به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، یکی از بارزترین مصداقهای خشونت وحشیانه رژیم شاهنشاهی علیه مخالفان حکومت، شکنجههای روحی و روانی شدیدی است که در مرکز مخوف کمیته مشترک ضد خرابکاری واقع در جنوب تهران روی متهمان توسط شکنجهگران آموزش دیده معروف آن روزگار نه چندان دور انجام میشد.
کمیته مشترک ضد خرابکاری و شکنجهگران معروفش مثل آرش، سالهای پایانی سلطنت محمد رضا پهلوی را تبدیل به سیاهترین دوران پهلوی دوم کردند به گونهای که هزاران تن از مخالفان رژیم طاغوت، تنها با اتهامهای شعار نویسی یا پخش اعلامیه علیه شاه دستگیر و روانه ساختمان کمیتهای میشدند که در حد مرگ مورد شکنجههای دردناک طولانی مدت قرار میگرفتند.
درباره شکنجههای نیروهای سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در کمیتهای موسوم به کمیته مشترک ضد خرابکاری، صحبتهای زیادی شده است و امروز قصد داریم شما را با ۱۰ نوع شکنجهای که در این کمیته صورت میگرفت، بنا بر مستندات موجود آشنا کنیم. شکنجههایی که یادآور قرون وسطی در پراگ و پاریس است و خواندنش تا حدی باور نکردنی و دردآور.
مبارزه منتقدین حکومت سلطنت پهلوی دوم در دهه پنجاه شمسی به اوج رسید و عدم هماهنگی نیروهای مختلف نظامی و امنیتی خصوصاً ساواک و شهربانی که هر کدام دارای کمیتههای جداگانهای برای مبارزه با منتقدین رژیم بودند و برای خوش خدمتی به دستگاه حاکمه از همدیگر پیشی میگرفتند، موجب به وجود آمدن مشکلات عدیدهای شده بود.
خود ساواک دارای دو کمیته بود که زیر نظر اداره کل سوم فعالیت داشتند. یکی از آنها مسئول شناسایی عوامل تظاهرات سراسری دانشگاهها در آبانماه ۱۳۴۹ و دیگری مسئول شناسائی، دستگیری و بازجوئی از اعضای آشکار و مخفی سازمان مجاهدین خلق بود.
کمیته شهربانی هم که تحت نظارت اداره اطلاعات شهربانی کل کشور قرار داشت، مسئولیت شناسائی عوامل حمله کننده به کلانتری ۵ تبریز و کلانتری قلهک را عهدهدار بود. وجود اکیپهای گشت متعدد ساواک و شهربانی که هر کدام به طور مستقل عمل میکردند، باعث به وجود آمدن درگیری و برخورد آنها با یکدیگر در سطح شهر میشد و چه بسا مأمورین شهربانی دنبال فردی بودند که به وسیله ساواک دستگیر شده بود، یا بالعکس، ساواک در صدد دستگیری کسی برمیآمد که قبلاً توسط شهربانی بازداشت شده بود.
برای هماهنگی لازم مدتی پرویز ثابتی و سپس یکی از کارمندان بطور ثابت در کمیته شهربانی به عنوان نماینده ساواک مستقر شدند، ولی به جهت عدم اعتماد این نیروها به یکدیگر و با توجه به درگیری بین اکیپهای گشتی مربوطه که بعضی مواقع بر اثر مشکوک شدن به یکدیگر به روی هم آتش میگشودند، سران رژیم بر آن شدند تا این فعالیتها را متمرکز نموده و تحت یک فرماندهی واحد قرار دهند؛ لذا با الگو برداری از سیستم اطلاعاتی انگلیس که تجربه مبارزه با ارتش آزادیبخش ایرلند را در جنگهای شهری و چریکی داشت، دو کمیته مستقر در اوین را که متعلق به ساواک بود با کمیته شهربانی در یکدیگر ادغام نموده و طرح تأسیس کمیته مشترک ضد خرابکاری تهیه و ارائه گردید.
