمتر است.
وی بیان کرد: در دوره اول شاعران بهار را با معنی جلوه زیباییها میبینند و کم کم بهار معنای مناسبتی پیدا میکند یعنی شاعران وقتی از بهار میگویند به سراغ نوروز آمده و بیشتر میخواهند نوروز را تبریک بگویند.
آمد نوروز هم از بامداد***آمدنش خرم و فرخنده باد
این استاد دانشگاه شیراز گفت: در این دوره وقتی از بهار گفته میشود بیشتر گلهای بهاری، خواندن پرندگان، تصویر زیباییهای بهاری و باران بهاری منعکس شده است.
وی افزود: چه بسیار مناسبتهایی که در شعر شاعران و ادبیات فارسی تبریک گفته میشود که از آن جمله میتوان به نوروز، عید فطر، عید قربان، مهرگان و جشن سده اشاره کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز اضافه کرد: بر اساس تحقیقی که انجام داده ام، ۴۰ درصد از مناسبتهای شادی که در تبریکهای شاعران وجود دارد در دوره اول حداقل تا قرن هفتم (یعنی ۳۰۰ سال اول) در خصوص تبریک بهار بوده است.
محمد مرادی ادامه داد: از جمله شاعرانی که به این شیوه شعر گفته اند رودکی، فرخی، عنصری، کمال اسماعیل، جمال الدین عبدالرزاق و ظهیر فاریابی را میتوان نام برد و کمتر شاعری داریم که به بهار از این زاویه نپرداخته و آمدن نوروز و بهار را تبریک نگفته باشد، اما تقریبا تا سدههای پنجم و ششم، شاعران عمدتا وقتی از بهار نام میبرند زیباییهای بهار را توصیف میکنند. در این دوران هنوز مرکز ایران و شیراز پایتخت ادبی نشده و خراسان قلمرو ادب فارسی است.
وی با بیان اینکه در دوره دوم، شاعران بیشتر به جلوه معنوی بهار میپردازند، افزود: با ظهور شاعران مذهبی و عارفی، چون ناصر خسرو و سنایی و عطار، نگاه به بهار متفاوت میشود. از قرن ششم و هفتم وقتی اشعاری از بهار را میبینم نگاه به بهار معنویت بیشتری مییابد و از آن جمله است وقتی مولوی از بهار میگوید:
گفت پیغمبر به اصحاب کِبار*** تن مپوشانید از باد بهار
کانچه با برگ درختان میکند*** با تن و جان شما آن میکند
این استاد دانشگاه به معنی این ابیات اشاره کرد و گفت: در این ابیات، بهار نماد رویش معنوی است و همانطور که بهار باعث رویش، تولد جدید و رستاخیز جهان میشود در وجود انسانها هم میتواند چنین رستاخیزی را ایجاد کند.
وی تصریح کرد: این ابیات اشاره به حدیث حضرت رسول (ص) است که میگوید فاذا رایتم الربیع فاکثروا ذکر النشور «وقتی بهار را نگاه میکنید بسیار به یاد رستاخیز باشید.»
مرادی افزود: در شعری دیگر مولوی میگوید:
آمد بهار جان ها، ای شاختر به رقص آ ***چون یوسف اندر آمد، مصر و شکر! به رقص آ
وی، درخصوص معنی این شعر بیان کرد: همانطور که بهار میآید و از شاخه، جوانه میروید پسای انسان روح تو هم باید با معنویات بروید و رشد کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز گفت: حافظ و سعدی دو شاعر قرن هفتم و هشتم از استان فارس توجه شان به بهاربسیار ویژه و نگاهشان هم معنوی (درونی) است و هم به جلوههای بیرونی بهار توجه دارند.
مرادی اضافه کرد: در گلستان سعدی درخصوص بهار آمده است:
فرّاش باد صبا را گفته تا فرش زمرّدی (زمردین) بگسترد و دایه ابر بهاری را فرموده تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد درختان را به خلعت نوروزی قبای سبز ورق در بر گرفته و اطفال شاخ را به قدوم موسم ربیع کلاه شکوفه بر سر نهاده عصاره نالی به قدرت او شهد فائق شده و تخم خرمایی به تربیتش نخل باسق گشته.
وی ادامه داد: اگرچه سعدی در این متن به بهار اشاره میکند، اما نتیجهای معنوی از آن میگیرد و نتیجه آن این است که:
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند***تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری
همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار***شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
استاد دانشگاه شیراز اظهار کرد: سعدی در بوستان نیز همین رویه را دارد، او فصلهای خزان و زمستان را در مقابل بهار قرار میدهد و میگوید:
به فصل خزان در، نبینی درخت*** که بی برگ ماند ز سرمای سخت
برآرد تهی، دستهای نیاز*** ز رحمت نگردد تهیدست باز
مرادی افزود: در این ابیات درخت که نماد انسان است در زمستان بی برگ است، اما به معنویت دعا و اتصال به عالم الهی متوسل میشود.
