بهمن ۵۷ مشهد، شاهد حضور پرشور مردم این شهر در مبارزه با رژیم پهلوی بود، مبارزاتی که تداوم یافت و به طلوع فجر انقلاب اسلامی رسید.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اوج گیری فعالیت‌های انقلابی شهر مشهد از خردادماه ۱۳۵۷ همزمان با سالگرد نهضت ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ حوادثی به یاد ماندنی را در تاریخ این شهر به یادگار گذاشت. این فعالیت‌ها در مهرماه سال ۵۷ با بازگشت آیت الله خامنه‌ای از تبعید در ایرانشهر، موجی پر شور در میان انقلابیون به راه انداخت. برجسته شدن راهپیمایی‌ها و سخنرانی ها، ماموران رژیم را در مشهد به وحشت می‌انداخت. اعلام همبستگی فرهنگیان و وکلا و قضات و دانشگاهیان و پزشکان و دیگر نهاد‌ها و ادارات که گاه منجر به تحصن‌های گسترده و چندین روزه در شهر مشهد می‌شد و نیز تعطیلی بازار، هر روز حضور ناچیز و نامشروع رژیم را کم رنگ‌تر می‌کرد.

نگاهی به مبارزات انقلابی مردم مشهد در آستانه بهمن ۵۷

در این میان آغاز ماه محرم در در اواخر آبان به قیام مردم رنگی عاشورایی داد. مردم خشمگین از سال‌ها جور و بی عدالتی رژیم پهلوی با تأسی به قیام خونین سرور شهیدان، آماده بودند در راه پیروزی انقلاب از جان نیز بگذرند. جلسات هماهنگی راهپیمایی‌ها و سخنرانی‌ها با حضور هسته مرکزی رهبران انقلاب در مشهد، آیات خامنه‌ای و طبسی و شهید هاشمی نژاد و نیز مردم در پایگاه‌هایی از جمله مدرسه نواب، مسجد کرامت و گاه بیوت مراجع عظام از ابتدای ماه محرم به صورت برنامه روزانه در مشهد درآمده بود.


بیشتر بخوانید: ۲۰ بهمن ۵۷؛ نهمین روز دهه فجر انقلاب اسلامی ایران


واقعه ۲۳ آذر ۵۷

بر اساس گزارش تاریخی منتشر شده در سایت آستان قدس رضوی، در حمله چماق‌داران اجیر شده سلطنت طلب در ۲۲ آذر به بیمارستان ۱۷ شهریور دوباره به جای تصاویر امام خمینی (ره)، تمثال‌های شاه در آن جا نصب شد و مهاجمان شیشه‌های در شرقی بیمارستان را شکستند و نگهبانان بیمارستان را مضروب کردند. در پی این حادثه کارکنان این بیمارستان دست به اعتصاب ۷۲ ساعته زدند.

در روز ۲۳ آذر کارکنان بیمارستان امام رضا (ع) هم برای نشان دادن همبستگی با کارمندان بیمارستان ۱۷ شهریور در محوطه بیمارستان تجمع کردند. حدود ساعت ۱۰ صبح کارمندان بیمارستان‌های قائم و امام رضا (ع) در وسط محوطه بیمارستان اجتماع کردند. به دنبال خبر اعلام همبستگی پزشکان و کارکنان بیمارستان با نهضت مردم و سرنگونی مجسمه داخل محوطه بیمارستان، گروهی مهاجم چماق به دست با شعار جاوید شاه از در جنوبی به داخل بیمارستان وارد شدند و با سنگ و آجر به طرف بخش اطفال، بخش داخلی و همچنین به سوی کارکنانی که بیرون آمده بودند حمله می‌کردند. مهاجمان پس از شکستن شیشه خودرو‌ها با سنگ و چوب به پزشکان و کارکنان بیمارستان حمله کردند و طی آن ۱۴نفر از پزشکان و کارکنان بیمارستان از جمله دکتر توکلی مجروح شدند و «محمد منفرد» از انقلابیونی که برای حمایت از بیماران به بیمارستان آمده بود به شهادت رسید.