در پی دستور محمدرضا شاه، کمیته مشترک ضد خرابکاری (ساواک – شهربانی) در تاریخ چهارم بهمن ماه ۱۳۵۰ تأسیس گردید که در این کمیته در واقع شهربانی نقش «اداره ویژه» اسکاتلندیارد را ایفا میکرد و ساواک نقش «ام. آی. ۵» را داشت. کمیته مشترک در محل اداره اطلاعات شهربانی تشکیل شد و بعدها در شهرستانها نیز شعبههایی که تحت نظر مرکز فعالیت مینمودند، راهاندازی گردید.
کمیته مشترک با ۳۷۵ پست سازمانی که ۱۱۱ پست آن متعلق به ساواک و ۲۶۴ پست دیگر به شهربانی اختصاص یافت، فعالیت خود را آغاز مینماید. اولین رئیس کمیته مشترک سپهبد جعفرقلی صدری رئیس شهربانی وقت و رئیس ستاد آن پرویز ثابتی از مقامات ساواک تعیین میگردد و نمایندگانی از ارتش و ژاندارمری به منظور هماهنگی در این ترکیب قرار میگیرند.
بازدید محمد رضا پهلوی از کمیته مشترک ضد خرابکاری
ساختمان این کمیته در محدوده خیابان امام خمینی امروز تهران قرار دارد که توسط آلمانیها با طراحی خاصی ساخته شد. امروزه این ساختمان، موزه عبرت نام دارد و سالانه پذیرای هزاران گردشگر از سراسر ایران و جهان است تا بخشی از روایت تاریخ معاصر را در فضایی واقعی مشاهده کنند.
پخش صدای بلند
یکی از شیوههای جاری شکنجه روحی-روانی در کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی، پخش نوارهای مختلف موسیقی، صدای آژیر، ناله و فریاد، تیراندازی و… در سلول بوده است. این نوارها را معمولاً از ساعت ۷ شب تا ۵ صبح با صدای بلند پخش میکردند تا زندانی آرامش خود را از دست بدهد.
آقای «احمد احمد» از زندانیان سابق کمیته مشترک در کتاب شکنجه در عصر پهلوی مینویسد: گاهی صدای دلخراش جیغ و فریاد یا صدای ضرب و شتم و خرد شدن استخوانها فضای سلول یا اتاق بازجویی را پُر میکرد. بعدها مشخص شد که این صداها توسط نواری پخش میشد و برای تضعیف روحیه مبارزان بود.
از نامههای محرمانه گارد شاهنشاهی حکومت پهلوی
تقلید صدای حیوانات
از دیگر روشهای متداول شکنجه در کمیته مشترک ضد خرابکاری توسط بازجویان و شکنجهگران کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی، وادار کردن متهم به تقلید صدای حیوانات بود که این شیوهی شکنجه روحی- روانی را به منظور خُرد کردن شخصیت متهم و تفریح خودشان به کار میگرفتند.
خانم بتول غفاری از زندانیان سابق کمیته مشترک در بیان خاطراتش در کتاب آن روزهای نا مهربان میگوید: در حیاط کمیته مشترک پیر مرد روحانی را دیدم که به شدت کتکش میزدند و به او میگفتند باید صدای قوقولی خروس در بیاوری!
کشیدن ناخن
یکی از شیوههای بسیار قدیمی شکنجه، ناخن کشیدن است. در کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی، ناخنهای دست و پای مبارزان را بوسیله انبردست یا گازانبر میکشیدند. درد این شیوهی شکنجه اغلب موجب بیهوشی مبارز گشته و بیشتر اوقات منجر به عفونت میگردید.
خانم «بتول غفاری» از زندانیان سابق کمیته مشترک در بیان خاطرات خود، میگوید: «یک روز در اتاق بازجویی حسینی شکنجه گر معروف ساواک، تمام ناخنهای پای مرا کشید. وقتی مرا به اتاق بهداری بردند، مسئول آنجا به من گفت: هر چی داری بریز رو آب و خودت رو راحت کن!
بیشتر بخوانید: مخوفترین ابزار شکنجه ساواک
جواب دادم: هنوز هیچی نگفته ناخنهای پایم را کشیدند، اگر میگفتم چه میکردند؟!
