به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شبکههای تلویزیونی و هالیوود توانستهاند این وظیفه را بهخوبی ایفا کنند. آنها با به تصویر کشیدن زندگی بخش کوچکی از اقشار مرفه آمریکا، سعی کردهاند این زندگی را بهعنوان یک جز از کل آمریکا به مخاطبان تحمیل کنند. در بیرون از هالیوود و قاب دوربینهایش، زندگی دیگری در جریان است. شاید دوربینها بخواهند واقعیتها را پنهان کنند اما لوله تفنگها و صدایشان زیر پوست شهر را فریاد میزنند. بعد از کشتار دستهجمعی پیشدبستانی سندی هوک ایالت کنتیکت در سال 2012 تا به حال نزدیک 1300 تیراندازی و کشتار دستهجمعی دیگر در آمریکا طی هفت سال گذشته رخ داده است.
بیشتربخوانید: جنگ تجاری ترامپ علیه والاستریت
آمارها میگوید سالانه 30 هزار آمریکایی به وسیله اسلحه کشته میشوند. این تعداد بیش از تمام کشتههای آمریکا در عراق، افغانستان و سوریه در 17 سال گذشته است؛ نزدیک یکسوم از کل جمعیت ایالات متحده آمریکا (یعنی 110 میلیون نفر) مبتلا به یک بیماری مقاربتی هستند؛ کودکان آمریکایی سه برابر بیش از کودکان اروپایی در معرض احتمال تجویز داروهای ضدافسردگی هستند؛ آمریکا دارای بالاترین میزان مصرف مواد مخدر در سراسر جهان است. این آمارها حقایقی را که در زیر پوست زندگی آمریکایی جریان دارد نشان میدهد. این وضعیت و ناامیدی مردم از مقامات سیاسی باعث شد آنها طرحی نو دراندازند و به چهره گمنام سیاست یعنی دونالد ترامپ رای بدهند. ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتیاش و حتی پس از آن بهخوبی از ویرانیهای آمریکا در حوزههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیرساختی سخن گفت.
سهشنبه هفته گذشته وزارت خزانهداری آمریکا در جدیدترین گزارش خود بدهی آمریکا را 22.01 تریلیون دلار اعلام کرد. بر اساس آمارها این میزان بدهی بیش از تمام تولید ناخالص داخلی این کشور در سال گذشته میلادی یعنی 20.66 تریلیون دلار است. دولت آمریکا به علت کاهش درآمدها و افزایش هزینههایش هر سال با میزان زیادی کسری بودجه مواجه است. بر همین اساس هم دولت مجبور میشود برای پوشش این میزان کسری، دست به انتشار اوراق قرضه بزند. این کسری بودجه باعث شده دونالد ترامپ که به دنبال کاستن از این میزان بدهی است، از ابتدای ژانویه 2017 که رئیسجمهور آمریکا شده، 2.06 تریلیون دلار بر حجم این بدهیها بیفزاید. نکته مهم این است که آمریکا هرساله باید به کشورهایی که در قالب اوراق قرضه از آنان وام دریافت کرده است، سود هم پرداخت کند. اما این بدهی چه تاثیری بر اقتصاد آمریکا دارد؟ نخستین تاثیر میزان بدهیهای توقفناپذیر آمریکا، در کاهش سرمایهگذاری این کشور نمود پیدا میکند، زیرا موسسات اعتباری معمولا میزان ریسک سرمایهگذاری در یک کشور را با مقایسه بدهی به کل تولید اقتصادی کشور، میسنجند و بر اساس آن در یک کشور سرمایهگذاری میکنند. در صورت افزایش این بدهیها، اقتصاد آمریکا ورشکست خواهد شد. اما دولت برای جلوگیری از افزایش بدهیها، باید دست به کاهش هزینههای دولت، افزایش مالیات، کاهش حقوق و دستمزد و نیز کاستن از هزینههای رفاهی بکند. بنابر نوشته تارنمای اقتصادی «بالانس»، ادامه این روند تا 20 سال آینده تهدید بزرگی برای صندوقهای بازنشستگی خواهد بود، زیرا یک دولت مقروض برای تامین مالی این صندوقها با مشکلات زیادی روبهرو خواهد شد.