قضا خلعتی نامدارش دهد***قدر میوه در آستینش نهد
همه طاعت آرند و مسکین نیاز***بیا تا به درگاه مسکین نواز
چو شاخ برهنه برآریم دست***که بی برگ از این بیش نتوان نشست
وی تصریح کرد: همانطور که دعای درخت باعث سرسبزی در بهار میشود، انسان هم اگر به خداوند متوسل و نزدیک شود همانطور که در زمستان همه چیزش را از دست داده، با توسل به خداوند مثل بهار سر سبز میشود و این یکی از نگاههای معنوی است که سعدی به بهار دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز اضافه کرد: در برخی ابیات، سعدی بهار را نماد فرصت میداند یعنی فرصتی است که انسان باید غنیمت بشمرد و اگر غنیمت نداند از دست میرود:
بلبلی زار زار مینالید***در فراق بهار وقت خزان
گفتم انده مبر که بازآید*** روز نوروز و لاله و ریحان
گفت ترسم بقا وفا نکند*** ورنه هر سال گل دمد بستان
مرادی افزود: در این ابیات سعدی به بهار اشاره میکند و از ناله بلبل میگوید که بهار در حال گذر است و از اینکه اگر این فصل گذشت ممکن است، ما در بهار دیگر نباشیم و انسان باید در بهار امسال قدر بداند چرا که با گذشت آن، عمر انسان هم میگذرد.
وی گفت: در برخی ابیات، سعدی از تفرج و گشت و گذار در بهار میگوید واین فصل را جایی میداند برای خردمندان که تفکر کنند.
بوی گل و بانگ مرغ برخاست***هنگام نشاط و وقت صحراست
فراش خزان ورق بیفشاند***نقاش صبا چمن بیاراست
ما را سر باغ و بوستان نیست***هر جا که تویی تفرج آن جاست
این استاد دانشگاه درخصوص معنی این ابیات بیان کرد: آمدن بهار و روئیدن گلها جلوهها و آیههای خداوندی است و البته سعدی در برخی ابیات از زیباییهای بهار در شیراز سخن میگوید:
خوشا تفرج نوروز خاصه در شیراز*** که برکند دل فرد مسافر از وطنش
یعنی شیراز آنقدر در بهار زیبا است که مسافران باید در بهار به شیراز بیایند و آن را ببینند.
مرادی اضافه کرد: حافظ نیز ادامه دهنده منطق شعر سعدی است و معنویت بهار بسیار در شعرش جلوه کرده است:
زکوی یار میآید نسیم باد نوروزی*** از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
این استاد دانشگاه با اشاره به معنی این بیت، اظهار کرد: منظور از بوی خوش نسیم که از نوروز میآید فقط باد نوروزی نیست بلکه پیامی است که از طرف معشوق میآید و این معشوق خداوند است.
در بیت دیگری حافظ میگوید:
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی*** که بسی گل بدمد باز و تو در گِل باشی
مرادی در خصوص این بیت، گفت: حافظ شیرازی میگوید همانطور که از قرآن مدد میطلبم از نسیم نوروز هم مدد میخواهم، چون قرآن نشانه لفظی خداوند و آیات نوشته شده و مکتوب است و نسیم، رایحه خداوند است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز در ادامه معنی این بیت، افزود: باید فرصت را در بهار غنیمت دانست چرا که بهارهای پی در پی میآید و انسان میمیرد و دیگر فرصتی برای بهره بردن از بهار وجود ندارد، پس سعی کن از برکات زندگی بهره ببری.
در بیت دیگری حافظ میگوید:
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد***عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد***چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
وی، بیان کرد: در این ابیات، بهار نماد شادی است که پس از تحمل سختی میآید پس اگر عارف و انسان سختیهای زمستان را تحمل کند بهار میآید.
این استاد دانشگاه شیراز با بیان اینکه در شعرهای حافظ و سعدی به فراوانی بهار دیده میشود، تصریح کرد: شاعران دیگر فارس همچون عرفی شیرازی، لسانی شیرازی، اهلی شیرازی، بابا فغانی شیرازی، وصال شیرازی، قاآنی شیرازی، صورتگر و دیگران هم بهار در شعرشان ظهور دارد، اما ادامه دهنده منطقی بهار در شعر سعدی و حافظ هستند. یعنی سعدی و حافظ آنقدر خوب، متفاوت، موثر و عمیق به بهار پرداخته اند که بقیه شاعران هم در ادامه نگاه آنان به بهار نگریسته اند.
مرادی با بیان اینکه در شعر معاصر هم با تفاوتهایی بهار ظهور میکند، ادامه داد: نوع شعر شاعران معاصر درخصوص بهار مادیتر شده است و اگر در شعر شاعران دوره دوم همچون حافظ و سعدی بُعد معنوی بهار را پررنگتر میبینیم در شعر شاعران معاصر (دوره سوم) بُعد عینی بهار پررنگتر است.
صورتگر میگوید:
هر باغبان که گل به سوی برزن آورد***شیراز را دوباره به یاد من آورد
آنجا که گر به شاخ گلی آرزوت هست*** گلچین به پیشگاه تو یک خرمن آورد
نازم هوای فارس که از اعتدال آن*** بادام بن شکوفه مه بهمن آورد
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز گفت: در این شعر صورتگر درباره بهار، او ماه بهمن و شکوفه دادن درختان را در شیراز توصیف میکند.