در کوتاه‌ترین زمان هزاران نفر از مردم در میدان بیمارستان تجمع کردند و علیه رژیم و جنایت‌هایش شعار دادند. با افزایش جمعیت و ایستادگی مردم و سردادن شعار، نیرو‌های نظامی در خارج از بیمارستان و پشت نرده‌ها گارد گرفتند و به صورت مستقیم و زمینی به سمت مردم تیراندازی کردند. حدود ساعت ۲، پس از پایان تیراندازی علما و بزرگان شهر در بخش رادیولوژی جمع شدند و اعلام کردند تا تغییر فرمانده نظامی استان به تحصن خود ادامه خواهند داد. رئیس حکومت نظامی مشهد سعی کرد تا با تماس تلفنی تحصن را بشکند که موفق نشد. حوالی غروب مکان تحصن به کتابخانه که مکان بزرگ تری بود منتقل شد. کارکنان بیمارستان به عنوان میزبان از مردم متحصن پذیرایی می‌کردند. هر شب صد‌ها نفر برای تحصن به آن جا می‌آمدند.

نیرو‌های نظامی و تانک‌ها ضمن محاصره بیمارستان، رفت‌وآمد‌ها را کنترل می‌کردند. مردم برای حمایت از تحصن کنندگان، خودرو‌هایشان را از مواد غذایی اعم از گردو، پنیر، نان و اقلام مورد نیاز دیگر پر می‌کردند و از بالای نرده‌ها به آن‌ها می‌رساندند. در ۲۵ آذر اعلامیه‌ای به امضای آقایان ابوالحسن شیرازی، علی تهرانی، محمد مهدی نوغانی، جواد تهرانی، محمدباقر حکمت، سیدکاظم مرعشی، حسن‌علی مروارید، مصباح مولوی، عباس واعظ طبسی و سید علی خامنه‌ای در مشهد منتشر شد.

سخنرانی‌های روزانه آیت‌ الله خامنه‌ای و شهید هاشمی‌نژاد

سخنرانی‌های روزانه توسط آیت‌ الله خامنه‌ای، شهید هاشمی‌نژاد و برخی از انقلابیون برجسته درباره وابستگی رژیم، ارتباط با اسرائیل، جنایات حکومت در جریان وقایع سینما رکس آبادان، ۱۷ شهریور تهران و کشتار مسجد کرمان، تاراج نفت و منابع ملی توسط بیگانگان و نماز جماعت عصر‌ها از جمله برنامه‌هایی بود که مورد استقبال مردم قرار گرفت. افشای این قضیه با موجی از اعتراض و محکومیت در داخل و خارج از کشور از سوی مجامع، علما و مراجع همچون آیت‌ الله صدوقی در شیراز و آیات مرعشی نجفی، گلپایگانی، شریعتمداری و حاج سید حسن قمی همراه بود. در ۲۴ آذر برخی از خبرنگاران داخلی و خارجی نیز برای تهیه گزارش و عکس به بیمارستان آمدند.

راهپیمایی و تحصن در پنجم دی ماه ۵۷

به دنبال این واقعه غلامرضا ازهاری، نخست‌وزیر وقت، ناچار به عذر خواهی از پزشکان و اعزام هیئتی به نمایندگی از دولت به سرپرستی باقر کاتوزیان، برای رسیدگی به فاجعه بیمارستان امام رضا (ع) و مذاکره با پزشکان بیمارستان شد. از سویی با عزل عبدالرحیم جعفری فرماندار نظامی مشهد در اول دی ماه به علت همراهی وی با مراجع و برخی از چهره‌های انقلابی، سرتیپ شاهپور میرهادی به جای او به فرماندهی جدید لشکر و فرماندار نظامی مشهد تعیین شد. تهدیدات وی مبنی بر بستن در خانه آیت‌ الله سید عبدالله شیرازی و تیراندازی به تظاهرکنندگان اطراف بیت ایشان در دوم دی ماه که به شهادت ۱۲ نفر و مجروح شدن ۷۰ نفر منجر شد، خشم مردم مشهد را برانگیخت. با طولانی شدن تحصن، قرار شد در پنجم دی، پس از برگزاری راهپیمایی به مناسبت محکومیت حادثه کشتار دوم دی تحصن پایان یابد. این راهپیمایی با حضور مردم و علما از منزل آیت‌ الله شیرازی در بالا خیابان شروع و پس از گذشتن از مسیر خیابان‌های تهران، فلکه ضد، فلکه عدل خمینی، چهارراه لشکر و خیابان بهار، در ساعت ۲:۳۰ در بیمارستان امام رضا (ع) خاتمه یافت. این مراسم با قرائت قطعنامه توسط آیت الله طبسی در ۶ بند به پایان رسید. تحصن کنندگان مواردی، چون عقب نشینی رژیم، اخراج مسئول شهری جنایت بیمارستان، سرکوبی چماق‌به‌دستان و آزادی زندانیان بی‌گناه را از پیامد‌های مثبت و سازنده این حرکت اعلام کردند.

