دبیر ستاد اقتصاد،علم و فرهنگ دانش بنیان درباره جزئیات بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی یادداشتی نوشت.

هنگامه دشوارترین تک و پاتک‌های جنگ اقتصادی «گام دوم» انقلاب در حال برداشته شدن استبه گزارش خبرنگار  حوزه فن‌آوری‌ گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان، پرویز کرمی دبیر ستاد اقتصاد،علم و فرهنگ دانش بنیان درباره پیشرفت جوانان و بیانیه گام دوم انقلاب یادداشتی نوشته است؛متن یادداشت به شرح زیر است.

« اسفند ماه غریبی است؛ نه زمستان است و نه بهار؛ هم بوی نفت می‌دهد و هم هُرم آتش دارد. در این روزهایی که به سر می‌بریم، «گام دوم» انقلاب اسلامی ایران، در حال برداشته شدن است. آن هم در دشوارترین تک و پاتک‌های جنگ اقتصادی میان جمهوری اسلامی ایران و نامردهای روزگار. چند نکته در این‌جا باید گفته شود:

نخست: «یک سال اگر کار ما دوام پیدا می‌کرد و اصلاحاتِ شروع‌شده، به جایی می‌رسید و اقتصاد بی‌نفت طبق برنامه‌ای که شروع شده بود به طور کامل اجرا می‌شد و بودجه متعادلی که داده بودیم جریان پیدا می‌کرد، قهراً به واسطه اصلاحات و حصول پیشرفت در زندگی مردم از تعداد توده‌ای‌ها کاسته می‌شد.» (محمد مصدق، تقریرات زندان، صفحه 134)

دوم: «یک روزی مصدق به امریکایی‌ها اعتماد کرد، به آن‌ها تکیه کرد، آن‌ها را دوست خود فرض کرد، ماجرای 28 مرداد پیش آمد که محل کودتا در اختیار امریکایی‌ها قرار گرفت و عامل کودتا با چمدان پُر پول آمد تهران و پول قسمت کرد بین اراذل و اوباش که کودتا را راه بیندازد؛ امریکایی بود؛ تدبیر کار را خودشان هم اعتراف کردند، اقرار کردند؛ بعد هم حکومت ظالمانه پهلوی را سال‌های متمادی بر این کشور مسلط کردند... امروز ملت ایران بیدار است. چهره‌ امریکا نه‌فقط در ایران، در منطقه شناخته شده است... همه مسئولین موظفند منافع ملی را رعایت کنند؛ استقلال ملی را رعایت کنند؛ آبروی ملت ایران را حفظ کنند. (مقام معظم رهبری، بیانات، 19 بهمن 1391)

سوم: چرا ما تحریم شده‌ایم؟ پاسخ‌های غیرواقعی زیادی به این سوال داده شده است. خیلی‌ها می‌گویند که چون «دم کدخدا» را درست ندیده‌ایم، اوضاعمان این‌طوری است؛ خب اوضاع نهضت ملی و دکتر مصدق را همه دیدند. بعد از آن، قضیه‌های مختلفی به وجود آمد که معلوم شد، آن‌ها ناراست ترین سیاست‌ها را در پیش دارند؛ دوست و دشمن برایشان فرق ندارد. همه را می‌چاپند. اگر نتوانستند، می‌تارانند. رسم قدرت بادآورده همین است. اما یک جواب درست به سوال بالا: برای این تحریم هستیم که یاد گرفته‌ایم روی پای خودمان بایستیم. متاسفانه این موضوع، دچار تبلیغ‌های احساساتی و گاهی بد شده است و نتیجه‌اش، بی‌تمایلی خیلی‌ها به این ماجراست. برای اثبات این ادعا، جالب است بدانید که بزرگ‌ترین تحریم‌های ایالات متحده امریکا بر جمهوری اسلامی ایران، در حال حاضر است؛ درست در دوره‌ای که بیشترین پیشرفت‌های علمی و تحرکات گسترده فناورانه در کشورمان به وقوع پیوسته است. در هیچ دوره از انقلاب اسلامی چهل ساله مردم ایران، تا این حد بالندگی‌های علمی و فناوری را تجربه نکرده بودیم و تا این حد به آینده خوشبین نبوده‌ایم. خب، این نشانه‌ها کافی نیست برای آن‌که ثابت شود امریکا با ما بر سر استقلال و خودباوری و خودکفایی مشکل دارد؟

