به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در آستانه ورود جمهوری اسلامی ایران به دهه پنجم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای (مدظله) رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانیه مهم و راهبردی موسوم به «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران به ویژه جوانان، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دههی گذشته پرداخته و توصیههایی اساسی بهمنظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرمودهاند.
در بخشی از این بیانیه راهبردی که کلیدواژه «امید» به کرات آمده، به موضوع اقتصاد، دستاوردها، چالشها و راه حلها پرداخته شد. سوالی که در این گزارش میخواهیم به آن پاسخ دهیم این است که "اقتصاد ایران چه ویژگیهایی دارد که بتوان به شکوفایی آن در دهههای آتی امید بست؟ "
رهبر معظم انقلاب در بخشی از این بیانیه تاکید کردند: "پیش از همه چیز، نخستین توصیهی من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همهی قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جستهام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته ام و برحذر میدارم. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید، این نخستین و ریشهایترین جهاد شما است. نشانههای امیدبخش ــ که به برخی از آنها اشاره شد ــ در برابر چشم شما است. "
امام خامنهای در بخش دیگری از این بیانیه راهبردی افزودند: "مهمترین ظرفیّت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیّت جوان زیر ۴۰ سال فرصت ارزشمندی برای کشور است. ۳۶ میلیون نفر در سنین میانهی ۱۵ و ۴۰ سالگی، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبهی دوم جهان در دانشآموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیهی انقلابی رشد کرده و آمادهی تلاش جهادی برای کشورند، و جمع چشمگیر جوانان محقّق و اندیشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و ... اشتغال دارند؛ اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوختهی مادّی با آن مقایسه نمیتواند شد. "
مقام معظم رهبری با بیان اینکه بهجز اینها، فرصتهای مادّی کشور نیز فهرستی طولانی را تشکیل میدهد که مدیران کارآمد و پُرانگیزه و خردمند میتوانند با فعّال کردن و بهرهگیری از آن، درآمدهای ملّی را با جهشی نمایان افزایش داده و کشور را ثروتمند و بینیاز و بهمعنی واقعی دارای اعتماد به نفس کنند و مشکلات کنونی را برطرف نمایند، در بیان بخشی از ظرفیتهای امید بخش اقتصاد کشور تصریح کردند:" ایران با دارا بودن یک درصد جمعیّت جهان، دارای ۷ درصد ذخایر معدنی جهان است: منابع عظیم زیرزمینی، موقعیت استثنائی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملّی، بازار بزرگ منطقهای با داشتن ۱۵ همسایه با ۶۰۰ میلیون جمعیّت، سواحل دریایی طولانی، حاصلخیزی زمین با محصولات متنوّع کشاورزی و باغی، اقتصاد بزرگ و متنوع، بخشهایی از ظرفیّتهای کشور است؛ بسیاری از ظرفیّتها دستنخورده مانده است. گفته شده است که ایران از نظر ظرفیّتهای استفادهنشدهی طبیعی و انسانی در رتبهی اوّل جهان است. "
در واقع ظرفیتهای بلااستفاده در اقتصاد کشور شاید مهمترین دلیل امیدواری به رشد و شکوفایی اقتصاد ایران در دهههای آینده باشد.
* امکان رسیدن ایران به رتبه دوم اقتصادی جهان
در همین باره حجت الله عبدالملکی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه پیشتر در تحلیلی از قابلیتهای پیدا و پنهان اقتصاد ایران گفته بود: در صورت ایجاد تغییراتی اساسی در روند پیشرفت اقتصادی کشور، ایران این ظرفیت را دارد تا بهره برداری صحیح از بخشهای کشاورزی، نفت و گاز، اقتصاد دانش بنیان و اقتصاد خدمات، در افق ۲۰۵۰ با دست یافتن به رقم ۴۳ هزار میلیارد دلار تولید، در جایگاه دوم جهان قرار گیرد.
بیشتر بخوانید:تاثیر تحریم بر کشورهای جهان/ مردمی که مقابل «سختترین تحریم تاریخ» هم تسلیم نشدند
وی تصریح میکند: بحث در خصوص ظرفیتهای اقتصادی ایران هم گام با بحث از ناکارآمدی نظام اقتصادی کشور در به فعلیت رساندن این ظرفیتها مطرح میشود. در واقع تحقق رتبه دوم جهان به جهت وجود ظرفیتهای شگفت انگیز کشور غیر ممکن نیست، لکن الگوی کنونی بهره برداری از این منابع (نظام مدیریت اقتصادی کشور) میبایست متحول شود. در واقع معتقدم بخشی از مشکلات اقتصادی کشور (الگوی نامطلوب مدیریت اقتصادی) مربوط به ۵ سال اخیر، بخشی مربوط به ده سال اخیر، بخشی مربوط به ۱۸ سال اخیر، بخشی مربوط به ۲۴ سال اخیر، بخشی مربوط به دوره پس از انقلاب اسلامی و بخش عظیمی نیز میراث دهههای پیش از انقلاب است.