در یک شنبه خونین مشهد چه گذشت؟

حرکت انقلابی مردم مشهد پس از این ماجرا هم ادامه یافت و در روز‌های شنبه و یک شنبه نهم و دهم دی‌ماه ۵۷، در مشهد وقایعی به وقوع پیوست که به «یک شنبه خونین مشهد» در تاریخ انقلاب اسلامی معروف شد. روز نهم دی‌ماه ۵۷ برابر با اول صفر گروه‌های مردمی در منازل شیرازی، قمی و سید کاظم مرعشی اجتماع کردند و شعار‌هایی علیه رژیم سر دادند. مقصد راهپیمایی این روز برخلاف روز‌های قبل، استانداری بود. پیشاپیش جمعیت، سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد، عباس واعظ طبسی، شیرازی، سید علی خامنه‌ای و دیگر علمای انقلابی و مبارز مشهد بودند. با ورود صفوف راهپیمایان به داخل استانداری، تانک‌ها در مقابل استانداری مستقر و مردم اطراف تانک‌ها جمع شدند و شعار می‌دادند: «ما به شما گل دادیم، شما به ما گلوله». ظاهر قضیه حاکی از دوستی و پیوند ارتش و تانک‌ها با ملت بود، اما علما احساس خطر کردند.

با تجمع مردم در مقابل استانداری یکی از حاضران روی یکی از تانک‌ها رفت و اعلام کرد که ارتش با مردم و روحانیت اعلام همبستگی کرده است. در این لحظه ناگهان تانک‌ها و نیرو‌های رژیم شروع به تیراندازی به سوی جمعیت کردند. به دستور علما مردم به سرعت محوطه استانداری را ترک کردند. با وجود این موجی از خون و آتش محیط را فرا گرفت. پس از درگیری، مردم برخلاف راهپیمایی‌های قبلی متفرق نشدند، بلکه به تظاهرات خیابانی ادامه دادند. در بعدازظهر نیز همچنان ناآرامی‌ها ادامه یافت. شب هنگام علمای مشهد از جمله آیات سید علی خامنه‌ای، واعظ طبسی و هاشمی‌نژاد در منزل آیت الله شیرازی گرد هم آمدند تا درباره این حوادث بحث و گفتگو کنند. طی آن جلسه تصمیم گرفته شد از هجوم مردم به کلانتری‌ها جلوگیری شود چرا که این مسئله بهانه‌ای برای یورش مأموران به مردم و در نتیجه قتل‌عام آن‌ها می‌شد. از موضوعات مهم مطرح شده در آن جلسه سرنوشت دو دژبان اسیر شده توسط مردم بود. تعداد زیادی از مردم مقابل منزل شیرازی تجمع کرده و خواهان اعدام آن دو بودند. تجمع کنندگان به طور متوالی فریاد می‌زدند: «می‌کشم می‌کشم، آن‌که برادرم کشت». پس از ساعتی مذاکره و بررسی علمای حاضر در جلسه تصمیم به آزادی آن دو دژبان گرفته شد. پس از اطمینان از متفرق شدن مردم، دو دژبان آزاد شدند، اما چند نفری که کمین کرده بودند با حمله به دو دژبان آن‌ها را کشتند. در آن شب بیم حمله ساواک به منازل علما و روحانیون مشهد هم وجود داشت.

بکشید تا کشته نشوید

روز یک شنبه دهم دی‌ماه ۱۳۵۷ رژیم برای تحریک سربازان به تیراندازی به سوی مردم، جنازه دو دژبان کشته شده و اجساد سوخته شده سینما شهر فرنگ را در صبحگاه به آن‌ها نشان می‌دهد و افسر آن‌ها به سربازان می‌گوید: «این بود رفتار مردم با برادران سرباز شما که اینک جنازه متلاشی شده آن‌ها را دیدید. اگر تیراندازی نکنید، آن‌ها شما را خواهند کشت و اگر فرار کنید، ما شما را دستگیر و تیرباران خواهیم کرد. پس بکشید تا کشته نشوید. امروز را دست خالی باز نگردید و انتقام برادران خود را باز ستانید». در این روز جمعیت بسیاری از قشر‌های مختلف مردم در بیوت علما تجمع کرده بودند و دایماً شعار می‌دادند: «توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد/ به مادرم بگویید دیگر پسر ندارد».