استاد دانشگاه شیراز اظهار کرد: در شعر حافظ از میرنوروزی سخن گفته شده که با عمونوروز متفاوت است.
مرادی درخصوص میرنوروزی گفت: در آغاز یک زمان فردی به عنوان پادشاه و میرنوروزی مشخص میشده و معتقد بودند که حضور او باعث میشود قضا و بلاها از حکومت و پادشاه دفع شود و این فرد به عنوان نماد در نوروز پادشاه میشد، اما پادشاهی او یک یا چند روزه است:
سخن در پرده میگویم چو گل از غنچه بیرون آی***که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
وی افزود: از جمله قدیمیترین شعرها درخصوص نوروز شعری از فردوسی است و در آن از آغاز حکومت جمشید پادشاه ایرانی میگوید که چگونه حکومتش را تشکیل داد و اینکه چه شد که آن روز به نام نوروز نامگذاری شده است.
چو خورشید تابان میان هوا***نشسته بر او شاه فرمانروا
به جمشید بر گوهر افشاندند*** مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین***بر آسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند***می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار*** بما ماند از آن خسروان یادگار
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز بیان کرد: فردوسی در این ابیات از آغاز و برپایی جشن نوروز با به حکومت رسیدن و بر تخت نشستن جمشید پادشاه ایرانی سخن میگوید.
وی افزود: با توجه به این ابیات شاهنامه، در نخستین روز از ماه فروردین جمشید به حکومت رسید و، چون آغاز حکومت او بود مردم این روز را روز نو خواندند و از آن روز جشن نوروز آغاز شد.
فرح نیازکار استاد ادبیات دانشگاه شیراز و عضو هیئت علمی این دانشگاه نیز در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، با اشاره به کاربرد نمادهای عید و نوروز در شعر شاعران، اظهار کرد: عناصر طبیعی بیشتر نماد بهار هستند و از جمله، آمدن خورشید به برج حمل، باران نیسان و باران آزاری، جلوه پرندگان، گلها و گیاهان (گل سرخ یا مطلق گل)، ارغوان، شمشاد، شقایق، جاری شدن چشمه ها، آب شدن برف ها، آب شدن جویهای یخ زده، آمدن گل بنفشه در اسفند، سبزه و روئیدن برگها است.
وی تصریح کرد: در ادبیات معاصر نماد پرندگان و هفت سین بیشتر مشاهده میشود.
فرح نیازکار، در خصوص شخصیت عمونوروز در اشعار شاعران با اشاره به اینکه ظهور عمونوروز در اشعار، عمر طولانی ندارد، بیان کرد: عمو نوروز عنصری است که در ادبیات عامیانه و ترانههای نوروزی بخصوص داستانها و سرودها ظهور کرده است.
وی افزود: به دلیل مشترک بودن پشتوانه فرهنگی بین ایران و برخی کشورها و از آنجا که جشن نوروز، عناصر و آئینهای آن علاوه بر ایران در این کشورها وجود دارد بسیاری از شاعران دیگر کشورها همچون ارمنستان، تاجیکستان، پاکستان، هندوستان، ازبکستان، افغانستان، ترکیه و حتی در عراق و بسیاری از شاعران عرب زبان ایرانی شعرهایی درخصوص نوروز و بهار دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز اضافه کرد: امیرخسرو دهلوی، حسن دهلوی و اقبال لاهوری از شاعران فارسی زبان در دیگر کشورها هستند (و اغلب شاعران دربار تیموریان هند و در زمان جهانگیرشاه، اکبرشاه، شاعرانی هستند) که ابیات متعددی درباره بهار و نوروز دارند.
امیر خسرو دهلوی درخصوص نوروز میگوید:
صفت موسم نوروز و طرب کردن شاه*** بزم دریا و کف دست چو ابر نیسان
استاد دانشگاه شیراز افزود: از شاعران معاصر در دیگر کشوها که آثار نوروز دارند میتوان به غلامنبیعشقری، گلرخسار شاعر تاجیکی، سید اسماعیل بلخی و محمد کاظم کاظمی شاعران افغانستانی اشاره کرد.
غلامنبیعشقری از شعرای معاصر افغانستان درخصوص نوروز میگوید:
نوروز و روز عید و گل سرخ نو بهار***یکجا رسیده است ز الطاف کردگار
نوروز از دیدگاه شاعران حکایت از نو شدن روزگار و فرصت اندیشیدن در دل و درون و نو کردن باورها و عقاید خودمان و زدودن آن چیزی که به نوعی ذهن ما را کهنه میکند، است، همانطور که برای ایام نوروز باید خانه تکانی کرده و به استقبال بهار برویم، این زمان فرصتی است که ما وادی ذهن خودمان را هم خانه تکانی و اندیشههای نو پیدا کنیم و هر آنچه خاطر ما را مکدر میکند پاک کرده و از بین ببریم و سرآغازی برای نواندیشی دیگر باشد.
گزارش از: مژده عینی
انتهای پیام/چ