به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شعار ناآرامی ها در سودان از بدو آغاز، براندازی حکومت عمر البشیر از راه های مسالمت آمیز بود. اما حکومت از همان ابتدا به منظور سرکوب معترضان به زور متوسل شد؛ در این بین جوانان بسیاری در سرکوب این تظاهرات کشته یا مجروح شدند.
در اینجا شاهد یک معادله معکوس هستیم؛ هر قدر حکومت در سرکوب تظاهرات بیشتر به زور و مشت آهنین متوسل می شود، اصرار معترضان بر ادامه تظاهرات و ناآرامی ها بیشتر می شود. رسانه های سودانی گفته اند که حکومت به منظور سرکوب تظاهرات شمار زیادی از نیروهای امنیتی و پلیس و نیروهای بدنام واکنش سریع را به خدمت گرفته است؛ این نیروها متهم به ارتکاب جنایت جنگی و تجاوز در دارفور هستند.
"نیروهای امنیتی مردمی" هم در این سرکوب در خدمت حکومت هستند؛ به تازگی عکس هایی از این دسته از عناصر در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که آنها را با نقاب نشان می دهد. انقلابیون درباره خطر این نیروها که به طور مشخص برای دفاع از ارکان حکومت شکل گرفته اند هشدار داده اند. با این همه، اصرار حکومت بر سرکوب معترضان با توسل به زور به خصوص پس از راهپیمایی ام درمان که هفته پیش انجام شد، به شکست انجامید؛ در این راهپیمایی ده ها تن کشته یا مجروح شدند.
موج خروشان تظاهرات مردمی که یک شنبه گذشته خیابان های "خرطوم بحری" را درنوردید، یک بار دیگر ثابت کرد که این ملت با دست خالی بر احقاق حقوق مشروع خود یعنی آزادی، صلح و امنیت مصمم است.
اما سران حزب حاکم همچنان بر سیاست مشت آهنین برای سرکوب قیام مردمی و اظهارات غیر مسئولانه و تهدید اصرار می کنند. این روش با موج تمسخر جوانان رو به رو شده است. از سوی دیگر جمعی از مخالفان نیز قصد دارند به دادگاه بین المللی لاهه شکایت کنند.
واکنش های منطقه ای در قبال حوادث سودان بسیار ناچیز و ضعیف است و همه منتظرند ببیند روزهای آینده چه پیش خواهد آمد. مصر به عنوان بزرگترین همسایه سودان در دوران ریاست جمهوری سیسی حال و روز مشخصی دارد لذا کاملا طبیعی است که از حوادث سودان تأثیر بپذیرد؛ در این راستا هر تغییری در داخل سودان رخ دهد، قاهره بزرگترین استفاده یا زیان را خواهد دید. لذا سکوت این کشور در قبال حوادث سودان و عدم اتخاذ موضع مشخص در قبال حوادث این کشور، عجییب و شگفت آور است.
کشورهای عضو شورای همکاری نیز به رغم تمام اختلاف های پیدا و پنهان خود اما در قبال حوادث سودان و بحرانی که گریبان گیر این کشور شده است مواضع یکسانی دارند. مواضع این کشورها در این باره به وضوح هر چه تمام تر در شبکه های الجزیره و العربیه نمود یافته است. عمر البشیر متحد استراتژیک عربستان و امارات است؛ این دو کشور در حمله خود به مردم مظلوم و بی دفاع یمن امید زیادی به وی بسته اند. قطری ها نیز وی را عضو اخوان المسلمین می دانند.
کشورهای آفریقایی هم که معمولا در اعلام مواضع رسمی خود تعلل میکنند اهمیت چندانی به حوادث سودان نمی دهند. اتحادیه اروپا چند روز قبل اعمال خشونت را محکوم کرده و همه طرف ها را به آرامش فرا خوانده اند. به این ترتیب مواضع اتحادیه اروپا تنها موضع بین المللی است که در روزهای اخیر اتخاذ شده است؛ تعجبی هم نیست زیرا اروپا در حال حاضر دستخوش اختلاف و چنددستگی است و خود با مشکلات متعددی دست به گریبان است؛ شاید بتوان گفت که بحران پناهجویان درس بزرگی به این قاره پیر در خصوص حمایت از قیام های مردمی داده باشد و حال اگر نگوییم اروپا در حمایت از تحرکات مردمی متکی به مبانی و شعارهای توخالی و پوچ است اما حداقل این را می دانیم که در دنیای سیاست، منافع بر اصول و مبانی مقدم است.
چین و روسیه هم موضعی اتخاذ نکرده اند؛ چین مهمترین شریک اقتصادی حکومت عمر البشیر به حساب می رود لذا طبیعی است که در قبال مسائل سودان، نقش تماشاچی را ایفا کند.
واشنگتن هم طبق معمول بیانیه صادر می کند و حوادث را محکوم می کند و با هر حادثه ای در این منطقه رخ می دهد خواستار تشکیل جلسه شورای امنیت می شود یا اینکه کلا سکوت می کند زیرا کاخ سفید تنها زمانی به حرکت در می آید که بوی نفت به مشامش برسد.
نکته ای که در مورد نحوه عملکرد جوانان سودانی قابل تحسین است این است که آنها به رغم سرکوب و کشتار، ماهیت مسالمت آمیز بودن حرکت خود را حفظ کرده اند. بسیاری معتقدند سیاست خویشتن داری و صبر معترضان در نهایت تمام نقشه ها و توطئه های طرح شده برای خاموش کردن نور امید در میان مردم را خنثی خواهد کرد.
منبع:العالم
انتهای پیام/