9 میلیون نفر درگیر افسردگی شدید
جامعه آمریکا بیشتر از آن که یک الگو باشد، در حال تبدیل شدن به یک عبرت است. بخشی از عبرتهای جامعه آمریکا را فیلیپ آلستون گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل که دسامبر 2017 به مدت دو هفته از آمریکا بازدید کرده، به تصویر کشیده است. بر اساس گزارش آلستون از هر هشت آمریکایی یک نفر در فقر زندگی میکند یعنی چیزی در حدود 40 میلیون نفر. او در گزارش خود آورده که بالاترین سرانه زندانیان در جهان متعلق به آمریکاست و نرخ فقر جوانان در این کشور بالاترین رقم در بین کشورهای صنعتی است. اوضاع اجتماعی آمریکا سختتر از آن چیزی است که آلستوم گزارش کرده است. بنابر گزارش «انپیآر» (رادیوی عمومی ملی آمریکا)، یک نظرسنجی که توسط شرکت بیمه درمانی «سیگنا» در اردیبهشت 97 منتشر شد، نشان میدهد تنهایی مشکل گستردهای در آمریکاست، و نزدیک به ۵۰ درصد از ساکنان این کشور خودشان را گاهی یا همیشه تنها یا «نادیده گرفتهشده» میپندارند.
وبسایت دیلیمیل نیز در گزارشی به موضوع افزایش چشمگیر افسردگی در میان شهروندان آمریکایی پرداخت و نوشت: «افسردگی شدید میان شهروندان آمریکایی در سه سال اخیر در حال افزایش بوده است، بهطوری که هماکنون بیش از 9 میلیون آمریکایی به افسردگی شدید مبتلا هستند. علاوهبر این، آمریکا درگیر بحرانهای شدید اخلاقی است و از هر 6 زن آمریکایی، یک نفر حداقل یک بار مورد سوءقصد جنسی یا تجاوز کامل قرار گرفته است.» بر اساس یافتههای پایگاه اینترنتی «هافینگتنپست» در آمریکا هر 98 ثانیه یک نفر قربانی تجاوز جنسی میشود.
اختلاف دیدگاه و تضاد میان سیاستمداران کشورها امر عجیب و غیرقابل تصوری نیست، اما در آمریکا و بهویژه در دوران ریاستجمهوری ترامپ، اوضاع کمی متفاوت است. در دوره او سطح اختلافات محدود به سیاسیون نیست و ترامپ تلاش کرده تا مردم را نیز به این اختلافات وارد و جامعه آمریکا را به یک جامعه شکننده و دوقطبی تبدیل کند. کمتر از دو ماه پیش اختلافنظر بین نمایندگان عضو حزب دموکرات در مجلس سنای آمریکا با دولت باعث به تاخیر افتادن تصویب بودجه سالانه و در نتیجه، تعطیل شدن بخشهایی از دولت آمریکا شد. تداوم این وضعیت باعث شد او رکورد بیشترین تعطیلی دولت در تاریخ آمریکا را از آن خود کند.
ترامپ مصر به ساخت دیوار مرزی است و بسیاری از نمایندگان مخالف ساخت این دیوار گرانقیمت هستند. اصرار او به ساخت این دیوار، اختلافات را افزایش داده است و پس از اعلام وضعیت فوقالعاده که با هدف تامین بودجه برای ساخت دیوار مرزی صورت گرفت، باعث شد تا نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان به ترامپ هشدار دهد که بهزودی او را در دادگاه به خاطر این اقدام خواهد دید. اما مهمتر از این اختلافات، تلاشها برای استیضاح دونالد ترامپ است. یکی از پروندههای او که بازرس مولر در حال تحقیقات درباره آن است، به انتخابات سال 2016 و ارتباط ترامپ با روسیه بازمیگردد. بسیاری از سیاسیون نیز در کنگره و سنا به دنبال پایان دادن به دوره ریاستجمهوری ترامپ پیش از انتخابات سال 2020 هستند. این حجم از شکاف بین مقامات آمریکایی حداقل در چند دهه اخیر بیسابقه بوده است.
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/