یک نگاه ساده‌ای بیندازیم به اوضاع و احوال این روزها؛ «زیست بوم کارآفرینی و نوآوری» در ایران پا گرفته است. خط و مشی‌اش مشخص شده و ساختارش شکل گرفته است. بر همین اساس، «توسعه زیست‌بوم نوآوری و تسهیل ورود خیل جوانان خلاق و نوآور در کسب‌وکارهای نوین» به وجود آمده است. جوانان ایرانی بیش از هر زمان دیگری، خلاق و پویا، امیدوار و معتقد، مطمئن و چابک در مسیر کارآفرینی و انتخاب شغل قرار گرفته‌اند. نکته مهم این‌جاست که آن‌ها برای ایجاد ثروت به نیازهای جامعه توجه دارند. این موضوع یعنی آن‌که قرار است اوضاعمان خیلی بهتر شود.

نقش‌آفرینی شرکتهای دانش بنیان در اقتصاد کشور و  رفع گلوگاههای فنی  قابل لمس است

تعداد شرکت‌های دانش‌بنیان اکنون مرز چهارهزار و صد را گذرانده است و درآمدهای نجومی و حیرت‌انگیزی را از آن شرکت‌ها و ارزش افزوده و مالی کشور ساخته. «ارتقای نقش‌آفرینی شرکتهای دانش بنیان در اقتصاد کشور خصوصا رفع گلوگاههای فنی» در این روزها قابل لمس است. اقتصاد مقاومتی با وجود پرتعداد شرکت‌های دانش‌بنیان، در حال پررنگ‌تر شدن نقش خود است.

«توسعه فناوریهای راهبردی و پیشران آینده مورد نیاز کشور» موضوع دیگری است که سبب میشود ما ایرانیان بیش از پیش به خود و داشته های انسانی‌مان ببالیم. هزاران طرح توسعه‌ای و صدها طرح کلان فناوری ملی، ما را در زمره برترینهای جهان در عرصه تولید علم قرار داده است. ضمن آن‌که «پیشگامی و کسب مرجعیت علمی و دستیابی به علوم و فناوری‌های مرز دانش»، همه را علاوه بر متعجب کردن، ترسان و حیران کرده است. غربی‌ها با خود می‌گویند: «این ایرانی‌ها چه کار دارند می‌کنند؟ چطور به این پیشرفت‌ها دست پیدا کرده‌اند؟» اما واکنش بیرونی‌شان، عبوسی و درهم‌کشیدگی چهره‌شان در مواجهه با ایرانیان است. ساده‌تر از این نمی‌شود گفت که آن‌ها نمی‌خواهند ما پیشرفت کنیم. آن‌ها نمی‌خواهند ما دوباره بالاسر آن‌ها بایستیم. با پشتوانه عظیم تمدن ایرانی - اسلامی طبیعی است که دیگران بهراسند و دست به کار تخریب و تضعیف ما شوند.

غربی‌ها سال‌هاست در بوق و کرنا کرده‌اند که جمهوری اسلامی ایران دچار «فرار مغزها» شده است. دروغی درست کرده‌اند و آن‌قدر عددها و ارقام را بزرگ می‌گویند تا بر سبیل تفکر هیتلری - گوبلزی‌شان، جامعه جهانی را مجبور به باور این دروغ کنند. اما «پویایی و فعالسازی نقش نخبگان ایرانی داخل و خارج در پیشرفت علم و فناوری کشور» روز به روز، دروغ بزرگ آن‌ها را نمایان‌تر می‌کند. بسیاری از نخبگان ایرانی غیرمقیم از 100 دانشگاه برتر دنیا با حمایت بنیاد ملی نخبگان در سال‌های اخیر به ایران آمده‌اند و شرکت‌های فناور راه انداخته‌اند یا در مراکز علمی و پژوهش مشغول شده‌اند و سرمایه‌های قابل توجهی را نیز جلب کرده‌اند.