تصویر نامه خیلی محرمانه اعطای پاداش ملی به فریدون توانگری، شکنجه گر معروف کمیته مشترک ضد خرابکاری توسط اداره کل سوم ساواک
بیدار نگهداشتن متهمان به مدت طولانی
در این شیوهی شکنجه روحی-جسمی، زندانی را برای مدت طولانی بیدار نگه میدارند و مانع از خوابیدن او میشوند. فرهاد قیصری از زندانیان سابق سیاسی در بیان بخشی از خاطراتش در کتاب شب را نهایت است میگوید: بعد از سی چهل ساعت نخوابیدن، چشمانم چنان از شدت بی خوابی میسوخت که تا مغز استخوانم تیر میکشید.
آرزو داشتم بی هوش شوم، ولی نمیدانم چرا از هوش نمیرفتم؟! چند باری خواب مرا از پا انداخت و مثل تخته سنگی به زمین افتادم، ولی نگهبان هر بار بوسیلهی پاشیدن آب سرد به صورتم و ضربههای چک و لگد به زور بیدارم نگه میداشت.
تندیسی که شیوههای شکنجه توسط شکنجه گر معروف ساواک یعنی حسینی را نشان میدهد
شکنجههای روحی ساواک
از شیوههای گوناگون و بی شمار شکنجههای روحی-روانی که برای تحت فشار قرار دادن مبارزان و تضعیف روحیه آنها استفاده شده است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تهدید به دستگیری، تجاوز و قتل اعضاء خانواده و بستگان
در سلولها نوارهای موسیقی، صدای ناله و فریاد، صدای آژیر و تیراندازی و … را با صدای بلند پخش کردن
بیدار نگه داشتن و بی خوابی دادن از ۲۴ ساعت تا ۷۲ ساعت
محروم نمودن از استحمام و توالت رفتن
ادرار کردن بر روی متهم
اعدام مصنوعی
وادار نمودن مبارزان به درآوردن صدای حیوانات
هتاکی
وادار نمودن به ایستادن برای مدت طولانی
حبس کردن در سلول انفرادی متعفن
تراشیدن مو و محاسن به جهت تمسخر
عریان نمودن
پابند و چشم بند
تجاوز به زندانیها
عمل منافی عفت یکی از شیوههای شنیع شکنجه روحی- جسمی در دوران رژیم ستم شاهی محسوب میشود. تعرض به مبارزان سیاسی در زندانهای طاغوت، در بسیاری از موارد، به دلیل حفظ کرامت انسانی و ترس از آبرو مسکوت مانده یا به طور سر بسته بیان شده است.
گزارشهایی از این شیوه شکنجه غیر انسانی، در کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک، زندانهای قصر، تبریز، اصفهان و شیراز به ثبت رسیده است. در خاطرات «اشرف دهقانی» و «ویدا حاجبی» در کتاب ساعت ۴ عصر به این شیوه شکنجه اشاراتی شده است. خانم «مهین محتاج» در کتاب خاطرات خود، دراین باب مینویسد: «خانم محمودی به فرار اشرف کمک کرده و او را مدتی در خانه اش پنهان کرده بود. او جزء معدودی بود که مورد تجاوز قرار گرفته بود.
حدود ۱۰ هزار نفر از هموطنان در ۷ سال پایانی حکومت شاه در کمیته مشترک ضد خرابکاری شکنجه شدند
فرو کردن میله آهنی در آلت تناسلی مردان
شکنجهگران از این شیوه دردناک شکنجه، با عنوان «شکنجه مخصوص» یاد میکردند. آنها ابتدا مبارز را عریان نموده و دست و پای او را به تختی میبستند. سپس میلهای فلزی را با فشار وارد مجرای ادرار او کرده و انتهای میله را توسط سیمی به جریان برق وصل میکردند. در کتاب تاریک روشن آمده است: درد و رنج این شیوهی شکنجه به حدی بود که مبارز در همان ثانیههای ابتدایی شکنجه از هوش میرفت. درد زیاد در ناحیه آلت تناسلی و دفع خون به جای ادرار از عوارض این شیوهی شکنجه است.