جمعیت از مقابل علما تظاهرات را آغاز کرد، طی درگیری شدید با مأموران مسلح صد‌ها نفر دستگیر و کشته شدند. درباره تعداد کشته شدگان این دو روز مشهد ارقام صحیحی وجود ندارد. به دنبال این حوادث سه روز در مشهد تعطیلی عمومی اعلام شد و، چون این مسئله باعث کمبود نان و مایحتاج اولیه مردم شد، لذا مبارزان شهر‌های مجاور مشهد کامیون‌های حاوی نان و خواربار را به مشهد ارسال و علما آن را میان مردم تقسیم کردند. شب یازدهم هم چند نفر کشته شدند و مردم هم در مبارزه‌ای انتقام‌جویانه جان تعدادی از نیرو‌های رژیم را گرفتند. بر اثر این فشار‌ها سپهبد عزیزی، استاندار خراسان و نایب‌التولیه آستان قدس رضوی از سمت خود استعفا و به تهران عزیمت کردند.

اخطار می‌دادند که از منزل خارج نشوید

پس از این حادثه شایعاتی در شهر به منظور ایجاد رعب و وحشت منتشر شد. مأموران ساواک طی تماس‌های تلفنی به‌ طور ناشناس به مردم اخطار می‌دادند از منازل خود خارج نشوند. همچنین اعلامیه‌هایی مبنی بر برپایی مجلسی در مسجد گوهرشاد به مناسبت شهدای وقایع نهم و دهم دی پخش شد. روز دوازدهم دی تمام شبستان‌ها و صحن مسجد جامع گوهرشاد مملو از جمعیتی بود که برای برپایی مجلس سوگواری و بزرگداشت آمده بودند. روز شانزدهم دی‌ماه، دولتِ ازهاری پس از دو ماه سقوط کرد و شاه، شاهپور بختیار عضو جبهه ملی و رهبر حزب ایران را مأمور تشکیل کابینه کرد. با روی کار آمدن او، تظاهرات مردم مشهد اوج گرفت، چنان‌چه در تظاهراتی که پس از این به‌ وقوع می‌پیوندد، شعار‌هایی علیه بختیار و دولت غیر قانونی او سر می‌دهند.

تجمع ضد کشف حجاب در ۱۷ دی ۵۷

با نزدیک شدن به ۱۷ دی، سالگرد کشف حجاب که هر ساله جشن‌هایی در سراسر کشور و در مشهد از سوی مقامات برپا می‌شد، آیت الله قمی طی صدور اعلامیه‌ای در ۱۵ دی‌ماه برابر با ۶ صفر ضمن محکوم کردن اعمال ضد اسلامی رژیم پهلوی به ویژه کشف حجاب و مراسمی که هر ساله در ۱۷ دی از سوی رژیم برپا می‌شد، از زنان مسلمان خواست تا برای مبارزه با بی‌عفتی و رژیم، روز یک شنبه ۱۷ دی‌ماه با لباس‌های کاملاً اسلامی پس از اجازه پدر، مادر و شوهرانشان در منزل او تجمع کنند و مراسم راهپیمایی با آرامش و نظم بدون شعار برگزار شود.

روز ۱۷ دی‌ماه تظاهرکنندگان ابتدا در منزل آیت الله قمی اجتماع و سپس با نظمی خاص و پرچم‌هایی که روی آن شعار نوشته شده بود، راهپیمایی خود را به سمت حرم امام رضا (ع) آغاز کردند. در پایان قطعنامه قرائت و اعلامیه امام مبنی بر غیرقانونی بودن دولت شاهپور بختیار خوانده شد. مرحوم واعظ طبسی در این تجمع سخنرانی کرد. او طی سخنرانی خود، دولت غیرقانونی بختیار را محکوم و پیام امام مبنی بر استقامت مردم تا استقرار جمهوری اسلامی را ابلاغ کرد. روند مبارزات مردم انقلابی مشهد پس از این ماجرا نیز ادامه یافت. بهمن ۵۷ مشهد، شاهد حضور پرشور مردم این شهر در مبارزه با رژیم پهلوی بود، مبارزاتی که تداوم یافت و به طلوع فجر انقلاب اسلامی رسید.

منبع: روزنامه خراسان

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.