این اقتصاددان در این تحلیل بخشی از محاسبات مربوط به تولید کشور که امکان تحقق رتبه دوم ایران در جهان در افق ۲۰۵۰ (یا ۱۴۳۰) را نمایان میکند، به صورت خلاصه به این ترتیب بیان کرد که " براساس بررسیهای صورت گرفته، هم اکنون ارزش تولیدات کشور در بخش کشاورزی حدود ۲۶۰ میلیارد دلار (ppp) است. این در حالیست که از حدود ۳۸ میلیون هکتار اراضی قابل کشت به روش معمول، به طور متوسط تنها ۱۵ میلیون هکتار زیرکشت قرار میگیرد (یعنی کمتر از یک دوم). از سوی دیگر بهره وری کشاورزی در ایران به طور متوسط حدود یک دهم بهره وری کشاورزی در کشورهای پیشرفته (از جمله آمریکا) است. براین اساس در صورتیکه طی ۳۵ سال آینده سطح زیرکشت کشور به دو برابر و بهره وری کشاورزی در کشور تنها به هفت دهم بهره وری کشاورزی آمریکا (در سال ۲۰۱۴) برسد و از سوی دیگر با افزایش دو برابری ارزش این محصولات پس از فرآوری محصولات (طی صنایع غذایی و صنایع وابسته) ارزش تولیدات بخش کشاورزی میتواند با ۲۸ برابر افزایش به عدد ۷۲۸۰ میلیارد دلار برسد.
عبدالملکی افزود: با توجه به بازدهی تقریبا ۳۰ درصدی آب در شرایط کنونی، با ارتقاء این بازدهی و از سوی دیگر استفاده از آب تصفیه شده دریا و نیز استفاده از ارقام پربازده، امکان افزایش سطح زیرکشت به دوبرابر وجود خواهد داشت. همچنین با انتقال دانش کنونی کشاورزی کشور به مزارع و با انتظار پیشرفت دانش بنیان کشور، میتوان انتظار هفت برابر شدن بهره وری کشاورزی کشور طی ۳۵ سال را داشت.
وی در ادامه به ظرفیتهای بخش نفت و گاز و صنایع وابسته اشاره کرد و گفت: ایران هم اکنون دارای ۶۰۰ میلیارد بشکه نفت خام در جهان است که با فناوری استحصال ۲۵ درصدی در حال حاضر، پیش بینی میشود با فناوری کنونی ۱۵۰ میلیارد بشکه ذخایر نفت خام قابل استحصال باشد (البته این مربوط به بخشهای اکتشاف شده کشور است و باید دانست که بخش وسیعی از کشور هنوز اکتشاف نشده است). با پیش بینی ارتقاء فن آوری استحصال نفت و گاز به ۵۰ درصد طی ۳۵ سال آینده، امکان برداشت ۳۰۰ میلیارد بشکه نفت خام وجود خواهد داشت. از سوی دیگر کشورهای پیشرفته از هر بشکه نفت و گاز خام، ارزشی بیش از ۲۶۰۰ دلار (PPP) محصول تولید میکنند، در حالیکه فروش نفت خام ایران و کشورهای اپک (به دلار برابری قدرت خرید یا PPP) هم اکنون با قیمتی خیلی کمتر از ۱۰۰ دلار صورت میگیرد. بر این اساس در صورتیکه وابستگی کشور به فروش نفت خام تا ۳۵ سال آتی به صفر برسد و از سوی دیگر با رشد دانش و فن آوری، امکان فرآوری سالانه ۳ میلیارد بشکه نفت و گاز خام (تا تبدیل شدن به محصولات نهایی قابل استفاده در صنعت و …) در کشور فراهم شود، ارزش افزودهای معادل ۷۸۰۰ میلیارد دلار در سال عاید کشور خواهد شد.
این اقتصاددان در باره ظرفیت بخش اقتصاد دانش بنیان معتقد است: شالوده اقتصاد دانش بنیان، تولید دانشهای ثروت آفرین و فروش آنهاست. در استانداردهای بین المللی، ظرفیت اقتصاد دانش بنیان در هر کشور براساس تعداد نخبگان (افراد دارای توانایی فعالیت دانش بنیان) شناسایی میشود. در محاسبات عمومی این عدد معادل ۵ درصد افراد دارای تحصیلات دانشگاهی دانسته میشوند. با لحاظ افزایش جمعیت کشور به دو برابر در سال ۲۰۵۰ و افزایش متناسب جمعیت دارای تحصیلات دانشگاهی (از ده میلیون نفر کنونی به بیست میلیون نفر دانش آموخته) تعداد نخبگان دارای ظرفیت فعالیت در بخش دانش بنیان کشور به یک میلیون نفر خواهد رسید. از سوی دیگر براساس یک محاسبه صورت گرفته در خصوص فرار مغزها از کشورهای در حال توسعه، ارزش سرمایهای هر فرد نخبه بیش از ۵۰ میلیون دلار (PPP) در نظر گرفته شده است. با در نظر گرفتن این ارزش سرمایهای و لحاظ بهره برداری ۵ درصدی از این سرمایه، میزان تولیدات دانش بنیان کشور در سال ۲۰۵۰ میتواند به ۲۵۰۰ میلیارد دلار (PPP) برسد.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/