تندیسی که یکی از روشهای شکنجه در کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک در دهه پنجاه هجری شمسی را نشان میدهد
لگد زدن به شکم زن حامله
در کتاب ساعت ۴ آن روز آمده است: شکنجهگران به قدری در کار خویش از جنبه حیوانی هم دور میشدند که هیچگونه رحمی و شخصیت و انسانیت و حتی حیوانیت را نیز در نظر نمیگرفتند. آری بازجو شکم بانوی حامله هشت ماهه را مورد نظر خود قرار داده و بر روی آن با پاشنه کفش خویش میکوبید و فریادهای آن را به هیچ میانگاشت. خداوند تفضل کرد و این زن دختری به دنیا آورد که چندین ماه از دوران نوزادی خویش را در زندان گذرانید.
خانم محتاج در کتاب خاطرات خود، نقل میکند: خانم اکبری مذهبی بود، سه ماه از دستگیری اش میگذشت. خانه دار بود و حامله! حالا هشت ماهه بود. از او پرسیدم: راسته که منوچهری با لگد شما رو از این طرف به اون طرف پرت میکرده؟ خانم اکبری که چشمان نجیبی داشت گفت: آره، تعجب میکنم چطوری زنده موندم و بچه هم زنده است. منوچهری چند بار منُ از این طرف اتاق به اون طرف اتاق پرت کرد. لگدهاش خیلی قوی بود، مثل پَر کاه پرتم میکرد.
تندیسی از شکنجهگران معروف کمیته مشترک ضد خرابکاری
با مشت کوبیدن بر دهان
در کتابهای خاطرات زندانیان این کمیته آمده است: اغلب بازجویان با مشت بر دهان زندانی میکوبیدند که اغلب موجب شکستن دندان میشده است. بخصوص دندانهای جلو که از وسط به طور افقی میشکستند و ریشه آنها باقی میماند. اما شکنجهگران گاهی تکه آهنی یا مداد در لای دندانها گذاشته و آنگاه با مشت به چانه میکوبیدند.
این عمل موجب شکسته شدن چند دندان میشد. گاه دستبند را در دهان گذاشته و با مشت به چانه میزدند. این کار موجب شکسته شدن دندانهای کرسی در قسمت عقب فک میگردید که تاج آنها شکسته شده و موجب خرد شدن آنها میگردید. شخص خود من هم این شکنجه را تحمل نمودهام.
محاکمه شکنجهگران معروف کمیته مشترک ضد خرابکاری در دادگاه انقلاب
منبع: روزیاتو
انتهای پیام/
درود بر رهبر کبیر انقلاب و درود بر رهبر عزیزم آیت الله خامنهای..جانم فدای رهبرم
خدا لعنت کنه رضا خان را
به امید پیروزی جبهه حق ونابودی صهیونیسم انگلیسی آمریکایی
لعنت بر محمد رضا شاه
شاه بی لیاقت وبی عرضه.عیاش.خائن وطن فروش.دهن بین
حقت بودکه درغربت ودورازوطن بمیری.امیدداشتی به گریه های سگهایت
خدایا انقلاب ما را به انقلاب مهدی (عج)متصل بگردان
مرگ بر شاه نجس و ساواکیان
مرگ بر شاه و رژیم طاغوت
امین
آخرش همشون به درک واصل میشن اون دنیا با عذاب خدا چی کار میکنید؟
امریکا و اسرائیل دشمن ابدی ماست
و صلح با این دو کشور یعنی پایمال کردن خون شهدا
اون دنیا همه ی ما باید پاسخگو باشیم.
من که خیلی حال کردم
ان شاالله خدا همه گمراهان را هدایت کنه مگر نه لعنت الله علیهم...
اللهم عجل لولیک فرج
خدا رو شکر شر این حیوانات کم شد خدایا این انقلاب و رهبر این انقلاب را حفظ فرما
و هنوز هم اینگونه ظلم ها در جهان بسیار است و فقط ایمان به خدا و صبر و تقوا راهکار مقابله با آن می باشد
خداوند ریشه ظلم را بخشکاند و حکومت علی واری را بر جهان حکم فرما سازد
چقد سخت و وحشتناک بوده
خدا حفظ کنه این انقلاب و رهبرمون رو ایشالا ک این امنیت رو از سایه ایشون داریم ما