نکته مهم دیگر این است که ما از سال‌های مصرف‌کنندگی و واردکنندگی، کامل خود را جدا کرده‌ایم و این روزها در صادرات محصولات فناورانه به خارج، صاحب صحبتیم. «ارتقای جایگاه و سهم ایران از بازار جهانی محصولات دانش‌بنیان و فناورانه» چیزی نیست که غربی‌ها بخواهند به‌سادگی بر آن چشم ببندند. اکنون صادرات این محصولات به حدود 430 میلیون دلار رسیده استکه با توجه به شتاب و جهش فعالیت‌های شرکت‌های دانش‌بنیان، قابل پیش‌بینی است که در سال‌های آینده، این مبلغ به صورت تصاعدی و چشمگیر افزایش پیدا کند و قدرت استقلال و «ما می‌توانیم» ایرانیان را بیش از پیش به رخ جهان بکشاند.

جنگ، ما را مردتر و آبدیده کرد

چهارم: قبول دارم؛ مشکلات وجود دارد. مشکلات اقتصادی. نابسامانی را هم نمی‌شود نادیده گرفت. اما جمع همه این‌ها نشان می‌دهد که دارد اتفاقاتی می‌افتد. تغییرات بزرگ در راه هستند. در هر تغییری هم، ابتدا مشکلاتی به وجود می‌آید و موانعی سر بر می‌آورند. آن‌هایی که انصاف دارند، می‌دانند که ما پسرفت نداشته‌ایم. جنگ، ما را مردتر و آبدیده کرد. تحریم‌ها هرچند ظالمانه است و سرعتگیر اما اعتماد به نفس و خوداتکایی ما را بالا برده و قوی‌ترمان کردند. محدودیت‌ها، خلاقیت‌هایمان را بروز دادند. تهدیدها هم ما را مستحکم‌تر و بانشاط‌تر ساخته است.

حالا وقت آن است که ما واقعیت‌ها را ببینیم و باورشان کنیم. ما داریم پیشرفت می‌کنیم. پس از چهل سال، چنته ما پر از برساخته‌هایی است که خیلی از کشورهای آرام و سرسپرده و به ظاهر شیک، در حسرت داشتنشان می‌سوزند. در همین اسفند سرد و صمیمی، باز هم اتفاقات خوشایند زیادی خواهد افتاد که شاید غرورآفرین‌تر از ملی شدن صنعت نفت باشد. دیر نخواهد بود که «ملی شدن صنعت بی‌نفت» را نیز جشن بگیریم، به شرطی که بیانیه گام دوم رهبری حکیم انقلاب را به عنوان چراغ راه در چهل ساله دوم فرارویمان داشته باشیم و به چهل چراغ اشاره شده به جوانان در بیانیه ایمان داشته باشیم و بر توجه به اقتصاد دانش‌بنیان و اقتدار علمی و سرعت تولید علم بیفزاییم تا آقایی‌مان را به دنیا نمایان‌تر کنیم. خواب آشفته‌ای که نفت برایمان ساخته، تعبیرش وابستگی بود. اما اینک از آن خواب برخاسته‌ایم. اگر خواب بودیم، دنیا این‌قدر سر و صدا و هیاهو به پا نمی‌کرد. آرام می‌گرفت و می‌گذاشت در خوابمان خوش باشیم. این جوانانی که من اکنون در ایران می‌بینیم، هر غیرممکنی را بلدند که ممکن کنند. آن‌ها از هر انرژی هسته‌ای، قوی‌ترند و خدماتشان ماندگارتر. گلبانگ سربلندی، در این دیار، سر داده شده است؛ گوش‌هایمان را تیز کنیم.»

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار